☘ شفای زن سرطانی ! ☘
🔸آقای چراغچی باشی نقل نمود که:
« پدرم در گذشته بود و من طفل و در تحت سرپرستی عمویم بودم. پس از ازدواج، همسرم دچار سرطان پستان شد به طبیب مراجعه کردم گفتند باید قطع شود. وی شبها از درد خوابش نمی برد.
نزد عمویم رفتم و از او کمک خواستم. عمویم گفت چرا نزد حاج شیخ حسنعلی نمی روی؟ عصر به مدرسه ای که حاج شیخ در آن تدریس می فرمودند آمدم و وارد اطاق ایشان شدم.
فرمودند ناراحت نباش از این انجیرها هر روز صبح یک دانه بدهید بخورد. روز اول خورد درد ساکت شد روز دوم بهتر شد و روز سوم اثر از آن نماند و به کلی خوب شد.
(📚 نشان از بی نشانها )
#امام_زمان
#ماه_رجب
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
#کرامت
📝العبد
به کانال مواعظ بپیوندید
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿
🌺 کرامتی از آیت الله بهاءالدینی 🌺
حضرت آیت الله شیخ خلیل مبشر کاشانی ابعادی از فضائل و کرامات استاد بزرگوارشان،
مرحوم آیت الله العظمی بهاءالدینی (قدس سره) را تبیین کرده و فرمودند:
حضرت آیت الله العظمی بهاءالدینی (رحمة الله علیه)
زبان حیوانات را می فهمید.
این فضیلت در مورد اهل بیت عصمت و طهارت(ع) روایت شده و بعضی اخبار مربوطه در کتاب بصائر الدرجات آمده که آنان نطق و سخن حیوانات را
می شنیدند. همانطور که در قرآن کریم آمده که حضرت سلیمان(ع) گفتگوی مورچگان را می شنید و با هدهد و سایر حیوانات سخن می گفت. در بین عرفا نیز چنین حالاتی برای عارف پیش می آید که گاهی سخن حیوانات را می شنود.
حضرت آیت الله مبشر کاشانی در ادامه افزود:
مرحوم آیت الله بهاءالدینی (قدس سره) روزی به یزد دعوت شدند، صاحب خانه که یکی از متدینین یزد بود برای احترام خواست گوسفندی را پیش پای آقا ذبح کند، وقتی گوسفند را آوردند،
آقا فرمود : " گوسفند گفت: به اینها بگو که امروز مرا نکشند، بگذارند روز تاسوعا مرا بکشند " ،
آیت الله بهاءالدینی فرمود: من به اینها گفتم که حیوان را نکشید، بگذارید روز تاسوعا، ولی اینها به ظاهر گفتند چشم، اما گوسفند را بردند پشت دیوار کشتند خیال کردند ما پشت دیوار را نمی بینیم.
مشابه همین داستان در چند شهر دیگر نیز اتفاق افتاده بود ...
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#آیت_الله_بهاء_الدینی
#کرامت
📝العبد
[به کانال مواعظ بپیوندید]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨#کرامت✨
🌷کراماتی از علامه طباطبایی🌷
🔹استاد بزرگوار علامه طباطبایی میفرمودند: «روزی در باغ بودم. ناگهان متوجه شدم همه کلاغهای روی درخت، یکپارچه « الله! الله! » می گویند»
و نیز می فرمود: «هنگامی که به «ذکر» مشغولم، مشاهده میکنم درختهای حیاط خانه هم با من ذکر میگویند.»
🔹سیده نجمه السادات طباطبایی (دختر علامه) نقل میکردند: «زمانی در درکهٔ تهران بودیم که دیدم مرحوم پدر بر سجاده نماز، مشغول عبادت اند. همان لحظه به حیاط رفتم و مشاهده کردم که ایشان در حیاط قدم می زنند. باز به اتاق رفته و دیدم همان لحظه،سرگرم عبادت اند! تعجب کردم که چطور در یک لحظه ایشان در دو جا هستند! این مطلب را با مادرم در میان گذاشتم و مادر فرمود: «دخترم! مگر نمی دانی این دست از انسانها (اولیاء خدا) هنگامی که دست از عبادت می کشند، خداوند فرشته ای را به شکل آنان می آفریند تا به جای آنان عبادت کند؟!»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#امام_زمان
#ماه_شعبان
#علامه_طباطبایی
📝العبد
[ به کانال مواعظ بپیوندید]