⭕️ متن جلسه ۱۹ مناهج
مناهج الوصول إلى علم الأصول ؛ ج1 ؛ ص58
كما أن التعهد - الذي وقع في كلام المحقق الرشتي ، و تبعه شيخنا الأستاذ قائلا :
إنه لا يعقل جعل العلاقة بين الأمرين اللذين لا علاقة بينهما أصلا،
و الذي يمكن تعقله هو أن يلتزم الواضع أنه متى أراد و تعقله و أراد إفهام الغير تكلم بلفظ كذا-
أيضا متأخر عن الجعل و التعيين؛ لأن هذا التعهد هو الالتزام بالعمل بالوضع لا نفسه،
و ما قال: من أنا لا نعقل جعل العلاقة، هو حق إذا كان الوضع جعل العلاقة الواقعية،
و أما إذا كان عمل الواضع تعيين اللفظ للمعنى فهو بمكان من الإمكان، بل الواقع كذلك وجدانا،
بل ربما يكون الواضع غير المستعمل، فيكون الوضع للغير، و يكون الواضع غافلا عن هذا الالتزام التعليقي، فالاختصاص و الربط و التعهد كلها غير حقيقة الوضع.
⭕️ پیوست پژوهشی جلسه ۱۹ مناهج
💠 عبارت علامه طباطبایی ،حاشیه الکفایه ، ج ۱ ، ص ۱۹ در رابطه با حقیقت وضع الفاظ که اعطا حد می باشد
🔹 ان الإنسان يتوصل إلى اللغات بوضع المعاني نفسها و عرضها على المخاطب أولا، ثم وضع الألفاظ في محلها بالاعتبار بإعطاء حدودها إياها بحكم الوهم فتكون الألفاظ وجودات للمعاني بالعرض
🔹 فاللفظ نفس المعنى، و دلالته عليه دلالة الشيء على نفسه لكن في ظرف الاعتبار و بحکم الوهم .
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠 عبارت شهید صدر ، کتاب بحوث فی علم الاصول ، ج ۱ ، ص ۸۲ در رابطه با حقیقت وضع الفاظ
🔹 و قد يستخدم الإنشاء لإيجاد هذا الأشراط- كما في الوضع التعييني- و لكن هذا لا يعني ان الأشراط هو المنشأ بل نفس الإنشاء بما هو عملية تكوينية تصدر خارجا يحقق الأشراط المطلوب
🔹 ان الوضع ليس مجعولا من المجعولات الإنشائية و الاعتبارية كالتمليك بعوض المجعول في باب البيع مثلا. و إنما هو أمر تكويني يتمثل في أشراط مخصوص بين اللفظ و المعنى المحقق لصغرى قانون الاستجابة الشرطية الذي هو قانون طبيعي.
🔹 فالواضع بحسب الحقيقة يمارس عملية الإقران بين اللفظ و المعنى بشكل أكيد بالغ، و هذا الاقتران البالغ إذا كان على أساس العامل الكمي- كثرة التكرار- سمي بالوضع التعيني و إذا كان على أساس العامل الكيفي سمي بالوضع التعييني.
جلسه 21 تمهید.m4a
8.85M
🔊فایل صوتی درس تمهید الکفایه
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه بیست و یکم
#تمهید_الکفایه
#علامه_مظفر
📚 فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟ (۱)
✍نوشتاری از استاد موالی زاده
📙 بخش اول
🔰 مقدمه
🔹 نسبت میان فقه و فلسفه به عنوان دو علم اصالی در حوزه علوم اسلامی ، پس از چشم پوشی از نگاه برون دینی به فلسفه و اتهام تکفیری به فلاسفه ، از مباحث چالشی حال حاضر مجامع علمی است که در صورت تعیین سرنوشت آن می تواند به تحول در هر دو حوزه دانشی کمک شایانی کند .
🔹 بی شک انتقال از فقه مساله محور به فقه منظومه ای ، و همچنین تولید علوم انسانی اسلامی ، بدون تعیین تکلیف نحوه ارتباط منطقی میان فقه و فلسفه(حکمت) به عنوان نخستین گام انجام این پویش ، امکان پذیر نیست .
به جرات می توان گفت ، یکی از عوامل اصلی کند بودن حرکت تولید علم در عرصه علوم اسلامی ، مبهم ماندن ارتباط میان فلسفه و فقه است .
🔸پرسشهای زیر بستر مناسبی برای تحلیل دقیق تر این موضوع ارزشمند خواهد بود :
🔸 آیا فقیه باید از فلسفه دوری کند تا ذوق فقهی تعبدی خود را از دست ندهد و به استفاده از قیاس و سد ذرایع و استحسان در امر استنباط احکام شرعی گرایش نیابد،
یا آنکه فلسفه ، می تواند فقه را پویا کند و بدان تحرک بخشد و از انجماد و ایستائی خارج نماید بدون آنکه هویت جواهری آن به خطر افتد ؟
🔹 در مقابل ،آیا فقه می تواند برای فلسفه فایده داشته باشد و آن را از انتزاعی بودن و حصر ذهن خارج کند و بدان امتداد عملیاتی دهد ،
و یا آنکه فیلسوف باید از فقه که از سویی نماد امور تعبدی ، و از سوی دیگر نماد عرفیات و نگاه تسامحی است ، دوری گزیند تا دچار ضعف در قوّه عاقله خود نگردد و ملکه پرسشگری و کنجکاوی خود را از دست ندهد ؟
🔸کسانی که به نزدیک کردن و تقریب این دو علم باور دارند ، چه فرآیندی را تعریف کرده اند ؟ آیا به دنبال جمع مکسر این دو علم و درهم آمیختن فلسفه در فقه هستند به گونه ای که قوانین تکوینی را در میان مقولات اعتباری حاکم کنند ،
و یا فقه را امتداد عملی فلسفه و حکمت می دانند بدون آنکه امتزاج ظاهری رخ دهد ؟ تلاش می کنند از وحدت وجود و قاعده بسیط الحقیقه و بسیاری دیگر از مبانی حکمت متعالیه ، یک دستگاه فلسفی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی درست شود تا بر پایه آن وضع حکومت ، روابط اجتماعی مردم با همدیگر ، نظام اقتصادی و دیگر مسائل روشن گردد (۲).
💠 در مساله نسبت میان فقه و فلسفه ، می توان به سه دیدگاه اشاره کرد :
ا ـ دیدگاه تباین و تفریق
ب ـ دیدگاه تداخل و جمع
ج ـ دیدگاه امتداد حکمت
♦️ان شا اله ، ادامه بحث و شرح هر یک از دیدگاهها در بخش های آینده خواهد آمد ...
(۱) تضاد و تضایف در اینجا به معنای اعتباری آن است .
(۲) برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید علوم عقلی حوزه علمیه در سال ۸۲
#امتداد_حکمت
#تولید_علم
#علوم_انسانی_اسلامی
#فقه_منظومه_ای
#فقه_و_فلسفه_تضاد_یا_تضایف
@mavalizadeh_ir
جلسه 11 مقاله 7.m4a
7.25M
🔊فایل صوتی کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم(مقاله ۷)
✍استاد موالی زاده
🔴موضوع : تشکیک وجود(۴)
🔷جلسه یازدهم
#اصول_فلسفه
#علامه_طباطبایی
@mavalizadeh_ir
جلسه ۲۰ مناهج .m4a
11.67M
🔊فایل صوتی درس مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه بیستم
🔴موضوع : اقسام وضع(۱)
🔹نگاه فلسفی مشهور به فرآیند وضع الفاظ
🔹تحلیل و نقد فلسفی قاعده (العنوان مرآت المعنون )
🔹اقسام تصور بوجهه از دیدگاه آخوند
🔹تصور بوجهه معنا از طریق اثر در قسم دوم وضع
🔹امکان قسم چهارم وضع الفاظ در نزد امام
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir
⭕️ متن جلسه ۲۰ مناهج
⬅️ مناهج الوصول إلى علم الأصول ؛ ج1 ؛ ص59
🔰 الأمر الثالث في أقسام الوضع
ينقسم الوضع إلى عمومه و عموم الموضوع له، و خصوصهما، أو عموم الأول، أو الثاني.
و ما يقال: من عدم امتناع كون العام مرآة للخاص و وجها له دون الخاص للعام، غير صحيح؛
لأن العام- أيضا- لا يمكن أن يكون مرآة للخاص بما أنه خاص؛
لأن الخصوصيات و إن اتحذت مع العام وجودا، لكن يخالفها عنوانا و ماهية، و لا يمكن أن يحكي عنوان إلا عما بحذائه، فالإنسان لا يحكي إلا عن حيثية الإنسانية، لا خصوصيات الأفراد،
فلا يكفي للوضع للأفراد تصور نفس عنوان العام الذي ينحل الخاص و الفرد إليه و إلى غيره، بل لا بد من لحاظ الخاص،
و لا يعقل الوضع إلا مع تصور الطرفين و لو بالإجمال،
فلو تقوم الوضع بمرآتية العنوان للموضوع له كان عموم الوضع و خصوص الموضوع له كالعكس محالا، و إلا- كما هو الحق- يكون كلاهما ممكنين.
⭕️ پیوست پژوهشی جلسه ۲۰ مناهج
💠 عبارت امام خمینی ، مناهج الوصول ؛ ج2 ؛ ص229 در رابطه با نفی حکایت گری ماهیت به غیر از خود
🔵 الأمر الأول فيما تحكي عنه أسماء الطبائع
🔹... و كذا نفس الطبيعة لا يمكن أن تكون مرآة و كاشفة عن الأفراد، سواء كان التشخص بالوجود و العوارض أماراته، أو بالعوارض،
🔹ضرورة أن نفس الطبيعة تخالف الوجود و التشخص و سائر [عوارضها] خارجا أو ذهنا،
🔹و لا يمكن كاشفية الشيء عما يخالفه، فالماهية لا تكون مرآة للوجود الخارجي و العوارض الحافة به.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠 عبارت آخوند ، كفاية الأصول ( طبع آل البيت ) ؛ ص10 در رابطه با فرآیند وضع الفاظ
🔹... لأن العام يصلح لأن يكون آلة للحاظ أفراده و مصاديقه بما هو كذلك
🔹فإنه من وجوهها و معرفة وجه الشيء معرفته بوجه بخلاف الخاص
🔹فإنه بما هو خاص لا يكون وجها للعام و لا لسائر الأفراد فلا يكون معرفته و تصوره معرفة له و لا لها أصلا و لو بوجه.
📚 فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟ (۲)
✍نوشتاری از استاد موالی زاده
📙 قسمت دوم
💠 در قسمت گذشته گفته شد ، سه دیدگاه در خصوص نسبت میان فقه و فلسفه (حکمت) وجود دارد :
ا - دیدگاه تباین
ب - دیدگاه تداخل
ج - دیدگاه امتداد حکمت
حال ، در این قسمت به شرح دیدگاه اول می پردازیم .
🔰 دیدگاه نخست (دیدگاه تباین)
🔹بر اساس این دیدگاه ، حوزه فلسفه و حکمت با حوزه فقه و احکام شرعی ، تباین تام دارند . دیدگاه تباین را می توان به دو گونه تقریر و شرح داد :
💠 تقریر اول : تباین بر پایه ملکات نفسانی
🔸همواره در نگاه بسیاری از دانشمندان از زمان های گذشته ، میان علم فقه و علم فلسفه ، تقابلی شبه تضاد حاکم است . تقابلی که ناشی از رویارویی عقل با نقل و یا تعبد با تعقل می باشد .
🔹تعبد به معنای روحیه اطاعت پذیری بی چون و چرا ، و تعقل به معنای روحیه پذیرش با برهان ، دو ملکه از ملکات نفسانی انسان می باشند که در تضاد با همدیگرند .
لذا در نگاه این گروه از علما ، با توجه به شکل گیری فقه بر پایه تعبد محض، و پدیداری فلسفه بر تعقل محض ، فقه و فلسفه مثار آن کثرتی خواهند بود که همچون جنس الاجناس ها ، تباین به تمام ذات خواهند داشت بلکه بالاتر از آن ، سبب آسیب دیگری خواهند شد . روحیه لمّی و علت جوی فیلسوف اگر چه برای نیل به یقین برهانی ، قابل ستایش است اما در فقه ، خط قرمز فقیه می باشد .
تعبد در فقه به معنای حرمت تلاش برای فهم مناطات احکام است در حالی که ابزار کار فیلسوف ، برهان لم است که از علت به معلول می رسد .
🔹این نگرش در میان هر دو گروه از فلاسفه و فقهاء ، طرفدارانی فراوان در طول تاریخ اسلام دارد ، و همانگونه که فلاسفه از پژوهش فقهی دوری می کنند ، فقهاء هم ، از گرایش به فلسفه و قواعد آن نهی کرده اند.
این نگرش ناشی از عداوت فقها با فلسفه یا فلاسفه با فقه نیست بلکه ریشه در باور ایشان به ناسازگاری دو ملکه تعقل محض و تعبد محض در انسان دارد که در هر یک از دانش فقه و فلسفه نمود یافته است .
🔸با توجه به این دیدگاه ، نمی توان فیلسوف بود و هم زمان به کار فقهی پرداخت ، و یا فقیه بود و هم زمان از گرایش فلسفی بهره داشت . فیلسوف با عقل و برهان ، سر و کار دارد که پای آن در فقه و استنباط احکام شرعی ، چوبین بُود ، و فقیه هم پیرو تعبد بی چون و چرا در احکام و تسامحات عرفی در موضوعات است که امری بیگانه با فضای فلسفه و سبب لنگ شدن پای فیلسوف خواهد شد .
در نتیجه ، فقیه توانمند کسی است که بویی از فلسفه نشنیده باشد ، و فیلسوف نمونه هم باید خود را از انس با مقوله تعبد و تسامحات عرفی برهاند.
🔹به یاد دارم در چند سال پیش از این در یکی از نشست های تربیتی ، یکی از اساتید حاضر در جلسه ، اصرار داشت که باید عموم جوانان را از مباحث فلسفی دور نگه داشت تا روحیه تعبد آن ها به احکام شرعی تضعیف نگردد و در امر تقلید از مجتهد دچار سستی نشوند .
🔸برخی از فقهاء با استناد به آیه شریفه «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ » (۲) بر این باورند که احکام شرعی و فقهی با زبان عرفی و همه فهم ابلاغ شده است که فیلسوف از فهم آن زبان ناتوان است و فلسفه سبب اعوجاج و کج فهمی در برداشت از متون دینی و شرعی می گردد . (۳)
🔸بر این اساس، مصالحه ای نانوشته میان فقها و فلاسفه از گذشته دور تا عصر حاضر شکل گرفته که بر پایه آن هر کس در حوزه علمی و پژوهشی خود بدون تعرض به دیگری پیش رود و پژوهش کند .
🔹بنابراین در طول تاریخ علمی جهان تشیع ، شاهد دو گرایش و دو جریان علمی در میان دانشمندان اسلامی هستیم . یکی جریان علمی حکمت که دانش مادر آن فلسفه است ، و دیگری جریان علمی منقول که سردسته آن علم فقه می باشد .
دانشمندانی همانند شیخ طوسی و شیخ مفید و سید مرتضی متخصص علوم فقه ، اصول ، تفسیر و کلام بوده اند ،
و در برابر آنها ، فرهیختگانی همچون فارابی و بوعلی سینا و سهروردی که در حکمت نظری و عملی غرق بوده اند و علاوه بر فلسفه ، علوم ریاضی و طبیعی و اخلاق در زمینه های فردی و تدبیر منزل و سیاست مدن را هم فرا می گرفتند .
🔹البته اگر چه بزرگانی در طول تاریخ علمی جهان تشیع همچون علامه حلی و محقق و فاضل نراقی در هر دو فضای علمی تحقیق و پژوهش داشته اند ولی بر تباین فقه و فلسفه و عدم تاثیرگذاری بر هم اصرار داشته اند ، و خود هم تلاش می کردند مرز هر یک را نگه دارند .
♦️ان شااله ، ادامه بحث و شرح تقریر دوم دیدگاه تباین در بخش های آینده خواهد آمد ...
پانویس :
(۱) تضاد و تضایف در عنوان به معنای اعتباری آن است
(۲) سوره ابراهیم ، ۴
(۳) مدارک العروه، اشتهاردی ، ج ۱ ، ص ۱۲۵
#امتداد_حکمت
#تولید_علم
#علوم_انسانی_اسلامی
#فقه_منظومه_ای
#فقه_و_فلسفه_تضاد_یا_تضایف
@mavalizadeh_ir
جلسه 8 فقه بیع.m4a
7.98M
🔊فایل صوتی درس شروط عوضین بیع شیخ
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه هشتم
#مکاسب_شیخ_انصاری
#فقه_مبانی
جلسه 9 فقه بیع.m4a
8.82M
🔊فایل صوتی درس شروط عوضین بیع شیخ
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه نهم
#مکاسب_شیخ_انصاری
#فقه_مبانی
جلسه 10 ففه بیع.m4a
8.2M
🔊فایل صوتی درس شروط عوضین بیع شیخ
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه دهم
#مکاسب_شیخ_انصاری
#فقه_مبانی