فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا
به اضطراب قلب ما و اشتیاق حاج قاسم،به آبروی حاج قاسم،به گریه های شبانه ی حاج قاسم عاقبت ما رو با شهادت ختم به خیر کن...
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
🔴 طرز تهیه و خواص رب به
♻️ بطور کلی «رب» به آب میوه ای گفته می شود که جوشاده شده تا ثلث یا ربع آن باقی بماند.
طرزتهیه:
میوه به را قطعه قطعه کرده و چند ساعت در آب بخیسانید.
سپس آب به را گرفته، صاف کنید.
شما می توانید تفاله های ناشی از آبگیری اولیه به را مجددا در آبی که ابتدا در آن به راخیسانده بودید ریخته و آن را نیز صاف کرده و به آب در مرحله اول اضافه کنید.
سپس بر روی حرارت ملایم قرار داده تا بجوشد.
حرارت دادن تا زمانی که به غلظت_مناسب برسد را ادامه دهید.
میتوان در صورت تمایل برای ماندگاری بهتر ،چند قاشق عسل به آن اضافه کرد.
رب به نافع امراض معدی، سوء مزاج بلغمی، سوء_هاضمه، بی اشتهایی، سردرد_مشارکتی_گوارش و سردردهای گرم، مانع بالا رفتن بخارات معده به سر است.
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
#نهج_البلاغه
🔅سُوسُوا إِیمَانَکُمْ بِالصَّدَقَهِ
💠«ایمانتان را با صدقه حفظ کنید
📚 #حکمت ۱۴۶
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
🌀در زمستان هر روز 1 عدد خیار بخورید !
براساس پژوهش های طب سنتی ، اگر روزی یک عدد خیار بخورید از سرما خوردگی در فصل پاییز و زمستان در امان هستید 👌🏻
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
🌀طرز تهیه سیب زمینی رستورانی :🍟
برای پخت سیب زمینی سرخ کرده رستورانی بهتر است ابتدا سیب زمینی ها را درشت خرد کنید. بعد به مدت یکی دو ساعت درون آب یخ قرار بدهید. این کار باعث می شود ماده زائد درون سیب زمینی از بین برود. برخی از بیماران که نباید سیب زمینی بخورند ( مثل بیماران دیالیزی که سموم بدن به سختی دفع می شود) دکتر توصیه می کند اگر مایل به خوردن سیب زمینی هستند، اول دقایقی آن را درون آب بگذارند که سموم سیب زمینی دفع شود.
مقداری آب درون قابلمه بریزید و اجازه بدهید جوش بیایند و زمانی که جوش آمد سیب زمینی های خلالی را داخل آب جوش بریزید و بعد از 5 دقیقه آبکش کنید. بعد از آبکش کردن روی آن آب سرد بریزید و بگذارید آب آن خارج شود و بعد در روغن فراوان سرخ کنید در این روش نیازی به طلایی شدن سیب زمینی ها نیست زودتر می پزند البته اگر دوست داشتید هم می توانید بیشتر سرخ کنید.
با این روش سیب زمینی سرخ کرده پفکی آماده کرده اید و یکی از بهترين روش سرخ كردن سيب زمينی است.
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
🌺🌺تربیت کودکانه🌺🌺
یکی از بهترین راه مقابله با کودک لجباز دادن حق انتخاب به اوست..
مثلا به جای اینکه بگوییم حتما این لباس را بپوش چند مدل لباس مناسب را در اختیارش می گذاریم می گوییم که یکی را انتخاب کند.
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
زکسے قدم به حرم ، بى مدد نخواهدزد
بدون واسطه دَم ازخدا نخواهد زد
گداى کوى رضا شو ، که آن امام رئوف
به سینه احدى دست رد نخواهد زد...
💚صلوات خاص امام رضا علیه السلام
به نیت خشنودی آن حضرت و برآورده شدن حاجات شما مهرآفرینان عزیز💚
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسالی از شرکت کننده شماره سه
🌹مراسم یادبود خانواده قربان تبار
🔴 #نقش_کلام
💠حرفهای خود را با #کلام مطرح کنید؛ نه با #رفتار چرا که از کلام همان برداشت میشود که شما میگویید؛ ولی از رفتارتان هزاران برداشت میشود.
💠 رفتارهای توام با کم محلی و قهرگونه، کینهها، سوءظنها و اختلافات را #تشدید میکند!
💠 فقط #صحبت کنید با همسرتون تا او بداند ناراحتی شما #دقیقا از چیست؟
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_چهلوچهارم
《 کودک بیپدر 》
🖇مادرم مدام بهم اصرار میکرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها …
🔹میگفت خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه… پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگتر میشه …اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچهها کمک میکنم …
🔸مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم …همه دورهام کرده بودن … اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم …
🔻چند ماه دیگه یازده سال میشه … از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم … بغضم ترکید … این خونه رو علی کرایه کرد … علی دست من رو گرفت آورد توی این خونه … هنوز دو ماه از شهادت علی نمیگذره … گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده …
💢دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد …من موندم و پنج تا یادگاری علی … اول فکر میکردن، یه مدت که بگذره از اون خونه دل میکنم اما اشتباه میکردن…
🍀حتی بعد از گذشت یک سال هم، حضور علی رو توی اون خونه میشد حس کرد …کار میکردم و از بچهها مراقبت میکردم … همه خیلی حواسشون به ما بود … حتی صابخونه خیلی مراعات حالمون رو میکرد …
🌸آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود اما بیشتر از همه برای بچههای من پدری میکرد … حتی گاهی حس میکردم … توی خونه خودشون کمتر خرج میکردن تا برای بچهها چیزی بخرن …تمام این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پر نمیکرد …
🔰روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود … تنها دل خوشیم شده بود زینب … حرفهای علی چنان توی روح این بچه ۱۰ ساله نشسته بود که بی اذن من، آب هم نمیخورد … درس میخوند … پا به پای من از بچه ها مراقبت میکرد… وقتی از سر کار برمیگشتم … خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود …
🌹هر روز بیشتر شبیه علی میشد … نگاهش که میکردیم انگار خود علی بود … دلم که تنگ میشد، فقط به زینب نگاه میکردم … اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو میبوسید …
❤️عین علی … هرگز از چیزی شکایت نمیکرد … حتی از دلتنگیها و غصههاش … به جز اون روز …از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش … چهرهاش گرفته بود … تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست … گریهکنان دوید توی اتاق و در رو بست ….
✍ ادامه دارد ...
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
•┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_چهلوپنجم
《 کارنامهات را بیاور 》
🖇تا شب، فقط گریه کرد … کارنامههاشون رو داده بودن … با یه نامه برای پدرها …
بچه یه مارکسیست … زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهیــ🌷ـــد شده و پدر نداره …
🌹مگه شما مدام شعر نمیخونید … شهیدان زندهاند الله اکبر … خوب ببر کارنامهات رو بده پدر زندهات امضا کنه …اون شب … زینب نهار نخورده … شام هم نخورد و خوابید …😔
🔹تا صبح خوابم نبرد … همهاش به اون فکر میکردم …خدایا… حالا با دل کوچیک و شکسته💔 این بچه چی کار کنم؟… هر چند توی این یه سال … مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد اما میدونم توی دلش غوغاست …
🔸کنار اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه میکردم که صدای اذان بلند شد …
🍃✨با اولین الله اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت … نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز … خیلی خوشحال بود … مات و مبهوت شده بودم … نه به حال دیشبش، نه به حال صبحش …دیگه دلم طاقت نیاورد … سر سفره آخر به روش آوردم … اول حاضر نبود چیزی بگه اما بالاخره مهر دهنش شکست …
🌺دیشب بابا اومد توی خوابم … کارنامهام رو برداشت و کلی تشویقم کرد … بعد هم بهم گفت … زینب بابا … کارنامهات رو امضا کنم؟ … یا برای کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگیرم؟ … منم با خودم فکر کردم دیدم… این یکی رو که خودم بیست شده بودم … منم اون رو انتخاب کردم … بابا هم سرم رو بوسید و رفت …😘
💢مثل ماست وا رفته بودم … لقمه غذا توی دهنم … اشک توی چشمم … حتی نمیتونستم پلک بزنم …بلند شد، رفت کارنامهاش رو آورد براش امضا کنم … قلم توی دستم میلرزید …توان نگهداشتنش رو هم نداشتم …🖊
✍ ادامه دارد ...
https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261
•┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈•