🌺امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
«امر به معروف و نهى از منكر، دو مخلوق از مخلوقان خداوند مى باشد، هركس آن دو را يارى كند، خداوند او را عزيز و آقا گرداند و هر كس آن دو را خوار نمايد، خداوند او را خوار و ذليل گرداند.»
📝 کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 59 ، ح 11
🌹فرصت عالی👇برای مومنین
✅محتوای #رایگان و #غیرحضوری
✅صدور مدرک پایان دوره
✅با حمایت پشتیبانان زبده
✅بدون محدودیت سنی و جغرافیایی
🧕ثبت نام خواهران:
http://www.aamerin.ir/fa/regs/
یا ارسال کلمه "معروف" به👇
@vajeb123
🧔ثبت نام برادران(از طریق سایت):
Lms.aamerin.ir
📆 طول دوره: ۲۵روز
⏰ با صرف زمان حدودا روزی ۱۵ دقیقه
🌸مهلت ثبت نام: ۱۴ آبان🌸
✅ آشنایی با مرکز: bit.ly/336v6LK
🌺دانلود اپلیکیشن رایگان آموزش مجازی:
👉 b2n.ir/vajeb1
توجه❗️این آموزش ها به ۳صورت کلیپ، متنی و صوتی می باشد که می توانید به دلخواه و با توجه به شرایط زمانی خود، یکی از آن ها را انتخاب کنید.
مذهــبـیـون
🌺امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: «امر به معروف و نهى از منكر، دو مخلوق از مخلوقان خداوند مى باش
حتما دوستان شرکت کنید تا شما هم یکی از آمران به معروف باشید و طرز یادگیری این واجب فراموش شده را بیاموزید☺️
این کانال نه تبادل هست و نه تبلیغ🌺 کانالی هست که شمارا با امر به معروف
آشنا میکند و بسیار دوره های عالی دارد👌👌
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت سردار سر افراز سپاه
"شهید حاج قاسم سلیمانی"
🔹صفحه ۶۶_۶۸
#پارت_بیست_و_نهم 🦋
((جزیره مجنون جنوبی))
یک نمونه دیگر از سختی هایی که بچه های اطلاعات متحمل می شدند،مربوط به شناسایی هایی بود که در #جزیره_مجنون جنوبی انجام می دادند.
خب! من به خاطر اهمیت کار #اطلاعات ، سعی می کردم تا همیشه با بچه های این واحد ارتباط داشته باشم و معمولا محل استقرارم را نزدیک آن ها تعیین میکردم تا پیگیر کارشان باشم و حتی بعضی مواقع همراهشان بدم و منطقه را ببینم.
جزیره جنوبی، منطقه ای باتلاقی بود و پوشیده از چولان و این حرکت بچه ها را خیلی مشکل میکرد.
محمد حسین آمد پیش من و گفت:
《ما در این محور مشکل آبراه داریم، یعنی مسیری که قایق⛵بلم بتواند در آن حرکت کند، وجود ندارد.》
قرار شد یک روز به اتفاق هم برویم و منطقه را از نزدیک ببینیم. من،محمد_حسین، #اکبر_شجره و یک نفر دیگر از بچه ها به وسیله بلم برای شناسایی رفتیم.آن جا بود که من دیدم این بچه ها چه شرایط سختی را می گذرانند،اما به روی خود نمی آوردند.
باتلاق روان بود و آب تا سینه آدم می رسید.
چولان ها به قدری کوتاه بودند که اگر به حالت عادی درقایق می نشستی در دید #عراقی_ها قرار می گرفتی؛بنابراین مجبوربودند خم شوند و حرکت کنند،ازطرفی منطقه پر از جانوران مختلف بود.
....
همان روز که من همراهشان بودم ،وقتی جلو می رفتیم، چشمم به یک افعی افتاد که روی یک تکه یونولیت چمبره زده بود!😥
نزدیکش که شدیم،متوجه ما شد و سرش را بلند کرد.
وقتی به من نگاه کرد،دیدم که چشمان بزرگ وحشتناکی دارد که حتی از چشم های جغدهم بزرگ تر است.
هنگامی که از کنارش ردشدیم،گردنش را کشید و به طرف ما حمله کرد.
در همین موقع
محمدحسین، خیلی عادی آن را با یک تیر خلاص کرد.
وقتی از #شناسایی برگشتیم ومن پایم را روی خشکی گذاشتم، احساس عجیبی داشتم!
تمام بدنم می سوخت و علتش هم وضعیت آن باتلاق بود.محمدحسین و بچه ها، شب ها در این باتلاق که پر از وحشت و #اضطراب بود،
راه می رفتند و فعالیت می کردند.
یکی از کارهای بسیارمهم و در عین حال عجیبی که آن ها انجام دادند،درست کردن آبراه بود؛کاری که درطول جنگ بی سابقه بود!!👌
آن شب ها تا صبح می رفتند و با داس چولان ها را زیرآب می بریدند تا بتوانند مسیرحرکت قایق ها را باز کنند؛آن هم نه یک متر و ده متر،بلکه چیزی حدود چهارکیلومتر.
آن چنان با عشق و علاقه کارمی کردند که اگر کسی از نزدیک شاهدفعالیت هایشان نبود،فکر می کردآن ها در بهترین شرایط به سرمی برند.
آنچه برای آن ها مهم بود،موفقیت درانجام ماموریت بودوقتی به نتیجه می رسید،شادی در چهره آن ها موج می زد؛شادی که مارا هم خوشحال می کرد.
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @mazhabi_yon ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت سردار سر افراز سپاه
"شهید حاج قاسم سلیمانی"
🔹صفحه ۶۸_۷۰
#پارت_سی_ام🦋
((من مست وتودیوانه))
یک بار《برادرمحتاج》مسئول قرارگاه را برای شناسایی منطقه به هور بردم. #محمد_حسین مسئول شناسایی بود و می بایست برای توجیه همراه ما بیاید. سه تایی سوار قایق⛵شدیم. او سکان را به دست گرفت و راه افتادیم.
داخل #هور همین طور که می رفتیم، زیرلب اشعاری را زمزمه میکرد. کم کم صدایش بلندتر شد و به طور واضح خطاب به محتاج شروع به خواندن کرد:
💠《من مست وتودیوانه،ما را که برد خانه
صد بار تو را گفتم،کم خور،دو،سه پیمانه
در شهر یکی کس را هوشیار نمی بینم
هریک بتر از دیگر شوریده و دیوانه
جانا به خرابت آ،تا لذت جان بینی
جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه
هر گوشه یکی مستی،دستی زده بر دستی
و آن ساقی هر هستی با ساغر شاهانه
تو وقف خراباتی،دخلت می و خرجت می
زین وقف به هوشیاران مسپار یکی دانه
ای لولی بربط زن،تو مست تری یا من؟
ای پیش چو تو مستی افسون من افسانه....
چون کشتی بی لنگر کژمی شد و مژمی شد
وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه
گفتم ز کجایی تو،تسخر زد وگفت ای جان
نیمیم ز ترکستان،نیمیم ز فرغانه
نیمیم ز آب وگل ،نیمیم زجان و دل
نیمیم لب دریا،نیمی همی دردانه
گفتم که رفیقی کن بامن که منم خویشت
گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه
من بی سر و دستارم،در خانهی خمّارم
یک سینه سخن دارم،همین!شرح دهم یانه..》
حالات عجیبی داشت،انگار توی این عالم نبود. بنده خدا،محتاج که با این حالات #محمد_حسین آشنایی نداشت،خیلی تعجب کرده بود.
نگاهی به او میکرد و نگاهی به من.
رو کرد به من :《این حالش خوب است؟!
گفتم :《نگران نباش،این حال و احوالش همین طور است.》
با اشعار #عارفانه سر و سری داشت و با توجه به محتوای اشعار،حالات معنوی خاصی به او دست می داد.
گاهی سر شوق میآمد و میخندید و گاهی هم میسوخت و میگریست.
((دفتر امام جمعه))
یک بار با #محمد_حسین در دفتر #امام_جمعه بودیم،
چند نفر از مسئولین شهر و استان نیز حضور داشتند.
#محمد_حسین ، کنار من نشسته بود، او علیرغم جثه لاغرش بنیهای قوی داشت.
رئیس شهربانی هم طرف دیگر من نشسته بود.
جلوی همه نوشابه گذاشتند، #محمد_حسین، سر انگشتش را گذاشت زیر نوشابه و با قاشق در آن را باز کرد.
صدای بازشدن در نوشابه توجه همه را جلب کرد. رئیس #شهربانی که کنار من بود با دیدن این صحنه خیلی تعجب کرد😳.
همین طور که نگاه میکرد،دیدم او نیز دستش را به تقلید از #محمد_حسین زیر نوشابه گذاشت و قاشق رافشار داد و میخواست درآن را باز کند،اما نمیتوانست.
درهمین موقع #محمد_حسین خندید:《نه جانم! هرکسی نمی تواند این کار را بکند،باید حتما وارد باشید.》
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @ mazhabi_yon ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
#طنز_تلخ🌱
ﻳﺎﺩ ﻗﺪﻳﻤﺎﺍﺍﺍ ﺑﺨﻴﺮ ...
ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﻴﻮﻣﺪ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﻗﺒﻠﻪ ﻛﺪﻭﻡ ﻃﺮﻓہ؟
😅😅
ﺍﻻﻥ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ ﻣﻴﮕﻪ ﺭﻣﺰ wifi ﭼﻨﺪﻩ!?😂😕😔😔😔
@mazhabi_yon♡
امشب رو آروم بخواب😇
#خدا~♡
از هر چیزی که فردا قراره
باهاش رو به رو بشی بزرگتره..~..😍
@mazhabi_yon
#تلنگر📚
مبلغی که بابت خرید کتاب می پردازیم،
به مراتب پایین تر از هزینه هایی است
که در آینده بابت نخواندن آن
پرداخت خواهیم کرد...!!🌱📖
@،mazhabi_yon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝 « نصیحت به نوجوانان (جوانان هم ببینند) »
🔺یکی از ویژگی یاران امام زمان (عج)
@mazhabi_yon♡
🍃🍂🍃
#طنزانه
🌱طنز جبهه😁🌱
🌈یه بچه بسیجی بود خیلی اهل معنویت و دعا بود...
برای خودش یه قبری کنده بود.
شب ها میرفت تا صبح باخدا رازونیاز میکرد.😊
ما هم اهل شوخی بودیم😎
یه شب مهتابی سه، چهار نفر شدیم توی عقبه...
گفتیم بریم یه کمی باهاش شوخی کنیم!
خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم
با بچه ها رفتیم سراغش...
پشت خاکریز قبرش نشستیم.
اون بنده ی خدا هم داشت با یه
شور و حال خاصی نافله ی شب می خوند.
دیگه عجیب رفته بود تو حال!
ما به یکی از دوستامون که
تن صدای بالایی داشت،
گفتیم داخل قابلمه برای این که
صدا توش بپیچه و به اصطلاح اکو بشه،
بگو: اقراء😁
یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع کرد به لرزیدن
و به شدت متحول شده بود
و فکر میکرد براش آیه نازل شده!
دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء😅
بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!😭
رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت :
باباکرم بخون 😂😂😂😂
🌹شادی روح شهدا صلوات
#خندهرولب 😂
#من_محمد_را_دوست_دارم 🌸
#آسیدعلےعشقمونہ ❤️ #سپاهیانحسین
@mazhabi_yon♡
یک وقت یک کسی دارد
در خیابان راه میرود ...
یکهو یاد #خدا می افتد
میگوید: خدایا قربونت برم! (:
این ارزشش از اینکه من بنشینم
یک دور مفاتیح الجنان را از اول به آخر بخوانم،
و چیزی از آن نفهمم خیلی بیشتر است...(:
#مرحوم_شیخ_مرتضی_تهرانی
@mazhabi_yon♡
#تلنگرانہ 🌱
مردی به عالم بزرگی گفت: من مالی دارم و میخواهم وصیت کنم که فرزندانم پس از مرگم برایم خیرات کنند.
شیخ گفت: اگر وارد یک غار تاریک شوی، آیا چراغ را روبرویت میگیری یا پشت سرت؟
صدقه و کارهای نیکت را وقتی زندهای خودت انجام بده نه اینکه منتظر آنها بمانی!
@mazhabi_yon♡
مذهــبـیـون
#استوری 📲🌹 استاد#دانشمند 🗣 مملکت گل و بلبله؟!😐 ساقی اینا کیه⁉️😂🤣 @Mazhabi_yon
ببخشید دوستان یه مدتی هست
نمیدونم چرا پیام های ناشناس کار نمیکنه؟..🤷♀
انشالله هر وقت درست شد میزاریم تا نظراتتون رو اونجا بگید☺️🙃
راستی قراره کلی از اینجور ویدیو ها قرار بدیما😍😃
خوشحال میشیم دوستاتون رو هم دعوت کنید🙂
@mazhabi_yon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری❣💞
🌷ولادت
پیامبر اکرم🌷
@mazhabi_yon
مذهــبـیـون
#استوری❣💞 🌷ولادت پیامبر اکرم🌷 @mazhabi_yon
ماندهام اَحمد پِیَمبَر بود یا عطّارِ عشق
بسڪہسلمان هامُسلمانڪردبا بوے علے
#هویاعلے
#هرچہدارمزغلامےمحمددارم💚
@mazhabi_yon♡
#بیو...🌱
•|🌸✨|•
•| #حبیبییامحمدﷺ🌱~
↜خداوندبر داوود؛
آهن را نرم کرد..؛ ↱
و بر ﴿محمد ﷺ﴾
دل هارا..⇴
@mazhabi_yon
✨﷽✨
ما عاشق و فدایی پیامبر اکرم ارواحنا فداه هستیم
از وهم و خیال خام خود خرسندی؟
پابر دم شیر می نهی می خندی؟
ای صاحب نشریه ی شارلی ابدو
با دست خودت گور خودت را کندی
نه از سگ بی قلاده بر می آید
نه از می و نه ز باده بر می آید
توهین به مقام قدسی پیغمبر
تنها ز حرامزاده بر می آید
کوهی است که ایستاده در جا محکم
سروی است که قامتش نخواهد شد خم
با سنگ پرانی شما بی تردید
هرگز نشود ز هیبت دریا کم
با حیدر کرار طرف خواهی شد
در گردش تیغ او هدف خواهی شد
تاریخ بخوان بدان که با خشم علی
در چشم به هم زدن تلف خواهی شد
بر دشمن ساحت نبوت لعنت
بر جمعیت اهل جسارت لعنت
بر هر که محب مصطفی شد رحمت
بر هر که عدوی اوست لعنت لعنت
پیغمبر ماست بهترین راه نجات
در بردن نام اوست خیر و برکات
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
بر احمد مصطفی محمد صلوات
✨الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨
#ما.عاشق.محمدیم
@mazhabi_yon
مذهــبـیـون
✨﷽✨ ما عاشق و فدایی پیامبر اکرم ارواحنا فداه هستیم از وهم و خیال خام خود خرسندی؟ پابر دم شیر می نه
دمتون گرم شاعرای ایرونی😍😍👏👏
#اینوفوگرافیک🌺
ویژگی های شخصی پیامبر اکرم
صلی الله علیه و اله و سلم😍
@mazhabi_yon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🤩
🦋ولادت
پیامبر اکرم🦋
@mazhabi_yon♡
حضرتجبرائیل ...
وقتۍرسولخدا(صلاللہعلیہوآلہ)
روبہمعراجبردن "♥️
ازیہجایۍبہبعددیگہحضرتروهمراهۍ
نمیکردن !
حضرتفرمودن : جبرائیلدرچنین
حآلۍمنوتنہامیگزارۍ!؟
جبرئیلگفت: شما بروید
« سوگندبہخدادرجایۍقدمگذاشتہاىکہ هیچبشرۍقدمنگذاشتہ !
وبیشازتوبشرۍبہآنجاراهنیافتہاست »
5f981345ed640ca421090c60_682328328151893225.mp3
7.35M
ولادتپیامبرخوبےھامبارڪ😍:)^^
وهمچنینامامصادقمبارڪ☺️💚
#عیدتونمبارڪ💚🍃
#من_محمد_را_دوست_دارم
🌼|•mazhabi_yon•|🌼