4.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ گناهی که خدا نمیبخشه..!
سخنران استاد قرائتی
داستان دلنشین منبر
@membariha313
حجتالاسلام مسعود عالی03.mp3
زمان:
حجم:
4.41M
در مسیر بندگی
موضوع : قرآن مقدس
#قرآن#تبرک
حجتالاسلام عالی
داستان دلنشین منبر
@membariha313
💎مولا علی علیه السلام:
آنکه تلاشش برای آخرت باشد، خداوند همّ و غم دنیای او را برطرف میکند.
📗کافی؛ 8:307
داستان دلنشین منبر
@membariha313
‼️شرایط افراد صدقهگیرنده
1⃣ تمام صدقات را؛ چه واجب و چه مستحبی، به فرد هاشمی میتوان داد. ولی زکات (اعم از زکات مال و زکات فطره) را در صورتی میتوان به هاشمی داد که پرداختکننده خودش هاشمی باشد.
2⃣ در صدقات مستحبی، فقر، ایمان یا اسلام صدقه گیرنده شرط نیست. لذا به غنی، کافر ذمی و سنی نیز میتوان صدقه مستحبی داد. اما به کافر حربی و ناصبی نمیتوان صدقه داد.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
داستان دلنشین منبر
@membariha313
@Maddahionlinمداحی آنلاین - وقتی مردم - حسن عطایی.mp3
زمان:
حجم:
3.45M
🍃وقتی مردم ...
🍃کی جای من میاد زیارت
🎙 #حسن_عطایی
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
داستان دلنشین منبر
@membariha313
16.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ چرا نزدیک بودن حضرت به خودمان را احساس نمیکنیم...
👤 #استاد_عالی
#صاحب_الزمان
داستان دلنشین منبر
@membariha313
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_تاثیر_دعای_پدر_و_مادر.mp3
زمان:
حجم:
1.82M
✅ بسیار زیبا و شنیدنی 👌
♨️ عذرخواهی از پدر و مادر
🎙 #استاد_عالی
داستان دلنشین منبر
@membariha313
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ #صلوات
🎥 مقام کسی که زیاد صلوات می فرستد .
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🎤 حجت الاسلام عالی
#اللهم_ارزقنا_کربلا😭🤲
داستان دلنشین منبر
@membariha313
•🌻🌥•
عشقآندارمڪهتاآیدنفـس
ازجماݪدلبـرمگویمفقط
حـقپرستم،مقتدایممهـدۍاست
تاابدازسرورمگویمفقــط...😌♥️
#صاحبنا🍃
#السلامعلیڪیابقیةاللہ✨
داستان دلنشین منبر
@membariha313
2.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹چهار جا دعا مستجاب است
🔸آیت الله مجتهدی ره
داستان دلنشین منبر
@membariha313
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹حتی شهادت، جبرانی برای حق الناس نیست!
🔸حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد
داستان دلنشین منبر
@membariha313
🔴عاقبت چشم چرانی برادران موذن
در شهر سه برادر بودند که یکی از آنها موذن مسجد بود و در بالای مناره مسجد اذان میگفت. این برادر پس از چند سال فوت کرد و برادر دوم موذن شد و بر بالای مناره مسجد اذان میگفت. او هم حدود ده سال به موذنی مشغول بود تا اینکه برادر دوم هم فوت کرد
پس از آن مردم نزد برادر سوم رفتند و از او خواستند او هم چون دو برادرش به اذان گویی بپردازد. اما وی از پذیرفتن اجتناب کرد. وقتی با اصرار زیاد مردم رو به رو شد به آنها گفت: من اذان گفتن را بد نمی دانم ولی اگر صد برابر پولی را که پیشنهاد میکنید به من بدهید باز هم نخواهم پذیرفت زیرا این کار باعث شد دو برادر من بی ایمان از دنیا بروند. وقتی لحظات آخر عمر برادر بزرگم رسید خواستم بر بالینش سوره یس تلاوت کنم که با اعتراض و فریاد و نهیب او مواجه شدم
او گفت قرآن چیست؟ چرا برایم قرآن میخوانی؟ برادر دوم هم به این صورت در هنگام مرگش به من اعتراض کرد
از خداوند کمک خواستم که علت این امر را برایم روشن گرداند زیرا آنها موذن بودند و این کار از آنها انتظار نمیرفت. خداوند برای آنکه ماجرا را به من بفهماند زبان او را گویا کرد و در این هنگام برادرم گفت: ما هر گاه که بالای مناره مسجد میرفتیم به خانه های مردم نگاه میکردیم و به محارم مردم چشم می دوختیم و خلاصه چشم چرانی باعث این بی ایمانی و عذاب گردیده است
📚روایات و داستانهای کهن وقرانی
شهرام شیدایی
داستان دلنشین منبر
@membariha313