✅ به نام خدا
✅ امام صادق، مرد تشکیلات!!
عید خورشید حقایق آمد/صبح صادق گفت که صادق آمد/ششمین حجت،ششمین داور/جعفر بن محمّد آمد
17 روز از سومین ماه سال 83(ق) گذشته بود که گلی از بهشت به زمین منتقل شد، ایشان 34 از 65 سال عمرشان را امامت کردند. همچنین منشأ برکات زیادی برای جهان اسلام و شیعه شدند. آن حضرت در سن ۳۱ سالگی به امامت رسیدند. امامت او همزمان با سالهای پایانی حکومت بنیامیه و سالهای آغازین حکومت بنی عباس بود.
ضعف بنی امیه و عدم استقرار بنی عباس باعث می شود تا آن عارف عاشق فرصت طلایی ای را به دست بیاورد که کمتر امامی این سکوی پرتاب را در اختیار داشت. رئیس مذهب تشیع از این فرصت تمام استفاده را برده و نهضت علمی، فرهنگی بزرگی را شروع کردند. پایههای علمی مکتب شیعه را محکم کردند تا جایی که از مذهب شیعه اثنی عشری با عنوان «مذهب جعفری» یاد میشود.
آن امام عارف مرد مبارزه بود، مرد علم، دانش و تشکیلات بود. محفل درس آن بزرگوار یک میدان آموزشی بود، هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بینظیر بود. همهی حرفهای درست اسلام بهعلاوه ی مفاهیم اصیل قرآن که در طول یک قرن تحریف شده بود، همهی آنها را ایشان به شکل درست بیان کردند.
مرد علم و دانش بودنش را همه شنیدهاید، اما مرد مبارزه بودنش کمتر شنیده شده است. امام صادق (ع) مشغول یک مبارزه دامنهدار بودند. مبارزه برای قبضه کردن حکومت، قدرت و همچنین بهوجودآوردن حکومت اسلامی. یعنی امام صادق (ع) زمینه را آماده میکرد تا بنیامیه از بین برود و بهجای آن حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامی است بر سرکار بیاورد.
اما آن بُعد سوم که جزو ناگفتهها است، مرد تشکیلات بودن ایشان است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود در سراسر عالم اسلام از خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود، تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجبالاجرا است. آن عارف عاشق یک چنین تشکیلات عظیمی را به وجود آورده بود. با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند با دستگاه بنی امیه مبارزه میکرد. در هنگامیکه پیروزی او بر بنی امیه حتمی بود، بنیعباس بهعنوان یک پشه مزاحم و فرصتطلب آمدند، میدان را گرفتند و بعد از آن امام صادق (ع) هم با بنیامیه و هم با بنیعباس مبارزه کرد.
در نتیجه میتوان گفت که امام صادق آن عارف عاشق با روحیه مبارز خود به همراه علم و دانش توانستند که رنسانسی را در مذهب تشیع به وجود بیاورند و زیر بنای حکومت علومی را پایهریزی کنند.
✍ طاها طالعی اردکانی
🗓 پاییز ۹۹
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای محمد (ص) ✅ مردِ اول اسلام!! (۱۳) هجرت کبیر روند آزار و اذیت ها، 13 سال بطول انجامید.
✅ به نام خدای محمد (ص)
✅ مردِ اول اسلام!! (14)
با آن که بیشتر مردم یثرب مسلمان و یا موافق پیغمبر بودند، چنین نبود که اطراف آن نیز در بست، مطیع و آرام باشد. عبدالله بن ابی، که مقدمات ریاست او بر شهر آماده شده و با رسیدن محمد (ص) به یثرب از این مقام محروم مانده بود، بیکار نمینشست و با آن که به ظاهر خود را مسلمان میخواند، در نهان علیه محمد مصطفی(ص) و مسلمانان توطئه میکرد. با یهودیان مدینه نیز سر و سرّی داشت. (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، صص 67)
این گروه، که نخستین آیات مدنی قرآن آنان را منافقان خوانده است، برای پیغمبر و مسلمانان مشکلاتی پدید آوردند. برخورد با این دسته، مشکلتر از مشرکان و یهودیان بود، زیرا اینان نزد مسلمانان خود را مسلمان میخواندند و پیغمبر به حکم ظاهر اسلام نمیتوانست با آنها بجنگد. (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۶۸) قرآن کریم اما پرده از اسرار این افراد برمی دارد؛
«إِذَا جَاءَک الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّک لَرَسُولُ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ یعْلَمُ إِنَّک لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکاذِبُونَ» «گاهی که منافقان نزد تو آیند گویند ما گواهی میدهیم که تو فرستاده خدایی! و خدا میداند که تو فرستاده اویی و خدا گواهی میدهد که منافقان دروغ میگویند.» (منافقون / 1)
کارشکنی عبدالله در راه اسلام تا سال مرگ او (۹ ق) همچنان ادامه داشت. یهودیان با آن که بر اساس پیمان نامه مدینه، یارانه می گرفتند و دارای حقوقی شده بودند تا آنجا که از غنیمت جنگی هم بهره میبردند و با آن که نخست روی موافق به مسلمانان نشان دادند و چند تن از آنان به دین اسلام درآمدند، اما سرانجام پیمان شکستند و طی مراسمی امضایشان را پس گرفتند. علت این بی وفایی آن بود که آنان گذشته از تسلط بر اقتصاد یثرب، با عربهای بیابانی و مشرکان مکه، داد و ستد داشتند و انتظار میبردند که با ریاست عبدالله بن ابی بر مدینه نفوذ اقتصادی آنان توسعه یابد؛ اما رسیدن پیامبر مهربان (ص) بدین شهر و شیوع اسلام، مانع این نفوذ شد. علاوه بر این، برای یهودیان سخت بود کسی را که از نسل یهود نیست به پیغمبری قبول کنند. این بود که آنها نیز پس از چندی مخالفت خود را با محمد مصطفی (ص) آشکار کردند. ظاهراً عبدالله بن ابی نیز در تحریک آنان بی اثر نبوده است ...
👈 ادامه دارد ...
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدا ✅ ۱۰۰ ضربه شلاق، اگر از خنده غش نکنی!!! (۴) این حمله از طرف «فرانسوا اولاند، آنگلا م
✅ به نام خدا
✅ ۱۰۰ ضربه شلاق، اگر از خنده غش نکنی!!! (۵)
در این چند دقیقه که «مداد من»، مجله شارلی ابدو را زیرورو کرد، تیتر زیر برایش قابل توجه بود؛
«آیا می توانیم در اسلام بخندیم؟» یادداشتی که توسط «اینا شوچنکو» در نسخه 1467 این مجله مسخره! چاپ شده است. او یادداشت خود را چنین شروع کرده است؛
«آیت الله خمینی گفت: «هیچ طنزی در اسلام وجود ندارد.» در اسلام چیزی به نام نشاط و شادی وجود ندارد.» در ادامه؛ وی یکی از علت های حمله به دفتر مجله را نبود شادی و نشاط در اسلام عنوان می کند. اینکه در اسلام، جرم خنده ناشی از تمسخر، مرگ است!! و کسی که این خنده را نیز تولید می کند باید کشته شود.!! مثالی نیز زده می شود؛
در جولای 2015م ناصر القصابی؛ کمدین سعودی، در اپیزودهای سریال معروف تلویزیونی سلفی، دولت اسلامی (داعش) و رهبری مذهبی فوق محافظه کار کشورش را مسخره می کند. با پخش این سریال در ماه رمضان، خلفای سلفی او را بدعت گذار خطاب و تهدید به مرگ کردند.
وی موثرترین روش برای شکستن تابوها در موضوعات مهم را شوخ طبعی می داند آنهم از نوع مسخره کردن.!
وجود رد پای مسیح علینژاد در این مجله جای بسی تعجب است. این زن که سودای ملکه شدن ایران را در سر می پروراند و در رسانه های غربی بعنوان یک آزاد اندیش معرفی می شود بخشی از غذای محتوایی این مجله را تأمین می کند.
این مجله که به ظاهر آزاد است و در باطن استحمار و اسیر شده مستکبرین، در مواجه با مخالفینش، ولد نامشروع پدران خود یعنی داعش را واسطه می کند. از هر جا برایش دلیل بیاوری او فیلم و تصویر داعشی های وحشی را برایت می گذارد. این نیز یعنی همان بازی بُرد بُرد!!
جالب است بدانید که این مجله چیزهای زیادی را به باد تمسخر گرفته است؛
1- تمسخر عید قربان با این تیتر؛ جشنواره ذبح حیرت انگیز 200.000 گوسفند و گاو!
2- تمسخر مذهبی ها مبنی بر اینکه ایشان کرونا نمی گیرند و بخاطر این عقیده مراتب بهداشتی را رعایت نمی کنند.
3- پاپ بندیکت شانزدهم.
4- این نشریه در اکتبر ۲۰۱۷م، پیرو اتهامات مطرح شده علیه «طارق رمضان؛ نوه حسن البنا بنیانگذار اخوانالمسلمین، روشنفکر، اسلامشناس سوئیسی و استاد سابق مطالعات اسلامی معاصر در دانشگاه آکسفورد» توسط چندین زن از جمله دو مسلمان که یکی از آنها خانمی معلول و ۴۲ ساله است، در کاریکاتوری به این موضوع پرداخت. عنوان این کاریکاتور چنین بود؛ طارق رمضان: «من رکن ششم اسلام هستم!»
👈 ادامه دارد ...
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🎂 تولد داریم... تولـــد 🎂
🎊 #جشن_تولد_یک_سالگی کانال مداد من
البته با دو هفته تاخیر 😉
🎈 یه #گزارش کلی از یک سالی که در کنار هم بودیم براتون ارائه میکنیم 😊
🎈 #پست های پربازدیدمون رو نشونتون میدیم 🤩
🎈 یه #دورهی_آموزشی بسیار کاربردی و با #تخفیف_ویژه برای شما تدارک دیدیم 🤓
🎈 یه #خبر_خوب براتون داریم 😇
🎈 #جایزه هم داریما.... یک مسابقهی بسیار ساده اما خاص 😍
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#تقویم_نگار 🗓
☘ دوشنبه
🔅 ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۹
🌙 ۳۰ ربیعالاول ۱۴۴۲
🎄 ۱۶ نوامبر ۲۰۲۰
🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز:
🔸سالروز آزادی سوسنگرد
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ بسم الله الرحمن الرحیم
✅ رمز و راز آزادی! (۱)
سلام. من آرین هستم. در یک خانوادهٔ غیرمذهبی به دنیا آمدم. تابستان سال 1357 تازه شروعشده و من مقطع ابتدایی را تمام کردهام. تقریباً یک ماهی میشود که به همراه خانوادهام به یک محلهٔ جدید نقلمکان کردهایم. اطراف خانهٔ ما فضای پردرخت و زیبایی هست که هر روز با خواهرم برای بازی به آنجا میرویم. اطراف بوستان یکخانه بزرگ با دو دودکش دراز و فیروزه ای هست که ابتدای ورودی آن نوشته شده مسجد صاحبالزمان!!. هر روز با پرواز ندای مؤذنش پارک از کوچک و بزرگ خالی میشود و همه به سمت مسجد راه میافتند.
راستش خیلی دلم میخواست بدانم آنجا چه خبر است. بهخاطر همین یک روز دلم را به دریا زدم و وقت اذان مثل هم سن و سالهای خودم به مسجد رفتم.
اذان که تمام شد، همه مرتب پشت سر یک آقایی که لباسش با بقیه فرق میکرد صف تشکیل دادند و از حرکات آن آقا تقلید میکردند. مشغول تماشا بودم که ناگهان صدایی را شنیدم:«سلام عزیزم!!. اسم من هادی است. بچهها صدایم میکنند آقا هادی؛ اسم شما چیست؟»
به او گفتم: «اسم من آرین است».
گفت: «تازه به این محله آمدهاید؟»
گفتم: «بله».
آقا هادی گفت: «چرا به نمازخواندن این جماعت زلزده بودی؟ شما هم بلدی نماز به خوانی؟».
گفتم: «نه!».
آقا هادی گفت: «چند ماهی میشود که ما به همراه دو سه نفر از دوستانمان زیرزمین مسجد را به کانون تبدیل کردیم. جمعهها مثل فردا در کانون کلاس داریم. اگر بخواهید میتوانید بیایید و بعد از ثبتنام در کلاس هامایمان شرکت کنید. من هم به شما قول میدهم نمازخواندن و خیلی چیزهای دیگر که مربوط به آن میشوند را بهتون یاد بدهم».
بعد از کمی سکوت به آقا هادی گفتم: «باید فکر کنم. اگر زود تصمیم بگیرم و مشورت نکنم شاید بعداً پشیمان شوم».
بعد باهم خداحافظی کردیم و برگشتم به خانه.
شب بعد از نگاهکردن تلویزیون به رخت خوابم رفتم؛ از صحبتکردن آقا هادی خیلی خوشم آمده بود. در دیدار اول هم ایشان خیلی به من احترام گذاشتند. این را ازآنجایی فهمیدم که با من خیلی محبتآمیز و با احترام حرف میزد، هنگام صحبتهایش نمیگفت تو، میگفت شما، یا هنگام خطاب کردن جمع می بست برای احترام بیشتر. خیلی فکر کردم که فردا چه کارکنم؟ بروم یا نروم ...
بالاخره تصمیمم را گرفتم.
👈 ادامه دارد ...
✍ طاها طالعی اردکانی
🗓 پاییز ۹۹
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای محمد (ص) ✅ مردِ اول اسلام!! (14) با آن که بیشتر مردم یثرب مسلمان و یا موافق پیغمبر ب
✅ به نام خدای محمد (ص)
✅ مردِ اول اسلام!! (۱۵)
... یهودیان گفتند آن پیغمبر که ما انتظار او را داشتیم محمد نیست و در مقابل آیات قرآن، تورات و انجیل را به رخ مسلمانان میکشیدند و میگفتند آنچه قرآن می گوید با آنچه در کتاب های ماست، یکی نیست. آیات متعددی از قرآن در این باره نازل شد که به موجب آن، تورات و انجیل در طول زمان، دستخوش تحریف شده است و دانشمندان یهود برای آن که مقام خود را حفظ کنند آن آیات را دگرگون کردهاند. (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 69) سرانجام قرآن به یکباره رابطه اسلام را با یهود و نصاری برید و برای آن که به عرب بفهماند آنان در مقابل یهود امتی جداگانه هستند گفت: عرب بر ملت ابراهیم و ابراهیم جد اعلای اسرائیل است:
«يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّورَاةُ وَالإنجِيلُ إِلاَّ مِن بَعْدِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿۶۵﴾ هَاأَنتُمْ هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۶۶﴾ مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۶۷﴾» «ای اهل کتاب چرا در مورد ابراهیم خصومت میکنید؟ مگر نه این است که تورات و انجیل پس از ابراهیم فرستاده شده است؟ شما در آنچه میدانید خصومت کردید. چرا در چیزی که نمیدانید خصومت میکنید؟ در حالی که خدا میداند و شما نمیدانید. ابراهیم نه یهودی بود و نه ترسا و نه مشرک بلکه مسلمانی پاک اعتقاد بود.» (آل عمران)
تغییر قبله
مطابق نقل مشهور، پیغمبر (ص) تا ۱۷ ماه پس از ورود به مدینه هنگام نماز رو به مسجد الاقصی میایستاد. یهودیان می گفتند: محمد قبله نداشت تا آنکه ما به او یاد دادیم. رسول خدا (ص) از این سرزنش آزرده خاطر بود. روزی که در مسجد بنی سلمه نماز ظهر میخواند، در شعبان سال دوم، در بین نماز این آیه بر وی نازل شد:
«قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ» «نگاهت به اطراف آسمان را مىبينيم. تو را به سوى قبلهاى كه مىپسندى مىگردانيم. پس روى به جانب مسجدالحرام كن. و هر جا كه باشيد روى بدان جانب كنيد. اهل كتاب مىدانند كه اين دگرگونى به حق و از جانب پروردگار آنان بوده است و خدا از آنچه مىكنيد غافل نيست.» (بقره / 144)
👈 ادامه دارد ...
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدا ✅ ۱۰۰ ضربه شلاق، اگر از خنده غش نکنی!!! (۵) در این چند دقیقه که «مداد من»، مجله شارل
✅ به نام خدا
✅ ۱۰۰ ضربه شلاق، اگر از خنده غش نکنی!!! (۶)
این مجله بگونه ای از حقوق خنده و خنداندن صحبت می کند که اگر کسی از کوه قاف آمده باشد و هیچ چیز از اسلام نداند فکر می کند فرانسه و فرانسویان شادترین، آزادترین، مهربان ترین و ... مردم دنیا هستند و حال آنکه اگر به داروخانه های آنجا برود و آمار فروش قرص های آرام بخش و عفونتی را بگیرد نظرش عوض خواهد شد. اگر سری به زندان هایش بزند نظرش قطعاً عوض خواهد شد. اگر دعواهای مردمش بر سر مال و منال را ببیند حتماً نظرش عوض می شود. اگر ...
به هر حال این مجله؛ خنده را حق طبیعی افراد، انتقاد بر پایه تمسخر را بهترین نوع نقد، خندیدن را حق اجتماعی و آزادی بیانی که لبخند آفرین باشد را از ارکان وجودی خود می داند. این مجله «فرهنگ لغو» را عامل خفه نمودن خنده ها می داند و آرزومند است که روزی جهان بدون لغو را ببیند.!!
آنچه گذشت، گوشه کوچکی از پرونده سیاه شارلی ابدو؛ مجله ای سر تا به پا مسخره! بود. در بین تمام مغالطاتی که این مجله نسبت به خنده و خنداندن دارد جالب است که این مجله با داعیه انتقاد به شیوه تمسخر و هتک حرمت، سران حکام خود را مسخره نمی کند!! جالبتر آنکه ردی از تمسخر آمریکا در این مجله نمی یابید.!! این در حالی است که شارلی ابدو زمین و زمان را به باد تمسخر می گیرد.
از طرفی در فضای مجازی، جواب توهین، اسلحه نیست.! پاسخ باید از جنس مجازی باشد و صد البته کوبنده و طوفنده.!! رسالت مدادها اینجا مشخص می شود که بر کاغذ بنشینند و جواب را بنگارند.!
به هر حال از منظر اسلام آفریننده خنده از مسیر تمسخر به اشد مجازات محکوم می شود زیرا تمسخر بر دو پایه تضعیف و تحقیر بنا شده است. کسی که مسخره می شود هم تضعیف شده و هم تحقیر! و اسلام چنین اجازه ای را صادر ننموده است البته واضح است که هیچ عقلی حتی عقل های مریض هم چنین اجازه ای صادر نمی کنند.!! این در حالی است که به آفرینندگان لبخند و خنده از مسیر درست و صحیح، مژده بهشت داده شده است.! مزد خنده حلال، زندگی در بهشت است همان جا که باید یک عمر برای وصالش تلاش کنیم و زحمت بکشیم.
✍ مترجم؛ مکتبخانه قرآنی امام رضا (ع)
🗓 پائیز ۹۹ ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#تقویم_نگار 🗓
☘ سهشنبه
🔅 ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۹
🌙 ۱ ربیعالثانی ۱۴۴۲
🎄 ۱۷ نوامبر ۲۰۲۰
🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز:
🔸قیام توابین (۶۵ هجری قمری)
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ بسم الله الرحمن الرحیم ✅ رمز و راز آزادی! (۱) سلام. من آرین هستم. در یک خانوادهٔ غیرمذهبی به دنی
✅ بسمالله الرحمن الرحیم
✅ رمز و راز آزادی 2!
امروز57.6.20 ساعت 8 صبح هست و من آمادهٔ رفتن به کانون هستم؛ برای اولینبار. این نتیجه فکرهای دیشب من بود. به درب ورودی کانون که رسیدم پسری جلوی من را گرفت و گفت: «سلام اسم من محمد است؛ برای کلاسهای آقا هادی آمده ای؟».
گفتم: «بله».
گفت: «خیلی خوب، بیا تا کمی اینجا را نشانت بدهم و بعد هم برویم کلاس؛ من هم تازه رسیدم». از راهپلههای کانون آمدیم پایین. محمد داشت داستانی را تعریف میکرد که توپ قرمز رنگی جایی برای نشستن پیدا نکرد و بر روی صورت من نشست. آخ چقدر دردم آمد. کانون یک حالت مربع شکلی داشت. گوشه گوشهٔ آن مرگ بر شاه و عکسهای امام بود. سقفش را آبی رنگ کرده بودند و چفیه و عکس های زیبایی روی سقف نصب کرده بودند. خیلی فضای زیبا و دلچسبی بود. محمد من را با مسئولین کانون آشنا کرد و گفت:« دیر میشود بیا تا سریعتر به کلاس برویم!!؛ حتماً آقا هادی منتظر است».
وارد کلاس که شدیم، دیدم آقا هادی روی صندلی نشسته و منتظر است. همینکه ما را دید ایستاد و به من سلام کرد. باورم نمیشد!!!. این اولین باری بود که میدیدم کسی برای ما کوچکترها از جایش بلند میشود و سلام میکند. من هم جواب سلامش را دادم.
هر جمعه به کلاس میآمدم و آقا هادی دربارهٔ نگاه اجتماعی اسلام به نماز توضیح میداد. مثلاً نماز و تمرکز، نماز جماعت و کارگروهی، مسجد و مدیریت محله، نماز و نشاط روحی و بحثهای دیگر.
به کلاس های کانون می رفتم تا اینکه محرم شد؛ ماه گریه و نشاط!!. من نمیدانستم ماه محرم چیست و برای چه همهٔ مردم عزاداری و گریه میکنند. اما دیدم که سربازان شاه مانع عزاداری و مراسم روضه میشدند.
ظهر که شد بعد از نماز و استراحت رفتم نزد آقا هادی و گفتم :«چرا مردم عزاداری میکنند؟ چرا شاه مانع آنها میشود؟».
آقا هادی گفت: «امروز ماه محرم شروعشده است؛ ماهی که امام حسین به همراه خانوادهاش به دعوت مردم کوفه برای رهبری و اصلاح جامعهٔ آنها عازم سفر شد؛ اما بر سر راه آنها سربازان یزید ...».
بعدازاین که صحبتهای آقا هادی تمام شد، تازه متوجه شده بودم که امام حسین کی هست و چرا همهٔ مردم برایش عزاداری میکنند. من که علاقهام به امام حسین خیلی زیاد شده بود، به خانه رفتم و گفتم: «پدر من میخواهم اسمم را عوض کنم!!».
پدرم کمی تعجب کرد و گفت: «حالا اسمت را چه چیزی میخواهی بگذاری؟».
گفتم: «حسین»
پدرم پرسید: «چرا حسین؟».
ادامه دارد ...
✍ طاها طالعی اردکانی
🗓 پاییز ۹۹
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
🎂 تولد داریم... تولـــد 🎂 🎊 #جشن_تولد_یک_سالگی کانال مداد من البته با دو هفته تاخیر 😉 🎈 یه
بنابر قولی که دادیم ؛
بمناسبت #جشن_تولد_یک_سالگی کانال
امشب #گزارش فعالیتهای یکسالهی کانال رو خدمتتون ارائه میکنیم.
🎁🎈🎂🎈🎁
#سالی_که_گذشت را در کانال #مداد_من بخوانید 👇
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای محمد (ص) ✅ مردِ اول اسلام!! (۱۵) ... یهودیان گفتند آن پیغمبر که ما انتظار او را داشت
✅ به نام خدای محمد (ص)
✅ مردِ اول اسلام!! (۱۶)
... پیغمبر (ص) در همان حال رویش را از بیت المقدس به طرف کعبه کرد. این مسجد در تاریخ اسلام به مسجد ذوقبلتین معروف شده است. تغییر قبله از مسجد الاقصی به مکه بر یهود و منافقان گران افتاد زیرا مجدداً خرده گیری هایشان شروع شد. اینکه چرا بدعت آوردید و قبله را عوض کردید؟!! در پاسخ به این جو روانی، آیه نازل شد؛ «سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» «به زودی بیخردان مردم میگویند چه چیز ایشان را از قبلهای که بر آن بودند برگرداند؟! بگو: خاور و باختر از آن خداست؛ او هر که را میخواهد به راه راست هدایت میکند.» (بقره / 142) (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 69)
برقراری امنیت اجتماعی
به هر حال؛ پیامبر (ص) در مدینه توانست قبایل اوس و خزرج را که قریب به صد سال در حال جنگ بودند (به ویژه پس از جنگ بُعاث که همه قبیلههای یثرب (مدینه) در آن شرکت داشتند) متحد کند. وی بر پایه مسلمانان مهاجر مکه و مردم مدینه، جامعه و دولتی نوین به نام اُمَّت تأسیس کرد و با انعقاد پیمان برادری بین مسلمانان پایه های امت واحده را پی ریزی کرد.
نخستین گام پیامبر (ص) در یثرب برقراری امنیت اجتماعی بود. نگارش سند «میثاق مدینه» در این راستا صورت پذیرفت.
این قانون اساسی به رأی گذاشته شد و همه با لبخند رضایت مهر تأئید زدند. جامعه نوپای پیامبر (ص) با جیب خالی و اقتصادی داغون شکل گرفت. از طرفی اموال مهاجرین در مکه مصادره شد و تحریم های خارجی شکل گرفت. قدرت خرید مهاجرین به مرز صفر رسیده بود. خط فقر هر روز ضخیم تر می شد.! مردم مدینه که تازه طعم شیرین اسلام را فهمیده بودند برای مهاجرین، سبد کالا و بسته حمایتی در نظر گرفتند. موج همدلی و برادری در بین انصار و مهاجرین مشهود بود.
برقراری امنیت سیاسی
با ایجاد ثبات اجتماعی و فرهنگی در مدینه، فعالیت های برون مرزی پیامبر (ص) شروع شد. در قدم اول بایستی اموال مصادره شده پس گرفته می شد. مستکبرین تنها یک گزینه روی میز مذاکره گذاشتند؛ آنهم جنگ بود.!! اولین جنگ اتفاق افتاد؛ غزوه بدر.!
برخی که به مذاکره خوش بین بودند، بزودی طعم تلخ ترورها را چشیدند.! به هر حال همه گوش به فرمان نبی اکرم (ص) شدند. در قدم های بعدی؛ غزوه احد، احزاب، ... یکی پس از دیگری صورت گرفت. گرچه همه جا جنگ بود اما مدیریت رحمانی پیامبر (ص) و بخشش هایش، بوی خون را به بوی گُل تبدیل کرده بود.!
👈 ادامه دارد ...
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc