داستان داخل شبستان ...
وارد شبستان شدم حدود ساعت ۱۶... خیلی شلوغ... بی حجابی مشاهده می شد تما ایتقدر جمعیت توهم توهم بود که نمی شد وارد عمل بشی و تذکر بدهی.
براساس آدرس ها دنبال غرفه ها مدنظر می رفتم...
غرفه #صهبا کتاب جدیدش #انسان_۲۵۰_ساله سطح دو اش را آورده بودند دو جلدی بود هر جلد ۳۰ تومان .
از غرفه عوس گرفتم استوری کردم ... به خودش هم نشان دادم.
گفتم چرا در باب #امر_به_معروف_نهی_از_منکر کتاب از حرف ها آقا نزدید...گفت پیرا نکردیم در حدی که کتاب بتونیم کنیم به سبک خودمان.
.
البته باز من پیشنهادم را طور دیگری ادامه دادم آخرش گفت روش فکر می کنیم ...
آقای #حسن_روزی_طلب را دیدم از #رجانیوز باهلش آشنا شدم و انتخابات مجلس و پایداری . باهاش سلام و علیک کردم عکر کنم منو یادش نیامد
گفتم مگه کتاب نویس ها هم کتاب می خرند؟!
خندید
... گفتم کجایی گفت دیگه رجانیوز نیست #مرکز_اسناد_انقلاب_اسلامی است
.
غرفه بعد که متوقف شدم بنیادمطهری بود
کتابی که نظرم جلب کرد
#نقدفمینیسم بود از #علی_اصغر_خندان . قیمت ۴۰ هزارتومان. می ارزد باید بخرم. اما نخریدم گذاشتم سری بعد.
پرسیدم اینجا برا کجاست؟ گفت #بنیاد_مطهری برای محمدمطهری برادر #علی_مطهری مشهور.
گفت چقدر فرق است از پسر تا آن پسر.
.
کتاب صوتی های کتاب ها #شهیدمطهری را داشتند
دلم افتاد کتاب صوتی #مسئله_حجاب را بخرم
...