eitaa logo
دروس استاد موالی زاده
164 دنبال‌کننده
17 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال توسط ادمین اداره می شود @seyed_ali80
مشاهده در ایتا
دانلود
📚نزول ملکوت قرآن در شب قدر ✍به قلم استاد موالی زاده 🔷نزول قرآن در شب قدر در ماه مبارک رمضان ـ با توجه به تفاوت میان واژه «انزال» و «تنزیل» ـ دفعی است نه تدریجی «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» دخان/3 ، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر» قدر/1 . 🔰اما نزول دفعی قرآن به چه معناست ؟ آیا وجود لفظی قرآن به زبان عربی که در قامت یک کتاب آسمانی برای هدایت همگان در طول 23 سال بعثت پیامبر اسلام به تدریج نازل گشته ،  قابلیت نزول دفعی هم دارد ؟ 🔷امام خمینی و علامه طباطبائی نزول دفعی را برای حقیقت ملکوتی قرآن می دانند نه وجود لفظی قرآن که خود نتیجه نزول تدریجی است . 🔷فهم دیدگاه امام خمینی و علامه در معنای نزول قرآن در شب قدر ، متوقف بر آگاهی از مراتب وجودی قرآن است . بر اساس آیات زیر ، قرآن حقیقتی ملکوتی در نزد پروردگار است که از آن به «ام الکتاب» ، «کتاب مکنون» و «لوح محفوظ» تعبیر شده است: ➖إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ و إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيم » زخرف/4 ➖«إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ » واقعه/79 ➖«بَل هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ *فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ» بروج/22 🔶حقیقت ملکوتی قرآن دارای دو ویژگی برجسته است : 1⃣دور از دسترس عقول بشری است و با علم حصولی بدست نمی آید و در حوزه مفاهیم نمی گنجد و تنها انسان کامل با شهود قلبی می تواند آن را بیابد . تعبیر «لعلیّ حکیم» در سوره زخرف و تعبیر «لاَ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون» اشاره به این نکته دارند . 2⃣عاری از فصل بندی و اجزاء است . از این رو ، تمایزی در آن حقیقت یافت نمی شود و می توان گفت : حقیقتی بسیط می باشد . این ویژگی در آیه «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت »هود/1 ، نیز آمده است . 💠حال ، حقیقت ملکوتی قرآن دارای دو گونه نزول و تجلی است : ➖نزول تدریجی که در لباس الفاظ عربی ظهور می کند و دارای سوره های متعدد و آیات فراوان و فصل بندی ویژه خود می باشد تا همگان بتوانند از معارف آن بهره مند شوند . «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون» زخرف/4 . ➖نزول دفعی که تجلی حقیقت ملکوتی قرآن بر قلب انسان کامل است که در شب قدر رخ می دهد . امام خمینی ، سبب غایب بودن ضمیر در آیه«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر» قدر/1 را به سبب نزول حقیقتی بس شگرف و والا از جنس ملکوت می داند .   ♦️بنابراین ، در شب قدر ملکوت بر قلب حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) تجلی می کند . @mavalizadeh_ir
📚جمهوریت نظام ، سفر چهارم انقلاب اسلامی ✍ به قلم استاد موالی زاده 🔷جمهوریت در نظام اسلامی دارای اثرات و برکات فراوانی است که اقتدار حکومت اسلامی ، عمده آن می باشد . دلیل دیگر ضرورت جمهوریت از دیدگاه حقوقی و فلسفه سیاسی به حق مردم و اختیار ذاتی ایشان در پذیرش حکومت الهی باز می گردد . اما جمهوریت نظام را می توان از زاویه ای ژرف تر و دقیق تر در حوزه انسان شناسی ارزیابی کرد که تنها برای خواص قابل بازگویی است و در این نوشتار بسیار خلاصه بدان اشاره خواهد شد . 🔷 در جهان بینی توحیدی بر اساس آیه شریفه «انا لله و انا الیه راجعون» ، کمال انسان در زندگی دنیوی خود ، با تلاش برای سیر الی الله صورت می پذیرد . سفر معنوی انسان در همه مکاتب الهی در چهار مرحله تعریف شده است : - «سیر من الخلق الی الحق » ـ «سیر فی الحق بالحق» ـ « سیر من الحق الی الخلق بالحق» ـ « سیر فی الخلق بالحق» 🔹از میان اسفار اربعه ، سالک در سفر چهارم باید به سوی مردم و جامعه بازگردد و با راهبری مردم به سوی توحید در سایه مبارزه با طاغوت و گسترش عدالت ، سیر ملکوتی خود را کامل کند . از این رو ، سفر چهارم برخلاف سفرهای سه گانه پیشین ، جمعی است . پرده پایانی سفر سالک توسط مردم و جامعه به نمایش گذاشته می شود . سفر معنوی سالک بدون همراه کردن مردم نه تنها به کمال نمی رسد بلکه ناقص باقی می ماند . 🔶 در دوره معاصر ، امام خمینی نشان داد که سفر چهارم عرفانی با تشکیل حکومت اسلامی و ولایت تشریعی به اوج می رسد ؛ زیرا بسیج مردم با هدف مبارزه با طاغوت برای نیل به توحید تنها در ظرف حکومت الهی امکان پذیر خواهد بود . 🔸مردم در کنار ولی معصوم و یا ولی فقیه دچار چالش های فراوان از سوی طاغوت و منافقان خواهند شد که تنها راه نجات از ترفندهای طاغوت و فتنه ی منافقان ، استقامت آگاهانه مردم است که با راهبری ولیّ یا نائب ولیّ ، امکان پذیر می باشد . 🔸در آیه «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَ مَنْ تَابَ مَعَكَ» در سوره هود ، به پیامبر دستور استقامت به همراه مومنان داده شده است . از این رو ، سفر چهارم سخت ترین سفر است و پیامبر به جهت ذیل آیه ،فرمود : « شیبتنی سوره هود لمکان هذه الآیه » . ↔️ سه نکته : نکته 1⃣ ـ هر کسی هر میزان از ولایت تشریعی و مسئولیت اجتماعی را بر عهده داشته باشد ، باید بتواند عموم مردم مخاطب خود را در نیل به اهداف تعریف شده نیز همراه کند . جدا شدن از مردم در اداره اجتماع و تک روی در مدیریت ، سبب ناتمام ماندن سفر معنوی است .    نکته 2⃣ ـ  جنس حضور مردم در نظام اسلامی از سنخ استقامت است . بنابراین ، بسنده کردن به حضور هیجانی و احساسی مردم ، برگرفته از آموزه های دموکراسی غربی می باشد نکته 3⃣ ـ جمهوریت در نظام اسلامی تنها به معنای حضور مردم در عرصه سیاسی نیست بلکه باید در عرصه های اجتماعی و اقتصادی نیز جمهوریت نظام نمود یابد . @mavalizadeh_ir
📚تخلیه و تحلیه علم اصول ✍به قلم استاد موالی زاده 📙بخش1⃣ از مقاله(مکتب اصولی امام خمینی) 🔷اگر بخواهیم دیدگاه امام خمینی نسبت به کلان علم اصول فقه را بررسی کنیم ، باید گفت علم اصول به جهت محتوایی نیازمند یک تخلیه و پیراستگی و در پی آن یک تحلیه و آراستگی می باشد . 🔹از سویی علم اصول از سوی اصولیون متاخر دچار آسیبی جدی شده است که باید آن را زدود . و از سوی دیگر ، علم اصول دارای استعدادی است که در صورت شکوفا شدن و به فعلیت رسیدن ، می تواند به اوج خود در انجام وظیفه استباط در فقه و کارآمدتر کردن فقه برسد . (تخلیه از فضای خلط حقیقت و اعتبار ، و تحلیه به فضای تقنین عقلایی)    💠از نگاه امام خمینی خلط حقیقت و اعتبار آسیب اصلی علم اصول با توجه به جنس مسائل آن است که به واسطه بکارگیری نادرست قواعد فلسفی در مباحث اصولی توسط اصولیون رخ داده است . جنس مسائل اصولی با توجه به غرض آن ، از ادراکات اعتباری و قراردادی می باشد که تابع نگاه عرفی و عقلایی است و راه را بر قواعد فلسفی و تکوینی و اظهار نظر عقل نظری می بندد . 🔸از این رو ، استناد به 1⃣ محذورهای فلسفی مانند استحاله اجتماع نقیضین ، دور و تسلسل 2⃣ جریان قواعد فلسفی ابواب فلسفه مانند باب علیت ، حرکت، علم و احکام ماهیت و نفس 3⃣ بیان مسائل فلسفی مانند اصالت وجود ، تشکیک و تطابق عوالم ، در ذیل مباحث اصولی از نمونه های آشکار این خلط می باشد . 🔸امام خمینی تلاش فراوان کرد تا مرز میان ادراکات حقیقی و اعتباری را نشان دهد تا اصول را به فضای عرفی و عقلایی متناسب با ادراکات اعتباری بازگرداند . 💠اما مزیت اصلی علم اصول در نگاه امام خمینی که باید بدان تحلیه و آراسته گردد ، فضای تقنینی حاکم بر غرض علم اصول است . 🔶امام خمینی به معرفی دو فضای گفتگوی بشری پرداختند که یکی محیط ارتباطات متداول روزمره در میان مردم است و دیگری محیط قانونی است که بر اساس روابط مدیریتی شکل می گیرد . 🔸اصولیون در پی قواعد استنباط قانون می باشند . علم اصول تنها با نگاه به محیط تقنین و تشریع ، مسائل خود را می چیند و کاری به محیط گفتگوهای روزمره ندارد . علم اصول وظیفه ی بیان روش قانون گذاری و ابلاغ و اجراء آن در نزد عقلا را بر عهده دارد تا فقیه با به کارگیری آن ، قوانین شرعی را استنباط کند . اگر در علم اصول به ظواهر الفاظ می پردازند ، از باب بیان قواعد ظواهر الفاظ در محیط تقنینی می باشد نه مطلق ظواهر الفاظ . حق اینست که پرداختن به قواعد ظهور الفاظ محیط محاورات روزمره بر عهده علم نحو و معانی بیان باشد . 🔸توجه به فضای قانونی و اقتضائات آن به نظام مند شدن استنباط فقهی کمک شایانی می کند به گونه ای که می توان فقه را از روند مساله محور به برنامه محور ارتقاء داد تا کارآمدی آن بیش از پیش شود . 👈ادامه دارد ... @mavalizadeh_ir
📚«تورم علم اصول» از دیدگاه  امام خمینی ✍ به قلم استاد موالی زاده 📙بخش2⃣ از مقاله (مکتب اصولی امام خمینی) 🔷یکی از نقدهای بنیادین امام خمینی به علم اصول رایج که برآمده از نگرانی و دغدغه مندی ایشان نسبت به کارآمدی آن علم می باشد ، دور شدن اصولیون در برخی از مباحث از غرض و غایت علم اصول یعنی استنباط احکام شرعی ، می باشد . 🔹گاهی مباحثی در علم اصول مطرح می گردد ، گویی مقدمیت این علم از برای فقه فراموش شده و غرض استنباط احکام شرعی نقشی نمادین یافته ، و همین عامل گستردگی و «تورم» بی منطق علم اصول گشته تا آنجا که کارآمدی علم اصول به چالش کشیده شده است . 🔶امام خمینی یکی از عوامل «تورم» علم اصول را طرح مباحث علمی و مناقشات کم فائده در ذیل مسائل اصولی توسط اصولیون می داند . 🔸طلبه در مواجه با علم اصول ، با مسائلی روبرو می گردد که با آنکه نیازمند صرف زمان و انرژی فکری فراوان بوده اما تاثیر بسزائی در فرآیند استنباط فقهی ندارد و فاقد کارآمدی مورد انتظار می باشد . از این رو ، امام خمینی در یکی از سفارش های خود به طلاب علوم دینی طالب اجتهاد می گوید :   «فطالب العلم والسعادة لابد وأن يشتغل بعلم الاصول بمقدار محتاج إليه- وهو ما يتوقف عليه الاستنباط-، ويترك فضول مباحثه أو يقلله، وصرف الهم والوقت في مباحث الفقه» 💠بنابراین ، از نگاه امام خمینی اگر بحثی و مساله ای را در علم اصول باشد که در شناخت و استنباط دین نقشی بس اندک داشته باشد ، بی ارزش تلقی می شود و سزاوار نیست طلبه وقت خود را صرف یادگیری آن کند ؛ زیرا مباحث علم اصول از سنخ ادراکات اعتباری و قرار داد عقلایی است که ارزش آنها تابع غرض داشتن آنهاست تا دچار لغویت نگردند . 🔷امام خمینی گرفتار شدن علم اصول به چنین مباحث کم بهره را ناشی از روش اصولیان متاخر می داند که با تفنن های علمی خود به بهانه تقویت ذهن طلاب یا ثمره علمی صرف ، ناخواسته به تورم و گسترش بی منطق علم اصول دامن زده اند . 🔹ایشان در کتاب مناهج می گوید :   « و قد أدرج المتأخرون‏ بعض المسائل التي لا ابتلاء بها رأسا أو قليلة الفائدة جدا في فنهم لأدنى مناسبة، إما تشييدا لأذهان المشتغلين، أو لثمرة علمية، أو لدخالة بعيدة في الاستنباط.» 🔶یکی دیگر از عوامل «تورم» علم اصول در نگاه امام خمینی ، طرح مسائل مربوط به علوم دیگر است که اصولیون به جهت ناخرسندی از کیفیت پرداخت دانشمندان آن علوم ، اقدام به طرح مجدد آن در علم اصول کرده اند . 🔸با گشتی در علم اصول شاهد مباحثی از علوم مختلف همانند ادبیات ، لغت ، منطق ، کلام و فلسفه و حتی فقه و قواعد فقهیه هستیم که گاهی بیش از علم مربوط ، بدان پرداخته می شود . 🔸البته می توان با استناد به مساله «تداخل علوم» بر اساس دیدگاه «مرکب اعتباری» یا دیدگاه «تعدد غرض در یک مساله» به واسطه نگاه عقلایی به مساله «تمایز علوم» ، بر بقاء این مسائل در علم اصول پافشاری کرد اما سزاوار است در فضای آموزشی با تکرار آموزش یک مساله در علوم مختلف ، اسباب خستگی و بیزاری علمی به جهت طولانی شدن دوره تحصیل فراهم نگردد و دیر رسیدن به فقه به عنوان ذی المقدمه طالب علم را دچار «افسردگی علمی» نکند . ⭕️و این نکته بسیار ارزشمندی است که باید در فراگیری علم اصول بدان توجه کرد .⭕️ 👈ادامه دارد .... @mavalizadeh_ir
📚فرآیند اصولی «تغییر قبله» به مسجد الحرام ✍ به قلم استاد موالی زاده 📙بخش 3⃣ از مقاله (مکتب اصولی امام خمینی) 🔷در سال دوم از هجرت و پس  از نزول آیه 144 سوره بقره ، قبله مسلمانا‌ن از بیت المقدس به سوی خانه کعبه در مسجد الحرام تغییر یافت . 🔷 «تغییر قبله» از جمله وقایع مهم در تاریخ اسلام است که شایسته است از ابعاد و زوایای مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد . یکی از این ابعاد ، بررسی فرآیند "تغییر قبله" بر اساس قواعد علم اصول فقه می باشد . 🔶 با توجه به آنکه استقبال قبله از شرائط و قیود نماز بشمار می آید ، فرآیند تغییر آن به واسطه تشریع شارع مقدس بر پایه قواعد علم اصول چگونه خواهد بود ؟ 💠آیا خداوند متعال با نزول آیه «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ » بقره/144 تنها شرط نماز (مامور به) را به گونه ای استقلالی تغییر داد بدون آنکه تشریع اصل نماز (مامور به) را بر هم زند و با حفظ مامور به ، تنها شرط آن را تغییر داد ، یا آنکه برای نسخ و تغییر یک شرط و یا یک جزء ، به غیر از بطلان و نسخ کامل مرکب مامور به چاره ای نیست تا از نو همان نماز (مامور به) با شرط جدید که استقبال به «شطر مسجد الحرام» است ، تشریع گردد ؟   🔸بی شک از میان این دو گونه فرآیند تغییر شرط ، گونه نخست پذیرفتنی است و روش دوم در نسخ و اسقاط شرط از نگاه اصولیون ، قطعا مردود می باشد . ♦️اما نکته در این جاست که نسخ و تغییر استقلالی جزء یا شرط منوط به پذیرش جعل و اعتبار استقلالی آن می باشد در حالی که مشهور اصولیون همانند آخوند و شیخ ، جزئیت و شرطیت را از باب تشبیه تشریع به تکوین و خلط با آن ، از جمله احکام وضعی انتزاعی می دانند که امکان جعل استقلالی برای آنها متصور نیست، و در نتیجه ، اسقاط آنها به رفع منشاء انتزاعشان خواهد بود ، و این گونه محذور نگاه آخوند و شیخ در انتزاعی بودن جزئیت و شرطیت ، در مساله «تغییر قبله» نمود می یابد . 🔸لذا ، ایشان ناچارند در فرآیند تغییر قبله ، قائل به نسخ اصل نماز با شرط استقبال به بیت الاقصی بشوند تا نماز با شرط استقبال به مسجد الحرام از نو تشریع گردد . 🔷«نسخ ضمنی» در برابر «امر ضمنی» نیز نمی تواند این محذور را برطرف کند ؛ زیرا بر پایه امر ضمنی ، هر یک از اجزاء و شرایط ، در پی انحلال امر متعلق به مرکب نماز به عنوان مامور به کل ، دارای امری تابع آن امر به کل خواهند شد که استقلالی از خود ندارد . از این رو ، اسقاط استقلالی امر ضمنی بدون اسقاط امر به کل امکان پذیر نخواهد بود . 🔶در برابر این رأی ، دیدگاه امام خمینی قرار دارد . ایشان بر جعل استقلالی اجزاء و شرایط مامور به مرکب اصرار می ورزد . لذا ، شارع مقدس نخست اصل مامور به را با لحاظ بسیط و وحدانی به معنای غفلت و ندیدن اجزاء (براساس مبنای نوآورانه امام خمینی در مرکب اعتباری و تحلیل اجزاء در کلّ) ، تشریع می کند و می فرماید : «أَقِيمُوا الصَّلاَةَ» بقره/43 ، سپس با جعل استقلالی خود اجزاء و شرائط صلات را بیان می کند . 🔸بنابراین ، آیه شریفه : ➖ «إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَ ... »مائده/6 و فرموده معصوم ـ علیه السلام ـ : ➖«لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِي شَعْرِ وَ وَبَرِ مَا لَا يُؤْكَلُ لَحْمُه‏ » ➖«لا صلات الا برکوع او سجود او فاتحه الکتاب» همگی بر جعل استقلالی اجزاء و شرایط حمل می شوند . 🔸این گونه ، از محذور نسخ کامل امر به نماز که بر پایه دیدگاه جعل انتزاعی اجزاء و شرایط در مساله «تغییر قبله» پدید می آمد ، رها خواهیم گشت . 🔷در پایان ، امام خمینی جعل استقلالی اجزاء و شرایط در یک مرکب را تنها در سایه «امر قانونی» امکان پذیر می داند به گونه ای که نخست امر قانونی به طبیعت مرکب مامور به تعلق می گیرد سپس اجزاء و شرائط در ضمن تبصره ها جعل می شوند . 🔹 لذا آیه «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» در حکم تبصره ای است در ذیل امر قانونی «أَقِيمُوا الصَّلاَةَ» بدون آنکه تغییری در آن راه یابد .   👈 ادامه دارد ... @mavalizadeh_ir