eitaa logo
معرف
628 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
372 فایل
کانالی برای اساتید عزیز ما را با آدرس زیر به اساتید محترم معرفی کنید mc10013
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشورا، مارپیچ سکوت اُموی و پلورالیزم مدل های حمایتی قال الامام الحسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون» «مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.» چرا امام زمان عاشورا و زمین کربلا تنها ماند؟ اینکه جامعه سال۶۱ دچار انحطاط گفتمانی و شیب تند فساد شده بود، برای تحلیل کفایت نمی کند. مردم چگونه پذیرای تفکر اموی سلطه طلب، فسادمحور، دیکتاتور و میمون باز شده بودند؟ پروپاگاندای معاویه و سه اتفاق مهم یزید وارثِ فاسِد سلطه اُمَوی معاویه بود و پروپاگاندای ۲۰ساله معاویه توانسته بود سه اتفاق مهم را برای ساخت و مهندسی واقعیت های اجتماعی رقم بزند. اینکه انگاره های اعتقادی_سیاسی مردم را دچار تشکیک و تغییر کرده بود و امامت از سیاست و خلافت جدا شده بود. اینکه سطح ایمانی_اخلاقی مردم را بشدت تنزل داده بود و ذائقه عمومی به فساد و سکوت عادت کرده بود. در مرحله نیز کنشگری منفعلانه، راحت طلبانه و مدل حمایت دیپلماتیک را تبدیل به یک امر بین الاذهانی کرده بود. مدل های شش گانه حمایت اگر بخواهیم فرهنگ عمومی را که ذیل حاصل از نظام سلطه اموی رنگ و بوی انفعال و گرفته بود، تحلیل نماییم، سوژه مطالعاتی و درک فرهنگی مان را به مدل های متکثر حمایت در صحنه عاشورا و حرکت انقلابی امام حسین(ع) متمرکز می کنیم. حمایت منفعلانه: حمایتی کم خاصیت که صرفا به دعا و راز و نیاز خلاصه شده بود و اثری از شجاعت و دیانت مقتدارنه در آن دیده نمی شد. را به نفع ترک کرده و با نام زهد و عبادت، معنویت فانتزی در پیش گرفته بودند. این طیف بزرگترین افتخارشان دعا برای جان امام حسین بود و حتی گفتمان امام را نیز چه بسا قبول نداشتند. حمایت گزینشی: همان بندگان دلسوز و بزدلی که فقط اسب و شمشیرشان را برای امام پیش کشیدند و در دل نیز با امام بودند، اما جانشان و عملکردشان بتمامه در گرو دستگاه فکری و عقیدتی امام تعریف نشده بود. حمایت مشروط: افرادی بودند که در طول زندگی برای تک تک رفتار مثبت خود، چرتکه می انداختند و خیلی دیپلماتیک و برد_برد، دین و زندگی را مصرف می کردند. همین طیف و قشر دیپلمات تا آخرین روزها نیز با امام بودند ولی با بلند شدن بوی مرگ و شهادت، را در پیش گرفتند. حمایت مستشارانه: صاحبان این فکر با امام بودند و ضدسلطه نیز فعالیت هایی داشتند ولی در با امام دچار اختلاف بودند. پیشنهاد یمن و جنگ های چریکی و پارتیزانی هم دادند و اما فراموش کرده یا دچار شده بودند و فلسفه جهاد که ذیل منطق امامت باعث قرب الهی می شد را از یاد برده بودند. حمایت متاخرانه: تیپولوژی این دسته نیز مثل قبلی ها و حتی بیشتر از مستشاران از جهاتی به یاران امام نزدیک بود. این ها دل در گرو امام داشتند و ایمان و عملکردشان نیز کم و بیش معدل خوبی داشت، اما در و حرکت در معیت ولایت را هنوز نتوانسته بودند به عنوان یک ضرورت اولیه و همیشه همراه، درک نمایند. روزی عبادت، روزی خانواده و روزی مباحث و احکام دیگر را بر ولایت ترجیح دادند و در نهایت نیز کمی دیر یا خیلی دیر به معرکه نصرت شتافتند. حمایت کنشگرانه مومنانه: این طیف که ایمان و معرفت و عمل را بر محور ولایت گره زده بودند و به یک وحدت بینشی_کنشی_گرایشی با مکتب امام رسیده بودند و با تمام وجود و در سراسر زندگی، ذیل گفتمان امام و انقلاب حرکت کرده بودند و در آخرین کنشگری مومنانه نیز با غلبه بر مارپیچ سکوت حاکم و پاشنه آشیل های انفسی و آفاقی چون تردید و تاخیر و حسابگری و...به امام زمان خویش نائل شدند. واقعه عاشورا علیرضامحمدلو https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
🔎عاشورا، مارپیچ سکوت اُموی و پلورالیزم مدل های حمایتی قال الامام الحسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون» «مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.» 🔸چرا امام زمان عاشورا و زمین کربلا تنها ماند؟ اینکه جامعه سال۶۱ دچار انحطاط گفتمانی و شیب تند فساد شده بود، برای تحلیل کفایت نمی کند. مردم چگونه پذیرای تفکر اموی سلطه طلب، فسادمحور، دیکتاتور و میمون باز شده بودند؟ 🔻پروپاگاندای معاویه و سه اتفاق مهم یزید وارثِ فاسِد سلطه اُمَوی معاویه بود و پروپاگاندای ۲۰ساله معاویه توانسته بود سه اتفاق مهم را برای ساخت و مهندسی واقعیت های اجتماعی رقم بزند. اینکه انگاره های اعتقادی_سیاسی مردم را دچار تشکیک و تغییر کرده بود و امامت از سیاست و خلافت جدا شده بود. اینکه سطح ایمانی_اخلاقی مردم را بشدت تنزل داده بود و ذائقه عمومی به فساد و سکوت عادت کرده بود. در مرحله نیز کنشگری منفعلانه، راحت طلبانه و مدل حمایت دیپلماتیک را تبدیل به یک امر بین الاذهانی کرده بود. 🔻مدل های شش گانه حمایت اگر بخواهیم فرهنگ عمومی را که ذیل حاصل از نظام سلطه اموی رنگ و بوی انفعال و گرفته بود، تحلیل نماییم، سوژه مطالعاتی و درک فرهنگی مان را به مدل های متکثر حمایت در صحنه عاشورا و حرکت انقلابی امام حسین(ع) متمرکز می کنیم. 1⃣ حمایت منفعلانه: حمایتی کم خاصیت که صرفا به دعا و راز و نیاز خلاصه شده بود و اثری از شجاعت و دیانت مقتدارنه در آن دیده نمی شد. را به نفع ترک کرده و با نام زهد و عبادت، معنویت فانتزی در پیش گرفته بودند. این طیف بزرگترین افتخارشان دعا برای جان امام حسین بود و حتی گفتمان امام را نیز چه بسا قبول نداشتند. 2⃣ حمایت گزینشی: همان بندگان دلسوز و بزدلی که فقط اسب و شمشیرشان را برای امام پیش کشیدند و در دل نیز با امام بودند، اما جانشان و عملکردشان بتمامه در گرو دستگاه فکری و عقیدتی امام تعریف نشده بود. 3⃣ حمایت مشروط: افرادی بودند که در طول زندگی برای تک تک رفتار مثبت خود، چرتکه می انداختند و خیلی دیپلماتیک و برد_برد، دین و زندگی را مصرف می کردند. همین طیف و قشر دیپلمات تا آخرین روزها نیز با امام بودند ولی با بلند شدن بوی مرگ و شهادت، را در پیش گرفتند. 4⃣ حمایت مستشارانه: صاحبان این فکر با امام بودند و ضدسلطه نیز فعالیت هایی داشتند ولی در با امام دچار اختلاف بودند. پیشنهاد یمن و جنگ های چریکی و پارتیزانی هم دادند و اما فراموش کرده یا دچار شده بودند و فلسفه جهاد که ذیل منطق امامت باعث قرب الهی می شد را از یاد برده بودند. 5⃣ حمایت متاخرانه: تیپولوژی این دسته نیز مثل قبلی ها و حتی بیشتر از مستشاران از جهاتی به یاران امام نزدیک بود. این ها دل در گرو امام داشتند و ایمان و عملکردشان نیز کم و بیش معدل خوبی داشت، اما در و حرکت در معیت ولایت را هنوز نتوانسته بودند به عنوان یک ضرورت اولیه و همیشه همراه، درک نمایند. روزی عبادت، روزی خانواده و روزی مباحث و احکام دیگر را بر ولایت ترجیح دادند و در نهایت نیز کمی دیر یا خیلی دیر به معرکه نصرت شتافتند. 6⃣ حمایت کنشگرانه مومنانه: این طیف که ایمان و معرفت و عمل را بر محور ولایت گره زده بودند و به یک وحدت بینشی_کنشی_گرایشی با مکتب امام رسیده بودند و با تمام وجود و در سراسر زندگی، ذیل گفتمان امام و انقلاب حرکت کرده بودند و در آخرین کنشگری مومنانه نیز با غلبه بر مارپیچ سکوت حاکم و پاشنه آشیل های انفسی و آفاقی چون تردید و تاخیر و حسابگری و...به امام زمان خویش نائل شدند. ✍علیرضامحمدلو https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
🔎تیپ شناسی حمایت از امام در واقعه عاشورا قال الامام الحسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون» «مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.» 🔸چرا امام زمان عاشورا و زمین کربلا تنها ماند؟ اینکه جامعه سال۶۱ دچار انحطاط گفتمانی و شیب تند فساد شده بود، برای تحلیل کفایت نمی کند. مردم چگونه پذیرای تفکر اموی سلطه طلب، فسادمحور، دیکتاتور و میمون باز شده بودند؟ 🔻پروپاگاندای معاویه و سه اتفاق مهم یزید وارثِ فاسِد سلطه اُمَوی معاویه بود و پروپاگاندای ۲۰ساله معاویه توانسته بود سه اتفاق مهم را برای ساخت و مهندسی واقعیت های اجتماعی رقم بزند. اینکه انگاره های اعتقادی_سیاسی مردم را دچار تشکیک و تغییر کرده بود و امامت از سیاست و خلافت جدا شده بود. اینکه سطح ایمانی_اخلاقی مردم را بشدت تنزل داده بود و ذائقه عمومی به فساد و سکوت عادت کرده بود. در مرحله نیز کنشگری منفعلانه، راحت طلبانه و مدل زندگی منفعت طلبانه را تبدیل به یک امر بین الاذهانی کرده بود. 🔻مدل های شش گانه حمایت با این اوصاف اگر بخواهیم فرهنگ عمومی را که ذیل حاصل از نظام سلطه اموی رنگ و بوی انفعال و گرفته بود، تحلیل نماییم، سوژه مطالعاتی و درک فرهنگی مان را به مدل های متکثر حمایت در صحنه عاشورا و حرکت انقلابی امام حسین(ع) متمرکز می کنیم. 1⃣ حمایت منفعلانه: حمایتی کم خاصیت که صرفا به دعا و راز و نیاز خلاصه شده بود و اثری از شجاعت و دیانت مقتدارنه در آن دیده نمی شد. را به نفع ترک کرده و با نام زهد و عبادت، معنویت فانتزی در پیش گرفته بودند. این طیف بزرگترین افتخارشان دعا برای جان امام حسین بود و حتی گفتمان امام را نیز چه بسا قبول نداشتند. 2⃣ حمایت گزینشی: همان بندگان دلسوز و بزدلی که فقط اسب و شمشیرشان را برای امام پیش کشیدند و در دل نیز با امام بودند، اما جانشان و عملکردشان بتمامه در گرو دستگاه فکری و عقیدتی امام تعریف نشده بود. 3⃣ حمایت مشروط: افرادی بودند که در طول زندگی برای تک تک رفتار مثبت خود، چرتکه می انداختند و خیلی دیپلماتیک و برد_برد، دین و زندگی را مصرف می کردند. همین طیف و قشر دیپلمات تا آخرین روزها نیز با امام بودند ولی با بلند شدن بوی مرگ و شهادت، را در پیش گرفتند. 4⃣ حمایت مستشارانه: صاحبان این فکر با امام بودند و ضدسلطه نیز فعالیت هایی داشتند ولی در با امام دچار اختلاف بودند. پیشنهاد یمن و جنگ های چریکی و پارتیزانی هم دادند و اما فراموش کرده یا دچار شده بودند و فلسفه جهاد که ذیل منطق امامت باعث قرب الهی می شد را از یاد برده بودند. 5⃣ حمایت متاخرانه: تیپولوژی این دسته نیز مثل قبلی ها و حتی بیشتر از مستشاران از جهاتی به یاران امام نزدیک بود. این ها دل در گرو امام داشتند و ایمان و عملکردشان نیز کم و بیش معدل خوبی داشت، اما در و حرکت در معیت ولایت را هنوز نتوانسته بودند به عنوان یک ضرورت اولیه و همیشه همراه، درک نمایند. روزی عبادت، روزی خانواده و روزی مباحث و احکام دیگر را بر ولایت ترجیح دادند و در نهایت نیز کمی دیر یا خیلی دیر به معرکه نصرت شتافتند. 6⃣ حمایت کنشگرانه مومنانه: این طیف که ایمان و معرفت و عمل را بر محور ولایت گره زده بودند و به یک وحدت بینشی_کنشی_گرایشی با مکتب امام رسیده بودند و با تمام وجود و در سراسر زندگی، ذیل گفتمان امام و انقلاب حرکت کرده بودند و در آخرین کنشگری مومنانه نیز با غلبه بر مارپیچ سکوت حاکم و پاشنه آشیل های انفسی و آفاقی چون تردید و تاخیر و حسابگری و...به امام زمان خویش نائل شدند. ✍علیرضامحمدلو https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید