eitaa logo
مٰا مِلَـت‌ اِمٰـٓامْ‌ حُسِـیْـنٓیــمْ
183 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
40 فایل
🍃امام‌صادق‌علیه‌السلام🍃 آنکه‌خدا‌خیرش‌را‌بخواهد عشق‌حسین‌رابه‌قلب‌او‌می‌اندازد.
مشاهده در ایتا
دانلود
پسرک فلافل فروش 🌷شهید هادی ذوالفقاری تاریخ تولد: ۱۳ / ۱۱ / ۱۳۶۷ تاریخ شهادت: ۲۶ / ۱۱ / ۱۳۹۳ محل تولد: تهران محل شهادت: سامرا *🌷راوی ←مغازه فلافل فروشی داشتم یک روز به من گفت: میتونم بیام پیش شما کار کنم؟🥖گفتم: مغازه متعلق به شماست بیا،از فردا هر روز به مغازه می آمد خیلی سریع کار را یاد گرفت و استادکار شد.🥖میگفت:«من زشت‌ام! اگه شهید بشم هیچ‌کس برام کاری نمی‌کنه!🥀تو یه پوستر برام بزن معروف بشم» و خندید..(: عکسی از او گرفتم و همین عکس در زمان شهادتش معروف شد.🌙در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود:« از برادرانم می‌خواهم که غیر حرف آقا خامنه‌ای حرف کس دیگری را گوش ندهند جهان در حال تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست.🌱راوی←هادی سه بار راهی منطقه سامرا شد، همیشه میگفت: نگاه حرام،راه شهادت رو میبنده⚡️هادی صورتش جوش داشت چند روز قبل از شهادت رفیقش بهش میگه: این صورتت رو نمیخوای درمان کنی؟❓اونم میخنده و میگه: ای بابا، دیگه فقط یه انفجار میتونه جوش‌های صورتم رو درمان کنه💥چند روز بعد ۲۶ بهمن ماه یه انفجار شدید انتحاری باعث شد صورت هادی بسوزه🥀او بر اثر انفجار به آرزویش که شهادت بود رسید🕊 او درست مصادف با شهادت امام هادی(ع) به دنیا آمد و بر همین اساس نام او را محمدهادی می‌گذارند؛🌱عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (ع) شد و در این راه و در شهر امام هادی(ع) یعنی سامرا به شهادت رسید.🕊محمدهادی فلافل‌ فروشی بود که خدا برایش شهادت خواست،🌙پیکرش در وادی السلام در جوار مرقد امیرالمومنین(ع) قرار دارد و محل زیارت زوار اباعبدالله الحسین(ع) است*🕊️🕋 طلبه محمدهادی ذوالفقاری روح پاکش ۱۴ذکر نورانی صلوات 💙🌷
محمود تاج الدین نخبه علمی بود به قدری باهوش بود که در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف می‌زد درجبهه آموزش زبان مۍ‌داد والفجر۸ شیمیایی شد و در۱۷سالگی به شهادت رسید 🌷هدیه به روح مطهر شهید ۱۴صلوات🕊🕊 تبیین
@Madahi_Zakerin1_17836424553.mp3
زمان: حجم: 3.89M
🌙 مبارک رمضان 🎧 قرآن کریم ⏯ # ترتیل 🎤 پرهیزکار هدیه به ارواح طیبه شهدا بخصوص شهید علی نعیمی واموات شناسی🇮🇷🌷 @Shahidshanase روبیکا💚
سردارِ رازِ ۲۱ تولد و شهادت در ۲۱ رمضان🕊️ 🌷سردار شهید سید علی دوامی تاریخ تولد: ۲ / ۱۰ / ۱۳۴۶ تاریخ شهادت: ۱۸ / ۲ / ۱۳۶۷ محل تولد: ساری محل شهادت: شلمچه 🌷مادرش زمانی که علی را باردار بود ، آن سال روزه‌هایش را کامل گرفت تا روز بیستم ماه رمضان،🌙دوست داشت روزه بیست و یکم را هم بگیرد که سید علی به او اجازه نداد🌱و در روز بیست و یکم پا در این دنیا گذاشت، از این رو (فاطمه) این روز را بر روی گل پسرش افطار کرد.🌙مادر شهید← یکبار درمسجد ساری یادواره ای برگزار شد سید علی هم حضور داشت اما برای خوردن ناهار نیامد🍽️ از او پرسیدم: روزه ای؟ گفت: به دلایلی یک شب نتوانستم نماز شب بخوانم🌙10 روز خودم را تنبیه کرده ام که روزه بگیرم.🥀برای یک شب نماز شب نخواندن 10 روز را روزه گرفت💫همرزم← او یخ ها را خُرد می‌کرد🧊وقتی آب میشد با آب یخ غسل شهادت میکرد، کارش اطلاعات و عملیات بود📞صدام برای سرش جایزه تعیین کرده بود و گفته بود هر کس مُرده یا زنده سید علی را بگیرد جایزه دارد⚡️به سید علی شیر مازندران می‌گفتند💫میرفت وسط عراقی ها و کار شناسایی که تمام میشد بر می‌گشت. او بارها مجروح شد.🥀علی می‌گفت: کسی نمی تواند من را شهید کند مگر با کالیبر 60💥و من ۲۱ رمضان به دنیا آمده‌ام و ۲۱ رمضان هم شهید می‌شوم.»در آخر هم کالیبر 60 خورد به قلبش و به شهادت رسید🕊مادرشهید←وقتی به دنیا آمد ۲۱ سال سن داشتم🎊علی در ۲۱ ماه رمضان به دنیا آمد🎊و در حالی که ۲۱ سال سن داشت در ایام شهادت مولا علی(ع)🏴 در ۲۱ ماه رمضان شهید شد🕊️و به سردار راز ۲۱ معروف شد.*🕊️🕋 سید علی_دوامی پاکش_صلوات💙🌷
سید علی فرصتیان ❣برف سنگینی آمده بود و هوا حسابی سرد بود. سید علی را دیدم با یک دبه ده لیتری تو صف نفت ایستاده. گفتم: سید تا 40 لیتر هم می‌دهند چرا دبه کوچیک! گفت: فعلأ همین ده لیتری نیاز ما را برطرف می‌کنه، باشه برا کسایی که بیشتر نیاز دارن! 🌹🌷🌹 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و این شهید عزیز ۱۴ذکر نورانی صلوات 🌷🕊🕊🕊
مصطفی شمسا 🌺بخش‌هایی از وصیت‌نامه 🍃نخست باید بگویم، برادران و خواهرانم وصیتی ندارم تمام شهداء حرفها و وصیتها را زدند و نوشتند و گفتند که مبادا دنیای پست فریبتان دهد. 🍃گفتند که از امام و ولایت جدا نشوید و گفتند که نگذارید خون شهدا پایمال شود. 🍃گفتند مبادا کم کاری کنید و گفتند انقلاب را یاری کنید گفتند که یتیمان و مستضعفان را فراموش نکنید. 🌴هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا واین شهید عزیز ۱۴ذکر نورانی صلوات 🌷🕊 شب التماس دعا شهدايی
محمد مهدی نعمت الهی 🌹تیر ماه سال ۶۰ تعدادی نیروی آموزشی به پادگان باجگاه امده بودند. در جمع انها جوانی بود که همیشه توی خودش بود و با کسی اُخت نشده بود. در فرصتی مناسب با او همراه شدم و کم‌کم از گذشته زندگیش پرسیدم. آه بلند کشید و از شغلش که در هتل شایان کیش بعنوان خدمات و میزبان خانواده شاه پهلوی بود صحبت کرد. از او پرسیدم که چی شد از اینجا سر درآورده؟ با بغض و اشک تعریف کرد: قبل از انقلاب دوسه ماهی بود به سالن سرو غذا مأمور شده بودم و هر نوبت تقریبا نیمی از غذای سلطنتی را دور می ریختیم. تصمیم گرفتم که مازاد غذاهای سفره هتل را به صورت مخفیانه با همکاری یک راننده به منطقه فقیر نشین کیش برده و بین مردم مستضعف توزیع کنم. مدتی این کار را در اختفا انجام دادیم. چند روز بعد که قصد تکرار آن را داشتیم هر دو دستگیر شدیم و بعد از بازجوئی و مصائب و مشکلات فردی و خانوادگی از کار اخراج شدم. باتوجه به نوع اخراج و سفارش هایی که روی پرونده ام بود دیگر در هیچ جای اداری و دولتی نتوانستم استخدام شوم و زندگی ام با سختی می گذشت. انقلاب اسلامی که شروع شد، من هم با سیل مردم به انقلاب پیوستم. حالا هم هم برای دفاع از دین و کشورم اینجا هستم. بعد از آموزش به منطقه اعزام شد، چند ماه بعد خبر شهادتش را در جبهه آبادان شنیدم. 🌹🌷🌹 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج✨ 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا واین شهید عزیز ۱۴ذکر نورانی صلوات 🌷🕊 شب
 💢قسمتی از وصیت‌نامه فرمانده محمد جهان_آرا: ای امام! تا لحظه‌ای که خون در رگ‌های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد، لحظه‌ای نمی‌گذاریم که خط پیامبرگونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود. ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده‌ام، سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی‌خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه‌ای که خرمشهر سقوط کرد، من یک‌ماه بطور مداوم کربلا را می‌دیدم. هر روز که حمله‌ی دشمن بر برادران سخت می‌شد و فریاد آن‌ها بی‌سیم را از کار می‌انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می‌رفتم، گریه را آغاز می‌کردم و فریاد می‌زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را. 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا واین شهید عزیز ۱۴ذکر نورانی صلوات 🌷🕊 شب مهدوی
41.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 خون 📽 تصاویری دیدنی و جانسوز از سریال مختارنامه با فرازهایی از دست نوشته زیبای سید شهیدان اهل قلم مرتضی_آوینی در خصوص واقعه عاشورا ✍ یاران ! شتاب كنید كه زمین نه جای ماندن ، كه گذرگاه است ، گذر از نفس به سوی رضوان حق . هیچ شنیده ای كه كسی در گذرگاه ، رحل اقامت بیفكند ؟... و مرگ نیز در اینجا همان همه با تو نزدیك است كه در كربلا . اصحاب عشق را رنجی عظیم در پیش است. پای بر مسلخ عشق نهادن، گردن به تیغ جفا سپردن، با خون کویر تشنه را سیراب کردن و ... دم بر نیاوردن! عقل می گوید بمان و عشق می گوید برو ؛ و این هر دو ، عقل و عشق را ، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود، ای دل! تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟ اگرچه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه خورشید نَبُرد ، عشق را در راهی كه می رود ، تصدیق خواهد كرد ؛ آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصله ای نیست . قافله عشق به سرمنزل جاودان خویش نزدیک می شود . پس ای دل شتاب کن تا خود را به کربلا برسانی... كربلا آمیزۀ كرب است و بلا... و بلا افق طلعت شمس اشتیاق است. و آن تشنگی كه كربلاییان كشیده‌اند، تشنگیِ راز است... 🏴 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج تبیین 🏴🥀🇮🇷 @melat_emam ࿐჻ᭂ🌸🖤🌸჻ᭂ࿐
سید ابراهیم سیاسی نژاد 🌺بخش‌هایی از وصیت‌نامه 🍃اكنون اسلام اين مسئوليت را به دوش ما گذاشته، تا به كمك مستضعفان جهان قدس را از دست اسرائيل غاصب بگيريم. 🍃ما نيروهاي نسل جوانِ اين ميهن اسلامي بايستي به جبهه هاي جنگ رفته، چرا كه جبهه آموزگار بزرگي است كه در دل خويش اسرار حيات و زندگي دارد. 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا بخصوص این شهید عزیز ۱۴ذکر نورانی صلوات 🤲🕊 شب مهدوی
🌴شهید ابراهیم عشریه سال۹۴راهی‌سفراربعین شدندوبعدازاین‌ سفردرتاریخ۲۰اسفنـد۹۴به‌سوریه‌ رفتنـد. دریـک‌گزارش‌نوشتـه‌بودکه‌من‌برات شهادتم‌رادراربعین‌ازامام‌حسین؏ گرفتم. 🌷گرامی می داریم یاد و خاطره شهدا را به برکت صلوات برمحمد و آل محمد 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هدیه به ارواح طیبه شهدا بخصوص این شهید عزیز ۱۴ذکر نورانی صلوات 🤲 تبیین شب مهدوی