هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
🚩آمریکا مسئول ارشد امور ایران در وزارت خارجه خود را به اربیل عراق اعزام کرد
🔹️واشنگتن، فردی به نام اسیتون فاگین، که هماکنون مدیر دفتر امور ایران در اداره امور خاورنزدیک وزارت خارجه آمریکا است را برای هدایت سرکنسولگری خود در اربیل عراق انتخاب کرده است
🔹️این اقدام همزمان با تشدید تحریکات گروههای تروریستی فعال در منطقه ضد مواضع نیروهای نظامی ایران انجام شده است
🔹️فاگین ماه گذشته با فردی به نام مصطفی هجری، که سرکرده گروهکی تروریستی موسوم به «حزب دموکراتیک کردستان ایران» است دیدار داشته است.
http://tn.ai/1786676
📡, @tasnimnews
هدایت شده از منتظران ظهور
♦️کنایه طنز بیقانون
🔹محبوبترین تفریح این روزهای مردم ایران چیست؟
🔹اینه که ببینن چیزی که دیروز خریدن امروز چقدر گرونتر شده!
#طنز
هدایت شده از دیده بان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قول جهانگیری، معاون اول روحانی به مردم در تاریخ بیستم فروردین 97: با دلار 4200 تومانی هیچ کالایی گران نخواهد شد
✍دولتی که با وعده های دروغ و تهمت به دیگران رای بیاره، جز دروغ چیز دیگه بلده بگه؟!
هدایت شده از خبر فوری قم
☑️رییس سازمان امور اداری و استخدامی کشور گفت: دوازده استاندار بازنشسته شصت روز فرصت دارند میز مدیریتی خود را ترک نمایند.| استاندار قم در لیست نیست| لیست اسامی👆
@photoqomnews
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
🔴طولانی ترین ماه گرفتگی قرن ۲۱ در شامگاه جمعه ۵ مرداد اتفاق میافتد و این رویداد در بخشهای بزرگی از ایران، استرالیا، آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکای جنوبی قابل رویت است.
🔶این خسوف در ساعت ۲۱:۴۴:۴۷ آغاز خواهد شد و مدت زمان گرفت کامل ۱۰۳ دقیقه به طول میانجامد.
🔶بنابر اعلام سازمان فضایی ایران، پخش زنده این رویداد در وب سایت این سازمان به آدرس http://isa.ir/ قابل مشاهده است.
🌍 @ebratha_ir
هدایت شده از صرفا_جهت_اطلاع
اینفوگرافیک؛ طولانیترین ماهگرفتگی قرن
💠 صرفا جهت اطلاع:
@serfanjahtetla
هدایت شده از صرفا_جهت_اطلاع
گرانترین و ارزانترین بنزین در کدام کشورهاست؟
بعد از بررسی قیمت بنزین در ۱۶۵کشور دنیا؛ ارزانترین : ونزوئلا با 0/01 دلار ، ایران 0/27 دلار
گرانترین: ایسلند با 2/12 دلار
صرفا جهت اطلاع:
@serfanjahtetla
هدایت شده از کانال حامیان (استاد رائفی پور)
⭕️ روایت کمتر دیدهشده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ بهمناسبت پنجم مرداد؛ سالروز عملیات مرصاد
🔸منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
🔹ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
🔸یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
🔹خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
🔸حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
🔹اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
🔸بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
🔹بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
@OstadRaefipoor1