مطلع ِعشقانه
تا رسیدیم، دیدیم دوتا نیمکت نزدیک مزار #شهید_علی_خلیلی بود را یک بچه هشتمی چند کتاب چیده که آره اینجا برای من است! اول یکی از نیمکت ها را کمتر چیده بود با گفتگو راضی کردیم گذاشت آنطرف... . اما سودی نداشت ما دوتا نیمکت می خواستیم... با دونفر از دوستان که کمک آمده بودند گفتگو می کردیم که کدام دو نیمکت بهتر است متفق القول گفتند آن دو نیمکتی که روبرو هم اند برویم آن طرف تر اما خب از مزار #شهید_علی_خلیلی دور می شدیم ... که باز بنده با آن پسر هشتمی صحبت کردیم راضی شد دو نیمکت جفت روبروی ما را به ما بدهد
تا رسیدیم، دیدیم دوتا نیمکت نزدیک مزار #شهید_علی_خلیلی بود را یک بچه هشتمی چند کتاب چیده که آره اینجا برای من است! اول یکی از نیمکت ها را کمتر چیده بود با گفتگو راضی کردیم گذاشت آنطرف... . اما سودی نداشت ما دوتا نیمکت می خواستیم... با دونفر از دوستان که کمک آمده بودند گفتگو می کردیم که کدام دو نیمکت بهتر است متفق القول گفتند آن دو نیمکتی که روبرو هم اند برویم آن طرف تر اما خب از مزار #شهید_علی_خلیلی دور می شدیم ... که باز بنده با آن پسر هشتمی صحبت کردیم راضی شد دو نیمکت جفت روبروی ما را به ما بدهد
... برادرخانی گفتند این برادر که رفت گفت ۷۵۰(هزارتومان) واریز کردم کتاب #واجب_فراموش_شده بخرید بدهید به جوانها..بخوانند. اول باورم نشد گفتم ۷۵۰هزارتومان؟؟؟ بزار ببینم پیامکش آمده؟ دیدم بله درسته. باور نمی شد! مگه میشه کسی هم در این راه کمک کند...!؟ البته چون تجربه داشتم که خیلی کتاب را می گیرند یا دارند و نمی خوانند ، گفتم سریع صداش بزنند. آمد گفتم باتوجه به تجربه ام، اگر اجازه بدهید بخشیش را واسه جوائز لحاظ کنید چون ملت به خودی خود نمی خوانند. شما هدفت مطالعه و عمل است دیگه؟ ما می خواهیم یک کار کنیم مطالعه کنند نه اینکه صرفا کتاب را داشته باشند. گفت هر طور صلاح می دانید در این راه خرج کنند فقط برسد دست جوان ها روی جوان ها تاکید داشتند
احتمال #تاثیر