eitaa logo
کانال معماران وطن
676 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
15هزار ویدیو
38 فایل
✋فرصتی برای اندیشه ی خلقِ ایده ی تازه، بیان سخنی نو، جهت فزونی علمِ قدرت تحلیل، پاسخ به شبهات، امیدآفرینی و... در راستای میثاق با رهبری و سازندگی ایران قوی🇮🇷 ✍با مدیریت مهندس هروی دانشکده شهرسازی و معماری، پژوهشگر @Y_ali123
مشاهده در ایتا
دانلود
8️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔔اعجاز قلم‌ ✍️ کوتاه‌نوشت مرضیه رمضان قاسم نویسنده حوزوی در آیین افتتاحییه‌ی تحریریه بانو مجتهده امین: بعضی قلم‌ها در عین ساده‌گویی چقدر توانمند هستند، زیرا بدون قیل و قال ظاهری مخاطب را میخکوب می‌کنند، می‌خندانند، می‌گریانند، به شور، هیجان و تکاپو وامی‌دارند. آری قلم می‌تواند صحنه‌‌ را طوری برای مخاطب ترسیم کند که گویی او نیز در آن واقعه حضور داشته و آن حادثه را با گوشت، پوست و استخوانش لمس کرده‌ است. 🏴🇮🇷@meamaranvatan1
❇️ ماساژدرمانی ذهن با واژه‌ها ✍ سیدعبدالله هاشمی در فضای سرد مجازی، ذهن های بدون پوشش، دچار چاییدگی و گرفتگی اندیشه می‌شود. ♦️گاهی نیز این سرما ذهن را منجمد و بعد منفجر می‌کند، شبیه لوله های آب انجمادی که، رهنورد را، بالای دار کشاند. 🔸 یک یادداشت خوب، می‌تواند با سرانگشت مهربان واژه ها، گرفتگی‌های ذهنتان را باز کند. ❇️«یادداشت بخوانید»❇️ 🏴🇮🇷
📣این نوشته را به دست دخترها برسانید 🍃 بیا فول انرژی شو! ✍️ سمیه سیدتقی‌زاده این روزها حال مان خوب نیست. حال دخترها‌یمان شاید از ما بدتر باشد. روزهایی که باید در مدرسه تا می‌توانند، آتش بسوزانند و شلوغ کنند و خوش بگذرانند تا برایشان به یادگار بماند، تبدیل شده به بحث‌های سیاسی که تا یادم می‌آید و ما سن این دخترها بودیم، بین باباها جریان داشت.... ...دخترم را به یکی از این هیات‌های دخترانه بردم. هیات که تمام شد، رفتم دنبال دخترم. قبل هیات حال‌ش بد بود. چندوقتی است این‌طوری‌ست.... دخترم را دیدم. برق شادی چشمانش، دلم را روشن کرد. شده بود، همان دختر همیشگی! پر از نشاط. غرق در شادی و پر از انرژی. سلام‌کرد و گفتم:(چقدر خوشحالی؟ جشن داشتید؟) 🔗متن کامل در صفحه افکار حوزوی 🏴🇮🇷@meamaranvatan1
. «وقتی صدای اراده شنیده نمی شود» ✍فاطمه شکیب رخ نتوانستم ننویسم، حرفهای تازه شنیده شده از مسئولان قوه قضائیه را می گویم! سه بار تذکر برای فرد کاشف حجاب و سپس اقداماتی که لازمه اش گذران مراحلی طولانی است تا بلکه آن یک متر پارچه بر سر جایش بر گردد! حالا جریمه ای که می شود چقدر است؟ هزینه یک کافی شاپ آن خانم هم نمی شود!!! خیر، این برنامه فقط یک طنز است، طنزی که بر پشت صحنه آن باید گریه ها نمود! هنوز هم نفهمیده اند که این مسئله به کجا ختم خواهد شد! هنوز هم نفهمیدند پشت این جدی نگرفتن ها، چه عواقبی در پی خواهد بود! هنوز هم نمی خواهند بدانند که دهن کجی آن خانم سلبریتی که دوباره بی حجاب در ملا عام حضور یافته یعنی چه؟! تاریخ تکرار شده است، درست در زمان آن قزاق تازه کار بود که تنها تقاضای شان، بود، خودشان می گفتند که همین حضور بی حجاب ما همه آرزوهای ما را محقق خواهد نمود! زن های دیگر ما را می بینند، چادر ها را بر می دارند و بی چادرها روسری ها را کنار می گذارنند! درست فهمیده بودند که چه می کنند! و چقدر زودهنگام به نتیجه ی مطلوب دست یافتند، پیچه به جای نقاب نشست! چادر ضخیم قجری تبدیل به چادر نازک رنگی چرخی شد! لباس و کلاه مد شد! کلاه برداشته شد و رضا خان فقط ظرف آماده را سر کشید و بی حجابی را قانونی کرد! دست تقدیر این بار چه از ما می خواهد، آیا صدای لرزان مسئولان برای ترویج و حجاب در جامعه، پیام خود را به خط شکنان بی عفتی مخابره نکرده است؟ این چه حال مستاصلی است که گرفتارمان کرده؟! اینهمه بی انگیزه گی، محصول کدام کم فهمی است که درگیرمان کرده.. ایکاش که در گیر و دار این دوران عجیب، خودتان حال مردم این کشور را به خویشتن متوجه کنید، شاید که خوابی که برایمان دیده اند، به تعبیر نرسد... یا ایها العزیز