سهم #روز_سوم : از حکمت ۲۶ تا ۳۱ #نهج_البلاغه
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت26 : كسي چيزي را در دل پنهان نكند جز آنكه در لغزشهاي زبان و رنگ رخسار، آشكار خواهد شد.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت27 : با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت28 : برترين زهد، پنهان داشتن زهد است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت29 : هنگامي كه تو زندگي را پشت سر مي گذاري و مرگ به تو روي مي آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت30 : هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی كرده كه می پنداری تو را بخشيده است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت31 ( از ايمان پرسيدند، امیرالمؤمنین فرمود:)
1⃣ شناخت پایه های ایمان: ايمان بر چهار پايه استوار است، صبر، يقين، عدل و جهاد. صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد. شوق، هراس، زهد، انتظار. آنكس كه اشتياق بهشت دارد، شهوتهايش كاستی گيرد و آن كس كه از آتش جهنم مي ترسد، از حرام دوری مي گزيند و آن كس كه در دنيا زهد مي ورزد، مصيبتها را ساده پندارد، و آنكس كه مرگ را انتظار می كشد در نيكی ها شتاب می كند. يقين نيز بر چهار پايه استوار است، بينش زيركانه، دريافت حكيمانه واقعيتها، پند گرفتن از حوادث روزگار و پيمودن راه درست پيشينيان.
پس آنکس كه هوشمندانه به واقعيتها نگريست، حكمت را آشكارا بيند و آنكه حكمت را آشكارا ديد، عبرت آموزي را شناسد و آنكه عبرت آموزی شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان می زيسته است. و عدل نيز بر چهار پايه برقرار است، فكری ژرف انديش، دانشی عميق و به حقيقت رسيده، نيكو داوری كردن، استوار بودن در شكيبايی. پس كسی كه درست انديشيد به ژرفای دانش رسيده و آنكس كه به حقيقت دانش رسد، از چشمه زلال شريعت نوشد و كسي كه شكيبا باشد در كارش زياده روی نكرده با نيكنامی در ميان مردم زندگی خواهد كرد. و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است، امر به معروف، نهي از منكر، راستگويی در هر حال، و دشمنی با فاسقان، پس هر كس به معروف امر كرد، پشتوانه نيرومند مؤمنان است و آنكس كه از زشتی ها نهی كرد، بينی منافقان را به خاك ماليد و آنکس كه در ميدان نبرد صادقانه پايداری كند حقّی را كه بر گردن او بوده ادا كرده است و كسی كه با فاسقان دشمنی كند و برای خدا خشم گيرد، خدا هم برای او خشم آورد و روز قيامت او را خشنود سازد.
2⃣ شناخت اقسام كفر و ترديد: و كفر بر چهار ستون پايدار است، كنجكاوی دروغين، ستيزه جويی و جدل، انحراف از حق و دشمنی كردن، پس آنكس كه دنبال توهم و كنجكاوی دروغين رفت به حق نرسيد. و آنكس كه به ستيزه جويی و نزاع پرداخت از ديدن حق نابينا شد، و آنكس كه از راه حق منحرف گرديد، نيكويی را زشت و زشتی را نيكويی پندارد و سرمست گمراهی گشت و آن كس كه دشمنی ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت و نجات او از مشكلات دشوار است. و شك چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسيدن، دودل بودن، و تسليم حوادث روزگار شدن. پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد، شب تارش به صبح نمی رسد( از تاريكی شبهات بيرون نخواهد آمد) و آن كس كه از هر چيزي ترسيد همواره در حال عقب نشینی است و آنکس كه در ترديد و دودلي باشد زير پای شيطان كوبيده خواهد شد و آنكس كه تسليم حوادث گردد و به تباهی دنيا و آخرت گردن نهاد، هر دو جهان را از كف خواهد داد.
(سخن امام طولانی است چون در اين فصل حكمتهای كوتاه را جمع آوری می كنم از آوردن دنباله سخن خودداری كردم)
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/3147759694C15b3aff669
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۳)
📚 انتشارات عهدمانا
🔵 کشیش به چهرهٔ غریبه نگاه کرده او از آن دست اقلیّت هایی به نظر می رسید که پس از فروپاشی شوروی،آنها را اخراج می کردند نه کتاب فروش حرفه ای.
پرسید:«پسرم!چه کسی گفته است من خریدار کتاب های خطّی هستم؟ گمان می کنم راه را اشتباه آمده اید.»
غریبه با حالتی یأس آلود به در بزرگ سالن نگاه کرد. انگار از چیزی هراس داشت، کشیش فکر کرد شاید کتاب همراه او یک کتاب سرقتی باشد. او فرصت کافی داشت تا غريبه را بیشتر بیازماید: « به نظرم خسته ای پسرم ! من هم دست کمی از تو ندارم. بهتر است روی این نیمکت نشینیم و حالا که به اینجا آمده ای ، نگاهی به کتابت بیندازیم. » هر دو روی نیمکت ردیف اول نشستند. غریبه کیف چرمی اش را روی پاهایش گذاشت. نگاه کشیش از روی کیف ، به زانوهای غریبه افتاد.
کشیش پرسید:«اسمت چیست پسرم؟اهل کجایی ؟
غریبه در حالی که زیپ کیف را باز می کرد ، پاسخ داد : « رستم رحمانف... تاجیک هستم ، اما مدتی است در مسکو ، در یک شرکت ساختمانی به عنوان نگهبان کار میکنم. » کشیش به دست رستم نگاه کرد که داشت بقچه ای را از داخل کیف بیرون می آورد. کیف را روی زمین انداخت ، بقچه را روی زانوهایش گذاشت و گفت : « داخل این بقچه یک کتاب قدیمی است . دوستم که آن را دید ، گفت مال هزاروچهارصد سال پیش است. خطش عربی است. شاید یک کتاب دینی ما مسلمانان باشد. »
ذهن کشیش هنوز روی هزار و چهارصد سال دور میزد ؛ کتابی با این قدمت یک گنج واقعی است. هنوز هیچ کتابی با این قدمت به دست نیامده است.
↩️ ادامه دارد...
#ندای_نهج_البلاغه
#روز_سوم