صحبت از مقایسه است
مقایسه دو کیف... 👜
کیفی که تا چند سال پیش، قبل از رفتن به مراسم عزاداری، پر میشد از دستمال کاغذی برای وقت روضه، یک سررسید و یک خودکار برای یادداشت برداری از سخنرانی... ته تهش یک گوشی برای هماهنگی خارج شدن از مراسم در پایان مجلس!😌
و کیفی که از چند سال پیش، قبل از رفتن به مراسم عزاداری، پر میشود از چوب شور و شکلات و نخود و کشمش و هرآنچه قابلیت تعارف به بچه های دیگر را دارد... برای سرگرم کردن وقت روضه، و یک دفتر و جامدادی از مدادهای رنگی برای سرگرم کردن وقت سخنرانی... ته تهش یک گوشی برای هماهنگی خارج شدن از مراسم از هرجای مجلس که دیگر توان ماندن نبود!🥨
شاید به ظاهر حال و هوای کیفم آن موقع ها محرمی تر بود...⬛️
ولی حالا، حالا که یک بچه شیرخواره دارم...حالا که دخترکوچکم وقتی چادرش را به سر میکند خانم کوچولو خطابش میکنم... وقتی پسرکم وسط مراسم دلش بهانه بابایش را میگیرد...
حالا حال "دلم" محرمی تراست...🖤
اگر آن موقع ها به دنبال جای خوبی در یک مجلس معروف بودم که با روضه آنچنانی اشکم جاری شود...
حالا حتی در گوشه خانه ام... با یک سلام ساده دلم میرود...😭
مادری هایم به فدای مادرانگی هایت حضرت رباب...🖤🖤🖤
#مادریم_نذر_رباب
#محرم_در_کنار_فرزندان
#شکوه_خانواده
https://zil.ink/mehre_fereshteha