جمعیت مولفه ى قدرت 🕊
💞#قصہ_دلبـرے💞 #قسمت_بیـستم تولدش روزبعد از عقدمان بود. هدیه خریدهبودم: پیراهن، کمربند، ادکلن. نم
💞#قصہ_دلبـرے 💞
#قسمت_بیـستویڪم
باهمرفتیم خانهی دانشجوییاش در یک زیرزمین که باورنمیکردی خانهی دانشجویی باشد، بیشتر به حسینیهای نقلی شبیهبود. ولی ازحق نگذریم، خیلیکثیف بود. آنقدر آنجا هیئت گرفتهبودند و غذا پختهبودند که از درو دیوارش لکه و چرک میبارید. تازهمیگفت: بهخاطر تو اینجا رو تمیز کردهم! گوشهی یکیاز اتاقها، یکعالمه جوراب تلنبار شدهبود. معلومنبود کدام لنگه برای کداماست، فکرکنم اشتراکی میپوشیدند. اتاقها پربود از کتیبههای محرّم و عکس شهدا. ازاین کارش خوشم آمد.
بابت شکل و شمایل و متن کارتعروسی، خیلی از کارتها را دیدیم. پسندش نمیشد. نهایتاً رسید بهیک از حضرتآقا با دستخط خودشان.
بسماللهالرحمنالرحیم
همسری شما جوانان عزیزم را که پیوند دلها و جسمها و سرنوشتهاست، صمیمانه به همهی شما فرزندان عزیزم تبریک میگویم.
سیدعلی خامنهای
دستخط را دانلود کرد و ریخت رویگوشی. انتخابمان برای مغازهدار جالب بود. گفت: من بهرهبر ارادتدارم، ولی تابهحال ندیدم کسی خط ایشون رو داخل کارتعروسیش چاپ کنه! ازطرفیهم پافشاری میکرد که نمیشود و از متنهای حاضر، یکی را انتخاب کنیم. محمدحسین در اینکارها سررشته داشت. بهطرف قبولاند که میشود در فتوشاپ اینکارت را بااین مشخصات، طراحی و چاپ کرد.
قضاوت دیگران هم دربارهی کارت متفاوت بود. بعضیها میگفتند قشنگ است، بعضیها هم خوششان نیامد. نمیدانم کسی بعداز ما ازاین نوع کارت استفادهکرد یا نه، ولی بابش بازشد تا چند نفر از بچههای فامیل، عقدشان را داخل امامزاده برگزار کنند.
از هماناول با اسباب و اثاثیهی زیاد موافق نبود. میگفت: اینهمه تیروتخته بهچه کارمون میاد؟
#ادامہ_دارد...💝
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
جمعیت مولفه ى قدرت 🕊
💞#قصہ_دلبـرے 💞 #قسمت_بیـستویڪم باهمرفتیم خانهی دانشجوییاش در یک زیرزمین که باورنمیکردی خانه
💞#قصہ_دلبـرے 💞
#قسمت_بیـستودوم
از هر دری سخنی گفتم و چندتا منبر رفتم برایش تا راضیاش کنم. موقع خرید حلقه،پایش را کردهبود در یککفش که به جایش انگشتر عقیق بخریم. باز باید میز مذاکره تشکیل میدادیم و آقا را قانع میکردیم. بهش گفتم: انگشتر عقیق باشه برایبعد، الان باید حلقه بخریم!
حلقه را خرید، ولی اولینبار که رفتیم مشهد، انگشتر عقیقی انتخاب کرد و دادیم همانجا برایش ساختند.
کاری بهرسمورسوم نداشت، هرچهدلش میگفت همانراه را میرفت. از حرکات و سکنات خانوادهاش کاملاً مشخصبود هنوز در حیرتاند که آیا این آدمهمان محمدحسینی است که هزار رقم شرطوشروط داشت؟ روزی موقع خریدجهیزیه، خانمفروشنده به عکسِ صفحهی گوشیام اشارهکرد و پرسید: این عکس کدوم شهیده؟ خندیدم که: اینهنوز شهیدنشده، شوهرمه!
کمکم با رفتوآمد و بگوبخندهایش، توجه همه را جلب کرد. آدم یخی نبود، سریع با همه گرم میگرفت و سررفاقت را باز میکرد. با مادربزرگم هم اُختشد و بروبیا پیداکرد. چندوقت یکبار یکیدوشب خانهاش میماندیم. با آن خانه اُنس پیدا کردهبود، خانهای قدیمی با سقفهای ضربی. زیاد میرفت به گوسفندهایشان سر میزد.
طوریشدهبود که خیلی از جوانهای فامیل میآمدند پیشش برای مشاورهی ازدواج. بعضیشان میخندیدند که: زیرلیسانس حرف بزن بفهمیم چی میگی!
دخترخالهام میگفت: الانداره خودش رو رحیمپور ازغدی میبینه! من هم مسخرهاش میکردم: ازغدی رو میشناسی؟ ایشون محمدحسینشونه!
خداییاش قلمبهسلمبه حرف میزد، ولی آخر حرفهایش بهاین میرسید که: طرف به دلت نشسته یا نه؟ زیاد هم از ازدواج خودمان مثال میزد.
#ادامہ_دارد...💝
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
جمعیت مولفه ى قدرت 🕊
💞#قصہ_دلبـرے 💞 #قسمت_بیـستودوم از هر دری سخنی گفتم و چندتا منبر رفتم برایش تا راضیاش کنم. موقع خ
💞#قصہ_دلبـرے💞
#قسمت_بیـستوسوم
یکماه بعدازعقد، جورشد رفتیم حجعمره. سفرهمان همزمان شد با ماهرمضان. برایاینکه بتوانیم روزه بگیریم، عمره را یکماهه بهجا آوردیم. کاروان یکدست نبود؛ پیروجوانو زنومرد. ما جزء جوانترهای جمع بهحساب میآمدیم. با کارهایی که محمدحسین انجام میداد، باز مثل گاو پیشانیسفید دیده میشدیم. ازبس برایم وسواس بهخرج میداد.
در مدینه گیردادهبودم که کوچهی بنیهاشم را پیدا کنیم. بلدنبود، بهاستاد تاریخ دانشگاهمان زنگ زدم و از او سوال کردم. ایشان نشانی را دقیق ترسیمکرد. از باب جبرئیل تا بقیعو قشنگ توضیح داد که حد و حریم کوچه از کجا تا کجاست. هروقت میرفتیم، عربها آنجا خوابیده یا نشستهبودند. زیاد روضه میخواند، گاهی وسط روضهها شُرطههای سعودی میآمدند و اعتراض میکردند. کتاب دستش نمیگرفت، از حفظ میخواند. هروقت ماموران سعودی مزاحم میشدند،وسط روضه میگفت: بر پدر همهتون لعنت! چندبار هم در مسجدالحرام نزدیک بود دستگیرش کنند. با وهابیها کَلکَل میکرد. خوشم میآمد اینها از رو بروند. از طرفی میدانستم اگر نصیحتشبکنم که بیخیال اینهاشو، تاثیری ندارد.
دوتایی بار اولمان بود میرفتیم مکه. میدانستیم اولینبار که نگاهمان به خانهی کعبه بیفتد، سهحاجت شرعی ما برآورده میشود. همان استادتاریخ گفت: قبلاز دیدن خانهی کعبه، اول سجده کنید. بعد که تقاضای خودتان را ازخدا خواستید، سر از سجده بردارید!
زودتراز من سرشرا آورد بالا. بهمن گفت: توی سجدهباش! بگو خدایا من و کل زندگیو همهچیزم رو خرج خودت کن، خرج امامحسین(ع) کن! وقتی نگاهم به خانهی کعبه افتاد گفت: ببین خدا هم مشکیپوش حسینه! خیلی منقلب شدم. حرفهایش آدم را بههم میریخت. کل طواف را با زمزمهی روضه انجام میداد، طوری که بقیه بههوای روضههایش میسوختند. در سعیِ صفا و مروه دعاها که تماممیشد، روضه میخواند. دعایجوشن میخواند یا مناجات حضرتامیر(ع) و من همراهیاش میکردم. بهش گفتم: باید بگیم خوشبهحالت هاجر! اونقدر که رفتی و اومدی،بالاخره آب برای اسماعیلت پیداشد، کاش برای رباب هم آب پیدا میشد! انگار آتشش زدم، بلندبلند شروع کرد به گریهکردن.
#ادامہ_دارد...💝
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞🕊به رسم عاشقی
در آغاز صبح دست بر سینه گذاشته✋
وبه زیارت آقا امام حسین (ع)می رویم .
🍃🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ
اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم
🍃اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🍃وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🍃وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🍃وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
آقاجان
عرض سلام در بین الحرمین
رو قسمت همگی ما قرار بده 🤲.
#اللهمـ_عجلـ_لولیکـ_الفرجـ💞🕊
#حےعلیالعزا
#جمعیت_مولفه_قدرت
#فرزند_آوری
#قدمی_در_حل_بحران_کاهش_جمعیت 🕊
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
#استاد_عابدینی
👌نوعی جهاد...
✅ همانطور که بانی شدن برای ازدواج نوعی جهاد است، بانی شدن برای کمک هزینهی فرزندآوری ... نیز نوعی جهاد به حساب میآید. ... فردی که امکان فرزندآوری برایش فراهم نبود، میگفت:
✅ اکنون که دشمن به دنبال تضعیف نسل ماست تا کشور به سمت جمعیت پیرسوق پیدا کند (و حدود ۳۰ سال دیگر نتایج آن آشکار میشود)، تصمیم گرفتم به مدت دو سال، هزینههای ماهیانهی فرزند یکی دو نفر را (که امکان فرزندآوری دارند) پرداخت کنم.
#جهاد_اکبر
#نوبت_جهاد_ماست
📚 اهل بیتیها – ص ۱۵۳
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#نسل_شیعه
#جمعیت_مولفه_قدرت
#فرزند_آوری👶
#قدمی_در_حل_بحران_کاهش_جمعیت 🕊
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
#استاد_قرائتی
اگر بچه خلافى كرد عذرش را قبول كن ولو دروغ بگوید. آقا تو پول از توى جیب من برداشتى؟ بچه مى گوید: نه...
دیگه بهش نگو ...خب بیا توى جیبت را بگردم!!
بچه تا مى گوید نه، دیگر ولش كن. تحقیق نكن كه بچه دزد مى شود. اگر دروغ مى گوید، شتر دیدى ندیدى. خودت را به #تغافل بزن و عذر بچه را بخواه؛ حتى [اگر] یقین دارى كه دروغ مى گوید. وبعد در محیط دوستانه شیوه درست رفتار را عملا به او یاد بده ..
#تربیت_فرزند
#عمل
#مهرورزی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#نسل_شیعه
#جمعیت_مولفه_قدرت
#فرزند_آوری👶
#قدمی_در_حل_بحران_کاهش_جمعیت 🕊
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
جمعیت مولفه ى قدرت 🕊
#صوت🎧
#مدیریت رفتار زن و مرد
دکتر #حبشی.بسیار کاربردی
#همسرداری
#مهارت_زندگی
#جمعیت_مولفه_قدرت
#فرزند_آوری👶
#قدمی_در_حل_بحران_کاهش_جمعیت 🕊
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه میتونی اشک نریز😭
بازسازی واقعه عاشورا👆
#ما_ملت_امام_حسینیم 🖤
#حی_علی_العزا😭🏴💔
صلی الله علیک
یا اباعبدالله الحسین (ع)
روحی وجسمی فداک
╭─🖤🌴🖤🌴🖤🌴─╮
🆔 @Jameeh_Mahdavi
╰─🖤🌴🖤🌴🖤🌴─╯
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
💞🕊مراقب
امتحان
درس
#محبت
باش !
یهو
دیدی ،
صفر
شدیا...
#محبت_درمانی
#جمعیت_مولفه_قدرت
#فرزند_آوری
#قدمی_در_حل_بحران_کاهش_جمعیت🕊
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
جمعیت مولفه ى قدرت 🕊
#محبت_درمانی ۳۴
حتماً در #محبت امتحان میشی❗️
اگر تونستی بین #خدا و معشوقت
خواستِ خدا رو انتخاب کنی؛
برنده ی میدانی💞 !
#محبت_درمانی
#برنده_میدان
#محبت_درونی
#جمعیت_مولفه_قدرت
#فرزند_آوری👶
#قدمی_در_حل_بحران_کاهش_جمعیت🕊
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
جمعیت مولفه ى قدرت 🕊
💞#قصہ_دلبـرے💞 #قسمت_بیـستوسوم یکماه بعدازعقد، جورشد رفتیم حجعمره. سفرهمان همزمان شد با ماه
💞#قصہ_دلبـرے 💞
#قسمت_بیـستوچهارم
موقعیکه برای غارحرا از کوه میرفتیم بالا خستهشدم، نیمههای راه بریده بودم و دمبهدقیقه مینشستم. شروع کرد مسخرهکردن که : چهزود پیرشدی! یا تنبلی میکنی؟ بهش گفتم: من با پایخود میام، هروقت بخوام میشینم. بمیرم برای اسرایکربلا، مردای نامحرم بهشون میخندیدن! بد با دلش بازیکردم. نشست، سرش را زیرانداخت و روضهخوانیاش گل کرد. در طواف، دستهایش را برایم سپر میکرد که به کسی نخورم. باآبوتاب دوروبرم را خالی میکرد تا بتوانم حجرالاسود را ببوسم.
کمکدست بقیه هم بود، خیلی به زوار سالمند کمک میکرد. مادر شهیدی با دخترش آمده بود طواف و کارهای دیگر برایش مشکل بود. دخترش توانایی بعضی کارها را نداشت، خیلی هوایشان را داشت. از کمک برای انجام طواف گرفته تا عکس گرفتن از مادر و دختر.
یکبار وسط طواف مستحبی، شککردم چرا همهدارند مارا نگاه میکنند. مگر ظاهر یا پوششمان اشکالی دارد؟
یکیاز خانمهای داخل کاروان بعداز غذا، منرا کشید کنار و گفت: صدقه بزار کنار. اینجا بین خانما صحبت از تو و شوهرته که مثه پروانه دورت میچرخه! از این نصیحتهای مادرانه کرد و خندید و گفت: اینکه میگن خدا در و تخته رو بههم چفت میکنه، نمونهش شمایین! دائم با دوربینش چیلیکچیلیک عکس میگرفت. بهش اعتراض میکردم: اومدی زیارت یا عکس بگیری؟
یک انگشتر عقیق مستطیلشکل هم داشت که روی آن حک شدهبود: یازهرا. در مکه هدیهداد به شیعهای یمنی!
وقتی رفتیم مکه، گفت: دیگه دوستندارم بیام، باشه تا از دست سعودیها آزاد بشه!
کلاً نهتنها مکه یاجاهایدیگر، در خانههم کاری میکرد که وصل شود به اهلبیت، خاصه امامحسین(ع). یکیاز چیزهایی که باعث شد از تنفر به بیتفاوتی برسم و بعد بهش عشقوعلاقه پیداکنم،همین کارهایش بود.دیدم دیوانهوار هیئتیاست. همهدوستدارند در هیئت شرکت کنند، ولیاینکه چقدر مایه بگذارند، مهم است.
#ادامہ_دارد...💝
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
جمعیت مولفه ى قدرت 🕊
💞#قصہ_دلبـرے 💞 #قسمت_بیـستوچهارم موقعیکه برای غارحرا از کوه میرفتیم بالا خستهشدم، نیمههای ر
💞#قصہ_دلبـرے💞
#قسمت_بیـستوپنجـم
اولین حقوقیکه از سپاه گرفت،۲۵۰هزارتومان بود. رفت باهمهی آن کتیبه خرید برایهیئت. از پردهفروشی، ریشریشهای پایین پرده را خرید و بهکتیبهها دوخت و همه را وقف هیئت کرد. پاتوقش پاساژ مهستان بود. رویشعر پیداکردن برای امامحسین(ع) خیلیوقت میگذاشت.
سفارش اینبود: ترک محرّمات، رعایت واجبات، و توسل به اهلبیت(ع). موقع توسل، شعر و روضه میخواند. گاهی واگویه میکرد. اگر دونفری بودیم که بلندبلند باامامحسین(ع) صحبت میکرد، اگر کسی هم دوروبرمان نشسته بود، با نجوا توسلش را جلو میبرد. بیشتر لفظ ارباب را برای امامحسین(ع) بهکار میبرد. عاشق روضههای حاجمنصور بود، ولی در سبک سینهزنی، بیشتر از حاجمحمودکریمی خوشش میآمد.
نهم فروردین سال نود، در تالارنور شهرک شهیدمحلاتی عروسی گرفتیم و ساکن تهران شدیم. خانوادهها پول گذاشتند رویهم و خانهاینقلی در شهرکشهیدمحلاتی برایمان دستوپا کردند. خیلی آنجا را دوستداشت. چندوقتی که آنجا ساکن شدیم و جاهای دیگر تهران را دیدم، قبولکردم که واقعاً موقعیتشبهتر است. هم محلهای مذهبیبود و هم ساکت و آرام. یکدستتر بود. اکثر مسجدهای شهرک را پیاده میرفتیم، بهخصوص مقبرهالشهدا، کنار آن پنج شهیدگمنام.
پیادهروی و کوهنوردی را دوستداشتم. یکبار باهمرفتیم تا ارتفاعات شهرکشهید محلاتی. موقع برگشتن پامپیچخورد، خیلی ناراحت شد. رفتیم عکس گرفتیم، دکتر گفت: تاندونپا کمیکشیدهشده، نیازینیست گچ بگیرین!
#ادامہ_دارد...💝
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
سلام علی قاسم بن الحسن...😭💔🏴
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞🕊به رسم عاشقی
در آغاز صبح دست بر سینه گذاشته✋
وبه زیارت آقا امام حسین (ع)می رویم .
🍃🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ
اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم
🍃اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🍃وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🍃وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🍃وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
آقاجان
عرض سلام در بین الحرمین
رو قسمت همگی ما قرار بده 🤲.
#اللهمـ_عجلـ_لولیکـ_الفرجـ💞🕊
#حےعلیالعزا😭
#جمعیت_مولفه_قدرت
#فرزند_آوری 👶
#قدمی_در_حل_بحران_کاهش_جمعیت 🕊
https://eitaa.com/joinchat/1757937718C827ac1b3c5