eitaa logo
Hanifa|حَنــیٓفــٰـا
895 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
240 فایل
《﷽》 حَنــیٓفــٰـا~مسلمان‌واقعے‌🌿... کانالےازاجتماع‌پست‌هاےمذهبےوسیاسی😎🇮🇷 بخـــــون‌مومݧ📮•. @shorotema بیسیم‌بگوشــــیم📞!- https://harfeto.timefriend.net/17344238731677 وقف‌ٰحضرٺ‌یٓاس‌دڵبࢪ..🌼💛! کپےبادوصلواتヅ🌾•. آغازنوڪرے ‌۱٤۰۰/۱/۱٤🗓
مشاهده در ایتا
دانلود
﴿°•❣️از کـجا آمدیـ؟❣️•°﴾ رفتیم داخل کلاس... خیلـی شلوغ بود هر کی یه طرف داشت با یکی تعریف میکرد. راستش زیادی خوشم نیومد😕 رفتم کنار یه دختره نشستم. آقا عرفان هم که رفت نشست روی صندلی خودش کلشو کرد تو کتاب. هی هی دختر حواست هست؟! من: بله با منید؟ معلومه دوساعته دارم صدات میکنم معلوم هم نیست حواست کجاست! من: ببخشید متوجه نشدم. اسم من زهرا هست فکر کنم شما دانشجو جدید هستین.☺️ من: خوشبختم زهرا جان بله منم کلارا هستم.🤝🏻 دختر خوب و با ایمانی بود بعد از تموم کلاس رفتیم با هم نماز خونه.... نمازمون رو خوندیم و نشستیم تا صحبت کنیم. یکم درباره دانشگاه و استادا ازم پرسید و منم گوش میکردم. یهو در نمازخونه باز شد و آقا عرفان اومدن داخل نماز خونه. زهرا: الو دختر اصلا معلوم هست تو امروز حواست کجاست؟! مثل اینکه تو حال خودت نیستی ها! من: بله حواسم هست داشتم گوش میکردم.... زهرا: خب داشتم برات میگفتم خانوم کمالی دبیر.... یکدفعه بی اختیار سوالی پرسیدم من: آقا عرفان..... ♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕ 🌸دٌُخْٓتــْٰ چٌْـآٰدًُرٍْیـٌْ🌸 اصـکـیـ مـمـنـوعـ🚫