انگار تو هم شریک آن بیدادی
گویا که تو نیز، نای بی فریادی
ای سایه چه کرده ای که با این همه ناز
از چشم عروس فاطمه افتادی
«محمدحسین رشیدی»
پ ن:در روایات آمده که خانم رباب سلام الله علیها بعد از عاشورا تا آخر عمر شریفشان در سایه نرفتند... الّتی لم تستظلّها قط..
http://eitaa.com/joinchat/1537867798Cb4afe113b7
نوحه سنتی شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام:
ای لاله ی پرپرم، ای علی اکبر
ای نور چشم ترم، ای علی اکبر
قوّت نمانده برایم تا جسمت را
برگردانم تا حرم، ای علی اکبر
تا دیده بر این دنیا بستی بابا
با داغت پشتم را شکستی بابا
واویلا واویلا واویلا واویلا...
واویلا که شد پرپر لاله ی لیلا...
بمیرم زیر تیغ و نیزه پاشیدی
اولین بار است در حضورم خوابیدی
لب واکن و با من حرفی بزن بابا
بابا نکند از بابایت رنجیدی
بودی شبیه پیغمبر علی جان
گشتی حالا عین مادر علی جان
واویلا واویلا واویلا واویلا...
واویلا که شد پرپر لاله ی لیلا
دیدم چگونه با دست حرامی ها
قربانی من شد خیرات این صحرا
هرکس از گلم نشان جوید بگویید
فقطعوه بسیوفْ اِرباً اربا
مثل مدینه کوچه ای به پا شد
پیغمبر حسین ارباً اربا شد
واویلا واویلا واویلا واویلا...
واویلا که شد پرپر لاله ی لیلا
"محمدحسین رشیدی"
#حضرت_علی_اکبرع
http://eitaa.com/joinchat/1537867798Cb4afe113b7
زمزمه روز تاسوعا
به سبک: خداحافظ ای برادر زینب
ای اقیانوس ادب ابوفاضل
امیر والا نسب ابوفاضل
تو ماه شبهای فاطمیاتی
علی خُلقی و حسن سکناتی
تو سقای جود و فضل و کمالی
تو لب تشنه در فرات زلالی
کجا رفتی ای که باب مرادی
مگر قول آب به خیمه ندادی
نشسته چشم انتظار تو عباس
سکینه با دیده های پر الماس
نه تیغ و نیزه نه دشنه و خنجر
تو را کشته خشکی لب اصغر
بیا بنگر خیمه ها شده غارت
ببین رفته زینبت به اسارت
خداحافظ، ای دلاور زینب
دلاور در خون شناور زینب
#محمدحسین_رشیدی
http://eitaa.com/joinchat/1537867798Cb4afe113b7
میقات (محمدحسین رشیدی)
چند بیت زبان حال عمه سادات سلام الله علیها «گودال قتلگاه»: ای سینه شکسته در چه حالی؟ جنگاور خسته د
این ابیات در خصوص این ساعات نفسگیره...
عزیزان مداح عنایت کنن فقط امروز بخونن
التماس دعا
زمینه شهادت امام سجاد علیه السلام
آزار دیدم
خود را میان معرکه بیمار دیدم
(هفت آسمان را برسرم آوار دیدم)
در بین گودال
آیینۀ جسم پدر را تار دیدم
(اورا میان لشکری بی یار دیدم)
تنهای تنها بی علمدار
بین صدها وحشی خونخوار
یوسف زهرا شد گرفتار
بابای مظلومم حسین جان...
صد بار مُردم
وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
(گهواره را در حجره ی بازار دیدم)
نامحرمان را
نزدیک مَحرمهای خود بسیار دیدم
(بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم)
می پیچه تو گوشم یه ناله
ناله ی زهرای سه ساله
که سیلی خورده بی قباله
لالایی لالایی رقیه...
پ ن: بخش اعظم این نوحه ابیات برادر عزیز، آقای مجید تال می باشد.
http://eitaa.com/joinchat/1537867798Cb4afe113b7