#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
اي زندگي بردار دست از امتحانم
چيزي نه ميدانم نه ميخواهم بدانم
دلسنگ يا دلتنگ، چون كوهي زمينگير
از آسمان دلخوش به يك رنگينكمانم
كوتاهي عمر گل از بالانشينيست
اكنون كه ميبينند خارم، در امانم
دلبستهي افلاكم و پابستهي خاك
فوارهاي بين زمين و آسمانم
آن روز اگر خود بال خود را ميشكستم
اكنون نميگفتم بمانم يا نمانم
قفل قفس باز و قناريها هراسان
دلكندن آسان نيست! آيا ميتوانم؟
﴿فاضل نظري﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
دلگيرم از خودم كه دلم گير يار نيست
اصلاً براي آمدنش بيقرار نيست
گيرم رسيد روز وصالش! چه فايده؟!
وقتي كه دل، به شوق وصالش دچار نيست
روزي هزار بار دلش را شكستهام
اينگونه زيستن، ادب انتظار نيست
همسايهاي گرسنه و اهل محله خواب
يعني در اين محله كسي سفرهدار نيست؟!
آخر چقدر در پي دنيا دويدهايم؟!
باور كنيم! حرص زدن افتخار نيست
امروز اگر كه توبه نكردم، چه ميكنم
فردا كه زير خاك، مرا اختيار نيست؟!
بايد كه گردگيري دل كرد و گريه كرد
گريه براي عاشق دلداده عار نيست
اي دل به هوش باش و ببين چرخ روزگار
خالي ز لطف و رحمت پروردگار نيست
﴿محمدجواد شيرازي﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
وقتي ميان همهمهها بيصدا شدي
يعني به عشق و دردسرش مبتلا شدي
منعم مكن ز گريه كه اين گريهي غم است
تو اشك شوق بودي و از من جدا شدي
با رفتنت اگرچه كنار آمدم ولي
با دشمنم چگونه؟ كجا آشنا شدي؟
دنيا هميشه دار مكافات بوده است
من بيوفا...قبول! تو هم بيوفا شدي
اي بغض مانده كنج گلويم چه كردهاي
همچون صدف دهان كه گشودم رها شدي
﴿سعيد شيرواني﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
وقتي كسي را دوست داري بيقراري
انگار، اصلاً قصد آرامش نداري!
دائم به فكر بودنش هستي كنارت
سر بر سر ديوار غمها ميگذاري
وقتي به يادش مينشيني در اتاقت
سر ميكني با غصهي چشم انتظاري
سر ميكني با ياد او لحظه به لحظه
سر ميكني با عكسهاي يادگاري
وقتي كنارش مينشيني غرق شوقي
آن وقت ديگر با كسي كاري نداري
دائم در اين فكري بگويي با نگاهت
اين خيره ماندن را تو خيلي دوست داري
در پيش او شوق غزل داري دوباره
شوق دو تا چشم پر از ابر بهاري
تو شوق چشمان مني... صد حيف رفتي
رفتي و من حالا پرم از بيقراري!
﴿حسين رضائيان﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
آن كه هلاك من همي خواهد و من سلامتش
هر چه كند ز شاهدي، كس نكند ملامتش
ميوه نميدهد به كس، باغ تفرج است و بس
جز به نظر نميرسد سيب درخت قامتش
داروي دل نميكنم كان كه مريض عشق شد
هيچ دوا نياورد باز به استقامتش
هر كه فدا نميكند دنيي و دين و مال و سر
گو غم نيكوان مخور تا نخوري ندامتش
جنگ نميكنم اگر، دست به تيغ ميبرد
بلكه به خون، مطالبت هم نكنم قيامتش
كاش كه در قيامتش بار دگر بديدمي
كانچه گناه او بود، من بكشم غرامتش
هر كه هوا گرفت و رفت از پي آرزوي دل
گوش مدار سعديا بر خبر سلامتش
﴿سعدی﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
از صلح ميگويند يا از جنگ ميخوانند؟!
ديوانهها آواز بيآهنگ ميخوانند
گاهي قناريها اگر در باغ هم باشند
مانند مرغان قفس دلتنگ ميخوانند
كنج قفس ميميرم و اين خلق بازرگان
چون قصهها مرگ مرا نيرنگ ميدانند
سنگم به بدنامي زنند اكنون، ولي روزي
نام مرا با اشك روي سنگ ميخوانند
اين ماهي افتاده در تنگ تماشا را
پس كي به آن درياي آبيرنگ ميخوانند؟
﴿فاضل نظري﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
كرامت پيشهاي بيمثل و بيمانند ميآيد
كه باران تا ابد پشت سرش يك بند ميآيد
كسي كه نسل او را ميشناسد، خوب ميداند
كه او تنها نه با شمشير، با لبخند ميآيد
همان تيغي كه برقش ميشكافد قلب ظلمت را
همان دستي كه ما را ميدهد پيوند ميآيد
همه تقويمها را گشتهام، ميلادي و شمسي
نمي داند كسي او چند چند چند ميآيد
جهان ميايستد با هرچه دارد روبروي او
زمان ميايستد، بوي خوش اسفند ميآيد
ولي الله، عين الله، سيف الله، نورالله
علي را گرچه بعضي بر نميتابند، ميآيد
بله! آن آيت اللهي كه بعضي خشك مذهبها
براي بيعت با او نميآيند، ميآيد
براي يك سلام ساده تمرين كردهام عمري
ولي ميدانم آخر هم زبانم بند ميآيد
بخوان شاعر! نگو اين شعربافي در خور او نيست
كلاف ما به چشم يوسف، ارزشمند ميآيد
به در ميگويم اين را تا كه شايد بشنود ديوار
به پهلوي كبود مادرم سوگند ميآيد!
﴿محمدحسین ملکیان﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
با خودت تكرار كن دنيا سرابي بيش نيست
حسرت و خون دل و رنج و عذابي بيش نيست
بيسبب دلخوش به آب و رنگ اين دنيا نباش
راحت و آرامِ اين دنيا، حبابي بيش نيست
اختيار دل نگهدار و به هر كس دل نبند
دل سپردن حاصلش حال خرابي بيش نيست
دل به ياران به ظاهر خوب دنيا خوش نكن
چهرهي معصومشان تنها نقابي بيش نيست
پشت پا خوردي اگر از دوستان غمگين نباش
مهرباني قصه و حرف كتابي بيش نيست
هركه را ديدم در اين ويرانه، غرق ماتم است
علت آن هم سؤال بيجوابي بيش نيست
دل به دنيا خوش نكن زيرا كه اين دنياي پست
در نگاه مردم فرزانه خوابي بيش نيست
﴿مهدي آهي﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
دور از تو شكستهست دلم تاب ندارم
چون پنجرهها، نيست به جز سنگ نثارم
ابرم كه فرو بستۀ بغضي نگرانم
اي عشق! در آغوش بگيرم كه ببارم
كي از دل گيسوي تو با سوي نگاهت
شب را به دم صبح فروزان بسپارم؟
تا كي من دلبسته به اين عقربۀ لنگ
سرگشتهترين ثانيهها را بشمارم؟
آن قدر كه از آينهها طعنه شنيدم
درد آمده با خنده نشستهست كنارم!!
محكوم شدم با قلم عشق كه تا حشر
بر اين جگر سوخته دندان بفشارم
از سنگدليهاي تو مُردم، ولي ايكاش
يك تكه از آن سنگ شود سنگ مزارم
﴿سعيد فارس﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
بيا به مصرع بعدي كه شرح حال من است:
خيال من شده اويي كه بيخيال من است!
خجالتم كه بگويم به عقل دورانديش
كسي كه باور من بوده احتمال من است!
به سايهسار بلوطم هميشه ميخوابيد
همان كه كلبهٔ او گرم، از ذغال من است!
تمام قدرت او در "نه" صريحش بود
تمام مشكل من از زبان لال من است!
چه پاسخي بدهم در جواب اينكه: كجاست؟!
كه اين سؤال شما نيست؛ اين سؤال من است!
﴿حمزه كريم تباح فر﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
از خوشيهاي زمانه سهممان كم بود...حيف
قسمت ما عاشقان اندوه و ماتم بود...حيف
دركمان از عشق، ناقص بود...همچون عقلمان!
فهم ما از زندگي تصوير مبهم بود...حيف
گاهگاهي با صداي در، هراسان ميشديم
ميدويديم و وليكن پشت در غم بود...حيف
ما نماز عشق ميخوانديم امّا غافل از...
...اين كه در پشت سر ما ابنملجم بود...حيف
از همان اوّل سزاوار جهنّم بودهايم
سيب و گندم فتنۀ حوّا و آدم بود...حيف
قبل خلقت چارهاي ايكاش پيدا ميشد و
منصرف ميشد خدا...امّا مصمّم بود حيف
﴿مهدي خداپرست﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
اي آرزوي ديده بينا، چگونهاي؟
وي مونس دل (من) تنها، چگونهاي؟
از ناز و نازكي اگر اينجا نيامدي
باري! يكي بگوي كه آنجا چگونهاي؟
درّ است صورت تو و درياست چشم من
اي درّ دورمانده ز دريا، چگونهاي؟
دل هديه تو كردم آن را نخواستي
جان تحفه ميفرستم! اين را چگونهاي؟
اي نور چشم مهر و گل بوستان حسن
ما بيتو در هميم تو بيما چگونهاي؟
از وصل تو كه نيست، دريغا! در آتشم
در هجر من كه هست مبادا چگونهاي؟
ما خود جهان گرفتيم از پيش عاشقي
در سلسله تو اي دل شيدا چگونهاي؟
﴿سیدحسن غزنوی﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan