#خاطرات_خدمت | غزل
مهدی جهاندار، شاعر اصفهانی، در غزلترانهای رضوی بهطنز گفته بود:
یا امامرضا! به خادمت بگو چرا فقط
شکلاتاشُ به بچههای کاروون میده؟!
بهش پیام دادم که ما به آدمبزرگها هم شکلات میدهیم! چند خاطرۀ خادمانۀ شکلاتی هم برایش فرستادم و رفیق شدیم.
ماه رمضان امسال خبر داد که در مشهد است و مشتاق دیدار. قرار گذاشتیم وقت کشیک فوقالعادۀ من در شب نوزدهم، هم را ببینیم و من علاوه بر شکلات حرمی، غذای حضرتی خودم را هم تقدیمش کنم.
ساعتی پس از افطار، هم را دیدیم و شکلاتها نصیب زائران بزرگ و کوچک اصفهانی شد. غذای حضرت را هم که پایان مراسم شب قدر به ما میدادند. البته او تشکر کرد و گفت که شب میلاد امامحسن مجتبی علیهالسلام، مهمان سفرۀ امامرضا علیهالسلام بوده است.
بعد از مراسم، بهش پیام دادم تا غذا را تقدیمش کنم. تشکر کرد و گفت از حرم بیرون رفته. یادم آمد که یکی از دوستان تهرانی همان شب خبر داده بود که در حرم است. بهش پیام دادم:
- سلام. حرمید؟
- بله. رواق نجمهخاتون.
- من یک غذای حضرت دارم. میتونم تقدیمتون کنم.
- ممنونم از لطفتون. قلبم آب شد. خودتون نمیخواین؟
- نه. قسمت شما بوده. قرار بود به مهمان دیگهای بدم. ایشون الان حرم نیست.
- من صحن اصلیام. صحن طلا. ممنونم. ما شام نخورده بودیم!
فکر میکنید نام زائری که بهبهانۀ غزلترانۀ رضوی، غذای حضرت را همراه دو دوستش نوش جان کرد، چه بود؟ غزل!
#شکلات • #غذای_حضرت • #شب_قدر • #شعر • #غزل • #مهدی_جهاندار
💠 | بفرمایید زیارت |
#دیگران
https://t.me/kaboutarharam