#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
اگرچه ياد ندارم كه دفعهي چندم
مرا شكستي و... آه از نگاه اين مردم!
به گيسوان پريشان خود نگاه بكن
كه شرح حال من است اين كلاف سردرگم!
حكايت من دور از تو مانده اينگونهست:
خمار و خستهام و نيست قطرهاي در خم!
هميشه عطر تو بيتاب كرده جانم را
چنان كه باد بپيچد به خوشهي گندم
به سر هواي تو دارم، خدا گواه من است
اگر رسيده نمازم به ركعت پنجم!
﴿حسين دهلوي﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
سفر مگو كه دل از خود سفر نخواهد كرد
اگر منم كه دلم بيتو سر نخواهد كرد
من و تو پنجرههاي قطار در سفريم
سفر مرا به تو نزديكتر نخواهد كرد
ببر به بيهدفي دست بر كمان و ببين
كجاست آنكه دلش را سپر نخواهد كرد
خبرترين خبر روزگار بيخبري ست
خوشا كه مرگ، كسي را خبر نخواهد كرد
مرا به لفظ كهن عيب ميكنند و رواست
كه سينه سوخته از "مي" حذر نخواهد كرد
﴿فاضل نظري﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
آه اگر دوران شيرين وفا خواهد گذشت
روزهاي همنشينيهاي ما خواهد گذشت
بعد من تنها نخواهي ماند، اما بعد تو
بر من تنها نميداني چهها خواهد گذشت...
عاشقان تازهات اهل كدام آبادياند؟
عطر گيسوي تو اين بار از كجا خواهد گذشت؟
تاب دورافتادنم از تاب گيسوي تو نيست
كي دل آشفته از موي رها خواهد گذشت؟
اي دعاي عاشقان پشت و پناهت! بازگرد
بي تو كار دوستداران از دعا خواهد گذشت
﴿سجاد ساماني﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
نه تمناي خود بيان داريم
نه دگر فكر آب و نان داريم
شكر خالق، همينكه عرض سلام...
محضر صاحب الزمان داريم
لحظهاي بين غم رها نشديم
بسكه مولاي مهربان داريم
مرگ نزديك و غافليم از آن
چقدر ما مگر زمان داريم؟!
سر به زير از خجالتيم اما
چشم بر لطف آسمان داريم
داغ ديدند همسران شهيد
تا كهامنيت و امان داريم
شد پريشان وجود و خاطرشان
اگر آرامش روان داريم
روضهخانه، بهشت نوكرهاست
جا در اين بيت و آستان داريم
روز و شب از فراق كرب و بلا
ذكر "مولا حسين جان" داريم
گرمي داغ اوست در دل ما
از غمش بين دل، نشان داريم
**
ياد دست گرهگشاي حسين
گله از دست ساربان داريم
﴿محمدجواد شيرازي﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
درون باغ، تويي روشناي بيپايان
ميان سايه و نور، شوقيست پنهان
سكوت لب خبر از طوفان دل دارد
كه در نگاه تو ميريزد رازي نهان
زير روسري آبيات، هواي درياست
باد مرا ميبرد به افقي بيكران
نگاه سرد تو شبيه آتش خاموش
نهفته در دل من، شوريست ناپيدا نهان
جهان اگرچه پر از هياهو و بيپناهي است
تو در زمانهي سخت، آرامش ناگهاني دادي
و شب كه ميآيد و شهر به سكوت فرو ميرود
نام تو در دل من، جاودان و چون نسيم زندگي است
﴿ميم نيمكت﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
دعا نميكنم! اين روزها مرادي نيست
تو را به مهر و محبت كه اعتقادي نيست!
ببخش اگر كه به تو خيره ميشوم گاهي...
خيال كردهام اين حاجت زيادي نيست!
قبول كن به خدا بخت هم رقيب من است
شبي كه موي تو آشفته است، بادي نيست!
سكوت كردي و ديدي چه زخمها خوردم
سكوت معنياش اين است: انتقادي نيست!
تو شاهزادهي مغرور قصهاي؛ جز من
دواي بيكسيات دست شهرزادي نيست!
به سيل گريه قسم، آبروي من رفتهست
از اين به بعد به چشمانم اعتمادي نيست
﴿حسين دهلوي﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
آنكه بيش از دگران در دل ما جا دارد
بيشتر ميل به آزار دل ما دارد
سادهتر ميشكند شيشهي احساست را
آن كسي كه خبر از جاي تركها دارد
ما زمين خوردهي لبخند رفيقي بوديم
كه به سر شوق زمين خوردن ما را دارد
وقت غمها دمشان گرم! به دورم جمعند
لحظهي سوختن شمع، تماشا دارد!
ما در اين شهر پي سيرت زيبا بوديم
هركه ديديم فقط صورت زيبا دارد
هركه لبخند مرا ديد نپرسيد...افسوس
خنده با چشم غمآلود چه معنا دارد؟!
شهر ما گرچه شلوغ است به ظاهر، اما
قدر جمعيت خود، آدم تنها دارد
﴿مهدي جويني﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
درگير تو بودم كه نمازم به قضا رفت
در من غزلي درد كشيد و سر زا رفت
سجاده گشودم كه بخوانم غزلم را
سمتي كه تويي عقربه قبله نما رفت
در بين غزل نام تو را داد زدم، داد
آنگونه كه تا آن سر اين كوچه صدا رفت
بيرون زدم از خانه يكي پشت سرم گفت
اين وقت شب اين شاعر ديوانه كجا رفت
من بودم و زاهد به دوراهي كه رسيديم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
با شانه شبي راهي زلفت شدم اما
من گم شدم و شانه پي كشف طلا رفت
در محفل شعر آمدم و رفتم و... گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت
مي خواست بكوشد به فراموشيات اين شعر
سوزاندمش آنگونه كه دودش به هوا رفت
﴿محمد سلماني﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
دوباره كاش به قلبم كمي اميد بيايد
ثمر به شاخ و بر اين درخت بيد بياد
نشستهايم و فقط سينه ميزنيم برايش
نشستهايم... هزاران اگر يزيد بيايد
نشستهايم و دعا ميكنيم اين همه آدم
دوباره مثل حسيني مگر پديد بيايد
كليد قفل جهان است آنكه رفته از اينجا
براي مهدي زهرا دعا كنيد بيايد...
دلم به سوي حريمش پريده جمعه به جمعه
سياه رفته! دعا كرده رو سفيد بيايد
.
.
خوشا دمي كه "سر" از تن جدا بماند و بهتر
خوشا دمي كه تن از معركه شهيد بيايد
﴿حميدرضا محسنات﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
به هر نگاه تو دلدادهام، نگو كه مرا نشناختهاي
ميان اين همه بيرحمي، تويي كه دل را شناختهاي
نسيم شد نفست در من، شكفت گل از آن ديدار
دوباره گفتي نماند عشق، ولي به دل جا انداختهاي
به هر قدم كه زدي دورم، دل من از پيات افتاد
اگرچه سرد گذشتي تو، هنوز آتشي برافراختهاي
صداي خندهي تو مانده، هنوز گوش مرا پر كرده
تو رفتهاي ولي اي جانا، صدات را جا گذاشتهاي
نپرس حال من تنها، كه بيتو در خود شكستهست
ببين چه ساده من بيتو، چه گريهها سر انداختهاي
﴿ميم نيمكت﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
كس از اين نمك ندارد، كه تو اي غلام داري
دل ريش عاشقان را نمكي تمام داري
نه من اوفتاده تنها، به كمند آرزويت
همه كس سر تو دارد، تو سر كدام داري؟
ملكا! مها! نگارا! صنما! بتا! بهارا!
متحيرم، ندانم، كه تو خود چه نام داري؟
نظري به لشكري كن، كه هزار خون بريزي
به خلاف تيغ هندي، كه تو در نيام داري
صفت رخام دارد، تن نرم نازنينت
دل سخت نيز با او، نه كم از رخام داري
همه ديدهها به سويت، نگران حسن رويت
منت آن كمينه مرغم، كه اسير دام داري
چه مخالفت بديدي، كه مخالطت بريدي؟
مگر آن كه ما گداييم و تو احتشام داري
به جز اين گنه ندانم، كه محب و مهربانم
به چه جرم ديگر از من سر انتقام داري؟
گله از تو حاش لله، نكنند و خود نباشد
مگر از وفاي عهدي، كه نه بر دوام داري
نظر از تو برنگيرم، همه عمر تا بميرم
كه تو در دلم نشستي و سر مقام داري
سخن لطيف سعدي، نه سخن كه قند مصري
خجل است از اين حلاوت، كه تو در كلام داري
﴿سعدی﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
#نجواهاي_شبانه
🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀
آسمان زندگي گاهي اگرچه صاف نيست
ناسزا گفتن به ابر و آسمان انصاف نيست
ابرهاي تيره در چشم بيابان نعمتاند
هر چه در فهم تو اجحاف است كه اجحاف نيست!
ميشود مانند گل، گاه از دل سنگي شكفت
اين حقيقت را به چشم خويش ديدم، لاف نيست
عاقبت يك روز ميفهمي كه سيمرغ مراد
در وجودت لانه دارد پشت كوه قاف نيست
زندگي يك خوان رنگين است بر فرش زمان
نوشجان كن تا دم آخر از آن...اسراف نيست
گفته بودي روي دنيا را غبار غم گرفت
شايد آن عينك كه بر چشمت زدي شفاف نيست
عقل سختش ميكند! با ديدۀ دل بنگري
زندگي چيزي به غير از عين و شين و قاف نيست
﴿مهدي جويني﴾
☄️
🌙
✨☄️
❣️💫☄️
❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan