#کوتاه_درباره_آوینی
یادداشت یکم
🔸
عکس حجلهای سید مرتضی آوینی عکس غریبی است. یک فیلمساز و نویسنده قهار و سردبیر مجلهای تخصصی در حوزه سینما که در نقد سینمای مطلوب و رسمی دولت وقت مینوشت، کاپشن کرهای رزمندگان دهه شصت و پیراهن لی را یکجا به تن دارد. هنوز که هنوز است قریب سی سال پس از آن روز همین پیراهن در برخی جاهای نگاه رسمی جرم است و باز هنوز که هنوز است همین اورکت کرهای کافی است که نزد برخی از روشنفکر پنداران، متهم شوی به دگماتیزم و فاندامنتالیزم و حرفت را نشنیده بکوبندت. و این دو طیف چقدر شبیهند به هم !
آوینی جمع این دو نبود. نه آخوندی بود که روشنفکرانه میاندیشید و نه روشنفکری بود که ریش داشت. آوینی از ساحت روشنفکری به ساحت دین وارد و مقیم شده بود. بقول خودش توبه جمعی انسان. فتاب علیه.
آوینی ابن عربی و سهروردی سینمای ایران بود توامان. و هست. و این بخش از آوینی را کسی جرات گفتن نداشته تا اکنون. درست مثل عرفان شهریار. و شاید روزی یکی بگوید چون من.
آوینی بنیانگذار سینمای اشراقی در حوزه مستند بود. و من این اشراق را میگویم تاویل. مستندهای او تاویلی بود از اتفاقاتی که در بخشی از کره خاکی میافتاد و آوینی آن را آغاز توبه انسان میدید. همان که میگفت فرزندان قرن پانزدهم هجری.
نمونهاش در ادبیات میشود منظومه غواصلار اثر بینظیر استاد حاج صمد قاسمپور. باور کنید. این منطومه ترکی تلقین آسمان است بر زبان یک شاعر. بگذرم.
رهبر انقلاب قریب به سی سال پیش بر سر جنازه شهیدی حاضر شد که در آخرین عکسی که به نیت حجله گرفت، کاپشن کرهای رزمندگان اسلام و پیراهن لی پانکیها را یکجا به تن داشت.
باز هم خواهم نوشت از آوینی.
🔸
#مهدی_نعلبندی/ دارالولایه تبریز/ ۱۷ فروردین ۱۴۰۰
@mehdinalbandi
#کوتاه_درباره_آوینی
یادداشت یکم
🔸
عکس حجلهای سید مرتضی آوینی عکس غریبی است. یک فیلمساز و نویسنده قهار و سردبیر مجلهای تخصصی در حوزه سینما که در نقد سینمای مطلوب و رسمی دولت وقت مینوشت، کاپشن کرهای رزمندگان دهه شصت و پیراهن لی را یکجا به تن دارد. هنوز که هنوز است قریب سی سال پس از آن روز همین پیراهن در برخی جاهای نگاه رسمی جرم است و باز هنوز که هنوز است همین اورکت کرهای کافی است که نزد برخی از روشنفکر پنداران، متهم شوی به دگماتیزم و فاندامنتالیزم و حرفت را نشنیده بکوبندت. و این دو طیف چقدر شبیهند به هم !
👇👇👇👇
یادداشت کامل در پست بعدی