امروز زنگ زد گله کردم ازش چرا دیروز #هفده_شهریور بود زنگ نزدی تبریکی بگی!؟
گفت ببخشید
حالا چی کادو گرفتی؟
میگم تولد ِمنه، من باید کادو بگیدم؟
نه! چیه هدیه برات آوردند ...
وی در چشمانش اشک حلقه زد و مکث کرد
گفت چی شد
با خودش گفت واقعیت را نگویم بهتر است
.
۲/گفتم: یک ماشین صفر دم در آوردن گذاشتن چون جا پارک نداشتم پس دادم بهشون
کمی گذشت باز پرسید #کادو چی آوردن برات؟
(نمی دانم چرا سوالش را تکرار کرد آیا از همان پاسخ ِطفرهآمیزم نفهمید که کسی چیزی بهم نداده ...روم نمیشه بگم؟!🥺🤔)
.
۳/گفتم دیروز ۲نفر تبریک گفتن بهم
گفت کی؟
گفتم یکی علیرضا که میشناسی دوست صمیمی و همیشگی از پیشدانشگاهی ام است
یکی مجید که دوست دبیرستانم
که هردو هرسال پیامک تبریک می فرستادن.
#روز_تولد
#داستان_کوتاه
.
۴/قابل ذکر است سوال کننده کسی است که وضع مالی ش خوب است بسیار خوب. همکارانش روز تولدش چندین تا #هدیه_تولد و #کیک_تولد برایش هرسال می گیرند
.
#فاصله_طبقاتی
البته برادر ۵سال کوچکترم... در روز تولد پدر و مادرم یا خودش کیک و شرینی تولد می خرد از پول ِپدر