eitaa logo
متن اشعار حاج عباس طهماسب پور
394 دنبال‌کننده
163 عکس
426 ویدیو
6 فایل
📡کانال متن اشعار 💎حاج عباس طهماسب پور 📱ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
بند1⃣ سجودم رقیه قعودم رقیه میخونم از عمق وجودم رقیه عمریه به عشقت گرفتارم رقیه اسم توئه رونق بازارم رقیه اگه خدا بهم بده یه روز یه دختر به عشق تو اسمشو میزارم رقیه تویی محبوبه ی دلها رقیه با تو قلبم میشه احیا رقیه وقتی که میبرم اسمت رو بی بی ضربانم میره بالا رقیه بند2⃣ سه سال رقیه کمال رقیه تموم جوونیم حلال رقیه حور و ملک نوکر در بست رقیه هستی عالم همه از هست رقیه واسه گدایی در هر خونه نمیرم میرسه روزی من از دست رقیه تو شبای حرم ماه رقیه یکی یک دونه ی شاه رقیه هرکی میخواد بشه محبوب ارباب یقینا بهترین راه رقیه بند3⃣ حیاتم رقیه مماتم رقیه جواز عبور از صراطم رقیه خوبه که سر شه زندگی پای رقیه اون دلی خوبه که باشه جای رقیه کاشکی بمیرم شب سوم محرم توی حرم زیر قدم های رقیه دلیل برکت سال رقیه یقینا احسن الحال رقیه همه ی بچه هام نذر نگاهش همه ی زندگیم مال رقیه ☘شعر و نغمه: 🍃سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات 🔺 🔻 🆔https://eitaa.com/matn_tahmasbpour
بند1⃣ بابا تو این چند روز دور از تو شبیه خاکستر آتیشم یه وقتایی خاموشم و سردم یه وقتایی هم شعله ور میشم چقد نماز خوندم که برگردی چقد دعا کردم بیای پیشم وضوم شده با اشک و خون چادر سوختم روضه خون نگم برات چقد مشکله نماز خوندن با لکنت زبون تازه بابا وقت اذون میزد به پهلوم ساربون میگفت اگه تونستی حالا نمازت رو ایستاده بخون وای گیرِ بی حیا افتادم بابا از حال دعا افتادم بابا دیگه از صدا افتادم بابا بابا بابا خستم از این دنیا بند2⃣ میخای بدونی که براچی شبیه همدیگه شدیم حالا آخه همونا که توی گودال تو رو گیر آوردن تک و تنها منم یه جا تنها گیر آوردن تا جایی که خوردم زدن بابا سنان و شمر و حرمله نه یک دفعه چندمرحله دور از چش داداش اکبرم منو میزدن سر حوصله تازه توی این فاصله دیگه نگم از سلسله دیگه نگم از دستای پر از زخم و پای پرابله وای از درد زیاد اشکم درمیاد تا یادم میاد اشکم درمیاد از ابن زیاد اشکم درمیاد بابا بابا خستم از این دنیا بند3⃣ یه شب تو صحرا گم شدم بابا یکی اومد با خنده پیدام کرد با دیدنش خوشحال شدم اول تا اینکه با بی رحمی دعوام کرد با دستای سنگین مردونش منو زد و خودش رو بد نام کرد همینکه زجر از راه رسید صدای نالم رو شنید یه جوری سیلی زد به من که دیگه چشام جایی رو ندید یه حرفی زد رنگم پرید تنم میلرزید مثل بید بزار چیزی نگم بهتره چجوری منو رو خارا کشید وای از اونجا به بعد خیلی بد میزد از روی حسد خیلی بد میزد با مشت و لگد خیلی بد میزد بابا بابا خستم از این دنیا ☘شعر و نغمه: 🍃سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات 🔺 🔻 🆔https://eitaa.com/matn_tahmasbpour