eitaa logo
دارالولایه | مهدی نعلبندی
130 دنبال‌کننده
419 عکس
46 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 حامد خسروشاهی، سفرنامه ژاپن منصور ضابطیان را معرفی کرده در پیج اینستاگرامش. کتاب دو دستی را. دو کامنت نوشتم در زیر پستش. اول: ژاپن برای من فقط در فیلم‌های کوروساوا خلاصه شده در نیمه اول دهه شصت و تا سن تکلیفم. ژاپن ریش قرمز و توشیرو میفونه. حتی ژاپن اوشین هم برایم مزخرف نمودی دارد. چین را دوست دارم ببینم و مغولستان را حتی. اما ژاپن برایم کشوری است با دیوارهای چوبی و پنجره‌های کاغذی که سرد است. تمدن دارد اما نتوانسته تمدن بسازد. و برای همین مرد. مثل مغول. راز سرزمین آفتاب را هیچ کسی مثل سید مرتضی آوینی نفهمید. چین و ایران و یونان و مصر قدیم تمدن سازند هنوز هم. و یثرب در حجاز و کوفه در عراق عرب هم تمدن سازند. حرف بسیار دارم در این باب اما این روزها مقیم سکوتم و تای راندن مرکب لنگ روایت در بلاد کلامم نیست‌‌. این مختصر هم به حرمت قلمت بود و روح کاوشگرت‌‌. یا حق برادر. دوم: بهترین لحظات ریش قرمز برای من لحظه مرگ یک بیمار است که ریش قرمز از شاگردش می‌خواهد ببیند تا بتواند طبیب شود. و جمله‌ای می‌گوید: «لحظه مرگ یک انسان لحظه‌ای با شکوه است». باشکوهترین مرگ را در ریش‌قرمز کوروساوا دیدم. شکسپیر شرق. ریش قرمز، عاشقانه‌ای سرد است که کوروساوا با الهام از داستایفسکی ساخته است. سکانس مرگ بیمار را خودتان پیدا کنید و ببینید‌ و به بهانه‌اش کل دو ساعت و نیم فیلم را. 🔸 / دارالولایه تبریز / سوم فروردین ۱۴۰۳ @mehdinalbandi
. ظاهراً یکی از مالکان تالار کروکوس مسکو داماد یهودی علی‌اف است. موضع اولیه پوتین، اظهار جعلی بودن بیانیه داعش توسط مدودوف فعلا ما را به سه مولفه در این حادثه می‌رساند: قفقاز جنوبی و احتمالا یهودیان جمهوری آذربایجان اسراییل و غزه و حمله احتمالی به رفح اوکراین و زمینگیر کردن مسکو @mehdinalbandi https://x.com/MNalbandi/status/1771355481446941102?t=dsBVlTfhZcynLQH0Zi1rBg&s=35
48.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. شاهکار حاج صمد قاسمپور «شعر معروف غواصلار» در محضر حضرت آقا «مدظله» رمضان ۱۴۰۳ 🔹 منظومه غواصلار در شعر دفاع مقدس، جایگاهی چون گنجینه‌الاسرار عمان سامانی در شعر عاشورایی دارد. این اثر بی‌نظیر استاد حاج صمد قاسمپور روایت تاویلی جهاد است در یک غروب تا صبح. این منطومه ترکی تلقین آسمان است بر زبان یک شاعر. ساقی بزم شهادت گوزل انسانلاری سئچدی فقط آلله هامی هئچدی. @mehdinalbandi
🔸 آپاراتچی فیلمی است اقتباسی و متکی به متن. یعنی متن دارد و این امتیاز فیلم است در دوره بازگشت سینمای ایران به فیلمفارسی که آواز دارد و عرق سگی و حسرت دهه پنجاه. قصد ورود ندارم اما حرف دارم در این باب. من یکی از راه‌ حل های فقر متن را اقتباس می‌دانم. آپاراتچی یک پرتره هم هست. و این بار ... ادامه در پست بعدی 👇👇👇👇
🔸 آپاراتچی فیلمی است اقتباسی و متکی به متن. یعنی متن دارد و این امتیاز فیلم است در دوره بازگشت سینمای ایران به فیلمفارسی که آواز دارد و عرق سگی و حسرت دهه پنجاه. قصد ورود ندارم اما حرف دارم در این باب. من یکی از راه‌ حل های فقر متن را اقتباس می‌دانم. آپاراتچی یک پرتره هم هست. و این بار پرتره آدمی غیرمشهور و شهرستانی عشق سینما. پرتره، این سال‌ها غلبه دارد در سینمای جهان و ایران. آپاراتچی اما یک حرف دارد و یک درد که شاید جماعت تهرونی و تهران‌نشین ندانند و نفهمند آن را. نقش اول یا بخوانید قهرمان آپاراتچی، شهرستانی است و این یعنی همان جمله رضا ناجی در آغاز فیلم: - الفاتحه ! این حرف علی طاهرفر در این فیلم را همه هنرمندان شهرستانی زیسته‌اند. علی طاهرفر به جز در یکی دو مورد نرفته سراغ بازیگران مشهورپایتخت و کاش همین چند نفر را هم نمی‌رفت سراغشان. تکیه او به بازیگران تبریز بوده و عمدتا ترک‌زبان. از شهرام خزرایی تا دیگران. دوست داشتم حمید مجدآبادی و هاشم چاووشی و حتی مهدی لزیری را ببینم در آپاراتچی. اما هم ملاحظات کارگردان و هم رساندن فیلم به جشنواره و ملاحظات فارابی را نیز شاید در نظر گرفت باید. التفات، بایرام، شهباز، ایوب و جلیل، همه دوست‌داشتنی اند در فیلم. و نیز حیدر، پدر جلیل، بهترین بازی را از رضا ناجی دیدم. و در درجه دوم از تورج الوند. و بسیار به دلم نشست دو بازی. یکی بازی ساده و راحت فاطمه مسعودی‌فر و دیگری بازی علیرضا استادی که خاطرات مرحوم آقای ملکوتی را زنده کرد. قصد نقد ندارم که ادای وظیفه است برای فیلم موفق یک برادر و یک همکار در تلویزیون تبریز. و آخرین حرف: پایان فیلم عالی بود. پدر جلیل او را حلال کرد و جلیل، پدر را بر کول گرفته با نور آپارات راه تاریک را روشن می‌کند. 🔸 / دارالولایه تبریز/ ۳ بامداد چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳ @mehdinaobandi
43.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای آن پیر 🔸 دیشب بعد از افطار رفتم مجلس یادبود مرحوم استاد در مسجد ارشد محله سیلاب. همان مسجد شهید مصطفی خمینی. سال‌ها رفت و آمد داشتم آنجا در نیمه اول دهه هفتاد زمانی که جلسه قرآن داشتم آنجا به اسم مدرس نور. مجلس را گمانم هیئت آل عبا گرفته بود که حاجی سال‌های سال نوحه خوانده بود در آن. هنوز باورم نشده رفتن این نوحه‌خوان بی‌بدیل تبریزی. پنداری گوشه‌ای نشسته و نظاره‌گر است و خواهد خواند. تو بندگی چو گدایان به شرطِ مزد مکن که خواجه خود روشِ بنده‌پروری داند بسیار شده بود که با یک بیت از حافظ مجلس را به اوج برساند. و بخواند: شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت گفت ای چشم و چراغ همه شیرین‌سخنان و اهل دل می‌دانند که این ابیات حضرت لسان‌الغیب نذر علمدار دشت نینواست. می‌فرمود برای حسین فاطمه باید مثل مادرمرده‌ها گریست. خیره شده بودم به عکس شهدا که ... ادامه در پست بعدی 👇👇👇👇
برای آن پیر 🔸 دیشب بعد از افطار رفتم مجلس یادبود مرحوم استاد در مسجد ارشد محله سیلاب. همان مسجد شهید مصطفی خمینی. سال‌ها رفت و آمد داشتم آنجا در نیمه اول دهه هفتاد زمانی که جلسه قرآن داشتم آنجا به اسم مدرس نور. مجلس را گمانم هیئت آل عبا گرفته بود که حاجی سال‌های سال نوحه خوانده بود در آن. هنوز باورم نشده رفتن این نوحه‌خوان بی‌بدیل تبریزی. پنداری گوشه‌ای نشسته و نظاره‌گر است و خواهد خواند. تو بندگی چو گدایان به شرطِ مزد مکن که خواجه خود روشِ بنده‌پروری داند بسیار شده بود که با یک بیت از حافظ مجلس را به اوج برساند. و بخواند: شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت گفت ای چشم و چراغ همه شیرین‌سخنان و اهل دل می‌دانند که این ابیات حضرت لسان‌الغیب نذر علمدار دشت نینواست. می‌فرمود برای حسین فاطمه باید مثل مادرمرده‌ها گریست. خیره شده بودم به عکس شهدا که بر سردر مسجد بود و قیافه‌ها. لحظه‌ای دلتنگ حاج بیوک آسایش شدم و تا نگاه چرخاندم عکس حاج ایوب جداری را دیدم به دیوار. دوست داشتم حاج مقصود بود و می‌خواند: خرابه قلبیمه بیر ذرّه ائیله تابنده حسین نورینی ویرانه تا اولا معمور جانباز دفاع مقدس بود وابوالشهیدین. و صدایش لنگه نداشت. حرارتی داشت صدای بم او که با یک بیت خواندنش دلت می‌شد حسینیه. خدا رحمت کند استاد عابد را که حاجی ارادتمند او بود هماره. ای بنده سینه عزت کونین ایدن اعطا بیر نوکرون ایلوبدی جهان ترکینی شاها اخلاصیدی ایمانیدی عشقونده سراپا مستظهر احسانون ایدردی سنه خدمت دعایمان کن حاجی. خدا رحمتت کند. 🔸 / دارالولایه تبریز/ صباح‌القدر / صبح ۱۱ فروردین ۱۴۰۳ @mehdinalbandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 🔅 یستم ماه رمضان است‌ و شب بیست‌ویک. عزادارم. همیشه آتشم زده کاسه‌های شیر یتیمان کوفه که همه امیدشان بود به دیدار دوباره عدالت. علی پدر امت بود و غریبترینشان در میان ایشان. علی مولود کعبه بود و برای کشتنش در کعبه هم‌قسم شدند علی قرآن ناطق بود و کشته شب نزول قرآن. نام علی گواه شیعه‌گی مناره‌هاست و باید که در محراب باشد غرق به خون. چشم‌هایم یا علی‌. چشم‌هایم کاسه اشک است بدل از کاسه‌های شیر یتیمان کوفه. ما همه یتیمان توایم و تو و محمد، پدران امتید‌. دریاب یتیمانت را یاعلی. حدیث یتیم‌نوازی تو سوره‌ای شد در قرآن که نام انسان بر پیشانی دارد. دریاب یتیمانت را. شب‌های تقدیر آفرینش است. انا انزلناه فی لیله القدر. 🔸 ◀️ / دارالولایه تبریز / سال ۹۴ @mehdinalbandi
. گر سر برود ، خون ز رگم بانگ زند باز : « آند السون علینین جانینا حیدری‌ام من » @mehdinalbandi
. 👈 در برای مرحوم که عاشق مولا بود 🔸 عدالت در گوشت خواند: - شاهراه، شاهین میزان بود. تو از غروب وهم‌انگیز تصلیب مسیح تا بامداد فزت و رب‌الکعبه را تاختی. روزگار، عقیم عدالت است و علی، قرن‌ها را کافی . برادرم ! ای شیعه‌ی نصرانی تو "صدای عدالت انسانی" را از مأذنه ی ناقوس‌ها شنیدی. خدایت بیامرزاد ای مرد ! در کوثرنوشان فردوس برین، سلام ما را به علی برسان. 🔸 / دارالولایه تبریز/ ۲۱ رمضان ۱۴۴۵ @mehdinalbandi
. آرمان قدس، آرمان مشترک همه جریانهای همسو با انقلاب اسلامی در جهان است، از عراق تا یمن و از نیجریه تا جبل عامل و از شام تا قفقاز و آناتولی، هر جریان معتقد به آرمان قدس، نام خمینی را عزیز می‌دارد. امت محمد شاخ شیطان را خواهد شکست در سپیده‌دم حتمی ظهور. و لَنْ تَجِد لِسُنَّة اللَّه تَبْدیلاً. @mehdinalbandi https://x.com/MNalbandi/status/1774614114175717446?t=4ezyksRVac1XDJ1HsOK_DA&s=35
. آمریکا با اف‌۳۶های اسراییل به سفارت ایران در دمشق حمله کرد. هدف حمله، تضعیف فرماندهی محور مقاومت، حمله به لبنان و ترور سید است. حاجی و ابومهدی را در بغداد زدند و سرداران قدس را در خاک ایران در دمشق. معتقدم وقت عمل به قاعده و لکم فی القصاص حیات است. باید جالوتشان را در خاکشان زد. @mehdinalbandi https://x.com/MNalbandi/status/1774863325039403171?t=JkfjNcDsIu7mwY-GdMLT3g&s=35
‏باران لطیفی می‌بارد در سحرگاه عید بندگی. بهار، موسم باران است و باران، اذان آب است در روح‌الارواح . دست بگشاییم به صید مروارید آب.
👈 🔸 و باز هم هلال؛ هلالی دیگر و کرشمه ای دیگر از آسمان. و نگاه ها به کاویدن خطّی ازروشنان در لا یتناهی؛ و شاید به جستجوی گوشه ابرویی که نماز بگذارند بر آن اهالی قبیله معاشقه. " ماه" ی رفت و "هلال"ی هویدا. و من ناخوانده آیه ای از این کتاب بی کرانه. با حسرتی در کشکول: در این مکاره بازار وجود که نه ایمانی مانده و نه دارلملکی ؛ عروس حضرت قرآن نقاب خواهد انداخت آیا؟ کاش مکتبی بود و فلکی و کاش هنوز به شوق مدادی آشتیم بود با هجّی کلمات. قل اعوذ برب النّاس. 🔸 💐 بر آنانی که عطر یار بر سر سفره شنیدند . ✍ مهدی نعلیندی /دارالولایه تبریز/ گمانم عید فطری که سال ۸۶ بود.
. این آدم هیچ وقت به دلم ننشست. صلاح‌الدین اوزگوندوز نماد شیعه اردوغانی است و اسلام اردوغانی همان اسلام آمریکایی مطلوب صهیونیستهاست. می‌گوید «اگر تجارت با اسراییل را قطع کنیم غرب با ما قطع ارتباط می‌کند و ضرر می‌کنیم.» می‌گوید بعد از نماز هم حمایت از غزه داریم. کمی قرآن بخوان شیخ! @mehdinalbandi https://x.com/MNalbandi/status/1778791275438727585?t=HEbqQ0TxXzXfIQIbKFIhKA&s=35
. ‏این دو را بگذارید کنار هم. مطلعین قفقاز و آناتولی واقفند خط ینی‌شفق و مساوات هماهنگ با هم و عین هم و خط عبری غربیٍ تقویت جریان تجزیه‌طلبی در ایران است. و این همان خط سفیر اسراییل در باکو برای تبریز بود. اما آن روی سکه ترسی است که به جانشان افتاده. دست پیش که پس نیفتند. @mehdinalbandi https://x.com/MNalbandi/status/1778885089075568860?t=JkWuvXWVydBepEVyq6bXSQ&s=35
. مراقب ترفند دشمن باشیم. دشمن در صدد خواهد بود برای تخفیف حمله که برخی سایتهای باکو الان شروع کردند، و ترساندن مردم ایران. یادمان باشد خمره‌های عقرب و قاروره‌های نفتین دروغین معاویه مالک پیروز را از خیمه معاویه برگرداند و مجتبی را به صلح کشاند. نترسید. پیروزیم و این وعده خداست. @mehdinalbandi https://x.com/MNalbandi/status/1779282673753530697?t=PEc6HhYcJJoeNZyrGxudGw&s=35
👈 🔸 من رادیو را دوست دارم. رادیو برایم با تجریدش زیباست. با انتزاعش. همین است که گرم است و رسانه گرمش نامیده اند. کشف دارد این رسانه. چیزی که تلویزیون ندارد. رادیو، کتاب صوتی است و تلویزیون، روزنامه ای تصویری. رادیو برایم با همه کشف‌هایش زیباست. با فاصله‌ها و ریتم. با تپق‌ها و سرضرب‌هایش. با خلق تصویر با صدا. با موسیقی حالت و روایت تجریدی همه چیز. با حال و بی‌حالی‌های گویندگانش. با نیمه شب‌های ماه رمضان و عطر ربنایش. با زنگ ساعت و اعلام فرکانسش. با ترجمه ها و آکسان های فراموش شده نویسنده برای گوینده و مطلب‌های ثانیه‌های آخر. با دلواپسی‌ها و دلخوشی‌هایش. رادیو را دوست دارم حتی اگر از دنیای تصویر آمده باشم. تلویزیون برایم همیشه ویترین بوده و رادیو خلوتانه. خلوتخانه و خلوتگاه. رادیو برایم خاک صحنه است و تلویزیون دوربین سینما. من رادیو را دوست دارم. 🔸 ✍ / دارالولایه تبریز / ۴ اردی بهشت ۹۸ @mehdinalbandi