🌱 #فراخوان_یادداشت_نویسی_بهار_۹۹ 🌱
✅ هو الحی
✅ آسمون تیره، زمینِ...!! 🍃
اینجا مرکزِشهر #اردکان است. درختی قدیمی آمده پشت تریبونِآزاد پارک شهر تا حرف بزند.! درخت از سنش میگوید. میگوید از اولین دقیقه بهرهبرداری پارک اینجا بوده است و در طی این سالها چند دوره از سر گذراندهاست.
می گوید: زمانی دغدغهیمان اینبود که شاخههایمان را نشکنند. بزرگتر که شدیم رویمان تاب میبستند.
در سالهایی علاقه به صنعتیادگارینویسی! زیاد شده بود طبعاً خاطر ما آزردهتر.
یادش بخیر! یک زمانی مد بود آتش را خاموش نمیکردند؛ چقدر از دوستانمان در آتش غفلتِدیگران سوختند. امّا امروز صنعت بلای جانمان شده است.
صدای پچ پچ حضار و سایر درختان بر فضا غالب میشود.
دوباره فریاد می زند: تنفس انواعِ گازهای سمی دیگر حنجره ای برایمان باقینگذاشتهاند ریههایمان شده فیلتر کارخانه! تنوعِ گازها هم هرچه دلت بخواهد زیاد است! از سیلیس گرفته تا انواع کربنها، گوگرد و بقیه مخلفات...
مرسوم است شبها فیلتر #کارخانهها را به خواب میفرستند!
القصه صنعتِمهارنشده نعمتها را هم تغییر داده، همین بارانی که برایمان آبِ ِحیات میآورد، حالا به لطف اسیدی بودنش شده جام زهر!
خلاصه ما حاضریم برگردیم به عهد یادگارینویسی و تاببستن... ولی در جولانگاه #صنعت بیدروپیکر نباشیم.
البته ما درختها متمدن هستیم ضد صنعت نیستم.
ما صنعتی را به رسمیت می شناسیم که جوانب و پیوستهای زیست محیطی و فرهنگیاش چاره اندیشی شده باشد ما صنعت سرطانپرور و قبرستانپُـرکن نمیخواهیم...
در آخر سخنان توفندهی درخت مورد توجه حضار و اصحاب جریده قرار گرفت و همه برایش فقط کف زدند.!!
✍ محمدقانعیاردکان
🗓 اردیبهشت٩٩
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc