eitaa logo
باران
2.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1هزار ویدیو
14 فایل
برای ارتباط با ادمین کانال به آیدی زیر پیام دهید دکتر ستارزاده روانشناس @mbaran53
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان زیادے طول نڪشید ڪه شام را با میز رستورانے آوردند پیشخدمت غذا ها را جلوے ما گذاشت رفت تا دسر ها را بیاورد مشغول خوردن غذا شدیم من چند قاشق از غذا را خوردم و قاشق را ڪنار بشقاب قرار دادم نگاهے به شایان ڪردم مشغول خوردن غذا بود با نگاه من سرش را بالا آورد چیزے شده از سر شب تا مے خواهے چیزے بگویے اما نمےتوانے بگویے شایان دنیاے من و تو خیلے متفاوت هست من الان حدود یڪ ماه هست ڪار هایے ڪه قبل انجام مے دادم را دوست ندارم انجام دهم متوجه منظورت نمے شوم من دیگر مثل قبل دوست ندارم به مهمانے هاے این سبڪے بروم یا مانتو هاے جلو باز بپوشم شایان سڪوت ڪرد پیشخدمت دسر ها را آورد و روے میز چید در سڪوت مشغول خوردن غذا شدیم حدود یڪ ساعت در رستوران بودیم بعد از بلند شدیم و به سمت در خروجے رفتیم شایان به پیشخدمت در رستوران انعام داد و از دستوران خارج شدیم،سوار ماشین شدم ڪ سرم را به شیشه چسباندم و در فڪر فرو رفتم شایان هم تا در آپارتمان هیچ صحبتے نڪرد بعد از پیاده شدن از ماشین ممنون بابت امشب شب خوبے بود بیا برویم داخل نه عجله دارم عمه تنها هست سلام برسان ..................................... بابا روے مبل نشسته مشغول دیدن فیلم بودند سلام سلام دختر بابا چه خبر شایان چرا داخل نیامد ؟ عمه تنها بود عجله داشت امشب چطور بود با شایان صحبت ڪردے در مورد چے ؟ دختر بابا این قدر ڪم حافظه نیست ! فرصت نشد براے چے فرصت نشد امشب ڪه خیلی وقت مناسبے بود نه مامان دنیاے من و شایان خیلے متفاوت هست این جمله را گفتم و به سمت اتاق رفتم در را باز ڪردم و روے تخت دراز ڪشیدم بدون این ڪه لباس ها را عوض ڪنم چشمانم را بستم و خوابیدم نویسنده :تمنا 🖤🙏🏻 🌐 به باران بپیوندید👇 💐🌺🌸 @mbaran27🌺