eitaa logo
🚩 هی هات | جهاندار
1.6هزار دنبال‌کننده
422 عکس
225 ویدیو
15 فایل
موسی به فرعون گفت: خودت را به کدام کوچه می‌زنی! خوب می‌دانی کجا چه‌خبر است... (سوره إسراء، آیه ١٠٢) @hey_hat
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️جهان قرآنی شعر مهدی جهاندار▪️ مهدی جهاندار شاعری نام آشناست که کتاب او با نام "عشق سوزان است" ، بعد از انتظار طولانی مدت اهالی شعر امسال روانه بازار کتاب شد و با شعر "فتنه شاید" نام او بیشتر بر سر زبانها افتاد. در این نوشتار کوتاه به یکی از برجسته ترین ویژگی های شعر جهاندار که "قرآنی بودن" آن است میپردازیم. بسامد بالای آیات قرآن کریم در شعر جهاندار نشانه ی انس او با کلام الله است. کسانی که با او مصاحبت داشته اند دیده اند که تسلط او بر آیات قرآن تا چه اندازه زیاد است. آیات قرآن با سه کاربرد ، در شعر جهاندار حضور دارد: 1-او گاهی عین الفاظ آیه ای را در شعر می آورد .آیه ای که آهنگ کلمات آن را با وزن شعرش یکی یافته است و متن آیه را بعنوان یک مصرع قرار داده: "یا مریم ما کان ابوک امرءَ سوءِ" این آبروی کیست فدا کرده ای امروز چنان که در بسیاری موارد جمله ای از قرآن را در اثناء کلام آورده است: از آستانی که "کلبهم باسط ذراعیه بالوصید"م نمی روم هست و نیستم را به استخوانی نمی فروشم و: از "انما یرید" صدای کرم رسید افلاک را ز قصه ی لولاک دم رسید به باور نگارنده هرچند این کاربرد در شعر او پر تکرار است ؛ و گرچه علامت تسلط او بر قرآن و در حد خود فضیلتی است، اما در همه ی موارد خوب از آب در نیامده است. چنان که در بیت بالا تناسبی میان آیه" انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت" که ناظر به عصمت آل الله است با "صدای کرم" نیست. و در بیت: ناله ی قرآن ز روی نیزه بر آمد گفت که خواهر "مع الرسول سبیلا" آیه ی "یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا" غیر از آن که بطور ناقص تقطیع شده و در ساختار جمله ننشسته است ، مستند تاریخی هم ندارد. البته این کاربرد گاهی نیز ابیاتی درخشان می آفریند.مثل این تک بیت: "لبالمرصاد" یعنی گرگ های خیمه شب بازی کماکان در کمین گاهند صیادان شیرازی (که بین آیه "ان ربک لبالمرصاد" که ناظر به این است که خداوند در کمین دشمنان است با عملیات "مرصاد" که در سال 67 در نبرد با منافقین انجام شده است و شهید صیاد شیرازی فرماندهی آن را برعهده داشته ، تناسبی دلنشین برقرار شده است.) 2- گاهی او معنایی قرآنی را در شعر آورده یا به تناسب قرآنیِ پنهانی اشاره کرده است؛ بدون اینکه الفاظ کلام الله در آن بکار رفته باشد. مانند: نا خدا ما را در این کشتی تمسخر می کنند یا بگو طوفان بیاید یا بگو طوفان کنم و: آیات شاد سوره ی رحمان به غم رسید "در یک طلوع گرم دو دریا به هم رسید" (که تعبیر به "آیات شاد" می تواند به این دلیل باشد که سوره الرحمن به عروس قرآن مشهور است) و این بیت که نقطه التقاء کاربرد اول و دوم است: بای بسم الله مجراها و مرساهای من وقت طوفان است بسم الله الرحمن الرحیم 3-آوردن جمله ای شبیه به آیات قرآن سومین کاربرد قرآنی جهاندار است. مثل: گفت که بی تو چگونه خطبه بخوانم گفت سنلقی علیک قولَ ثقیلا که آیه ی قرآن چنین است:"سنلقی علیک قولا ثقیلا" و به ضرورت وزن تنوین کلمه ی "قول"حذف شده است.(گفتنی است که به جهت اشکال نحوی که به جمله وارد است و اسم نکره یا باید تنوین بگیرد و یا مضاف باشد و در مصرع مذکور چنین نیست ،این جمله از جهت ادبیات عرب هم غلط است.) این اشکال به ابیات دیگری هم وارد است. مثل این بیت: از کوچه گذشتی و نگاهم به تو افتاد لرزید دلم زُلزل زلزالَ شهیدا. و البته در بعضی مصاریع ، عبارتی عربی در کنار آیه ای آمده که هم شباهتی به آیات ندارد و هم از نظر ادبیات عرب اشتباه است.مثل جمله ی " و من الناس شهید" در این بیت: تا جهان مست غرور است شهیدان هستند "و تری الناس سکاری" و من الناس شهید که شاعر خواسته بگوید " مردم مست اند و شهید هم از مردم است" و برای افاده ی این معنا باید می گفت والشهید من الناس ؛ اما به ضرورت قافیه ، گفته است:والناس شهید. که این معنا را دارد:"مردم شهید اند". اگر قرار باشد این سه کاربرد را ارزشگذاری کنیم کدام کاربرد ارزشمندتر است؟ بنظر می رسد کاربرد اول هرچند دربردارنده الفاظ آیات و نشانه جریان داشتن آیات در ذهن و دل شاعر است ، اما هرگز به اندازه ی کاربرد دوم-حضور معنای قرآن در شعر- و تلمیح به آیات قرآن دلچسب نیست و حظ هنری که مخاطب از کاربرد دوم می برد بسیار بیشتر از کاربرد اول است. کاربرد سوم - استفاده از جملاتی شبیه به آیات - نیز با توجه به اینکه هم حسن کاربرد اول -استفاده از عین آیات- را ندارد و هم نقایصی که بیان شد را دارد، در رتبه آخر قرار می گیرد. شاعر قرآنی ما وقتی کاربرد دوم را در شعرش بیش از پیش پر رنگ و کاربرد اول و دوم را با هم تلفیق می کند ابیاتی چنین ماندگار می سراید: نامه ای را هدهد آورده است آغازش تویی از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم سید علیرضا شفیعی - بهمن ۹۶ @shafiepoems
"حدیث سوره طاها" ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده ای وای از آن شروع به آخر نیامده ای وای از آن یقین به باور نیامده ای وای از آن مزار کبوتر نیامده ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده ای دل حدیث دختر طاها شنیده ای؟ یَرضی شنیده ای لِرضاها شنیده ای؟ هنگامۀ نماز دعاها شنیده ای؟ حتی توَرّمت قدَماها شنیده ای؟ أمّن یُجیب، اینهمه مضطر نیامده یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش واحیرتا لِیذهبَ عنکم شرافتش طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش جبریل با تمام بزرگی و رتبتش از عهدۀ ستایش او برنیامده اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد یکباره قلب سورۀ انسان شکسته شد در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟ زهرا هنوز گریه ی بی گاه می کند مولا هنوز سر به دل چاه می کند پاییز ادعای أنا الله می کند صبح بهار از آمدن اکراه می کند آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟ @mehdi_jahandar
"شهیدان خدایی" ترَی النّاسَ سُکارا وَ ما هُم بِسُکارا در این میکده مستیم و خماریم نگارا پسر تشنه لبان مُرد، نگفتند به هاجر پدر سوخت در آتش، نگویید به سارا چهل روز چهل روز گذشت و تو نبودی نبودی تو و مار آمد و بلعید عصا را جهان رنگ به رنگ است، جهان بر سر جنگ است نه با دوست مروّت، نه با غیر مدارا سبک روح گذشتید، دل ماست که تنهاست شهیدان خدایی کجایید خدا را ترَی النّاسَ سُکارا، شهیدان همه مستند بیا ساقی مستان، وَ ما هُم بِسُکارا @mehdi_jahandar
وا کرده‌ام آغوش، قُل اللهُ شهیدا نزدیک بیا أقربُ من حبلِ وریدا از کوچه گذشتی و نگاهم به تو افتاد لرزید دلم زُلزِلَ زِلزالَ شدیدا عشاق رهیدند و اسیران عقلایند مردم دو گروهند شقیّاً وَ سعیدا از کعبه و بتخانه قیاماً و قُعودا رفتم به در میکده عبداً وَ عبیدا با جوهر خاکستر پروانه نوشتم مَن ماتَ مِن العشق فقد ماتَ شهیدا از @mehdi_jahandar
🕋 غزلُ الله عشق گناهی است فی سبیلِ إلی الله هرکه گنهکار و عاشق است، علَی الله قحط زلیخاست ای جمال‌پرستان یوسف ما را نمی‌خرند بِوالله! قول و قراری که با تو بست دل من کرد فراموش کالذینَ نَسُوا الله این دل اگر عاشق تو شد چه شکایت إنَّ مِن اهل الکتابِ یؤمنُ بالله نام تو را پیش هر کسی نتوان برد می‌رود از خویشتن إذا ذُکِر الله اینکه گدایی کنار شاه نشیند فتحِ غریبانه‌ای است، نصرُ مِن الله کاشکی از کشتگان کوی تو باشم کار کمی نیست مَن یُجاهدُ فِی الله مسجد و میخانه در ولایت عشق است عشق تویی إنّما ولیّکمُ الله ما همه هیچیم مخلصینَ لهُ الدّین جز تو کسی نیست، لا إلهَ معَ الله @mehdi_jahandar
🚩 بیت مقدس از غزّه گذشتیم و رسیدیم به حیفا ما را غم صبرا و شتیلاست، حریفا! نامرد حریفی تو و یکروز می‌افتی در پای زن و کودک ما، خوار و خفیفا جز کشتن و خونریزی و آشوب چه کردی یا ایّها الانسان که جعلناکَ خلیفا! شیطان بزرگ از مکَرَ الله چه دانی تو کانَ ضعیفایی و او کانَ لطیفا یک‌روز می‌آید که در آن بیت مقدّس یاران به نمازند، ردیفاَ به ردیفا در باد، تکان می‌خورد و بیرق مَهدی است دیناً قیَماً ملّةَ مظلومَ حنیفا مرداد 93 @mehdi_jahandar
🌙 شهر رمضان شور ِشیرینی شهرُ رمضان است دو چشمت مشهدِ أشهدُ أن لای اذان است دو چشمت خواب و بیدار به درک شب قدرش نرسیدند ألذی اُنزلَ فیه القرآن است دو چشمت گرهی بین دو ابروی کمانت اگر افتد أصلِحوا بینهما طائفتان است دو چشمت ای دو چشمت زده از شدّت سبزی به سیاهی پشت مژگان تو مُدهامّتان است دو چشمت چشم وا می کنی انگار دو دریاست، دو طوفان مرجَ البحرین ِ یلتقیان است دو چشمت آه یا مریمُ ما کانَ ابوکِ إمرءَ سَوءٍ! از چه با این همه پاکی نگران است دو چشمت می کند گاه به گاهی سوی عشّاق نگاهی فسیَکفیکهُمُ الله؛ چنان است دو چشمت @mehdi_jahandar
حضرت مولی‌الموحدین، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: اَسرارُ کلامِ الله فی القرآن، و اسرار القرآن فی الفاتحة، و اسرار الفاتحة فی "بسم الله الرحمن الرحیم"، و اسرار "بسم الله الرحمن الرحیم" فی باء "بسم الله الرحمن الرحیم"، و اسرار الباء فی النقطة التی تحت الباء، و أنا النقطة تحت الباء. و در جای دیگر فرمود: جبرئيل نازل شد و عرض كرد يا محمد(ص) به درستيكه خداوند هر سوره‌اى كه بر تو نازل كرده داراى حرف فاء است الا سوره‌ی حمد كه در آن حرف فاء وجود ندارد پس آنرا بر بیمار بخوان. و حضرت صادق علیه السلام در تفسیر فاء فرموده: الفاءُ هو الفناء (و بدین جهت است که سوره‌ی حمد برای شفای مریض سفارش شده، چون در آن آفت و فنا راه ندارد.) آیا شهریار همه‌ی اینها را می‌دانست که سرود: بخدا که در دو عالم اثر از فنا نباشد چو علی گرفته باشد سرِ چشمه‌ی بقا را یا نمی دانست! @mehdi_jahandar
🚩 سوره‌ی صبر قافله را تا زدند بانگ رحیلا ولوله‌ای شد که یا حسین دخیلا قافله می‌رفت بی‌حسین ولیکن دشمن او تا همیشه خوار و ذلیلا بر سرِ نی‌ها "سری به نیزه بلند است" سر چه سری، وَه چه با شکوه و جلیلا خواهر غمدیده رو به سوی برادر گفت که یارانمان کمند، قلیلا ناله‌ی قرآن ز روی نیزه برآمد گفت که خواهر: معَ الرسول ِ سَبیلا خواهر من! بعد من غریب نمانی عشق تو سجّاد، فاتّخِذهُ وَکیلا گفت: هوا گرم و راه شام زیاد است گفت: لک فِی النّهارِ سبحَ طویلا گفت: که شب را کجا بدون تو باشم گفت: قُم الیل را، وَ أقوَمُ قیلا گفت: که بی تو چگونه خطبه بخوانم گفت: سنُلقی علیک قولَ ثقیلا گفت: که از گوشه‌ی خرابه چه‌گویی گفت: بهشت است، جَنّةً وَ نخیلا گفت: که با زخم تازیانه چه سازم گفت: صبوری کنید، صبرَ جَمیلا گفت حسینش که من شهید تو هستم گفت: خدا شاءَ أن یَراک قتیلا @mehdi_jahandar