#به_وقت_شعر💚
به روزِ مرگ، چو تابوتِ مَن روان باشد
گمان مَبر که مَرا، درد اینجهان باشد
جنازهام چو ببینی، مَگو فِراق فِراق
مرا وِصال و ملاقات، آن زمان باشد
فروشدن چو بِدیدی برآمدن بنگر
غروبِ شمس و قمر را چرا زبان باشد
کدام دانه فرورفت در زمین که نرُست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد
✍🏽 #مولانا
📕 #دیوان_غزلیات_شمس
......🕊✨🕊......
@meerag
......🕊✨🕊......
#به_وقت_شعر💚
به روزِ مرگ، چو تابوتِ مَن روان باشد
گمان مَبر که مَرا، درد اینجهان باشد
جنازهام چو ببینی، مَگو فِراق فِراق
مرا وِصال و ملاقات، آن زمان باشد
فروشدن چو بِدیدی برآمدن بنگر
غروبِ شمس و قمر را چرا زبان باشد
کدام دانه فرورفت در زمین که نرُست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد
✍🏽 #مولانا
📕 #دیوان_شمس(غزلیات)
......🕊✨🕊......
@meerag
......🕊✨🕊......
#عطر_عاشقی💝
السلام علیک یا عین الله فی خلقه💖
ای دوست به دوستی قرینیم ترا
هرجا که قدم نهی زمینیم ترا
در مذهب عاشقی روا کی باشد
عالم تو ببینیم و نه بینیم ترا
#مولانا
🌸🍀
شب باش: در پوشیدن خطای دیگران
زمین باش: در فروتنی
خورشیدباش: در مهر و دوستی
کوه باش: در هنگام خشم و غضب
رودباش: در سخاوت و یاری به دیگران
دریاباش: در کنار آمدن با دیگران
خودت باش: همانگونه که می نمایی...
:ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ:
ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ نیستید، ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ.
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت...!
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی.
همیشه شکست با کوزه است.
📕 #مقالات
✍ #مولانا
🕊@meerag
روزی《باز》پادشاهی از قصر شاهانه فرار کرد و به خانه پیرزن فرتوتی که مشغول پختن نان بود روی آورد. پیرزن که آن باز زیبا را دید فورا پاهای حیوان را بست، بال هایش را کوتاه کرد، ناخن هایش را برید و کاه را به عنوان غذا جلوی او گذاشت. سپس شروع کرد به دلسوزی برای حیوان و گفت: ای حیوان بیچاره! تو در دست مردم ناشایست گرفتار بودی که ناخن های تو را رها کردند که تا این اندازه دراز شده است؟
مهر جاهل را چنین دان ای رفیق
کژ رود جاهل همیشه در طریق
پادشاه تا آخر روز در جستجوی باز خویش می گشت تا گذارش به خانه محقر پیرزن افتاد و باز زیبا را در میان گرد و غبار و دود مشاهده کرد. با دیدن این منظره شروع به ناله و گریستن کرد و گفت: این است سزای مثل تو حیوانی که از قصر پادشاهی به خانه محقر پیرزنی فرار کند.
هست دنیا جاهل و جاهل پرست
عاقل آن باشد که زین جاهل بِرَست
📕 #مثنوی_معنوی
✍ #مولانا
••✾••🕊••✾••
@meerag
••✾••🕊••✾••
🌊🌊🌊🌊🌊
کنار جوی آبی دیوار بلندی بود که یک فرد تشنه آنسوی دیوار نشسته بود و به آب دسترسی نداشت و از بی آبی حال زار و نزاری داشت.
تشنه از دیوار خشتی میکند و در آب میانداخت و صدای آب شنیده میشد که برای فرد تشنه، دلنشین بود و از شنیدن آن مست میگردید.
آب دلیل انداختن خشت را از تشنه لب پرسید، فرد تشنه لب می گوید:" که در این کار دو فایده وجود دارد و من از این کار دست بر نمی دارم.اولین فایده این کار شنیدن صدای آب ( معشوق ) است ، که برای تشنگان مانند شنیدن نوای رَباب و همچنین مانند شیپور اسرافیل که در روز محشر، مُردگان را زنده می کند است و دومین فایده آن کَندن خشت است که به معبودم نزدیکتر می شوم و ارتفاع دیوار کم کم کوتاه می شود در نتیجه به معشوق نزدیکتر می شوم."
پی نوشت: منظور آنکه تا زمانیکه جسم خاکی ما از دنیای مادیات و صفات حیوانی انباشته شده باشد، تقرّب به معشوق ازلی ممکن نیست و نمیتوان بر آب حیات سجده کرد.
✍ #مثنوی_معنوی
📕 #مولانا
••✾••🕊••✾••
@meerag
••✾••🕊••✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا