چقدر به دلم نشست :) چقدر قشنگه این کار 🤍 #مَه

محبوبِ من ! شب‌های زمستان قدِّ آه کشیده‌اند و طولانی .. قدِّ آه .. لب به لب‌اند از دلتنگی .. آخر می‌دانید آه‌ ... داغ و سوزناك است .. آهِ سوخته .. دل برف‌ را هم می‌کند .. محبوب من ! من این شب‌ها قدّ تمام حرف‌ها و برف‌ها آه می‌کشم تا آنجا که دلم برای شما ذره ذره آب می‌شود و از چشم‌هایم چکه می‌کند .. دلم برای شما می‌سوزد محبوب من .. که مثلِ من بی‌سر و پایی .. در هوایِ شماست .. شما چقدر غریب‌ید و من چقدر دلتنگ‌م ! #خراباتی #پادکست #مبهوت

یعنی زیباترین نکته در مورد ام‌البنین علیهاالسلام اینه که در قلب و عمق روح بچه‌هاش این باور رو ایجاد کرد که زندگی بدونِ حسین معنایی نداره ! #خانوم

سید مهدی شجاعی در سقای آب و ادب اینگونه از زبان این خانوم خطاب به حضرت عباس نوشته: مبادا پدر را به لفظ خالیِ پدر صدا کنی! مبادا حسن و حسین را برادر خطاب کنی! مبادا زینب و ام کلثوم را خواهر بخوانی! "آقای من! و بانوی من!" این صمیمانه‌ترین خطاب تو باشد با سروران و موالی‌ات! و آدم حَظ می‌کنه از ادب این خانوم در محضر امام .. #خانوم

ولی‌فقط‌این‌استکان‌ها‌برای‌چای‌روضه >>> #مَه🤍

از وقتی که آقای طلاجوران این کارو خونده اصلا فقط باید بشینی گریه کنی😭😭 ای پسره غرور آفرینِ ام البنین ابوالفضل 💔

جاي‌مـا‌حـرمت‌خـالي‌یا‌کَفیلَ‌‌الزینب‌س:)

‏در مقام حضرت ‌ #ام‌البنین⁩ همین بس كه ‏فرزندی تربیت كرد كه پشت و پناه كسی ‏بود كه او پشت و پناه ‌ #عالم⁩ امكان است... #مَه🤍

خودش نا امید شد نمیذاره کسی نا امید بره..

امروز روزِ گرفتاراست؛ هر کی خیلی حاجتِ نگفتنی داره، روزِ علمداره …

حالِ خوب:)🪴 #مَه🤍

-حُسنِ ختام امشب ؟! + آنان که به سرمستیِ ما طعنه‌زنان‌ند بگذار بمانند به خماری که ز ما هیچ ندانند #یااباعبدالله

همه‌عالم‌پسردارند، توقرص‌قمـرداری ..!

محبوب من! باران‌هایی که گنبدت را می‌بوسند قطره‌های اشكی‌ست که من در دلتنگی‌ت ریختم .. #یااباعبدالله

دِل مرده‌ایم و یادِ تو جان میدهد به ما..💔

یعنی‌میشه‌ما‌رو‌هم‌با‌ذکر‌اربابمون‌تشییع‌ کنند:) #به‌وقت‌‌ِشهیدسید‌‌رضی

به تیغه‌یِ عَلامَتِت دلبستم..

مقام توکل یکی از مراحل عبودیت است؛ توکل این است که بنده، پروردگار خود را وکیل می‌گیرد تا هرگونه تصرفی را خواست در امور او انجام دهد؛ بنابراین توکل بر خدا، دوری جستن و تبری از هر حول و قوه، و راه چاره‌جویی و تکیه بر اراده و قدرت الهی است که این قدرت بر هر اراده و قدرتی غالب است و هرگز مغلوب نمی‌شود: «وَ اللهُ غالِبٌ عَلٰی اَمْرِه»؛ و توجه به بازگشت و انحصارِ مالکیتِ همه‌ی امور از جمله قدرت‌ها و نیروها به خداوند سبحان می‌باشد. - در محضر ارباب معرفت، ص۴۲۵؛

- تا آخرش باهاتم اباالفضل :) اگه یه عکس بود :

+کمیلِ امشب؟.. -آنقدر آه کشیدیم به پای‌ش... شب سوخت !

سابقاً میانِ روضه‌ها رسم بر این بود که وقتی آتش به پا شد میانِ قلب مستمع آب بپاشند رویِ جگرش... امشب اما.. آب هم هم‌دستِ آتش بود.. هرچه گریز...هرچه شعر... هرچه مدح... همه و همه کاری نداشتند جز شعله‌ور کردنِ قلبی که آتش در آن به غلیان افتاده!.. و خب گفتی بسوز در غم من؟!... اِی به روی چشم ! #پادکست #خراباتی مبهوت³¹⁵

فقط منم ماهُ نگاه میکنم قربون صدقه عموجانِ‌ رقیه‌(س) میرم یا شماهم آره ؟

شَبِ جُمعه‌ست و یک مَطلب از اِمام‌حُسین علیه السلام نقل کنم .‌‌. در یکی از مراسم های مُحـَرم که حاج آقـا حَق شِناس شرکت داشتند در یکی از شبها خُدام مَجلس برخلاف شب‌های دگـر بـرای گریه کنندگان اُمام حُسیــن ، چای هیئت و در اِستــکان های کمـَر باریــک و کوچیـــک پذیرایی‌ می کردند .. حـاج آقـا می فرمودند : در عالـَم مُکاشفـه اِمـام‌حُسیـــن علیـه السـلام دیدنــد که آقا فرمودند : حـَق شـِناس چـرا برای مهمان های ما در اِستکان‌های کوچک چای میدید ؟! حاج آقـا حـَق شـِناس گریـه مــی‌کردنــد و می فرمودند : اِی مـَردُم اِمام حُسیــــن به مقدار چای شما هم توجه دارند .. !

حکایت امشب .. حکایت محبت است و غم .. حکایت اشك و تشنگی .. حکایت شبِ جمعه‌ی پر از دلتنگى… چشم‌هایی که این مدت .. به یاد لب‌ت .. یك شبم خوابِ راحت نداشتن ! #روایت‌شب