📚توحید عوام و توحید خواص
✍ به قلم استاد موالی زاده
📙بخش 6⃣ از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان)
💠«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» النور /۳۵
🔷«آیه نور» از جمله آیات شریف قرآنی است که علامه طباطبائی در تفسیر المیزان ، آن را از «غرر آیات» برشمرد . این آیه در برگیرنده سطح بالایی از معرفت توحیدی در دو عرصه هستی شناسی و شناخت شناسی توحیدی می باشد و نگاهی توحیدی به مخاطب فرهیخته می بخشد .
گنج هستی شناسانه در آیه نور :
🔷در آیه ، «نور» به عنوان یکی از نام های نیک و اسماء حسنای الهی بشمار رفته که بر پایه توحید صفاتی ، با «الله» یگانگی دارد (تساوق) .
🔹«نور» ـ در این آیه ـ با آنکه به «سماوات و الارض» یعنی جهان آفرینش ، اضافه گردیده اما نباید گرفتار این اضافه شد و واژه «نور» را به معنای منوّر و روشنی بخش دانست و خیال کرد جهانی در میان بوده که با تابیدن نور الهی ، از تیرگی برون گشته و به روشنایی دست یافته است . این باوری بس عوامانه است .
🔹خیر ، خداوند متعال خود «نور» است که در پرتوی آن ، جهان پدیدار گشته نه آنکه جهانی در برابر پروردگار بوده که پذیرای تابش نور الهی است . نور الهی ، هستی را به ارمغان می آورد نه آنکه تیرگی هستی را بزداید ، می درخشد اما نمی تابد ، پرتویی است که دریافت گری ندارد ، فروغی است که روشنایی دارد اما رنگ و لعاب ندارد ، دریای نوری است که امواج دارد اما کرانه ندارد .
🔹بنابراین ، عالَم ، محضر خداست نه آنکه در محضر خدا باشد و از خود آورده ای پیشکش کند ؛ زیرا جهان آفرینش در فقر مطلق و نیاز بی کران است و از خود در برابر پروردگار هیچ گونه هویتی ندارد و تنها نمودی است از آن بود . «أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيد»
🔶درک عمیق تر آیه نور در گرو سنجش آن با آیه شریفه «هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» می باشد .
🔸آن هنگام که آفرینش و خلقت آسمان ها و زمین مطرح می گردد پای تدریج ، زمان ، استقلال و گسست ، ماهیت و چیستی به میان می آید اما همان آسمان ها و زمین در کنار نگاه به نور الهی ، تنها نمود و جلوه ای است و «نقش نگارین » ندارد مگر در «آیینه اوهام» .
🔷در نتیجه ، در نگاه حقیقی به آسمان ها و زمین ، آیه نور را در برابر دیدگان خود می نهیم که در آن خبری از «ستة ایام» نیست . بله ، در نگاه مجازی به جهان آفرینش ، با آیه خلقت پیش می رویم که در آن خبر از گرفتاری خلقت آسمان ها و زمین به «ستة ایام» آمده است .
گنچ شناخت شناسانه در آیه نور :
🔶گنج دیگری در آیه نور در عرصه خداشناسی نهفته است . در قرآن ، گاهی خداوند نهان است و باید او را یافت . گاهی آن چنان پیدا که بی او ، تیرگی و ظلمات فراگیر است . در قرآن ، آسمان ها و زمین و مخلوقات ، گاهی معرّف (بالکسر) و نشانه ی خداوند هستند و گاهی معرّف(بالفتح) که خداوند شناساننده آنهاست .
🔷آن هنگام که سر و کار قرآن با عوام بیفتد ، آن ها را ترغیب می کند که به دنبال یافتن نشانه های خداوند باشند تا به او برسند . با نگاه ژرف در شگفتی های آفریده ها و نظم حاکم بر جهان طبیعت پیرامون خود ، به وجود آفریدگاری بس توانا پی ببرند . آیاتی همانند « ا فَلاَ يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ *وَ إِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ *و إِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ *وَ إِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ » به اندیشیدن در طبیعت پیرامون خود ، برای شناخت خداوند دعوت می کند که آغاز راه معرفت الهی است .
🔷اما مخاطب خاص قرآن ، خداوند را نور آسمان ها و زمین می داند . (الله نور السموات و الارض) نه تنها نهان نیست تا به دنبال نشانه برای یافتنش باشند ( مَتی غِبتَ حتی تَحتاج الی دلیل یَدُلّ علیک ) بلکه آن چنان نمایان و درخشان است که آسمان ها و زمین ، پرتوی اویند . همه چیز و همه کس از او آگاهند و تنها نسبت به او غبار غفلت بر دیدگان قلب می نشیند . از آیه «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْض» می توان نتیجه گرفت آسمان ها و زمین و هر آن چه در آن هاست ، نسبت به خداوند آگاهند ؛ زیرا تسبیح ، نتیجه ی آگاهی است . و سبب این آگاهی همگانی ، ویژگی نور می باشد که در آیه نور آمده است . (آفتاب آمد دلیل آفتاب) روشن تر از نور نیست تا هدایت گر به نور باشد . (أ یکون لغیرک مِن الظهور ما لیس لک حتی یکون هو المُظهِر لَک )
⬅️البته شناخت خداوند متعال دارای رتبه ی بالاتری نیز هست که از آنِ پرده داران اسرار خزائن غیبی و اهل سرّ و حقیقت است که در نوشته گذشته بدان اشاره ای گردید.
👈 ادامه دارد ...
#تفسیر_المیزان
#غرر_آیات
#امتداد_توحید
@mavalizadeh_ir
جلسه ۳۷ مناهج.m4a
زمان:
حجم:
8.88M
🔊فایل صوتی درس مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه سی و هفتم
🔴موضوع : بررسی کیفیت وضع در الفاظ حروف (۳)
🔹بیان دیدگاه خاص محقق نایینی در وضع الفاظ حروف و تفاوت آن با بیان آخوند .
🔹ادامه نقد اول امام خمینی نسبت به نظریه محقق نایینی با توجه به ایرادات کلی سعی .
🔹نفی شباهت کیفیت وجود معانی حرفی در خارج با کیفیت وجود اعراض .
🔹بیان نقد دوم امام خمینی مبنی بر تنافی تشبیه معانی حرفی به ماهیت کلی با نفی صدق بر کثیرین .
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir
📚«تورم علم اصول» از دیدگاه امام خمینی
✍ به قلم استاد موالی زاده
📙بخش2⃣ از مقاله (مکتب اصولی امام خمینی)
🔷یکی از نقدهای بنیادین امام خمینی به علم اصول رایج که برآمده از نگرانی و دغدغه مندی ایشان نسبت به کارآمدی آن علم می باشد ، دور شدن اصولیون در برخی از مباحث از غرض و غایت علم اصول یعنی استنباط احکام شرعی ، می باشد .
🔹گاهی مباحثی در علم اصول مطرح می گردد ، گویی مقدمیت این علم از برای فقه فراموش شده و غرض استنباط احکام شرعی نقشی نمادین یافته ، و همین عامل گستردگی و «تورم» بی منطق علم اصول گشته تا آنجا که کارآمدی علم اصول به چالش کشیده شده است .
🔶امام خمینی یکی از عوامل «تورم» علم اصول را طرح مباحث علمی و مناقشات کم فائده در ذیل مسائل اصولی توسط اصولیون می داند .
🔸طلبه در مواجه با علم اصول ، با مسائلی روبرو می گردد که با آنکه نیازمند صرف زمان و انرژی فکری فراوان بوده اما تاثیر بسزائی در فرآیند استنباط فقهی ندارد و فاقد کارآمدی مورد انتظار می باشد .
از این رو ، امام خمینی در یکی از سفارش های خود به طلاب علوم دینی طالب اجتهاد می گوید :
«فطالب العلم والسعادة لابد وأن يشتغل بعلم الاصول بمقدار محتاج إليه- وهو ما يتوقف عليه الاستنباط-، ويترك فضول مباحثه أو يقلله، وصرف الهم والوقت في مباحث الفقه»
💠بنابراین ، از نگاه امام خمینی اگر بحثی و مساله ای را در علم اصول باشد که در شناخت و استنباط دین نقشی بس اندک داشته باشد ، بی ارزش تلقی می شود و سزاوار نیست طلبه وقت خود را صرف یادگیری آن کند ؛ زیرا مباحث علم اصول از سنخ ادراکات اعتباری و قرار داد عقلایی است که ارزش آنها تابع غرض داشتن آنهاست تا دچار لغویت نگردند .
🔷امام خمینی گرفتار شدن علم اصول به چنین مباحث کم بهره را ناشی از روش اصولیان متاخر می داند که با تفنن های علمی خود به بهانه تقویت ذهن طلاب یا ثمره علمی صرف ، ناخواسته به تورم و گسترش بی منطق علم اصول دامن زده اند .
🔹ایشان در کتاب مناهج می گوید :
« و قد أدرج المتأخرون بعض المسائل التي لا ابتلاء بها رأسا أو قليلة الفائدة جدا في فنهم لأدنى مناسبة، إما تشييدا لأذهان المشتغلين، أو لثمرة علمية، أو لدخالة بعيدة في الاستنباط.»
🔶یکی دیگر از عوامل «تورم» علم اصول در نگاه امام خمینی ، طرح مسائل مربوط به علوم دیگر است که اصولیون به جهت ناخرسندی از کیفیت پرداخت دانشمندان آن علوم ، اقدام به طرح مجدد آن در علم اصول کرده اند .
🔸با گشتی در علم اصول شاهد مباحثی از علوم مختلف همانند ادبیات ، لغت ، منطق ، کلام و فلسفه و حتی فقه و قواعد فقهیه هستیم که گاهی بیش از علم مربوط ، بدان پرداخته می شود .
🔸البته می توان با استناد به مساله «تداخل علوم» بر اساس دیدگاه «مرکب اعتباری» یا دیدگاه «تعدد غرض در یک مساله» به واسطه نگاه عقلایی به مساله «تمایز علوم» ، بر بقاء این مسائل در علم اصول پافشاری کرد اما سزاوار است در فضای آموزشی با تکرار آموزش یک مساله در علوم مختلف ، اسباب خستگی و بیزاری علمی به جهت طولانی شدن دوره تحصیل فراهم نگردد و دیر رسیدن به فقه به عنوان ذی المقدمه طالب علم را دچار «افسردگی علمی» نکند .
⭕️و این نکته بسیار ارزشمندی است که باید در فراگیری علم اصول بدان توجه کرد .⭕️
👈ادامه دارد ....
#امام_خمینی
#مکتب_اصولی_امام
#علم_التقنین
@mavalizadeh_ir
جلسه ٣٨ مناهج.m4a
زمان:
حجم:
9.94M
🔊فایل صوتی درس مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه سی و هشتم
🔴موضوع : بررسی کیفیت وضع در الفاظ حروف (۴)
🔹بیان نظریه آقا ضیاء در عام بودن موضوع له بودن حروف بر اساس حکائی بودن حروف
🔹بطلان مبنای آقا ضیاء در وجود جامع ذاتی در خارج به جهت برگشت به رای رجل همدانی
🔹بیان نظریه جزئی اضافی بودن موضوع له الفاظ حروف و نقد آن
🔹غفلت اصولیون از نحوه وجود معانی حرفی در تبیین وضع الفاظ حروف
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir
📚پرنیان کربلا
✍ به قلم استاد موالی زاده
🔷ابن زیاد ـ لعنه الله ـ ، آن هنگام که از زینب کبری ـ علیها السلام ـ به طعنه و کنایه پرسید : «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟» ، دخت علی ـ علیه السلام ـ فرمود : «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلا » و این گونه بانوی امّ المصائب دشت بلا از جمال و زیبایی کربلا پرده برداشت.
🔹اگر سیاستمداری این گفته ناب را بشنود ، موضع عزت مندانه و هوشمندانه دخت علی را می ستاید که پس از آن همه رنج و درد و مصیبت بی مانند ، در برابر دستگاه طاغوت زمان ، خم به ابرو نمی آورد و با استواری و شهامت مثال زدنی بر اعتقاد خود پافشاری می کند .
در برابر دشمن ، از سختی ها و مشکلات نه تنها گله ای ندارد بلکه از زیبایی آن می گوید . و این گونه دشمن شیطانی خود را ناامید می سازد و طعم تلخ شکست را در همان کوفه به او می چشاند .
🔶این تحلیل با آنکه درست است و در تاریخ هم نقل شده که حضرت زینب با این گفته پر مغز ، ابن زیاد را به چالش کشاند و او را خشمگین کرد « فَغَضِبَ ابْنُ زِيَاد» ، اما بهتر است با نگاهی ژرف تر به این گفته بنگریم .
🔸کلام حضرت زینب تنها یک ژست سیاسی در برابر دشمن نبود بلکه بیان یک واقعیت بود که در کربلا نمود داشت .
🔷روح بلند حضرت زینب در کربلا ، واقعا جمال و زیبایی دید . زیرا در واقع هم مُلک کربلا جمال داشت و هم ملکوت آن . هم ظاهر دنیایی عاشوراء زیبا بود و هم باطن اُخروی آن . و هر دو زیبایی را می توان دید . با آنکه مشاهده جمال ظاهر کربلا تنها نیازمند فطرت پاک است اما جمال باطن و ملکوتی کربلا را تنها چشم دل می بیند .
🔶واقعه کربلا با وجود رنج ها و مصیبت هایی که برای اهل بیت داشت ، نمود ارزش های والای انسانی و معنوی بود و اوج زیبایی فطری را به رخ جهانیان کشاند .
🔸کافی است انسانی با فطرت پاک باشی تا کربلا را همچو تابلویی ببینی که با رنگ های ایثار ، شهادت طلبی ، ظلم ستیزی ، وفاداری ، ادب ، مهربانی ، پایداری ، آزادگی ، عدالت خواهی ، آرمان گرایی و ... رنگ آمیزی شده است .
🔷اما دیدن زیبایی ملکوت کربلا ، چشم دیگری می خواهد . چشم دل می خواهد نه چشم سر .
👈چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
🔹جهان ملکوت دیدنی است اما تنها برای اهلش که اهل یقین هستند و چشم مشاهده ملکوت را دارند
➖«وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ» .
اهل یقین ، اولیاء الهی اند که به مقام صبر دست یافته اند و توان هدایت تکوینی به عالم امر و ملکوت را از سوی خداوند متعال دارند و بر غیر از خود نیز مسلطند و به تناسب درجه یقین ، از ولایت تکوینی بهره مندند
➖«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُون» .
🔸زیبایی و جمال کربلا جنبه دیگری نیز دارد که درک آن نیازمند اندیشه ای است که از سنت الهی بقاء حق و زوال باطل آگاه باشد
➖«فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْض» (رعد/17)
➖«لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» (انفال/8)
و آن زیبایی در اثر و نتیجه قیام امام حسین ـ علیه السلام ـ در راهبری جامعه اسلامی به سوی عدالت و توحید تا رسیدن به جامعه ولایت مهدوی نمود دارد و جنبه تمدن سازی کربلا است
➖«ان یَرزُقَنی طَلَبَ ثارِی مَع إمام هُدیً ظاهِر ناطِق بِالحَقّ مِنکُم»
خونخواهی امام حسین در همراهی کردن امام معصومی است که ظهور می کند و بساط ظلم و طاغوت را برمی چیند و پرچم توحید را در سرتاسر جهان می افراشد .
🔸در همین راستا ، حضرت زینب ـ علیها السلام ـ در مجلس یزید ـ لعنه الله ـ از آینده پس از واقعه کربلا با شهامت و دلاوری خبر می دهد :
➖« فَکِد کَیدَک و اسعِ سَعیَک و ناصِب جُهدَک فَوالله لا تَمحُو ذِکرَنا و لا تُمیت وَحیَنا و لا تُدرِک امَدَنا و لا تُرحَض عَنک عارُها و هَل رایُک الا فَنَدٌ و ایّامَک الّا عَددٌ و جَمعُک الّا بَدَدٌ »
«اى يزيد ، هر فريب و نيرنگ و هر تلاش و توانی كه داری به کار بند ، امّا به خداى که هرگز نمی توانی یاد و نام ما را از ميان بردارى ، و نور وحى ما را خاموش سازى ، و جایگاه با شکوه ما در نزد مسلمانان را بدست آوری ، و لکه ننگ ستمی که به ما روا کردی ، از دامان خود بزدایی . آگاه باش كه اندیشه (طاغوتی) تو سست ، و دوران (حکومتت) اندک و محدود است ، و پیروانت (در آینده نزدیک) پراکنده گردد ».
#ملکوت_کربلا
#تمدن_نوین_اسلامی
#امتداد_حکمت
@mavalizadeh_ir
جلسه ۳۹ مناهج.m4a
زمان:
حجم:
10.62M
🔊فایل صوتی درس مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه سی و نهم
🔴موضوع : بررسی کیفیت وضع در الفاظ حروف (۵)
🔹اصرار امام خمینی بر وضع عام و موضوع له خاص در وضع الفاظ در حروف
🔹نقض دیدگاه عام بودن موضوع له حروف به حروف ایجادی مانند نداء و قسم
🔹نفی مصداقیت ذاتی و کالذاتی ابتدائیت حرفی نسبت به ابتدائیت اسمی
🔹راه حل جلوگیری از اشتراک لفظی در حروف با توجه به خاص بودن موضوع له آنها
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir
📚فرآیند اصولی «تغییر قبله» به مسجد الحرام
✍ به قلم استاد موالی زاده
📙بخش 3⃣ از مقاله (مکتب اصولی امام خمینی)
🔷در سال دوم از هجرت و پس از نزول آیه 144 سوره بقره ، قبله مسلمانان از بیت المقدس به سوی خانه کعبه در مسجد الحرام تغییر یافت .
🔷 «تغییر قبله» از جمله وقایع مهم در تاریخ اسلام است که شایسته است از ابعاد و زوایای مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد . یکی از این ابعاد ، بررسی فرآیند "تغییر قبله" بر اساس قواعد علم اصول فقه می باشد .
🔶 با توجه به آنکه استقبال قبله از شرائط و قیود نماز بشمار می آید ، فرآیند تغییر آن به واسطه تشریع شارع مقدس بر پایه قواعد علم اصول چگونه خواهد بود ؟
💠آیا خداوند متعال با نزول آیه «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ » بقره/144 تنها شرط نماز (مامور به) را به گونه ای استقلالی تغییر داد بدون آنکه تشریع اصل نماز (مامور به) را بر هم زند و با حفظ مامور به ، تنها شرط آن را تغییر داد ،
یا آنکه برای نسخ و تغییر یک شرط و یا یک جزء ، به غیر از بطلان و نسخ کامل مرکب مامور به چاره ای نیست تا از نو همان نماز (مامور به) با شرط جدید که استقبال به «شطر مسجد الحرام» است ، تشریع گردد ؟
🔸بی شک از میان این دو گونه فرآیند تغییر شرط ، گونه نخست پذیرفتنی است و روش دوم در نسخ و اسقاط شرط از نگاه اصولیون ، قطعا مردود می باشد .
♦️اما نکته در این جاست که نسخ و تغییر استقلالی جزء یا شرط منوط به پذیرش جعل و اعتبار استقلالی آن می باشد در حالی که مشهور اصولیون همانند آخوند و شیخ ، جزئیت و شرطیت را از باب تشبیه تشریع به تکوین و خلط با آن ، از جمله احکام وضعی انتزاعی می دانند که امکان جعل استقلالی برای آنها متصور نیست،
و در نتیجه ، اسقاط آنها به رفع منشاء انتزاعشان خواهد بود ، و این گونه محذور نگاه آخوند و شیخ در انتزاعی بودن جزئیت و شرطیت ، در مساله «تغییر قبله» نمود می یابد .
🔸لذا ، ایشان ناچارند در فرآیند تغییر قبله ، قائل به نسخ اصل نماز با شرط استقبال به بیت الاقصی بشوند تا نماز با شرط استقبال به مسجد الحرام از نو تشریع گردد .
🔷«نسخ ضمنی» در برابر «امر ضمنی» نیز نمی تواند این محذور را برطرف کند ؛ زیرا بر پایه امر ضمنی ، هر یک از اجزاء و شرایط ، در پی انحلال امر متعلق به مرکب نماز به عنوان مامور به کل ، دارای امری تابع آن امر به کل خواهند شد که استقلالی از خود ندارد . از این رو ، اسقاط استقلالی امر ضمنی بدون اسقاط امر به کل امکان پذیر نخواهد بود .
🔶در برابر این رأی ، دیدگاه امام خمینی قرار دارد . ایشان بر جعل استقلالی اجزاء و شرایط مامور به مرکب اصرار می ورزد . لذا ، شارع مقدس نخست اصل مامور به را با لحاظ بسیط و وحدانی به معنای غفلت و ندیدن اجزاء (براساس مبنای نوآورانه امام خمینی در مرکب اعتباری و تحلیل اجزاء در کلّ) ، تشریع می کند و می فرماید : «أَقِيمُوا الصَّلاَةَ» بقره/43 ، سپس با جعل استقلالی خود اجزاء و شرائط صلات را بیان می کند .
🔸بنابراین ، آیه شریفه :
➖ «إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَ ... »مائده/6
و فرموده معصوم ـ علیه السلام ـ :
➖«لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِي شَعْرِ وَ وَبَرِ مَا لَا يُؤْكَلُ لَحْمُه »
➖«لا صلات الا برکوع او سجود او فاتحه الکتاب»
همگی بر جعل استقلالی اجزاء و شرایط حمل می شوند .
🔸این گونه ، از محذور نسخ کامل امر به نماز که بر پایه دیدگاه جعل انتزاعی اجزاء و شرایط در مساله «تغییر قبله» پدید می آمد ، رها خواهیم گشت .
🔷در پایان ، امام خمینی جعل استقلالی اجزاء و شرایط در یک مرکب را تنها در سایه «امر قانونی» امکان پذیر می داند به گونه ای که نخست امر قانونی به طبیعت مرکب مامور به تعلق می گیرد سپس اجزاء و شرائط در ضمن تبصره ها جعل می شوند .
🔹 لذا آیه «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» در حکم تبصره ای است در ذیل امر قانونی «أَقِيمُوا الصَّلاَةَ» بدون آنکه تغییری در آن راه یابد .
👈 ادامه دارد ...
#امام_خمینی
#مکتب_اصولی_امام
#علم_التقنین
@mavalizadeh_ir
جلسه ۴۰ مناهج.m4a
زمان:
حجم:
10.08M
🔊فایل صوتی درس مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه چهلم
🔴موضوع : بررسی کیفیت وضع در الفاظ حروف(۶)
🔹عدم امکان تصور جامع ذاتی و مقولی برای معانی حروف جهت موضوع له
🔹دیدگاه خاص امام خمینی در تبیین طرفین ربط در مثال (کل عالم فی الدار)
🔹دفع ایراد آخوند در وضع حروف با پذیرش استعمال لفظ در معانی کثیر
🔹پاسخ امام خمینی به ایراد آخوند در مثال (سر من البصره ) در وضع حروف
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir
جلسه 2 مناهج.m4a
زمان:
حجم:
12.04M
🔊فایل صوتی کتاب مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔷جلسه دوم
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir
جلسه 15 مناهج.m4a
زمان:
حجم:
11.22M
🔊فایل صوتی درس مناهج الوصول
✍استاد موالی زاده
🔴موضوع : تعریف علم اصول(۳)
🔷جلسه پانزدهم
#مناهج_الوصول
#مکتب_اصولی_امام
@mavalizadeh_ir