eitaa logo
مطلع ِعشقانه
221 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
محب وصی،ولایت، طرح ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگی‌ست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری کلاس مجازی مباحثه کتاب مطلع عشق(رهنمودها رهبرانقلاب به زوج ها جوان) ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
بیش از ۱۰نفر آمدند گفتند:"آقا نرو؛ کشته می شوی!" هنگامی که امام وصیت نامه اش را به محمدحنفیه داد. محمد گفت برو مکه. امام پذیرفت. ۲روزمانده به اتمام ماه از بسمت خارج شد. اوایل عازم شد. هنگام خروج از مکه، گفت برو امام قبول نکرد و فرمود پیغمبرص وعده شهادت به من داده است و آیه استرجاع را خواند. ص۷۰ منزل دوم
۲نفربگویند وحود دارد، اقامه شده که وجود دارد همین کافی است همه به امام گفتند: اگر بروید آخر این سفر است پس چرا امام به آن سفر مبادرت کرد؟ از نظر در : است. ص۷۰ آقا شراآایط داره
بیش از ۱۰نفر آمدند گفتند:"آقا نرو؛ کشته می شوی!" هنگام خروج از مکه، گفت برو امام قبول نکرد و فرمود پیغمبرص وعده شهادت به من داده است و آیه استرجاع را خواند. ص۷۰ منزل دوم مردم الان: آقا شراآایط داره
: پیغمبرص: بیمی که من نسبت به امت خودم دارم، و است، نه و جلسه هفتم؛ ؛ منزل حق و باطل ص۱۲۴
ما در روایات و فقه ، تعبیر را فقط برای جسم داریم. بلوغ یعنی رسیدن. که تعبیر یَبلُغُ الحُلم داریم. مثلا درمورد پسرامام حسن ع در کربلا هست که گفته شده: لم یبلغِ الحُلُم. به بلوغ نرسیده بود به پانزده سال قمری نرسیده بود‌ حلم یعنی زمانی که انسان به حدی رسیده که مُحتَلِم می شود( غسل جنابت برو می تواند واجب بشود). ما تعبیر بلوغ فکری با عقلی نداریم در روایات و فقه با اخلاق و ... ما کمال عقلی داریم: "امام حسین ع در مورد عقل، در آن جلسه ای که نزد معاویه تشکیل شده بود حضور داشت ، فرمودند: لایکملُ العقلُ الّا باتّباع الحَقّ . عقل کسی کامل نمی‌شود، مگر اینکه به حق عمل کند؛ یعنی اگر کسی به حق عمل نکند، عقلش ناقص است. صرف ِادراک و تمیز دادن که نشانه ی کمال عقل نیست. باید وقتی را شناختی، هم آن را بگویی هم پایش بایستی و عمل کنی! عقل چنین آدمی کامل است. " آیت الله مجتبی تهرانی منزل حق و باطل . ص۱۴۷
هرکس کوجکترین انحرافی از امام حسین ع پیدا کند ، است
این جلسات باید معرفتی باشد. ما می‌خواهم و امام حسین ع را واقعا بشناسیم. درست است که حرکت امام حسین ع و مجالس ایشان، گره‌گشا است و تجرها و ثواب‌ها دارد، اما بالاتر از همه این‌ها، نسبت به حق ائمه ع: به خصوص امام حسین ع و حرکت او است. ص۶۶بینش و نگرش
از قبل برام سوال بوده اون حدیث که می گوید اگر دین را پسندید بهش دختر بدهید وگرنه فساد در زمین می شود یعنی چی؟ رضایت از دین یعنی چی؟! که بالاخره در کتاب منزل بینش و نگرش جلسات آخر کتاب بود که دیدم ذیل بررسی یک آیه حاج آقا حدیثی آوردند و شرحی دادند که مسئله برایم حل شد. پیامبر اکرم (ص) : وقتی کسی که به خواستگاری می آید و و اش مایه است به او زن دهید که اگر چنین نکنید ، و زمین را پر خواهد کرد. (نهج الفصاحه ، ح247)
﷽ 📍 شرط تأثیر امر به معروف و نهی از منکر به دیگران❗️ 📌نکتۀ دوّم، اين است كه آیا نهی از منکر مشخّصاً بايد روی «فاعل‏منکر» تاثير بگذارد تا واجب شود؟ مثلاً اگر می‏دانم که نهی از منکر روی خودِ فاعل منکر اثری ندارد، امّا وقتی با او برخورد کنم، روی دیگران اثر می‏گذارد و باعث می‏شود که آن‏ها مرتکب این معصیت نشوند، آن‏وقت چطور؟ آیا آنجا نهی از منکر واجب است یا نه؟ پاسخ اين است: همین‏که نهی از منکر در سطح جامعه و روی دیگران اثر می‏گذارد، کفایت می‏کند؛ یعنی حتّی اگر می‏دانی که امر و نهیِ تو روی فاعل منکر هیچ اثری ندارد و او باز هم مرتکب آن معصیت می‏شود؛ امّا در اثر این نهی از منکر، دیگران از ارتکاب گناه باز داشته می‏شوند، باز هم واجب است که نهی از منکر کنی؛ چون شرط تأثیر، اعم از اثر بر شخصِ گناهگار و دیگران است. فرض کنید من کسی را ببینم كه نغوذ بالله شُرب خمر می‏کند و می‏دانم اگر به او چيزی بگویم، در او اثری نمی‏گذارد. امّا شخص دیگری هم آنجا هست كه وقتی من آن شارب خمر را نهی کنم، او حساب کار خودش را می‏کند و به واسطۀ اين نهی از منكری که من کردم، او دیگر به‏سمت شرب خمر نمی‏رود. بنابراین، عمل من نهی از منکر است و اثر هم داشته است. این، در حقیقت پیشگیری از منکری است که بعداً می‏خواهد تحقق پیدا کند. در باب نهی از منکر هم گفتم که حقيقت نهی از منكر، «دفع منکر» است و این هم از مصادیق دفع منکر است. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه پنجم و دهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 فرق بین ضرر شخصی و ضرر به دین در امر به معروف و نهی از منکر❗️ 📌ما در باب امر به معروف و نهی از منکر چند مطلب داریم؛ اوّل مسئلۀ سنجش بین «ضرر متوجّه به ناهی از منکر» و «ضرر ناشی از منکر» است. دوّم، مسئلۀ نسبت بین «ضرر ناشی از منکر» و «ضرر ناشی از نهی از منكر» است. یک وقت ضرر شخصی است؛ یعنی ناهی از منکر ضرر شخصی می‏بيند. مثلاً ضرر مالی يا عِرضی یا جانی می‏بيند. امّا در ترک نهی از منكر و سکوت در مقابل منکر، ضرر شخصی نیست؛ ضرر به دین خدا وارد می‏شود. اگر ترک امر به معروف موجب ضرری بزرگتر از ضرر شخصی شود، مسئله متفاوت است و ضرر شخصی مانع وجوب نهی از منکر نمی‏شود. اگر در یک نهی از منكر، ضرر شخصی وجود داشته باشد؛ یعنی فقط خود ناهی از منکر ضرر می‏بيند، اینجا فُقها می‏فرمایند: لازم نيست نهی از منكر كند. در مورد امر به معروف هم همين‏طور است. این همان است که فُقها گفته‏اند: شرط وجوب امر به معروف و نهی از منکر، ایمنی از ضرر است؛ ولی اگر ترک نهی از منکر صرفاً ضرر شخصی در پی نداشته باشد، بلکه ضرر به دين وارد کند، در اينجا مسئلۀ تزاحم بین ملاکات احکام پيش می‏آید. مثلاً اگر در مقابل منكر حرف بزنم و از آن نهی کنم، ضرر شخصی به من می‏خورد؛ امّا اگر چیزی نگویم، به‏طور کلّی به دین ضرر می‏خورد. در اینجا ديگر نمی‏توان به بهانۀ ضرر، سكوت كرد و تماشاگر بود.خصوصاً آنجایی که سکوت و ترک نهی از منکر باعث پیدایش بدعت در دین و موجب ترویج منکر و ضربه به شعائر مذهبی و سبب جابه‏جایی معروف و منکر در جامعه شود؛ در چنین شرایطی هیچ فقيهی ضرر شخصی را مانع نهی از منکر نمی‏داند. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه هفتم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 انواع مختلف ضرر به دین در امر به معروف و نهی از منکر❗️ 📌ضرر به دین هم دارای انواع مختلفی است: نوع اوّل، این است که سکوت کردن در مقابل منکر و انکار نکردن آن در یک موقعيّت، موجب شود که اسلام و خودِ دین هتک شود و ضرر ببيند. نوع دوّم، آن است که این سکوت موجب شود اعتقادات دینی در جامعۀ اسلامی تضعیف شود. این هم ضرر به اصل دین و ضرر به دین جامعه و مردم است. نوع سوّم، آن است که اين سكوت موجب گردد كسانی بیایند، منکر را در سطح جامعۀ مسلمین، معروف جلوه دهند و معروف را به‏عنوان منکر معرّفی کنند؛ یعنی سکوت در برابر منکر سبب شود که مجموعۀ احکام هتك شده و دستورات شرعی جابه‏جا شود. اگر خوف این باشد كه معروف را منکر جلوه دهند يا منکر را معروف جلوه دهند، خودِ اين عمل، منکر است و بايد از آن نهی كرد. نوع چهارم هم موجب جرئت است. اگر در جايی خوف اين باشد كه سکوت در برابر منکر موجب شود كه دشمنان اسلام جرئت پیدا کنند، اینجا هم ضرر و هتك، متوجّه خودِ دين است. در تمام این موارد، سکوت در مقابل منکر جایز نیست و خوف از ضرر شخصی، نمی‏تواند مانع نهی از منکر شود. در نوع اوّل، بحث «اسلام» بود؛ امّا در نوع دوّم، ضربه به بُعد اعتقادات اسلامی بود و در نوع سوّم، تهديدِ مجموعۀ احكام مطرح بود و در نوع چهارم، جرئت دادن به دشمنان اسلام مطرح شد. در تمام این موارد، دیگر ایمنی از ضرر شرط نيست و با وجود خوف از ضرر هم باید نهی از منکر کرد. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه نهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 برای جلوگیری از منکر یک چشم به هم زدن هم مجاز نیست. ❗️ 📌روایت را امام‌زین‌العابدین(ع) از امام‌حسین(ع) پدر بزرگوارش و از پیغمبراکرم(ص) نقل می‌کند که حضرت می‌فرماید: «کان یقول». در مورد این تعبیر مکرّر گفته‌ام که معنایش این است که نه یک بار یا دو بار؛ و سه بار بلکه مکرّر فرموده‌اند. «لَا تَحِلُّ لِعَيْنٍ مُؤْمِنَةٍ تَرَى اللَّهَ يُعْصَى‏ فَتَطْرِفَ‏ حَتَّى‏ يُغَيِّرَهُ»1️⃣؛ حلال نیست برای چشم مؤمن که ببیند خدا معصیت می‌شود و پیله‌های چشمش را روی هم بگذارد؛ بلکه پیله چشمش را روی هم نگذاشته، باید جلوی منکر را بگیرد؛ یعنی یک چشم به هم زدن هم مجاز نیست. 1️⃣مجموعۀ ورّام، ج 2، ص179 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه ششم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 نقش «تعدّد ناهیان» در تأثیرگذاری نهی از منکر زبانی❗️ 📌نكتۀ دیگر در باب امر به معروف و نهی از منکر این است که گاهی در نهی از منكر، تعدّد ناهيان مهم است. مثلاً در جايی كه كسی می‏خواهد شُرب خمر کند، شايد اگر من به تنهایی او را نهی کنم، مؤثر واقع نشود؛ امّا اگر ده نفر، یکی پس از دیگری او را نهی كنند، این كار زشت را ترك می‏كند. اينجا تكرارِ نهی و تعدادِ ناهيان، جلوی منكر را می‏گیرد. در چنین مواردی بر همه واجب است كه نهی از منکر کنند و با قیام یک نفر، تکلیف از سایرین ساقط نمی‏شود. در این‏گونه موارد با اینکه می‏دانم که نهیِ من به تنهايی اثر ندارد، امّا چون از آن طرف هم می‏دانم كه اگر ده نفر شويم و پشت سر هم برویم و به او تذكّر دهيم، او این کار را ترك می‏كند، بر همۀ مکلّفین واجب است كه بروند و او را نهی از منكر كنند. وقتی نوبت به دهمین نفر رسيد و اثر گذاشت، ديگر تكليف از بقیّۀ مكلّفين ساقط می‏شود. البتّه اين مثال در مورد امر به معروف و نهی از منكر زبانی بود؛ لذا اگر یک منکر، فرضاً با گفتنِ صد نفر ترك می‏شود، بايد صد نفر بگويند؛ اگر با گفتنِ هزار نفر ترك می‏شود، بايد هزار نفر بگويند؛ اگر با گفتنِ صد هزار نفر ترك می‏شود، بايد صد هزار نفر بگويند تا منكر دفع شود. اگر اين تعداد نگفتند و منكر واقع شد، هرچند كه مكلّفين «میلیون‏ها نفر» باشند، همگی گناهکارند و معصیتشان هم کبیره است؛ چون ترک این واجب از معاصی کبیره است. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه یازدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 بی‌توجّهی به امر به معروف و نهی از منکر موجب شکست از دشمن است❗️ 📌سیّد رضی در حکمت بعدی نهج‏البلاغه می‏گوید: «وَ عَنْ أَبِی‏جُحَيْفَة»؛ ابوجُحیفه از کسانی بود که امیرالمؤمنین(ع) او را خیلی دوست داشت و آن‏قدر مورد اطمینان بود كه حضرت او را حافظ بیت‏المال قرار داده بود. او می‏گوید: «سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ اوّل مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ الْجِهَادُ بِأَيْدِيكُمْ ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ»؛ شنیدم امیرالمؤمنین(ع) می‏فرمود: اوّلین چیزی که موجب شکستِ شما است و به‏واسطۀ آن در جهاد مغلوب می‏شوید، جهاد با دست، سپس و بعد هم جهاد قلبی است. «فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاهُ»1️⃣؛ کسی‏که حتّی در قلبش نسبت‏به معروف شناختی نداشته و انکاری نسبت‏به منکر هم نداشته، چنین انسانی معکوس و وارونه شده و اصلاً دیگر انسان نیست؛ این تعبير مثل همان «میّت الأحیاء» است. حضرت می‏فرماید: همین بی‏توجّهی نسبت‏به امر به معروف و نهی از منکر است که موجب شکست شما از دشمنان می‏شود. 1️⃣نهج‏البلاغه، حکمت 375 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه ششم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 چگونگی برخورد با شخصی که کار زشت انجام می‌دهد❗️ 📌روایتی را هشام بن سالم نقل می‌کند از امام‌صادق(ع) که بعد از آن مطلب اساسی‌تر را مطرح می‌کنم. «هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَوْ أَنَّكُمْ‏ إِذَا بَلَغَكُمْ‏ عَنِ‏ الرَّجُلِ‏ شَيْ‏ءٌ تَمَشَّيْتُمْ إِلَيْهِ فَقُلْتُمْ يَا هَذَا»؛ اگر شما متوجّه شوید شخصی کار زشتی انجام داده، سراغ او بروید و به او بگویید«إِمَّا أَنْ تَعْتَزِلَنَا وَ تَجْتَنِبَنَا وَ إِمَّا أَنْ تَكُفَّ عَنْ هَذَا»؛ که یا اینکه از ما فاصله بگیرد و یا دست از این کار خود بردارد. «فَإِنْ فَعَلَ وَ إِلَّا فَاجْتَنِبُوهُ»1️⃣؛ اگر دست برداشت که خوب است و در غیر این صورت، از او فاصله بگیرید. 1️⃣ وسائل الشيعه، ج‏16، ص 146 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 مؤاخذۀ افراد خوب به خاطر افراد بد❗️ 📌روایت دوّم نیز از امام‌صادق(ع) است؛ «قَالَ الصَّادِقُ (ع) لِقَوْمٍ مِنْ أَصْحَابِهِ‏ إِنَّهُ‏ قَدْ حَقَّ‏ لِي‏ أَنْ‏ آخُذَ الْبَرِي‏ءَ مِنْكُمْ بِالسَّقِيمِ»؛ حضرت به گروهی از اصحابشان فرمودند: سزاوار است که من مؤاخذه کنم افراد خوب شما را به خاطر افراد بدتان. به تعبیری می‌توان گفت که حضرت آدم‌های سالم را مؤاخذه کند به خاطر مریض‌ها، «وَ كَيْفَ لَا يَحِقُّ لِي ذَلِكَ وَ أَنْتُمْ يَبْلُغُكُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْكُمُ الْقَبِيحُ فَلَا تُنْكِرُونَ عَلَيْهِ»؛ و چگونه این برای من سزاوار است و حال اینکه به شما می‌رسد که افرادی از شما عمل زشت انجام داده و شما او را نهی از منکر نمی‌کنید، «وَ لَا تَهْجُرُونَهُ»؛ و از آن‌ها فاصله نمی‌گیرید و او را از جامعه طرد نمی‌کنید «وَ لَا تُؤْذُونَهُ حَتَّى يَتْرُكَهُ»1️⃣؛ و به او فشار نمی‌آورید تا عمل منکر را ترک کند. 1️⃣ وسائل الشيعه، ج‏16، ص 145 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
📍 پایین‌ترین مرتبۀ انکار منکر، تُروشرویی و ابرو در هم کشیدن است❗️ 📌این روایات، امر به معروف و نهی از منکر را از جنبه‌های زبانی مطرح می‌کند، از لحاظ چهره هم روایات متعدّد وارد شده است. روایت موثقۀ سَکونی است که از امام‌صادق(ع) نقل می‌کند: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ‏ (ع) أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَنْ‏ نَلْقَى‏ أَهْلَ‏ الْمَعَاصِي‏ بِوُجُوهٍ‏ مُكْفَهِرَّةٍ»1️⃣؛ امام‌صادق(ع) از آبای گرامی‌شان از امام‌علی(ع) نقل می‌کند که امام‌علی(ع) فرمود که پیغمبراکرم(ص) امر فرمودند به‌ما که با کسانی که علناً در جامعه گناه مرتکب می‌شوند، با تُروشرویی برخورد ‌کنیم. امام‌علی(ع) می‌فرماید: «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) أَدْنَى‏ الْإِنْكَارِ»؛ پایین‌ترین مرتبۀ انکار منکر، «أَنْ يُلْقَى أَهْلُ الْمَعَاصِي بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ»2️⃣؛ یعنی مرتبۀ خیلی پایین که زبان را هم به‌کار نمی‌گیری، در جلسۀ گذشته گفتم این است که ابروهایش در هم کشیده می‌شود. 1️⃣ وسائل الشيعه، ج‏16، ص 143 2️⃣ تهذيب الأحكام، ج‏6، ص 177 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
📍 لعن الهی برای کسانی که با عامل به منکر خوش و بش کرده و قاطی می‌شدند❗️ 📌در سورۀ مبارکۀ مائده آمده است: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ»؛ معنای این آیه روشن است. می‌فرماید: مورد لعن الهی قرار گرفتند ‌آنهایی که از بنی‌اسرائیل کافر شدند از لسان داوود(ع)؛ یعنی حضرت داوود(ع) آن‌ها را لعن کرد، «بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ»؛ به‌خاطر اینکه گناه می‌کردند و مرزهای الهی را می‌شکستند. آیۀ بعد توضیح می‌دهد: «كَانُوا لَا یتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ». حتّی در اینجا آن‌ها را متّصف به کفر هم کرده است، اوّل می‌فرماید: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ». سپس می‌فرماید: «كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ»؛ آنان نهی از منکر نمی‌کردند. در آیۀ نمی‌فرماید که به‌خاطر اینکه شرک می‌ورزیدند، در حقیقت جنبۀ عمل خارجی است. دقّت کنید. سپس می‌فرماید: «لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ»؛ چه کار زشتی انجام می‌دهند. امّا این کار زشت چه بوده است؟‌ آیۀ بعد جواب می‌دهد: «تَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا»کار زشت آن‌ها این بود که با کافران خوش و بش می‌کردند و قاطی می شدند. ما رابطۀ ظاهری داریم. تعبیر «يَتَوَلَّوْنَ»1️⃣؛ برخوردشان با آن‌ها دوستانه بود.یعنی رابطۀ آن‌ها فراتر از برخورد ظاهری بود. 1️⃣سورۀ مائده، آیات 78 الی 80 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
📍 نتیجۀ برخورد دوستانه با خنده‌رویی و مأنوس شدن با عامل به منکر❗️ 📌محمّدبن‌هیثم از امام‌صادق(ع) نقل می‌کند: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)‏ فِي قَوْلِهِ‏ كَانُوا لَا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ»؛ از حضرت از این آیۀ شریفه سؤال شد. حضرت فرمود: «قَالَ أَمَا إِنَّهُمْ‏ لَمْ‏ يَكُونُوا يَدْخُلُونَ‏ مَدَاخِلَهُمْ‏ وَ لَا يَجْلِسُونَ مَجَالِسَهُمْ»؛ خیال نکنید این‌ها کسانی بودند که با آن‌ها قاطی می‌شدند، یا در مجالس آن‌ها شرکت می‌کردند. مجالس معاصی مانند مجالس لهو و لعب و امثال آن، نه؛ اصلاً این مجالس نبوده. حضرت می‌فرماید: «وَ لَكِنْ كَانُوا إِذَا لَقُوهُمْ»؛ وقتی با آن‌ها برخورد می‌کردند، «ضَحِكُوا فِي وُجُوهِهِمْ وَ أَنِسُوا بِهِمْ»1️⃣؛ با خوشرویی برخورد می‌کردند و با آن‌ها مأنوس می‌شدند. این روایت را از بحار، روایت قبل را از وسائل، که اصل آن از تهذیب و کافی بود و همچنین آیه را بیان کردم. حضرت می‌گوید: خیال نکنید با آن‌ها قاطی می‌شدند یا در مجالسشان شرکت می‌کردند. این‌چنین نبود؛ در آیه داشت بلکه برخوردشان با آن‌ها یک برخورد دوستانه و با خنده‌رویی و زبان خوش بود. بعد هم با آن‌ها مأنوس می‌شدند. 1️⃣وسائل الشيعه، ج‏16، ص 269 - بحارالانوار، ج97، ص 85 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
📍 بهترین روش اجرایی امر به معروف و نهی از منکر❗️ 📌حال مطلبی را مطرح می‌کنم: در مورد مراتب امر به معروف و نهی از منکر عرض کردم از کجا شروع می‌شده و به کجا ختم می‌شود. در مورد اصل تشریع امر به معروف و نهی از منکر گفتم: تشریع آن و وجوبش بر این محور است که منکر و مغبوض خدا در خارج واقع نشود. از آن طرف هم، محبوب مولا در جامعه تحقّق پیدا کند. در باب روش اجرایی گفته شده که انسان باید با زبان خوش شروع کند؛ یعنی در آغازِ کار، از برخورد تند و دعوا منع شده است. حتّی از نظر زبانی، فرموده: «لَهُ قَوْلًا بَلِيغاً»؛ با زیبایی با او صحبت کن. و این مراتب، پیش می‌رود تا به مرحلۀ طرد از جامعه می‌رسد. این روش اجرایی است. روش‌هایی که بیان گردید، روش دقیق و مقبول و عقلایی و بسیار ظریف و پسندیده است؛ زیرا می‌خواهیم جلوی کار قبیح گرفته شود. خوب دقّت کنید: بهترین روش اجرایی را شارع ارائه کرده است. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 جواب آنهایی که می‌گویند تندی کردن در امر به معروف و نهی از منکر خوب نیست❗️ 📌مطلبی که اینجا مطرح می‌شود، این است که عدّه‌ای در روش امر به معروف و نهی از منکر چسبیده‌اند به همان بخش اوّل، تحت این عنوان که برای جذب به دین، تندی کردن خوب نیست. اینکه منشاء حرف آنان چیست، بعداً عرض می‌کنم. در جواب حرف ایشان باید گفت که اتّفاقاً در مورد روش اجرایی که شارع فرموده، عرض کردیم که نخست از راه جاذبه وارد شده است. حال در مورد سخن ایشان که می‌گویند، می‌خواهیم جذب به دین بکنیم. می‌گوییم که بسیار کار خوبی می‌کنید، امّا سؤال این است که شما یک عمر مشغول جذب دیگران هستید و طرف مقابل شما هم مرتّب مغبوض مولا را تحویل جامعه می‌دهد. آیا این بود سرّ نهی از منکر؟ آیا این جاذبه به دین‌ است؟ با این روشِ چشم‌پوشی از منکر که اسم آن را جذب گذاشته‌اید، چند نفر را در سطح جامعه متدیّن کرده اید؟ می‌فرمایید باید تا می‌توانیم روش جذب را پیش بگیریم تا به مراتب بعدی امر به معروف و نهی از منکر نیازی نباشد. حال بفرمایید بعد از این چند سال، چند نفر را جذب کرده‌اید؟ یا بالعکس تا توانستید از دست داده‌اید؟ میدان را باز کردید برای لاابالی‌گری و منکر و قبح منکر را در سطح جامعه از بین برده‌اید و به همۀ این‌ها هم رنگ و لعاب دین داده‌اید. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 منشاء آنهایی که می‌گویند تندی کردن در امر به معروف و نهی از منکر خوب نیست❗️ 📌منشاء این تفکّر یکی از این دو چیز است: یا خودت هم از همان قماشی یا اگر هم از آن قماش نیستی می‌خواهی از آن‌ها به عنوان ابزار برای هواهای نفسانی‌ خودت استفاده کنی. در مثل می‌گویند: گفت کور شو، گفت چشم. گفت لال شو، گفت چشم. گفت خر شو، گفت نمی‌توانم. می‌توانم کور و لال و کر شوم، اما خر نمی‌شوم. انسان می‌فهمد مسئله چیست. با روش شما نه تنها جذب نکرده‌ایم؛ بلکه با این وسیله نیروها را از دست داده‌ایم. اصلاً تشریع این دو واجب برای این بود که مغبوض الهی در جامعه واقع نشود؛ امّا شما با این روشِ جذبِ خود که خیلی هم شهوت‌پسند است، میدان را برای ترویج مغبوض الهی باز کردید. البتّه شارع هم به این روش قائل است و در فقه، توصیه شده است که ابتدا با زبان خوش باید وارد شد. امّا این، سقف دارد یا سقف ندارد؟ بحث این است که این مرتبه، سقف دارد. من به این معنا جنبۀ علمی می‌دهم و آن، این است که در مباحث کلامی داریم که در بقای هر شیء هم جلب منفعت دخالت دارد و هم دفع ضرر؛ یعنی برای سرپا ماندن، هم جاذبه لازم است و هم دافعه. جسم خود را در نظر بگیرید که برای بقای آن هم تغذیه لازم دارد و هم دفع بلایا. بقای هر موجودی، بستگی به دو چیز دارد: جاذبه و دافعه. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 شیوۀ به‌کارگیری امر به معروف و نهی از منکر فقط خوش‌رویی و زبان خوش نیست ❗️ 📌مراتب امر به معروف و نهی از منکر، عبارت بود از قلبی، و زبانی و یدی که شیوۀ عملی هر کدام در فقه مشخص شده است. مرتبه قلبی در محبّت است در صورتی که مُبرِز داشته باشد؛ بعد هم لسانی و یدی. عرض کردم: بعضی از شیوۀ به‌کارگیری امر به معروف و نهی از منکر و پیاده کردن آن در جامعه سوءاستفاده می‌کنند؛ به این ترتیب که شیوۀ کار را منحصر می‌کنند به خوش‌رویی و زبان خوش. البته این شیوه، نفی نمی‌شود؛ بلکه از ابتدا باید با همین شیوه شروع کرد و سپس سراغ مراتب دیگر رفت. امّا آنان نه اینکه مراتب دیگر را به دست فراموشی بسپارند، بلکه محکوم می‌کنند. می‌گویند: باید جذب کنیم و برای این جذب سقفی قایل نیستند. از نظر علمی گفتم که برای هر شئ هم جذب لازم است و هم دفع. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سیزدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 نتیجۀ برخورد فقط با خوشرویی و برخورد جذبی با عامل منکر❗️ 📌حال اگر بنا بشود منکر را در سطح جامعه ببینی و برخورد با عامل منکر فقط برخورد جذبی باشد؛ یعنی تُرش‌رویی و اوقات تلخی نکنی و با او کنار بیایی، آیا به نتیجه مورد نظر می‌رسی؟ این روش‌ها در امر به معروف و نهی از منکر برای خاطر این است که عامل منکر به جامعه ضرر نزند. حال اگر این کنار آمدن و خوش‌رویی و زبان خوش باعث دفع ضرر می‌شود و او دیگر ضرر نمی‌رساند، نتیجه حاصل شده است و خوشا به حال تو. امّا اگر این کنار آمدن، برای عامل منکر، میدان‌ را برای عمل به منکرات در سطح جامعه باز کند، نقض غرض می‌شود؛ در حقیقت با او برخورد نکردی و با او تحت عنوان اینکه می‌خواهی او را جذب کنی، با خوش‌رویی برخورد کردی، آن‌هم برای جذب به دین، نتیجه چه می‌شود؟ نتیجه گسترش منکرات است که نقض غرض است. این، فریب و کلک است و شیطانی است. بگو تا حالا با این خوش خلقی چند نفر بی‌نماز را با نمازکردی؟ نتیجه غیر از این بوده است. هرچه خواستی جذب کنی، ضربه به دین زدی و متدیّن درست نکردی. غرض از خوش‌رویی، این بود که منکر را ترک کرده و عمل به معروف کند؛ امّا نتیجه عکس شد. اگرچه اوّلین و بهترین و عقلایی‌ترین مرحله از شیوۀ اجراییِ ‌این حکم، به‌کارگیری زبان خوش بود، امّا اگر طرف از این شیوه سوءاستفاده کرد و منکر را ترک نکرد، آیا جذب دین شده است؟ زیرا غرض جذب به‌دین بود، جذب به دین یعنی چه؟ یعنی دفع منکر. پس بگو که می‌خواهم جذب به خودم کنم نه جذب به دین، تا تکلیف روشن شود. این شیوه را انتخاب کردی که از تو بدش نیاید و از او سواری بگیری. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سیزدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 جلب منفعت و دفع ضرر، جامعه را به سوی خیر و صلاح سوق می‌دهد❗️ 📌چه تعبیری می‌کند امام‌علی(ع) «فَرَضَ‏ اللَّهُ‏ الْإِیمَانَ» خداوند ایمان را واجب کرد برای اینکه شما را از شرک تطهیر کند، تا می‌رسد به این جمله که امر به معروف برای اصلاح جامعه است و برای آنچه که صلاح و خیر مردم در آن است. یک خیر داریم و یک شرّ. این حکم برای خیر رساندن است؛ چون جامعه‌گراست، آن‌هم برای توده مردم. سپس می‌فرماید: «وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ»1️⃣؛ نهی از منکر را واجب کرد برای اینکه سفها را از ضرر و زیان رساندن به مردم باز دارد. این، همان دفع ضرر است؛ در حقیقت این دو حکم برای سوق دادن جامعه به سوی خیر و صلاح است و مانع شدن از این که کسانی بخواهند به جامعه ضربه بزنند؛ یعنی دفع شر. مراد از سفها، نادان‌هایی هستند که با خلاف‌کاری علنی، جامعه را به فساد می‌کشند. 1️⃣نهج البلاغه، حکمت 252 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @mojtabatehrani_ir