eitaa logo
مٰا مِلَـت‌ اِمٰـٓامْ‌ حُسِـیْـنٓیــمْ
185 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
39 فایل
🍃امام‌صادق‌علیه‌السلام🍃 آنکه‌خدا‌خیرش‌را‌بخواهد عشق‌حسین‌رابه‌قلب‌او‌می‌اندازد.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخن‌شهیدجهاد: امام زمانت را یارے ڪن و خودت را به گونه‌اے آماده ڪن که یارے‌ڪننده‌ے امام‌زمانت باشے.. اَللّهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🕊 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها مشعل معرفت و دانش 🔰 رهبر انقلاب اسلامی: «سكينه‌ی‌كبر‌ایی كه شما اسمش را در كربلا شنيده‌ايد، و دختر امام و برادرزاده و شاگرد زينب(سلام‌الله علیها) است، كسانى كه اهل تحقيق و كتابند، نگاه كنند او يكى از مشعل‌هاى معرفت عربى در همه‌ی تاريخ اسلام تا امروز است. كسانى كه حتّی زينب(سلام‌الله علیها) و پدر زينب(سلام‌الله علیها) و پدر سكينه را قبول نداشته‌اند و ندارند، اعتراف می‌كنند كه سكينه‌(سلام‌الله علیها) يك مشعل معرفت و دانش است.» ۱۳۷۰/۰۸/۲۲ 🔺به مناسبت سالروز سلام‌الله‌علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:🤔 این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...😐🌹 به نظرنتون کارخوبیه؟؟🤔 کیا موافقن؟؟؟ ✅ کیامخالف؟؟؟؟ ❌ اکثر دانشجویان مخالف بودن!!!❌😡 بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...😏 بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن!!"😤 بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته!!!😰 تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...📄 همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.🤔 ولی استاد جواب نمیداد...😐 یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکار کردی؟؟؟ شما مسئول برگه های ما بودی؟؟؟😡😤 استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...🤔📝 استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟🤔⁉️ همه ی دانشجویان شاکی شدن. استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین؟⁉️⁉️ گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم😓 درس خوندیم📚📖🖊 هزینه دادیم 💵💶💷 زمان صرف کردیم...🕒 هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت...📝 استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه؟ یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...📄📄📄 استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد. صدای دانشجویان بلند شد.😱😱😱 استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!😌 دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم. برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید، پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه!!؟؟🤔 بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.😔 چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد! و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!!😔😔😔 تنها کسی که موافق بود .... فرزند شهیدی بود که سالها منتظر بابایش بود🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 *🌸🍃کپی با ذکر صلوات🌴*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🕊 شهید‌مصطفی‌بدر‌الدین 👼🏻ولادت: ۶ آوریل ۱۹۶۱ 🕯شهادت: محل‌شهادت:
بیوگرافی‌شهید مصطفی بدرالدین امین معروف به فواد صعب، سامی عیسی و ذوالفقار حزب‌الله لبنان در تاریخ ششم آوریل 1961 در الغبیری به دنیا آمد. وی برادر همسر عماد مغنیه بود و رسانه‌های اسرائیلی از وی تحت عنوان جانشین حاج عماد مغنیه فرمانده نظامی حزب‌الله لبنان ایجاد می‌کردند که بعد از شهادت ایشان در سال 2008 در دمشق ، فرماندهی نظامی نیروهای مقاومت لبنان را در اختیار گرفته بود. وی یکی از اعضای شورای مرکزی حزب‌الله لبنان بود. پدرش امین بدر الدین و مادرش فاطمه جزینی بود. وی تا سال 1982 به همراه عماد مغنیه در میان نیروهای گروه 17 که بخشی از جنبش فتح در بیروت بود، فعالیت می‌کرد. او به اتهام مشارکت در انفجار سفارت آمریکا در کویت در سال 1983 در این کشور بازداشت شد. رسانه های وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی داشتند همواره اتهامات تروریستی متعددی را به وی نسبت دهند تا علاوه بر تخریب چهره این فرمانده نظامی در میان افکار عمومی منطقه، زمینه تعقیب حقوقی وی در کشورهای مختلف را فراهم کنند. در همین راستا اتهامات واهی زیادی از جمله مشارکت در ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان در مورد وی مطرح شد. بیانیه منتشر شده از سوی حزب الله لبنان در پی شهادت مصطفی بدر الدین تاکید دارد که این فرمانده بزرگ در راس نبرد با طرح آمریکایی- صهیونیستی در منطقه بود و در جهاد و رویارویی با گروه‌های تکفیری در سوریه مصمم بود. ذوالفقار که زندگیش مملو از جهاد، اسارت، مجروحیت و موفقیت‌های ویژه بزرگ بود، زندگی‌اش به شهادت ختم شد و به کاروان فرماندهان شهید (رحمت خدا بر آنها باد) و به‌ویژه رفیق و همرزمش، فرمانده شهید حاج عماد مغنیه پیوست. شهید مصطفی بدرالدین برادر همسر و جانشین سردار شهید حاج عماد مغنیه، فرمانده سابق شاخه نظامی حزب الله بود. وی از سال 1982 هنگامی‌که از زندان کویت آزاد شد و فعالیت جهادی و مبارزاتی خود را در دوایر حساس امنیتی و نظامی مقاومت آغاز کرد، او همواره از سوی سازمان‌های جاسوسی اسرائیل، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشت و بارها از عملیات ترور جان سالم بدر برده بود. سازمان‌های جاسوسی اسرائیل، آمریکا و انگلیس بر این باور بودند که شهید بدرالدین در پس بزرگترین عملیات مقاومت در شناسایی و انهدام شبکه‌های جاسوسی آنها در لبنان و سوریه و بازداشت عوامل آنها در این شبکه‌ها قرار دارد. پس از ترور شهید عماد مغنیه مسئولیت هدایت و راهبری شاخه نظامی حزب الله را برعهده گرفت. با آغاز بحران سوریه و ورود آن به مرحله نظامی، شهید بدرالدین حضور در این عرصه و مبارزه با گروه‌های تکفیری را وظیفه خود شمرد. وی سال گذشته در دیداری خصوصی به یکی از فعالان رسانه‌ای لبنان گفته بود: «وظیفه من مبارزه با توطئه‌های این کشورهاست و مبارزه در لبنان یا سوریه یا هر جای دیگر را جز با در دست گرفتن پرچم پیروزی و یا رسیدن به شهادت رها نخواهم کرد. ارتش اسرائیل هر زمان نیاز باشد در پشتیبانی از تروریست های تکفیری اقدام می کند ارتش اسرائیل نشان داد که هر زمان نیاز باشد در پشتیبانی از تروریست های تکفیری اقدام می کند و به شهادت رساندن شهید "مصطفی بدرالدین" هم در همین راستا بود. این اولین حمله ارتش اسرائیل و نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به فرماندهان مقاومت نبوده و یقینا آخرین تهاجم نیز نخواهد بود؛ اما به نظر می رسد در آینده نزدیک منتظر تلافی رزمندگان حزب الله با موشک های هدایت شونده باشیم. اینکه این بار در کجا اسرائیل غافلگیر می شود باید منتظر بمانیم و ببینیم ؛ اما بلندی های جولان اشغالی، مزارع شبعا و هامر های ارتش اسرائیل گزینه هایی هستند که "سید حسن نصر الله" دبیر کل حزب الله لبنان آن ها را بررسی خواهد کرد.
📿🕋 رو خودتون جوری کار کنید که اگر یک گناهم کردید گریتون بگیره:) 📿 . . حقا که شهادت لایقشون بود👏
🎍 خدا را دوست بدارید حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید😇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لپ تاپم رو روشن کردم و افتادم تو کوچه پس کوچه های اينترنت... چند تا کوچه رو که دور زدم، يهو ديدم آژير آنتی ويروس به صدا دراومد ؛ فهميدم ويروس گرفته سريع ويروس رو از بين بردم تا به سيستمم، آسيبی نرسونه ... کارم که تموم شد به حال خودم خنديدم. "البته از اون خنده ها "خنده ی تلخ من از گريه غم انگيز تر است"! با خودم گفتم: کاش اينقدر که هوای لپ تاپت رو داری، هوای خودتم داشتی کاش وقتی گناه ميکردی و آژير دلت داد ميزد که: خطر.. خطر..‼️ دلم به حال خودم سوخت...‼️ تازه فهميدم خيلی وقته گناهها⛔️ آنتی ويروس دلم رو هم خفه کردند اما خوش به حال اونايی که آنتی ويروس دلشون اورجيناله و هر روز با وصل شدن به آپديتش ميکنن ...🌹 خوش به حال اونايی که هر شب رفتاراشون رو مرور می کنن واگر گناهی ناخواسته وارد دلشون شده با آنتی ويروس نابودش ميکنن🚫 يه آنتی ويروس خريدم به نام " استغفار " از ته دل گفتم: "استغفرالله ربی و اتوب الیه...🤲
🌼فرازی از متن نامه احساسی حاج قاسم سلیمانی به شهید حاج حسین پورجعفری؛ ✍حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم. حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز‌تولد‌شھید‌بابڪ‌نوری‌هست🔖🌸‘ مے‌تونید‌بہ‌مناسبت‌تولدشون‌‌چندتا‌ ڪار‌انجام‌بدید 😌! ¹.زیارت‌عاشورا←هدیہ‌به‌شھید ².یڪ‌صفحہ‌قرآن←هدیہ‌به‌شھید ³.سہ‌صلوات‌←هدیہ‌به‌شھید
بانـــــو....!!!❣ ڪم خردان متعقدند؛ ❌اگر حجابـــــ برداشته شود .آنگاه زن آزاد استـــــ !!!! .چه ڪسے به نام آزادے . دیوار خانه اش را برمیدارد.؟!🍃 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|💙💠|•° به مناسبت تولد شهید بابک نوری🌹 🎞 به‌نقل‌از‌همرزم‌شهید : شب‌قبل‌ازشهادت‌ بابڪ‌ بود. یہ‌ماشین‌مهمات‌تحویل‌من‌بود. من‌هم‌قسمت‌موشکی‌بودم‌و‌هم‌نیروی‌آزادادوات. اون‌شب‌هوا‌واقعا‌سردبود🌬 بابڪ‌ اومد‌پیش‌من‌گفت: " علےجان‌توۍچادر‌⛺️جا‌نیست‌من‌بخوابم. پتوهم‌نیست🤦🏻‍♂" گفتم : تو‌همش‌از‌غافلہ‌عقبےبیا‌پیش‌‌خودم گفتم:بیا‌این‌پتو ؛اینم‌سوءیچ 🔑 برو‌جلو‌ماشین‌🚘بخواب،‌من‌عقب‌میخوابم🤗 ساعت‌3شب‌من‌بلند‌شدم‌رفتم‌بیرون🚶🏻‍♂ دیدم‌پتوروانداختہ‌رو‌دوش‌خودش‌ داره‌نمازمیخونہ📿 (وقتی‌میگم‌ساعت‌(۳)صبح‌یعنےخداشاهده اینقدرهواسرده‌نمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!) گفتم: بابڪ بااینکارا‌شهید‌نمیشےپسر😅 .... حرفےنزد😔 منم‌رفتم‌خوابیدم.💤 صبح‌نیم‌ساعت‌زودتراز‌من‌رفت‌خط و‌همون‌روزشهید‌شد🙂💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌﷽ 🔵نماز مخصوص روز چهارشنبه☝️ 🌹ان شاءالله حاجت روا باشید بحق امام جواد علیه السلام🤲 🔴لطفا دعابرای مهدی فاطمه سلام الله علیهما فراموش نشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🕊 شهیدمهدی‌باکری 👼🏻ولادت: ۱۳۳۳ 🕯شهادت: ۲۵ بهمن ۱۳۶۳ محل‌شهادت: شرق دجله
زندگینامه‌شهید مهدی باکری در سال ۱۳۳۳ در شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. وی در دوران کودکی، مادرش را از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رساند و در دوره دبیرستان (همزمان با شهادت برادرش علی باکری به دست دژخیمان ساواک) وارد جریانات سیاسی شد. عملیات بدر پس از اخذ دیپلم با وجود آنکه از شهادت برادرش بسیار متاثر و متالم بود، به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل شد. از ابتدای ورود به دانشگاه تبریز یکی از افراد مبارز این دانشگاه بود. او برادرش حمید را نیز به همراه خود به این شهر آورد. مهدی باکری در طول فعالیت‌های سیاسی خود (طبق اسناد محرمانه بدست آمده) از طرف سازمان امنیت آذربایجان شرقی (ساواک) تحت کنترل و مراقبت بود. پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان، به خارج از کشور فرستاد تا در ارسال سلاح گرم برای مبارزین داخل کشور فعال شود. مهدی باکری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) - در حالی که در تهران افسر وظیفه بود - از پادگان فرار و به صورت مخفیانه زندگی کرد و فعالیت‌های گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب اسلامی نیز انجام داد. پس از پیروزی انقلاب و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد درآمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزنده‌ای را از خود به یادگار گذاشت. ازدواج مهدی باکری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه کلت او بود. دو روز بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات ارزنده‌ای برای مردم انجام داد. مهدی باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاش‌های گسترده‌ای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگاه و مزدوران شرق و غرب انجام داد و به‌رغم فعالیت‌های شبانه‌روزی در مسئولیت‌های مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبهه‌ها شد. مهدی باکری با استعداد و دلسوزی فراوان خود توانست در عملیات فتح‌المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف در کسب پیروزی‌ها موثر باشد. در این عملیات یکی از گردانها در محاصره قرار گرفته بود، که ایشان به همراه تعدادی نیرو، با شجاعت و تدبیر بی‌نظیر آنان را از محاصره بیرون آورد. در همین عملیات در منطقه رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد و به فاصله کمتر از یک ماه در عملیات بیت‌المقدس (با همان عنوان) شرکت کرد و شاهد پیروزی لشکریان اسلام بر متجاوزین بعثی بود. در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس از ناحیه کمر زخمی شد و با وجود جراحت‌هایی که داشت در مرحله سوم عملیات، به قرارگاه فرماندهی رفت تا برادران بسیجی را از پشت بی‌سیم هدایت کند. در عملیات رمضان با سمت فرماندهی تیپ عاشورا به نبرد بی‌امان در داخل خاک عراق پرداخت و این بار نیز مجروح شد، اما با هر نوبت مجروحیت، وی مصممتر از پیش در جبهه‌ها حضور می‌یافت و بدون احساس خستگی برای تجهیز، سازماندهی،‌ هدایت نیروها و طراحی عملیات، شبانه‌روز تلاش می‌کرد. در عملیات مسلم بن عقیل با فرماندهی او بر لشکر عاشورا و ایثار رزمندگان سلحشور، بخش عظیمی از خاک گلگون ایران اسلامی و چند منطقه استراتژیک آزاد شد. مهدی باکری در عملیات والفجرمقدماتی و والفجر یک، دو، سه و چهار با عنوان فرمانده لشکر عاشورا، به همراه بسیجیان غیور و فداکار، در انجام تکلیف و نبرد با متجاوزین، آمادگی و ایثار همه‌جانبه‌ای را از خود نشان داد. در عملیات خیبر زمانی که برادرش حمید، به درجه رفیع شهات نایل آمد، با وجود علاقه خاصی که به او داشت، بدون ابراز اندوه با خانواده‌اش تماس گرفت و چنین گفت: شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده است.