4_5791834381580501234.mp3
4.82M
سخنـران حاج اقا مـحرابیان
موضوع:مـحـاسبہ،قیامت
زمـان:5 دقیقـہ
☘☘☘☘☘☘
درس اخلاق
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
موقع مغرب پاركها شلوغ است چرا؟ چرا حال نماز ندارند؟ خوب روايت داريم كه اگر يك لقمه حرام برود داخل شكم چهل روز نمازش قبول نيست و در عبادت هم كسل هست. چرا بايد توى نماز كسل باشيم چرا بايد اينگونه باشيم؟ حضرت امام «رضوان اللّه تعالى عليه» در فرانسه، روى اينها فكر بكنيد آقا، زياد هم هست.
سخنرانى براى جهان داشتند چندين هزار خبرنگار آمده بودند فرانسه يك ساعت قبل از ظهر حضرت امام شروع كردند به صحبت سر ساعت كه مؤذن گفت اللّه اكبر. امام گفت احمد ظهر است ديگر بس است
هرچه گفتند آقا بحث ناتمام است. بحث با دنيا است. فرمودند موقع نماز است نماز مقدم بر همه چيز است. جلسه اين چنانى را رها كردند اگرما باشيم اشكال مىكرديم به حضرت امام خوب آقاجان يك ساعت بعد. اصلاً وقت فضيلت كه يك ساعت هست. اما حضرت امام اينها سرشان نمىشد. مثل پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم وقتى مؤذن مىگفت اللّه اكبر مىگفت اُمتى الصلاة اگر وسط جنگ بود مىگفت كه مىخواهيم نماز جنگى بخوانيم اگر هم پشت جبهه بود نماز مىخواند راوى ابن عباس مىگويد اول ظهر ديدم اميرالمؤمنين على عليهالسلام جنگ هم مغلوب است هى مرتب به آسمان نگاه مىكند گفتم يا اميرالمؤمنين جلو چشمت را بپا گفت مىخواهم ببينم ظهر شد جنگ مغلوبه را رها كرد اللّه اكبر، ما چنين نيستيم بچه هايمان هم چنين نيستند و نمىدانيم
☘☘☘☘☘☘
4_5976718189503972947.mp3
3.73M
🎼 پادکست تلنگرانه
🎧 #خطر_نفوذ قسمت اول
"دوران تاویل و دوران تنزیل"
🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان
⏱ ۰۴ دقیقه و ۳۹ ثانیه
🔋 ۳,۵ مگابایت
کلاس نهج البلاغه (حکمت صد و پنجاه و نهم)
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
از مواضع تهمت بپرهيز:
امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميز اشاره به نكته مهمى درباره دفع سوء ظن ها مى كند، مى فرمايد: «كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد كسى را ملامت كند كه به او سوء ظن پيدا مى كند (بلكه بايد خود را سرزنش كند كه اسباب سوء ظن را فراهم كرده است)»; (مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلاَ يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ).
مسئله سوء ظن و گمان نياز به هزينه زيادى ندارد; بسيارند كسانى كه از يك يا چند قرينه ظنى فورا گمان بد درباره اشخاص مى برند، به همين دليل كسانى كه مى خواهند هدف تيرهاى تهمت قرار نگيرند بايد خود را از امورى كه سوء ظن برانگيز است دور دارند.
قرآن مجید از جمله مسائلى که بر آن تأکید ورزیده این است که مسلمانان نسبت به یکدیگر سوء ظن نداشته باشند «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ); اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید چرا که بعضى از گمان ها گناه است».(1) نیز دستورات مؤکدى بر «حمل فعل برادر مسلمان بر صحت» داده شده ولى با این حال طبیعت توده مردم این است که از قرائن کوچکى نتیجه هاى سوئى مى گیرند، ناگاه موج بدبینى بر مى خیزد و شاید صحنه جامعه اى را فرا مى گیرد. به همین دلیل در کنار دستور به پرهیز از گمان بد امر شده است که افراد، خود را در موارد سوء ظن و تهمت قرار ندهند.
به بیان دیگر، ما نمى توانیم بگوییم چون در شریعت اسلام سوء ظن و تجسس حرام است، رفتن در مواضع تهمت مانعى ندارد و مردم باید به وظیفه خود عمل کنند و با حسن ظن به همه چیز بنگرند، زیرا تضمینى نیست که همه به این دستورات اسلامى بدون کم و کاست عمل نمایند، بنابراین سایر مردم تکلیفى دارند و ما هم وظیفه اى و اگر بخواهیم این موضوع را گسترش دهیم مى توان گفت: همان گونه که ارتکاب گناه ممنوع است، فراهم کردم زمینه هاى گناه براى دیگران نیز ممنوع است.
در روایات اسلامى نیز تأکیدهاى فراوانى در این زمینه وارد شده است: در حدیثى که ابن ابى الحدید در شرح همین کلام حکمت آمیز آورده چنین مى خوانیم که یکى از صحابه، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را در کنار کوچه اى از کوچه هاى مدینه مشاهده کرد که زنى با اوست. او به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) سلام کرد و رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پاسخش را گفت. هنگامى که آن شخص عبور کرد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) وى را صدا زد و فرمود: «هذِهِ زَوْجَتی فُلانَةٌ; این زن را که دیدى فلانى همسرم است» آن مرد گفت: اى رسول خدا مگر ممکن است کسى درباره شما سوء ظنى ببرد؟ حضرت فرمود: «إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّم; شیطان در وجود انسان ها همچون خونى که در رگ هاست جریان دارد (اشاره به این که بى سر و صدا در همه جاى بدن انسان نفوذ مى کند; در فکر و چشم و گوش و دست و زبان او)».(2)
مرحوم شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعه در جلد 8 فصل آداب العشرة باب 19 احادیث فراوانى در این زمینه آورده است; از جمله در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «اتَّقُوا مَوَاضِعَ الرَّیْبِ وَلاَ یَقِفَنَّ أَحَدُکُمْ مَعَ أُمِّهِ فِی الطَّرِیقِ فَإِنَّهُ لَیْسَ کُلُّ أَحَد یَعْرِفُهَا; از جاهاى تهمت خیز پرهیز کنید حتى یکى از شما با مادرش در کنار جاده (به صورت تهمت برانگیز) نایستد، زیرا همه او را نمى شناسند (و ممکن است شما را متهم کنند)».(3)
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أَوْلَى النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ أَهْلَ التُّهَمَةِ; سزاوارترین مردم به اتهام کسى است که با افراد متهم همنشین گردد».(4)
یکى از ادباى بزرگ فارسى زبان مى گوید: «هر که با بدان نشیند اگر طبیعت ایشان در او اثر نکند به طریقت ایشان متهم گردد و اگر به خراباتى رود به نماز کردن، منسوب شود به خمر خوردن»(5).
پی نوشت:
(1). حجرات، آیه 12.
(2). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 380.
(3). این حدیث در بحارالانوار، ج 72، ص 91، ح 7 نیز آمده است.
(4). بحارالانوار، ج 72، ص 90، ح 3.
(5). کلیات سعدى.
☘☘☘☘☘
4_5981146704513074733.mp3
4.35M
🎼 پادکست تلنگرانه
🎧 #خطر_نفوذ قسمت دوم
"تغییر ذائقه امت"
🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان
⏱ ۰۵ دقیقه و ۴۰ ثانیه
🔋 ۴,۱ مگابایت
15.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر زیبای مثل پدر
سبک تیتراژ مختارنامه
#دختر کوچولوی عزیز و غیرت مندم
.:
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
(درس اخلاق )
تندی و بد اخلاقی نکن!
کسی محضر پیغمبر (ص) آمد گفت: من را موعظه کنید، پیغمبر (ص) فرمود: تندی و بداخلاقی نکن و ساکت شد.
من خبر ندارم روانشناسان عالم مخصوصاً اروپاییها و امریکاییها که خیلی ادعا دارند، به چه مقدار نکات با ارزش اخلاقی و ریشههای آنها پی بردند؟ ولی این را میدانم که قرآن مجید، پیغمبر (ص) اهل بیت (ع) علم اخلاق را و راه عمل به اخلاق را کامل و جامع در اختیار گذاشتند، خودشان هم که در رأس اخلاقیون جهان بودند و عجیب است که امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: جای هر نیکی اخلاقی که در شما خالی باشد رحمت خدا هم از شما برکنار است به مقدار همان جای خالی نیکی اخلاق! خب وقتی سیطرهٔ رحمت الهی نباشد آدم به مشکلات برمیخورد، به بن بست و به سختی میخورد، مرد رفت و دوباره برگشت به پیغمبر (ص) گفت: من را موعظه کن! انبیاء خدا و ائمه چه بردباری داشتند! چه حوصلهای داشتند! که پیغمبر (ص) برنگشت به او بگوید آدم حسابی، از من موعظه خواستی موعظهات کردم، گفتم تندی و بداخلاقی نکن، برای چه دوباره میپرسی؟ باز به او فرمودند: تندی و بداخلاقی نکن، رفت دوباره برگشت به پیغمبر (ص) گفت: من را موعظه کن پیغمبر (ص) فرمود: تندی و بداخلاقی نکن، دید مثل اینکه حرف همین است، چون تندی کنی منتظر باش خدا با تو تندی کند! یعنی جهان، جهان جوابگویی است، جواب هر بخش از حرکات انسان را میدهد، جهان جهان عکس العمل است، چه قاعدهٔ عجیبی در قرآن است! واقعاً قرآن چیست؟ و ای کاش همهٔ مسلمانها قرآن را میدانستند: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ» ﴿الإسراء، 7﴾ اگر نیکی، خوبی، خوش اخلاقی کنید به سود خودتان این کار را کردید جای دیگر نمیرود: «وَ إِنْ أَسَأْتُمْ» ﴿الإسراء، 7﴾ اگر تندی، بدی، بداخلاقی کردید «فَلَها» به خودتان برمیگردد.
داستان تاوان ظلم و کشف حجاب
من بالای سر یک بیماری رفتم، جوان بودم نه آن بیمار را میشناختم نه آن بیمارانی که در آنجا بستری بودند، یک محل بهداشتی بود هفتاد هشتادتا روی تخت خوابیده بودند، شاید بیست و دو سه سالم بیشتر نبود، یک پیرمردی روی تخت افتاده بود دائم به خودش بد میگفت، با اوقات تلخی من سلام کردم، صندلی گذاشتم کنارش نشستم.
این را هم به شما بگویم به این بیمارستانها ده روزی هفتهای یک باری سر بزنید، از این بیماران شیعه عیادت کنید از این بیماران سنی عیادت کنید، دستور دین است.
توصیه دین به عیادت مریضهای اهل سنت
در اصول کافی است که در جلد اول عربی، جلد فارسیش را الان نمیدانم، خودم ترجمه کردم، در پنج جلد، چهار هزار روایت است چه روایات نابی! دو بار هم چاپ شده، ولی الان یادم نیست در ترجمهٔ خودم، جلد چندم است؟ اصول کافی کتاب بتون آرمهای است، کتاب با بنیانی است، خورشید کتابهای روایتی است.
امام باقر (ع) میفرماید: «عَوِّدُوا مَرضاهُم» یک سنی هم که بیمار میشود بروید عیادتش. برای چه؟ برای اینکه جلب محبت میشود برای اینکه نسبت به شما نرم میشود و اگر از دنیا رفت جنازههایشان را تشییع کنید. این اخلاق است، اینکه دیگر نماز و روزه نیست، این روش زیست با دیگران است، یعنی با دیگران با اخلاق حسنه زندگی کنید و برخورد کنید، گاهی هم یک هدیهای یک شیرینی برایشان ببرید، گاهی هم خیلی نرم و با محبت از آنها بپرسید کم ندارید؟ شاید پول دوا نداشته باشند، پول بیمارستان را نداشته باشند، پنج نفر پنج نفر شوید که به شما هم فشار نیاید، پنجتا پنجتا بروید عیادت پنج نفری مشکل بیمار را راحت میشود حل کرد خیلی راحت.
ادامه داستان تاوان ظلم
من صندلی گذاشتم نشستم کنار تختش خیلی با محبت و نرم به او گفتم: پیرمرد! چرا حرف زشت میزنی؟ آن هم به خودت؟ آن هم به دنیا؟ چرا پدر؟ گفت: من چند سال است روی این تخت افتادم، الان یادم نیست سالش را، چند سال است دارم درد میکشم، چند سال است دارم زجر میکشم، چند سال است کس و کارم، همه ولم کردند رفتند، هیچ کس عیادت من نمیآید، پسرهایم، دخترهایم، تو هم نمیدانم چه کسی هستی؟ برای کجایی؟ گفتم ما هم فکر کن یک بچهٔ خودت، بعد این جمله را به من گفت، گفت: من هر چه درد میکشم، تنهایی میکشم، رنج میبرم ناراحتم، حقم است، درست دارد با من رفتار میشود گفتم چرا؟ گفت: من زمان رضاخان پاسبان بودم تا مدتی که سر کار بودم آن چند سالی که رضاخان اصرار داشت ناموس مردم بیحجاب شود، گفت: من چادر از سر زنها و دخترها میکشیدم، روسری میکشیدم با مو میکندم، با باتوم میزدمشان، حالا جهان دارد جوابم را میدهد.
☘☘☘☘☘☘
4_5985842705790404132.mp3
5.47M
🎼 پادکست تلنگرانه
🎧 #خطر_نفوذ قسمت سوم
"مقابل با جهش جبهه حق"
🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان
⏱ ۰۷ دقیقه و ۳۳ ثانیه
🔋 ۵,۲ مگابایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد شهید عزیزم .....خوش لفظ خوش زخم خوش رفیق ....
مادرم شیر ولایت تو به من نوشاندی😭😭😭😭
عشق یعنی دولت پر مایگی....عشق یعنی با خدا همسایگی
کلاس نهج البلاغه (حکمت صد و شصت)
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
قدرت و استبداد:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه كه بسيار فشرده و پرمعناست مى فرمايد: «آنهايى كه به حكومت مى رسند (غالباً) مستبد مى شوند»; (مَنْ مَلَكَ اسْتَأْثَرَ).
«اسْتَأْثَرَ» از ريشه «اسْتئْثار» به معناى استبداد و خودكامگى و انحصارطلبى است. تاريخ نيز گواه روشنى بر اين معناست; بسيار بودند كسانى كه چون دستشان به حكومت نرسيده بود دم از حق و عدالت و مشورت و واگذارى كار مردم به مردم مى زدند; اما هنگامى كه بر مركب مراد سوار شدند و حكومت را در اختيار گرفتند بناى استبداد گذاشتند; نه به نصيحت كسى گوش دادند و نه به دوست و دشمن رحم كردند و خودكامگى را در حد اعلا در برابر رعايا انجام دادند. اين مطلب به قدرى شايع بوده و هست كه به صورت ضرب المثلى درآمده است: «مَنْ غَلَبَ سَلَبَ وَمَنْ عَزَّ بَزَّ; كسى كه غالب شود مى دزدد و كسى كه پيروز گردد سرمايه هاى ديگران را مى ربايد».
ابن ابى الحديد در شرح اين سخن، شعرى از ابوالطيب (متنبّىء) نقل مى كند:
وَالظُّلْمُ مِن شِيَعِ النُّفوسِ فَإنْ *** تَجِدْ ذا عِفَّة فلِعلّة لا يَظْلِمُ (1)
«ظلم و ستم عادت انسان هاست و اگر شخص عفیف و عادلى یافتى حتماً به دلیلى است که ظلم نمى کند».
قرآن مجید نیز اشاره اى به این معنا دارد; در آیه 34 سوره «نمل» از زبان ملکه سبأ که زنى باهوش و پرتجربه بود نقل مى کند: «(قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَکَذَلِکَ یَفْعَلُونَ); گفت: پادشاهان هنگامى که وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مى کشند و عزیزان آن جا را ذلیل مى کنند; (آرى) روش آنان همواره این گونه است».
در تاریخ اسلام نیز نمونه هاى فراوانى است از کسانى که پیش از دست یابى به حکومت، به ظاهر در سلک افراد متدین بودند; اما همین که به مقام و حکومتى رسیدند راه خودکامگى را پیش گرفتند.
در داستان معروفى از عبدالملک بن مروان خلیفه ستمگر اموى مى خوانیم: قبل از آنکه به مقام خلافت برسد از عابدان و زاهدانى بود که در گوشه مسجد همواره مشغول به عبادت بود تا آنجا که او را «حمامة المسجد» (کبوتر مسجد) نامیدند; زیرا پیوسته قرآن تلاوت مى کرد. هنگامى که خبر مرگ پدرش و بشارت خلافت را به او دادند، قرآن را بر هم نهاد و گفت «هذا فِراقُ بَیْنى وَبَیْنِک» (براى همیشه من از تو جدا شدم و بعد به خودکامگى هاى حکومت پرداخت).(2)
یکى از صفحات سیاه کارنامه عبدالملک نصب «حجاج» به ولایت کوفه بود. به یقین اخبار جنایات «حجاج» و کشت و کشتار بى رحمانه و شکنجه زندانیان بى گناه به صورت گسترده به «عبدالملک» مى رسید; ولى خم به ابرو نمى آورد، چرا که حکومت چشم و گوش این انسان پست و بى ظرفیت و بى شخصیت را کور و کر کرده بود. امثال عبدالملک مروان در تاریخ بسیار بودند.
یکى دیگر از رسوایى هاى عبدالملک بن مروان همان چیزى است که در کتاب انساب الاشراف از او نقل شده که بعد از رسیدن به خلافت منبر رفت و با عصبانیت به مردم گفت: شما مرا امر به پرهیزگارى و نیکى ها مى کنید، اما خودتان را فراموش مى کنید. به خدا سوگند از امروز به بعد اگر کسى مرا به تقوا امر کند گردنش را مى زنم (وَاللهِ لا یَأْمُرُنی أحَدٌ بَعْدَ یَوْمی هذا بِتَقْوَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ إلاّ ضَرَبْتُ عُنُقَهُ).(3)
این سخن را با حدیثى از امام باقر(علیه السلام) که مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوارنقل کرده پایان مى دهیم، حضرت فرمود: «فِی التَّوْرَاةِ أَرْبَعَةُ أَسْطُر: مَنْ لاَ یَسْتَشِیرُ یَنْدَمُ وَالْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْکْبَرُ وَکَمَا تَدِینُ تُدَانُ وَمَنْ مَلَکَ اسْتَأْثَرَ; در تورات چهار جمله (پر ارزش) آمده است: کسى که مشورت نکند پشیمان مى شود و فقر مرگ بزرگ است و آن گونه که به دیگران جزا مى دهى به تو جزا داده خواهد شد و کسى که به حکومت دست یابد استبداد پیشه مى کند».(4)
پیامى که این جمله نورانى دارد این است که امام(علیه السلام) به پیروان خود توصیه مى کند مراقب باشید حکومت و مقام، معمولا انسان را به استبداد مى کشاند شما چنین نباشید.
پی نوشت:
(1). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 381.
(2). کتاب فخرى، ابن طقطقى، ص 123.
(3). انساب الاشراف، ج 7، ص 206.
(4). بحارالانوار، ج 13، ص 357، ح 62.
☘☘☘☘☘☘☘☘
4_5992181188461069679.mp3
6.39M
🎼 پادکست تلنگرانه
🎧 #خطر_نفوذ قسمت چهارم
"بستر فرهنگی و سیاسی"
🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان
⏱ ۰۹ دقیقه و ۰۶ ثانیه
🔋 ۶,۱ مگابایت
🔻