eitaa logo
🚩 هی هات | جهاندار
1.9هزار دنبال‌کننده
593 عکس
364 ویدیو
20 فایل
موسی به فرعون گفت: خودت را به کدام کوچه می‌زنی! خوب می‌دانی کجا چه‌خبر است... (سوره إسراء، آیه ١٠٢) @hey_hat به کوری دشمن
مشاهده در ایتا
دانلود
بیدل اشعار من از فهم کسان پوشیده ماند چون عبارت نازک افتد، رنگ مضمون می‌شود @mehdi_jahandar
ظالم چه خیال است مؤدب به درآید آن نیست کجی کز دم عقرب به درآید بیدل می‌گوید همانگونه که کج بودن از دم عقرب بیرون شدنی نیست، ظالم هم ادب شدنی نیست؛ و سعدی هم گفت: تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است. اما تفاوت اینجاست که بجای اینکه بگوید کجی از دم عقرب بیرون نمی‌آید، می‌گوید: آن نیست کجی... یعنی اصل کج بودن بیرون نیامدن از دم عقرب است! و این تجرید از مشخصات اصلی سبک بیدل دهلوی است. @mehdi_jahandar
عاقبت در حلقه‌ی آن زلف، دل جا می‌کند عکس در آیینه راه شوخی‌یی وا می‌کند بیدل می‌گوید سختیِ جاکردنِ دل در حلقه‌ی آن زلف همانند سختیِ ماندنِ عکس است در آیینه. اما ماندن عکس در آیینه سخت نیست بلکه مُحال است؛ و شعر در همین شوخی و جرأت و جسارت‌هاست که آغاز می‌شود: ای ز شوخی‌های حسنت محوِ پیچ‌وتاب‌ها حیرت اندر آینه، چون موج در گرداب‌ها @mehdi_jahandar
قیامت‌خنده‌ریزی بر مزار من گل‌افشان شد ز شور آرزو هر ذرّه‌ی خاکم نمکدان شد قیامت‌خنده‌ریز یعنی کسی که از خنده‌هایش شور قیامت می‌ریزد، بر سر مزار من آمد و گل‌ازگلش شکفت. کلمه‌ی قیامت در مصراع اول با یکی از معانی کلمه‌ی شور در مصراع دوم که جنبش و قیام باشد تناسب دارد. گل‌افشاندن هم با شور و هیاهو همراه است. و آرزو با شور و اشتیاق. خنده و نمکدان با طعم شور مرتبط‌ند. ریز و ذرّه و خاک نیز با شکل ظاهری نمک. معنی مصراع دوم هم که مشخص است. برخی شعر را "رستاخیز کلمات" تعریف کرده‌اند. ای قیامت صبح‌خیز لعل خندان شما شور صد صحرا جنون گَرد نمکدان شما @mehdi_jahandar
گَردی دگر نشد ز منِ نارسا بلند هوئی مگر چو نبض کنم بی‌صدا بلند نبض چگونه می‌تواند هو بزند؟ بیدل استاد به تصویر کشیدن مفاهیم ذهنی و انتزاعی است. "هو" آنگونه که در تفاسیر آمده، ذات خداوند است که شامل همه‌ی کمالات است؛ اما نارسا در مصراع اول یعنی ناقص و ناکامل و نیز صدای نارسا صدایی است که بلند و رسا نیست. از خونی که در رگ‌ها جاری است صدا و گردی بلند نمی‌شود، مگر آن هنگامی که رگ از روی استخوانی بگذرد و ایجاد نبض کند. بیدل این طپیدن نبض را به هو گفتن رگ‌ها تشبیه کرده است. و هو زدن در عرفان راستین نشانه‌ی رهایی از خودخواهی و منیّت است و فانی شدن در او. اضطراب نبض دل، تمهید آهنگ فناست شعله در هر پرفشاندن، اندکی از خود جداست @mehdi_jahandar