eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
114 دنبال‌کننده
224 عکس
199 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مرد را سرزنش نكنند كه حقش را با تأخير گيرد بلكه سرزنش در آنجاست كه آنچه حقّش نيست بگيرد. 🔻از مسلّمات قرآن و روایات پیامبر عظیم الشأن اسلام، جانشینی، وصایت، برادری و ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر امّت بعد از پیامبر عظیم الشأن است. 🔻 مولا علی(علیه السلام) هم در نهج البلاغه و هم در سایر منابعی که فرمایشات ایشان را جمع آوری کرده است، بارها با زبانهای مختلف این حقّ غصب شده خودشان را متذکّر شده اند، از جمله در خطبه سوم نهج البلاغه که معروف به خطبه شقشقیه است، امیرالمؤمنین (علیه السلام) با حفظ جوانب وحدت، این غصب حقّ خودشان را کاملاً توضیح می دهند. مثلا در بند اول همین خطبه سوم ، بعد از مقدّمات ماجرای انحراف خلافت بعد از پیامبر، اینگونه می فرمایند: پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم؛ پس صبر کردم در حالیکه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند. یعنی حق با ما بود. این حقّ غصب شده توسط دیگران یک حقیقت مسلّم بود. 🔻اما روش برخورد حضرت علی(علیه السلام) در دوران قبل از حکومت خودشان به گونه ای بود که حتی بعضی از دوستان برایشان شبهه می شد که چرا حضرت علی(علیه السلام) حقّ خودشان را نمی گیرد؟ و چرا قیامی نکرد، چرا به هم نریخت جامعه را؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۶ یک جواب از چندین جوابی که به این پرسش یا شبهه یا دغدغه دادند را بیان می کنند. 🔻 در قالب کنایه می فرمایند از کسی که حقّ خودش را گرفته ولی با تأخیر، شما او را نباید سرزنش بکنید، بروید کسی را سرزنش کنید که چیزی که حقش نبوده گرفته است. یعنی به جای اینکه من را زیر سؤال ببرید که چرا بیست و پنج سال دیر حقت را گرفته ای، برو کسانی را سرزنش کن و زیر سؤال ببر که چیزی که اساساً حقشان نبود را رفتند غصب کردند و گرفتند و الّا من حقّم بود. 🔻اگر امّت بیدار بودند و نصرت می کردند، همان اول در سقیفه حقم را می گرفتم. اما به خاطر حفظ مصالح امّت و وحدت جامعه و توصیه ای که پیامبر عظیم الشأن به من کرده بودند من خون دل خوردم استخوان در گلو، خار در چشم صبر کردم، در حالیکه جلوی چشمم حقّم را غارت می کردند. شما بروید از کسانی عیب بگیرید که چیزی که حقشان نبود را گرفتند. 🔻 در حکمت ۱۶۶ اینگونه می خوانیم: مرد را سرزنش نمی کنند که چرا حقش را با تأخیر گرفته، بلکه سرزنش برای کسانی است که چیزی که حقشان نیست گرفته اند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و سی‌ و سوم ❇️ دعوت معاویه به جنگ تن به تن 🔻[ یکی از جنگاوران لشکر شام به نام کُریب به میدان آمد و مبارز طلبید. سه تن از یارانم در جنگ با او کشته شدند و او که سرمست پیروزی بود، فریاد می‌زد: آیا مبارزی باقی نمانده است؟ خودم به میدان آمدم و به وی گفتم: ] 🔻وای بر تو ای کُریب! من تو را از خدا و سختگیری و انتقامش برحذر می‌دارم و به سنت خدا و سنت رسولش دعوتت می‌کنم. وای بر تو! مبادا "فرزند جگر خوار" تو را جهنمی کند! 🔻[ او با غرور و تکبر گفت: چه بسیار از این گفته‌ها که از تو شنیده‌ایم. ما را بدین سخنان نیازی نباشد. اگر خواهی، تو خود پای به میدان بگذار. کیست که شمشیر برّان به جان بخرد؟ من با ذکر "لا حول ولا قوّة الا بالله" به مصاف او رفتم و با یک ضربه او را بر زمین افکندم؛ چنان‌که در خون خویش غلتان شد. پس از او، دو تن دیگر از پهلوانان لشکر شام نیز به میدان آمدند که آن دو را نیز بر زمین افکندم. کسی بعد از آنها به میدان نیامد. معاویه را خطاب کرده و به مبارزه دعوتش کردم: ] 🔻وای بر تو معاویه! خود به میدان بیا و با من نبرد کن، تا در این میان کسانی دیگری کشته نشوند. 🔸کشف عورت عمرو‌بن‌عاص! 🔻[ عمرو‌بن‌عاص در یکی از روزهای صفین قصد غافل‌گیر کردن مرا داشت. به سراغ وی رفتم؛ ولی او خود را از اسب پایین انداخت و برای نجات جان خویش لباسش را کنار زد و عورتش را آشکار کرد. من صورت خویش را برگرداندم و او را به حال خودش رها کردم. یارانم که او را نشناخته بودند گفتند: ای امیرالمومنین، آن مرد را رها کردی؟ گفتم: ] دانستید که او کیست؟ [ آنها گفتند: او را نشناختیم. گفتم: ] او عمرو‌بن‌عاص بود که با کشف عورتش با من روبه‌رو شد و من نیز صورت خویش از او برگرداندم و رهایش ساختم. 🔸فرزندم در میدان [ گروهی از لشکر شام در زیر پرچمی گرد آمده بودند و با تمام توان از موضع خویش دفاع می‌کردند. ایستادگی و مقاومت آنها در برابر مومنان تعجب‌برانگیز بود. به یاران گفتم: ] 🔻این جماعت از موقعیت خویش عقب‌نشینی نمی‌کنند، مگر آنکه با ضربات نیزه روحشان از تن خارج و با ضربات شمشیر سرهایشان شکافته و استخوان‌هایشان متلاشی و بندبند دست‌هایشان قطع شود و پیشانی‌هایشان شکافته شود و ابروانشان بر سینه‌هایشان بریزد! کجایند دلاورمردان پایدار و طالبان خیر؟ کجایند مردانی که جان خویش را به خدای بزرگ بفروشند؟ [ گروهی از مسلمانان اعلام آمادگی کردند. فرزندم، محمّد، را صدا زدم و به وی دستور دادم: ] 🔻با آرامش و وقار به سوی آن پرچم حرکت کن و نیزه‌ات را در مقابل سینه‌های آنان نشانه برو و در همین حال، دست نگاه دار تا نظر و فرمان من به تو برسد. 🔻[ محمّد دستور را اجرا کرد و من مالک اشتر را به همراه گروهی از لشکریان به کمک وی فرستادم. با رسیدن مالک به نزدیک دشمن، دستور حمله را صادر کردم. محمّد با سوارانش حمله کرد و دشمن را از جایگاهش به عقب راند و بسیاری از آنان را از پای درآورد. این جنگ تا پس از مغرب نیز با شدت تمام ادامه یافت و بسیاری از آنان نماز را فقط با اشاره خواندند. ] 📚منابع: ۱. الامامةوالسیاسة، ج۱، ص۱۲۶ وقعة صفین، ص۴۰۷ الفصول المهمة، ص ۸۹ و ۹۰ شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۹۴ کشف الغمة، ج۱، ص۲۴۷ الإرشاد، ج۱، ص۲۶۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹دوران جاهليت و نعمت بعثت ♦️خدا پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را به هنگامی مبعوث فرمود که مردم در حيرت و سرگردانی بودند، در فتنه ها به سر می بردند، هوی و هوس بر آنها چيره شده و خودبزرگ بينی و تکبّر به لغزش های فراوانشان کشانده بود و نادانی های جاهليّت پَست و خوارشان کرده و در امور زندگی حيران و سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامنگيرشان بود. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) در نصيحت و خيرخواهی نهايت تلاش را کرد و آنان را به راه راست راهنمايی، مردم را به حکمت و موعظه نيکو دعوت فرمود. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 1⃣ وصف خدای سبحان ♦️برتر و بزرگ است خدايی که انديشه های ژرف، حقيقت ذات او را نمی توانند درک کنند و گمان زيرک ها آن را نمی يابد، آغازی است که نهايتی ندارد تا به آخر رسد و پايانی ندارد تا ايّام او سپری گردد. 2⃣ وصف پيامبران آسمانی ♦️پيامبران را در بهترين جايگاه به وديعت گذارد و در بهترين مکان ها استقرارشان داد. از صُلب کريمانه پدران به رَحِم پاکِ مادران منتقل فرمود، که هرگاه يکی از آنان در گذشت ديگری برای پيش بردِ دينِ خدا به پاخاست. 3⃣ وصف پيامبر اسلام و اهل بيت(علیهم السلام) ♦️تا اينکه کرامت اعزام نبّوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله)رسيد. نهاد اصلی وجود او را از بهترين معادن استخراج کرد و نهال وجود او را در اصيل ترين و عزيزترين سرزمين ها کاشت و آبياری کرد، او را از همان درختی که ديگر پيامبران و انبياء خود را از آن آفريد به وجود آورد، که عترت او بهترين عترت ها و خاندانش بهترين خاندانها و درخت وجودش از بهترين درختان است. در حَرَم أمنِ خدا روييد و در آغوش خانواده کريمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان کشيد که دست کسی به ميوه آن نمی رسيد. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و وسيله بينايی هدايت خواهان است، چراغی با نور درخشان و ستاره ای فروزان و شعله ای با برق های خيره کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحيح و پايدار و سخنانش روشنگر حقّ و باطل و حکم او عادلانه است. خدا او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نيکوکاری فاصله گرفته و امّت ها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند. 4⃣ نصيحت به مردم ♦️خدا شما را بيامرزد اعمال نيکو بر اساس نشانه های روشن انجام دهيد؛ زيرا که راه، روشن است و شما را به خانه أمن و أمان دعوت می کند. هم اکنون در دنيايی زندگی می کنيد که می توانيد رضايت خدا را به دست آوريد. با مهلت و آسايش خاطری که داريد. اکنون نامه عمل، سرگشاده و قلمِ فرشتگانِ نويسنده در حرکت است، بدن ها سالم و زبان ها گوياست، توبه مورد قبول و اعمال نيکو را می پذيرند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 1⃣ ويژگيهای علمی و سياسی امام علی (علیه السلام) ♦️پس از حمد و ستايش پروردگار؛ ای مردم! من بودم که چشم فتنه را کندم و جز من هيچ کس جرأت چنين کاری را نداشت، آنگاه که امواج سياهی ها بالا گرفت و به آخرين درجه شدّت خود رسيد. پس از من بپرسيد پيش از آن که مرا نيابيد. سوگند به خدايی که جانم در دست اوست، نمی پرسيد از چيزی که ميان شما تا روز قيامت می گذرد و نه از گروهی که صد نفر را هدايت يا گمراه می سازد، جز آنکه شما را آگاه می سازم و پاسخ می دهم. و از آنکه مردم را بدان می خواند و آنکه رهبريشان می کند و آنکه آنان را می راند و آنجا که فرود می آيند و آنجا که بارگشايند و آن که از آنها کشته شود و آن که بميرد خبر می دهم. آن روز که مرا از دست داديد و نگرانی ها و مشکلات بر شما باريدن گرفت، بسياری از پرسش کنندگان به حيرت فرو رفته می گويند، سرانجام چه خواهد شد؟ که گروه بسياری از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرومانند. 2⃣ خبر از فتنه های آينده ♦️ اين حوادث هنگامی رخ نشان می دهد که جنگ در ميان شما طولانی شود و دنيا چنان بر شما تنگ گردد که ايّام بلا را طولانی پنداريد، تا روزی که خداوند پرچم فتح و پيروزی را برای باقيمانده نيکان شما به اهتزار در آورد (زمان ظهور حضرت حجّت «عجل الله تعالی فرجه») فتنه ها آنگاه که روی آورند با حق شباهت دارند و چون پشت کنند حقيقت چنانکه هست نشان داده می شود، فتنه ها چون می آيند شناخته نمی شوند و چون می گذرند شناخته می شوند، فتنه ها چون گِردبادها می چرخند از همه جا عبور می کنند، در بعضی از شهرها حادثه می آفرينند و از برخی شهرها می گذرند. 3⃣ خبر از فتنه های بنی اميه ♦️ آگاه باشيد، همانا ترسناکترين فتنه ها در نظر من فتنه بنی اميّه بر شماست، فتنه ای کور و ظلمانی که سلطه اش همه جا را فرا گرفته و بلای آن دامنگير نيکوکاران است. هر کس آن فتنه ها را بشناسد نگرانی و سختی آن دامنگيرش گردد و هر کس که فتنه ها را نشناسد، حادثه ای برای او رخ نخواهد داد. به خدا سوگند، بنی اميّه بعد از من برای شما زمامداران بدی خواهند بود، آنان چونان شتر سرکشی که دست به زمين کوبد و لگد زند و با دندان گاز گيرد و از دوشيدن شير امتناع ورزد، با شما چنين برخوردی دارند و از شما کسی باقی نگذارند، جز آن کس که برای آنها سودمند باشد يا آزاری بِدانها نرساند. و بلای فرزندان اميّه بر شما طولانی خواهد ماند، چندان که ياری خواستن شما از ايشان چون ياری خواستن بنده باشد از مولایِ خويش يا تسليم شده از پيشوای خود. فتنه های بنی اميّه پياپی با چهره ای زشت و ترس آور و ظلمتی با تاريکی عصر جاهليّت بر شما فرود می آيد. نه نور هدايتی در آن پيداست و نه پرچمِ نجاتی در آن روزگاران به چشم می خورد. 4⃣ سرانجام تلخ و دردناك بنی اميه ♦️ ما اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) از آن فتنه ها در امانيم و مردم را بدان نمی خوانيم، سپس خدا فتنه های بنی اميّه را نابود و از شما جدا خواهد ساخت، مانند جدا شدن پوست از گوشت که با دست قصّابی انجام پذيرد. خدا با دست افرادی خواری و ذلّت را به فرزندان اميّه می چشاند که به سختی آنها را کنار می زنند و جام تلخ بلا و ناراحتی و مصيبت را در کامشان می ريزند و جز شمشير چيزی به آنها نمی دهند و جز لباسِ ترس بر آنها نپوشانند. در آن هنگام قريش دوست دارد آنچه در دنياست بدهد تا يک بار مرا بنگرد، گر چه لحظه کوتاهی (به اندازه کشتن شتری) باشد، تا با اصرار چيزی را بپذيرم که امروز پاره ای از آن را می خواهم و نمی دهند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (پس از قتل عثمان آنگاه که مردم هجوم آوردند تا با امام علی علیه السلام بیعت کنند، در روز جمعه ٢٥ ذی الحجه سال ٣٥ هجری در مدینه فرمود. ) 🔹علل نپذیرفتن خلافت ♦️مرا واگذارید و دیگری را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و اموری می‌رویم که رنگارنگ و فتنه‌آمیز است و چهره‌های گوناگون دارد و دلها بر این بیعت ثابت و عقل‌ها بر این پیمان استوار نمی‌ماند. چهره افق حقیقت را (در دوران خلافت سه خلیفه) ابرهای تیره فساد گرفت و راه مستقیم حق ناشناخته ماند. آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم بر اساس آنچه که می‌دانم با شما رفتار می‌کنم و به گفتار این و آن و سرزنش سرزنش‌کنندگان گوش فرا نمی‌دهم. اگر مرا رها کنید چون یکی از شما هستم که شاید شنواتر و مطیع‌تر از شما نسبت به رییس حکومت باشم، در حالیکه من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است که امیر و رهبر شما گردم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا