تمدن نوین اسلامی از آرمان تا واقعیت.pdf
233.9K
📚 تمدن نوین اسلامی : از آرمان تا واقعیت
✍ به قلم استاد موالی زاده
🔹جهان بینی ، زیربنای تمدنها :
شرط اصلی تمدن سازی ، داشتن جهان بینی و اندیشه فلسفی قابل امتداد عملیاتی در عرصه های زندگی است
🔹تمدن توحیدی و تمدن الحادی :
به سبب خوی استکباری و طاغوتی تمدن الحادی ، جهاد ابتدایی برای دفاع از توحید ، ابزار تمدن توحیدی است
🔹مکتب توحید ، تمدن ساز یا تمدن سوز ؟
نپرداختن فلاسفه بزرگ اسلامی به امتداد حکمت سبب توهم ناتوانی دین در ساخت تمدن گردید .
🔹تمدن توحیدی و امتداد حکمت :
تمدن نوین اسلامی ، تمدنی بر پایه جهان بینی توحیدی با توجه به امتداد سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی آن است .
🔹تمدن توحیدی و مرزهای اقلیمی و نژادی:
نفی ناسیونالیسم اسلامی در تمدن توحیدی و لزوم تعامل انسانها با هم بر مبنای فطرت . از این رو ، تجمع اربعین حسینی نوید بخش تمدن اسلامی است.
🔹سودای تمدن اسلامی بدون امتداد بخشیدن به حکمت اسلامی ، دچار آسیب گرته برداری از اندیشه غرب می گردد.
🔹فقه اکبر تا میزبان فقه اصغر نگردد ، (لا اله الا الله) از زندان تصورات و فروض فلسفی آزاد نمی گردد .
#تمدن_نوین_اسلامی
#علوم_انسانی_اسلامی
#امتداد_حکمت
#سبک_زندگی
@mavalizadeh_ir
جلسه 22 تمهید.m4a
8.93M
🔊فایل صوتی درس تمهید الکفایه
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه بیست و دوم
#تمهید_الکفایه
#علامه_مظفر
جلسه 12 فقه بیع.m4a
9M
🔊فایل صوتی درس شروط عوضین بیع شیخ
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه دوازدهم
#مکاسب_شیخ_انصاری
#فقه_مبانی
📙جمع مکسّر فقه و فلسفه ...
✍ نوشتاری از استاد موالی زاده
📚گفتار چهار از مقاله فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟
💠 گفته شد ، ۳ دیدگاه در خصوص نسبت میان فقه و فلسفه(حکمت) وجود دارد :
ا - دیدگاه تباین
ب - دیدگاه تداخل
ج - دیدگاه امتداد حکمت
♦️و اما شرح دیدگاه دوم (دیدگاه تداخل)
🔹بهره گیری از قواعد فلسفی در فقه پس از افول تفکر اخباری گری در حوزه علمیه رواج پیدا کرد .
علمای شیعه راه مقابله با اخباری گری و جمود گرایی را در گسترش و تعمیق فقه و اصول فقه و تقویت عنصر اجتهاد در جهان تشیع یافتند . بزرگان شیعه برای نیل به این هدف ، به تقویت بُعد معقول در حوزه فقه ، پرداختند .
از این رو ، به فلسفه صدرایی و سینوی روی آوردند . البته این دغدغه نخست در اصول فقه پدید آمد و پس از آن به حوزه فقه هم کشانده شد .
🔸یکی از عوامل پیشرفت و گسترش علم اصول در دوره پسا اخباری گری ، بهره گیری از مباحث فلسفی است که نخستین بار در زمان وحید بهبهانی و شاگردان ایشان مانند میرزای قمی ، صاحب فصول و صاحب هدایه المسترشدین رخ داد ، شیخ انصاری این مسیر را در به کارگیری قواعد فلسفی در میان مباحث اصول عملیه و استصحاب ادامه داد ، و در دوره آخوند خراسانی و شاگردان ایشان به اوج خود رسید .
🔹فلسفه آنچنان در اصول فقه رسوخ کرد که به تعبیر شهید صدر ، از مصادر و منابع اصلی آن بشمار رفت همانگونه که در دوره خواجه نصیر الدین طوسی ، فلسفه در کلام اشراب شد و ماهیت کلام را از جدل به برهان تغییر داد .
🔹شیخ انصاری ـ به اذعان شهید مطهری ـ برای نخستین بار قضایای حقیقی و خارجی را در فضای اصول و فقه وارد کرد .
از ویژگی معقول ثانی فلسفی در توضیح ماهیت حکم وضعی و همچنین در تبیین تفاوت شرط و جزء در مرکبات شرعی استفاده کرد .
در مکاسب بیع ، بارها از قاعده علیت با نگاه فلسفی محض ، بهره برد . برای گریز از استحاله های فلسفی در مسائل فقهی ، به دنبال راه چاره می گشت . و اینگونه آموخته های فلسفی خود در نزد ملا هادی سبزواری را به نمایش گذاشت .
🔸آخوند خراسانی نیز از پیشگامان رواج فلسفه در فقه و اصول می باشد .
کتاب کفایه ایشان ، از ابتدا تا انتها ، مالامال از مسائل فلسفی است . مسائلی همچون اصالت وجود یا ماهیت ، تشکیک در وجود ، وجود ربطی و مستقل ، تشخص به وجود ، وجود ذهنی ، علت و معلول ، قاعده الواحد ، حرکت جوهری توسطی و قطعی ، زمان ، احکام ماهیت ، مقولات عشر ، معقول ثانی فلسفی ، نسبت کلی و فرد ، دور و تسلسل ، احکام عدم ، عرض ذاتی ، مباحث انسان شناسی در زمینه اراده و اختیار ، در این کتاب به چشم می خورد به گونه ای که ناآشنای به فلسفه از مباحث اصولی این کتاب طَرفی نمی بندد و بهره ای نمی برد .
🔹فضای بهره گیری از فلسفه در فقه و اصول تاکنون نیز ادامه دارد تا جایی که در کتب فقهی آیت اله خوئی ، با اندک جستجویی می توان به راحتی مسائل فلسفی را مورد استناد ایشان را یافت .
⬅️رسوخ فلسفه در فقه ، اگر چه توانست دیوار بلند میان فقه و فلسفه را تا حدودی ویران سازد اما اشتباه فاحش خلط میان ادراکات حقیقی و اعتباری را گسترش داد که در خارج کردن قطار فقه و اصول از مسیر عقلایی خود ، نقش بسزایی داشت .
ادامه دارد ...
#امتداد_حکمت
#تولید_علم
#علوم_انسانی_اسلامی
#فقه_منظومه_ای
@mavalizadeh_ir
جلسه ۲۲ مناهج .m4a
11.37M
🔊فایل صوتی درس مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه بیستم و دوم
🔴موضوع : اقسام وضع(۳)
🔹بیان دیدگاه خاص آقاضیاء در وضع عام موضوع له عام بر اساس نظریه حصه
🔹اشتباه فاحش اصولیون و مناطقه در کیفیت وجود طبیعی در خارج
🔹بازگشت دیدگاه آقاضیاء به قول رجل همدانی
🔹کثرت عددی طبیعی در خارج بر اساس قول بوعلی سینا(آباء و ابناء)
🔹خلط امر عرفی با امر عقلی در نگاه آقاضیاء به مساله علیت و قاعده الواحد
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir
جلسه 13 فقه بیع.m4a
8.75M
🔊فایل صوتی درس شروط عوضین بیع شیخ
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه سیزدهم
#مکاسب_شیخ_انصاری
#فقه_مبانی
جلسه 14 فقه بیع.m4a
9.65M
🔊فایل صوتی درس شروط عوضین بیع شیخ
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه چهاردهم
#مکاسب_شیخ_انصاری
#فقه_مبانی
📙فلسفه سودمندتر و فقه کارآمدتر
✍ نوشتاری از استاد موالی زاده
📚گفتار پنج از مقاله فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف؟
💠 گفته شد ، ۳ دیدگاه در نسبت میان فقه و فلسفه (حکمت) مطرح است :
ا - دیگاه تباین و گسست
ب - دیدگاه تداخل و درهم آمیختگی
ج - دیدگاه امتداد حکمت
♦️و اما شرح دیدگاه سوم ( امتداد حکمت 1⃣)
🔹نسبت فقه و فلسفه نه گسست از هم است و نه در هم آمیختگی با هم ، بلکه فقه در امتداد فلسفه و حکمت جای می گیرد تا اینگونه فلسفه سودمندتر شود و فقه هم در اداره اجتماع کارآمدتر گردد .
💢نمونه روش امتداد حکمت را در کتاب نظام حقوق زن در اسلام ، می توان یافت که شهید مطهری چگونه احکام فقهی را در امتداد جهان بینی اسلامی با استفاده از کتاب و سنت استنباط کرده است .
🔸فلسفه ، نماد جهان بینی(هست ها و نیست ها) و فقه ، نماد ایدئولوژی (بایدها و نبایدها) می باشد که تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این دو بر هم ، روشن و آشکار است .
🔹مکتب در حوزه جهان بینی ، به شناخت و ارزیابی جهان هستی از نگاهی کلی و کلان می پردازد و درصدد ارائه تفسیری از زندگی انسان می باشد ، و اما در حوزه ایدئولوژی ، با بیان قوانین و بایدها و نبایدهای مورد نیاز انسان ، در پی رسیدن بشر به یک زندگی سعادتمند می باشد .
🔸شکی نیست که ارزش ها و قوانین و همچنین آرمان ها و اهداف یک مکتب برآمده از جهان بینی و بینش آن مکتب می باشند ؛
زیرا گسست و بیگانگی قوانین و ارزش ها از جهان بینی ، باور و ایمان به جهان بینی را لغو و بیهوده می کند . لذا ایمان راستین به توحید زمانی پدید می آید که قوانین و ارزش ها و گرایش ها در راستای آن باشند .
🔹متاسفانه وضع کنونی ارائه مساله بنیادی توحید و جهان بینی اسلامی در گفتار و نوشتار فلاسفه و متکلمان مسلمان به گونه ای است که تنها به جنبه نظری و انتزاعی آن بسنده می شود و از امتداد بخشیدن به آن در عرصه عمل و حرکت انسان و اداره جامعه چشم پوشی میگردد
👈نتیجه این نگاه ناقص ، توقف توحید در حوزه گزاره ها است بی آنکه تعهد و مسئولیتی را برای مسلمانان در عرصه اداره جامعه و تشکیل حکومت و بسط عدالت اجتماعی ایجاد کند .
از این رو ، توحید در محیط ذهنی مجرد و در لباسی انتزاعی باقی می ماند و بشر با وجود احترام به این آگاهی ، عنان زندگی خود را به دست مکاتب مادی و ماتریالیستی می سپارد ، بی آنکه تاثیر بسزائی در عرصه اداره دنیا برای توحید احساس کند .
ادامه دارد ...
#امتداد_حکمت
#تولید_علم
#علوم_انسانی_اسلامی
#فقه_منظومه_ای
@mavalizadeh_ir
جلسه ۲۳ مناهج .m4a
10.47M
🔊فایل صوتی درس مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه بیستم و سوم
🔴موضوع : اقسام وضع(۴)
🔹ایرادات امام نسبت به دیدگاه وضع لفظ برای جامع خارجی
🔹چگونگی وجود طبیعی در خارج در دیدگاه فلاسفه
🔹تعبیر (کلی طبیعی) در منطق ، منشاء خطای اصولیون در پذیرش جامع خارجی و حصّه
🔹ثمره بحث از وجود طبیعی در مساله استصحاب کلی ، متعلق احکام ، اجتماع امر و نهی ، وضع الفاظ
🔹نوآوری امام در بیان قاعده (الاتحاد الخارجی غیر الانفهام من اللفظ)
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir
⭕️ متن جلسه ۲۳ مناهج
⬅️ مناهج الوصول إلى علم الأصول ؛ ج1 ؛ ص63
🔰 فتحصل مما ذكرنا- و أوكلنا تحقيقه إلى محله - :
أن الجامع الخارجي بين الأفراد الخارجية غير معقول، و كذا لا جامع بين الأفراد الذهنية بنعت الوحدة بما هي موجودة في الذهن، و لكن للعقل أن يجردها عن الخصوصيات و ينال الجامع منها.
ثم مع تسليم تحقق الجامع الكذائي- لو فرض وضع اللفظ له- لا يعقل إحضار الخصوصيات اللاحقة له خارجا في الذهن،
لأن الجامع لم يكن ذاته إلا نفس الماهية، و الخصوصيات خارجة عنها، و اتحادها معها أو لصوقها بها- بزعمه- و لزومها لها خارجا لا يوجب إحضارها في الذهن بلفظ موضوع لغيرها ما لم يكن بينهما لزوم ذهني، و هو غير معلول للاتحاد أو الالتصاق،
و مجرد كونها جامعا بينها لو أوجب ذلك لزم إحضار الخصوصيات باللفظ الموضوع لنفس الماهية؛
لأنها- أيضا- موجودة بوجودها و متحدة معها و لو بنعت الكثرة.
و بالجملة: الاتحاد الخارجي غير الانفهام من اللفظ.
⭕️ پیوست پژوهشی جلسه ۲۳ مناهج
💠 عبارت امام خمینی ، الاستصحاب ؛ النص ؛ ص92 در رابطه با نقل دیدگاه محقق نایینی مبنی بر پذیرش حصه در رد استصحاب کلی و نقد آن
🔹 ثم إنه قد يقال: بعدم جريان الاستصحاب فيه؛
لأن العلم بوجود الفرد في الخارج إنما يلازم العلم بوجود حصة من الكلي في ضمن الفرد الخاص، لا العلم بوجود الكلي، و الحصة الموجودة في ضمن الفرد الخاص تغاير الحصة الاخرى في ضمن فرد آخر؛ و لذا قيل: نسبة الكلي إلى الأفراد نسبة الآباء المتعددين إلى الأبناء.
🔹و لا يخفى: أن هذا ناش من عدم تعقل الكلي الطبيعي و كيفية وجوده، و عدم الوصول إلى مغزى مراد القوم من أن نسبة الكلي إلى الأفراد نسبة الآباء؛
🔹ضرورة أن الكلي الطبيعي لدى المحققين موجود بتمام ذاته مع كل فرد من الأفراد، فكل فرد في الخارج بتمام هويته عين الكلي، لا أنه حصة منه،
🔹 و لا تعقل الحصص للكلي، فزيد إنسان، لا نصف إنسان، أو جزء إنسان، أو حصة منه، فلا معنى للحصة أصلا.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠 عبارت امام خمینی ، مناهج الوصول إلى علم الأصول ؛ ج2 ؛ ص69 در رابطه با بیان دیدگاه آقاضیا در خصوص حصص طبیعی
🔹توضيح المراد يحتاج إلى مقدمة: و هي أن الطبيعي حسب أفراده يتحصص، و كل فرد منه مشتمل على حصة منه مغايرة للحصة الأخرى، باعتبار محدوديتها بالمشخصات الفردية،
🔹و لا ينافي ذلك اتحاد تلك الحصص بحسب الذات، و هذا معنى قولهم: إن نسبة الطبيعي إلى أفراده نسبة الآباء إلى الأولاد،
و إن مع كل فرد أبا من الطبيعي غير الآخر، و يكون الآباء مع اختلافها بحسب المرتبة متحدة ذاتا.
🔹الظاهر أنه أشار في تحقيق الكلي الطبيعي إلى ما اشتهر بين تلامذته نقلا عنه: من أن الحصص بالنسبة إلى الأفراد كالآباء و الأولاد، و الطبيعي هو أب الآباء، و هو الجهة المشتركة بين الحصص، و يكون الطبيعي مرآة لهذه الجهة المشتركة الخاجية.
🔹و زعم أن المراد بقول بعض أهل فن المعقول:- إن الطبيعي بالنسبة إلى الأفراد كالآباء و الأولاد- هو حصصه، و افترض آباء هي الحصص، و أب الآباء و هو القدر المشترك بينها الذي يكون الطبيعي مرآة له،
غفلة عن أن ما ذكروا- من أن نسبة الطبيعي إلى الأفراد نسبة الآباء إلى الأبناء- فرار عن الأب الواحد الذي التزم به الرجل الهمداني الذي صادف الشيخ الرئيس.