eitaa logo
Mediaw.ir
60 دنبال‌کننده
72 عکس
27 ویدیو
0 فایل
جهان رسانه (نقد، تحلیل و گزارش از رسانه ها، جنگ شناختی و جهاد تبیین)
مشاهده در ایتا
دانلود
سینما را میتوان به عنوان بازوی پیش ران حکومت ها معرفی نمود؛به گونه ای که اگر شما برای مدت کوتاهی هالیوود را تعطیل نمایید بسیاری از شاخصه های قدرت نمایی آمریکا همچون صنعت خودرو و صنعت تسلیحات نظامی و صنعت گردشگری و ... نیز در این کشوربه شدت افول خواهد نمود ،همچنین می بینید نتانیاهو هنگامی که قصد می کند با هند رابطه ی نزدیکتری برقرار نماید ،به سراغ بالیوود می رود.آنجا که سینمای طراز ،کشور خود را به عنوان مهد قدرت و فرهنگ و زیبایی و رفاه و آرامش و محبت و میهمان نوازی معرفی می کند .ولی جای تعجب اینجاست که در کشور ما تقریبا اثری از این همخوانی ها نیست بلکه هر فیلمی که ویرانگرنماتر باشد پیش تر است ؛متری شش و نیم،ابد و یک روز،مغزهای کوچک زنگ زده،زیر سقف دودی ،هیس دخترها فریاد نمی زنند ،زیر پوست شهر و فیلم هایی از این قبیل و جوائزی که دریافت کرده اند موید ماست و شاید با پذیرش این ادعا ،از جوائز بین المللی جدایی نادر از سیمین و فروشنده نیز رمزگشایی شود. سینما در کشور ما نه تنها منادی اهداف حکومت نیست بلکه برآیند جامعه هم نمی باشد ما مردم ایران زمین از دیر باز به عزت آفرینی و عیاری خود گرفته ایم ،کتب ما پر است از قهرمانانی که پهلوانی را نیز یدک می کشند ،اصلا شاهنامه یک کتاب حماسی است و از رستم که یکی بود در سیستان ،رستم داستان می سازد چون مطالبه روح بلند ایرانی این است.اما با مواجهه با گره های سخت و سپس گودی این گره ها پیوند خورده ایم ،اما الآن دیر زمانی است که سینمای ما با پدیده ای به نام قهرمان و ابر قهرمان خداحافظی کرده است .و به هیچ وجه پاسخگوی روح بی تاب مخاطب نیست. کاش در تقلید خود از سینمای غرب نیز ثابت قدم بودیم چرا که غرب نیز این میراث را حفظ کرده و توانست قهرمان گرایی ایلیاد و ادیسه هومر را به هالیوود امروز تحویل دهد و از آن پدیده ای بسازد بنام ماچوئیزم؛ ماچوها قهرمانان سینمای مردم غربند و کمتر فیلمی پیدا می کنید که در آن یک ماچوی ورزیده و حرفه ای ابر مشکلات جامعه بشری را حل ننماید .آری آمریکایی هابه امریکن دریمز می بالند و از تماشای فیلم های هالیوود لذت می برند چرا که در قاب تصویر ،مطالبات روح خود را به شکلی فاخر می بینند. اما هنر هفتم در ایران خیلی مریض است‌ و روز به روز به مرگی دردناک نزدیکتر می شود.چه شد که میلیونی آمدند؟با چشمی گریان آمدند؟با پای دل هم آمدند؟آیا غیر از این بود که سردار دل ها پاسخی بود به ندای بلند و حماسی یک ایرانی؟آری غرب ماچو دارد که فخرش بدن عضلانی است اما ما قاسمی داریم که فخرش در آغوش کشیدن یک کودک یتیم است او توانست با قدرت عشق و اخلاص ،هالیوود را با همه ی ابر قهرمانان خود شکست دهد اما سینمای ایران آنقدر از حقیقت دور است که حتی تا درک این مفهوم والا نیز فرسنگ ها فاصله دارد.سینمای ما را کودکانی سامان می دهند که اوج آرزوهایشان زاییدن در کانادا و در دست گرفتن گرین کارت است این کودکستان کجا و آن مرد افلاکی کجا؟اینان هنوز گرفتار مُلکند و با مَلکوت بیگانه اند.افسوس و صد افسوس که کاوه ضحاک کش و کاوه پاوه را به اشتباه به اینان سپردیم و افسوس تر اینکه این اطفال رشد نیافته خود را نماینده ملت بزرگ ایران می دانند البته اگر ملت ایران را نه ۱۴ میلیون که ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر بدانیم بلی آنان نماینده ایرانند . ایران و ایرانی آنقدر بزرگ است که مقیاس روح بلندش را معجزه جاوید خاتم النبیین تبیین می نمایید و با تهدید برخی اصحاب نالایق رسول الله می فرماید: و من یرتدّ منکم عن دینه فسوف یاتی اللا بقدم یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم . و سینمای ما وقتی به سینمای طراز انقلاب تبدیل خواهد شد که این آیه را مانیفست سوپر استارهای خود قرار دهد .ایرانی؛محبوب خداست و خدا هم معشوق اوست ،ایرانی با خدا جویان متواضعانه برخورد می کند نه متکبرانه ولی با دشمن به گونه ای رزم می نماید که از او تعبیر به ژنرال سایه می کنند او در راه اهداف والای خدا می جنگد نه برای اهداف کوچک کد خدا و در این راه با ترس دشمن خونی است . آری این وصف حاج قاسم هاست آنان که امروزه جایشان در سینماب فجر ما خالی است.
خانه ی پدری،ذره بین شیشه دودی فیلمسازی است که با حدق و کینه ای بارز و بی پروا صفحات تاریخ را ورق زده و سعی کرده در یک داستان پردازی مغرضانه، حقیقت‌هایی کم رنگ و معدود ، در زادگاه و سرزمین کهن مادری اش را به همه افراد و ادوار آن نسبت دهد. این درام اجتماعی در لفافه حرف های زیادی برای گفتن دارد.زن در انجماد مغز های مردان_این دیو های مأمور خزینه _ بی‌دست و پا و صرفاً مطیع و فرمانبردار و مغلوب معرفی می‌شود و قربانی همیشگی ظلم و استبداد است.عصبیت و توحش در مردان این خانه موروثی است.در گذر زمان، در و دیوار و لباس ها تغییر می‌کنند، اما سنت ها همچنان باقی است و جنایات در شمایلی دیگر در همه ادوار تکرار می شود و هنوز دیوارهای این خانه شوم و هراسناک است.انگار این خانه از ریشه معیوب است و اگر قرار است ظاهر خانه عوض شود باید تیشه بر ریشه سنت‌های منحوس دفن شده در روزگار نه چندان کهن آن زد؛چون نسل متجدد این دیار حتی حاضر نیست لحظه‌ای بر روی خاطراتش هم آرام بگیرد و خودش را جزوی از این خانه بداند. جناب فیلمساز:بسیار ظریف و هوشمندانه ،تحجر و زن ستیزی و عصر جاهلیت ایران را تا قبل ازدو دهه ی اخیر پیش بردید و دوران تجدد و مدرنیته و رویش شعور و منطق را به روزها و سال‌های بعد از آن نسبت دادید. آیامعرفی تاریخ کهن این دیار به جهان، با عینکی دودی و تعمیم سنت های ناپسند و غلط برخی از افراد جامعه ی آن ،که در همه ی جوامع بشری بیشتر و شنیع تر از آن مشهود است ،به همه ی پیکره ی آن و این همه سیاه‌نمایی و اغراق دور از انصاف نیست؟؟؟ آن هم دیاری کهن که در ادبیات و فرهنگ و هنر چند هزار ساله ی آن و در شریعت غالب مردمانش،زن،مادر و دختر همیشه تکریم شده و جایگاهش حرمت دارد. به راستی که هنر آفرینان امروز سینمای ما چه نیکو از اصالت سنت‌ها و فرهنگ به ارث رسیده از پدران و اجدادشان پرده برداشته و اعتبار فرهنگ آبا و اجدادیشان را اینگونه به جهان معرفی کرده و به پاسداشت این تلاش مدال افتخار و صله دریافت میکنند. #سینمای‌متحجر‌و‌وابسته