eitaa logo
داستان دلنشین منبر
11.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
34 فایل
✍بیان داستان جذّاب درمنبر،موجب انگیزه سازی،اقناع اندیشه،تحریک احساس ورفتارسازی در مخاطب میشود 😍#تبلیغات_ارزان😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2208759919C9cd79a5ea3 تبلیغات نه تایید و نه رد می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ مار و عقرب را خودمان به قبر می‌بریم 📌 مرحوم می‌فرمودند: عصر پنجشنبه عده‌ای از علمای نجف عازم زيارت قبور وادی السلام بودند؛ ديدند يکی از عرفا و بزرگان حوزه‌ی علميه‌ی نجف از زيارت اهل قبور بر می‌گردد. آن‌ها عرض ادبی کردند و گفتند حاج آقا چه ديدی؟ چون می‌دانستند ايشان وقتی زيارت می‌کند با ديگران فرق می‌کند. گفت: رفتم و فاتحه‌ای خواندم و برگشتم. گفتند: نه، چه ديدی؟ قبرستان‌های عمومی هميشه چند تا قبر آماده دارند، مثل بهشت زهرا. قبرستان شهرهای کوچک، قبر آماده ندارند اما در بيش‌تر شهرهای بزرگ و کلان شهرها، قبرهای آماده دارند؛ مخصوصاً که عظمتی دارد. در آن‌جا گذشته از اين که هميشه چند تا قبر آماده دارند، قبرها در اثر شنی بودن، ريزش می‌کند؛ خيلی از قبور کهن گذشته هم ريزش دارند. چون آن‌ها اصرار کردند، اين عارف بزرگوار فرمود: من اين قبرهای آماده را ديدم (يک) آن قبرهای ريخته را هم ديدم (دو) ديدم هيچ مار و عقربی در آن‌ها نيست. از اين قبرها سؤال کردم که اين علما به ما می‌گويند آن‌جا مار و عقرب هست؛ اما من هر چه نگاه می‌کنم اين‌جا مار و عقربی نمی‌بينم. اين قبرها در جواب گفتند: ما نه مار داريم، نه عقرب؛ هر که می‌آيد، با خودش می‌آورد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖 ص ۲۲ کانال داستان دلنشین منبر @membariha313
✍ یکی از اولین دستوراتی که مرحوم به شاگردان می‌فرمودند این بود که انسان از صبح که بیدار می شود دائماً در نظر داشته باشد که تحت نظر است. داستان دلنشین منبر @membariha313