هدایت شده از نهضت مبلغین گفتمان انقلاب اسلامی
فرمانده سردار می خواهد، برادر!
امام خامنه ای دام ظله:
امروز جنگ واقعی، جنگ تمام عیار اقتصادی است.
سنگر من و شمای طلبه کجاست؟
در این نبرد، قرار است جزو مجاهدین باشیم یا قاعدین؟
دوره تخصصی تربیت مبلغ نبرد اقتصادی
اطلاع بیشتر و ثبتنام:
https://ble.im/nehzat313
https://eitaa.com/nehzat313
کانال تحلیلی چوبِ الف:
⚫️ ولایتانه(۱/۱۴)
▪️حدیت عجیب امام باقر(ع)
▫️حدیث شریفی در کافی با چندین عبارت نقل شده است. کتاب اصول کافی شریف که از معتبرترین و قدیمیترین کتب شیعه است:
▪️امام باقر(ع) :قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِی الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِی أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِی الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِی أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً
▫️امام باقر (ع) فرمود: خداى تبارك و تعالى فرموده است: بدون شك افرادی را كه در اسلام با پيروى از امام ستمگرى كه از جانب خدا نيست ديندارى كنند، عذاب ميكنم هر چند كه آن رعيت در كردار خود نيكوكار و پرهيزگار باشد و هر آينه افرادی كه در اسلام با پيروى از امام عادل از جانب خدا ديندارى كند، در ميگذرم هر چند كه آن رعيت نسبت به خود ستمگر و بدكردار باشد.
◾️عجب حدیثی است این. این حدیث میگوید آن مردمی که تحت #ولایت_ولیالله زندگی میکنند اهل نجاتند اگرچه در کارهای شخصی و خصوصی، قصورها و تقصیرها و گناههایی هم گاهی داشته باشند، آن مردمی که تحت ولایت شیطان و طاغوت زندگی میکنند اهل بدبختی و عذابند اگر چه در کارهای شخصی، در اعمال خصوصی، اهل نیکوکاری و کارهای خوب هم باشند. این خیلی عجیب است.
🔲 تلخیص بیانات استاد سید علی حسینی خامنهای/ رمضانالمبارک ۱۳۵۳/ برگرفته ازجلسه ۲۸ کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
⚫️شهادت امام باقر(ع) تسلیت باد.
▪️مجموعه ۱۴ قسمتی " #ولایتانه " هرشب تا عید سعید غدیر خم را از دست ندهید!
t.me/hsh_media/59
🇮🇷"چوب الف"👇
@Dezrvltion
هدایت شده از کانال رسمی حاج امیر عباسی
Gomnam.950618.SHahadateEmamBaqer.01.mp3
3.97M
🎧 نوحه زمینه: درعزای تو، دل سوزان است
◾️ شهادت امام باقر علیهالسلام
🎤 با نوای حاج امیر عباسی
🚩 هیأت شهدای گمنام - شهریورماه ۹۵
☑️ @amirabbasi_net
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_باقر_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست
اصلا برای آمدنش بی قرار نیست
گیرم رسید روز وصالش چه فایده؟!
وقتی که دل، به شوق وصالش دچار نیست
@hosenih
روزی هزار بار دلش را شکسته ام
این گونه زیستن، ادبِ انتظار نیست
همسایه ای گرسنه و اهل محله خواب
یعنی در این محله کسی سفره دار نیست؟!
آخر چقدر در پی دنیا دویده ایم؟!
باور کنیم، حرص زدن افتخار نیست
امروز اگر که توبه نکردم، چه می کنم
فردا که زیر خاک، مرا اختیار نیست؟!
باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد
گریه برای عاشق دلداده عار نیست
ای دل به هوش باش و ببین چرخ روزگار
خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست
@hosenih
وای از مزار و غمکده ی باقرالعلوم
یک سایه بان به گستره ی آن مزار نیست
حجاج، مکه اند و به روز شهادتش
یک شیعه در مجاورت آن دیار نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🔹اشعارناب آئینی🔹:
#شهادت_حضرت_امام_محمدباقر_علیهالسلام
نینوا را سوزاند
نالهام عاقبت این بیتِ عزا را سوزاند
به عبا پیچیدم
میکشم آه ، همین آه عبا را سوزاند
بازهم سوخت لبم
کفِ آبی ، عطشم کربُبلا را سوزاند
کربلا گفتم باز
جگرم را نَفَسم را ، سر و پا را سوزاند
شد غروب و گودال
دیدم آتش همهجا را ، همهجا را سوزاند
خیمهای اُفتاد و
بدنِ غرقِ به خونِ شهدا را سوزاند
مشعلی روشن شد
دامنِ دخترکی غرقِ دعا را سوزاند
شعله تا بالا رفت
گیسوانِ زِ سرِ نیزه رها را سوزاند
وای از نامحرم
حرمله باز دلِ عمهی ما را سوزاند...
نینوا را سوزاند
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ببخشید کمی شعر سنگینه
هدایت شده از منبر انقلابی
امیر بیان -شهادت امام باقر -قوی ترین سلاح مومنین؟.pdf
484K
💠سخنرانی: شهادت #امام_باقر علیه السلام
🌀 عنوان: #قویترین_سلاح_مومنین؟!
🔵موضوع:چگونه سلطان (آمریکا) و شیطان را ریشه کن کنیم؟
🔷پیام :روحیّهی جهادی را بر روحیّهی تافتهی جدابافته بودن ترجیح بدهید.
✌کانال منبر انقلابی
@enqelabee
ویژه طلاب و مبلغین انقلابی
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#مهدی_مقیمی
▶️
نامه دادم که بیا سخت پشیمانم من
از همه رانده شدم بی سر و سامانم من
بسته رویم همه درها شده در حالی که
بین این مردم بی عاطفه مهمانم من
سنگ خوردم زِ سرِ بام ، خدا می داند
بی کس و یارم و تنها و پریشانم من
این پریشانیِ مسلم که فدای سر تو
نگران تو و بی آبیِ طفلانم من
به گمانم که تو هم عاقبتت مثل من است
میهمان هستم و چندیست که عطشانم من
لحظه لحظه متوسل به تو و ذکر توأم
هر قدم ای پسر فاطمه در فکر توأم
@hosenih
در پسِ پردهء این شهر فریب است فریب
عادت مردم این شهر عجیب است عجیب
مرد ، در بینِ همه مرد نماها اینجا ..
پسر عوسجه ، هانیّ و حبیب است حبیب
پسر فاطمه برگرد که ناموست را
طعنۀ کوفیِ بی رحم نصیب است نصیب
متوجه شدم این را که در این شهرِ نفاق
هر که از آلِ علی بود غریب است غریب
یادِ چشمانِ پر از مِهرِ تو تنها چیزیست
که در این مهلکه تسکین و طبیب است طبیب
همگی اهل فریبند و همه اهل نفاق
گرچه در عهد شکستن همه دارند وفاق
@hosenih
من خریدار سرِ دارم و سردارِ توأم
تو علیِّ من و من میثم تمار توأم
با ادب می دهم از دور سلام از سرِ دار
در ادب پیروِ آدابِ علمدار توأم
یا حسین گفتم و از بام فرو افتادم
تا بفهمند که تا مرز جنون یار توأم
قسمت این بود که لب تشنه دهم جان زِ غمت
غمِ تو دارم و تب دارم و بیمار توأم
جان به راه تو اگر داد سفیرِ تو چه باک؟
جان خود را به تو سوگند بدهکار توأم
راه خود را تو عوض کن تو کجا کوفه حسین
همۀ حرف من این است میا کوفه حسین
@hosenih
یابن زهرا نگران توأم و آمدنت
نگران توأم و قصۀ عریان شدنت
ترسم این است که یک روز ببیند زینب
که جسارت شده با سنگ و عصا بر بدنت
ترسم این است کفن بهر تو پیدا نشود
ترسم این است بماند به روی خاک تنت
ترسم این است به یغما رود انگشتر تو
ترسم این است که غارت بشود پیرهنت
وای از پیکر مجروحِ علی اکبر تو
وای از جسم لگد مالِ یتیم حسنت
ترسم این است که قربانیِ گودال شوی
نعل تازه بزنند و تو لگد مال شوی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از خبرگزاری فارس
@Farsna
5.77M
🎙روضه حضرت مسلم(ع)| نامه ها امضاء شدند/ آستین ها تا شدند... با نوای محمود کریمی
@Farsna
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
🔻بابی که از امام حسين(ع) در عرفه گشوده میشود، مهمتر از بابی است که در عرفات گشوده میشود.
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
🔹 «بنابر روایات، بابی که از امام حسين(ع) در عرفه گشوده میشود، مهمتر از بابی است که در عرفات گشوده میشود.
... عرفه غير از فيض زمانی، يک فيضی هم دارد که از دو مکان [کربلا و عرفات] منتشر میشود.
در اين فيوضاتی که منتشر میشود ما هم میتوانيم شريک باشيم. ما هم با دلمان میتوانيم در آن صحنهها باشيم. البته هر کس به اندازه خودش سهم و درجه دارد... . آن بیقراری است که مهم است. اگر کسی دلش از محيط، کنده شده باشد و دلش در عرفه و در کربلا باشد ان شاء الله در ثوابها شريک است...
عرفه روزی است که انسان بايد به معرفت برسد و با زوار امام حسين(ع) و اهل عرفات شريک شود. دلش آنجا باشد».
🔹 «در دريای ظلمانی و امواج فتنههای شياطين، تنها چراغ و پناهْ وجود مقدس سيدالشهدا(ع) است. در روز عرفه خودمان را به آن حضرت برسانيم. محور سلوک و تهذيب ما زيارت سیدالشهداست».
🔹 «در روز عرفه، زيارت سيدالشهدا(ع) جزء اعمال اصلی است که نبايد فراموش شود. حتی از راه دور هم باشد؛ چه بسا از راه نزديک بيشتر قبول کنند. جواب حضرت هم میرسد...
دومين کار اين است که در روز عرفه، دعاهاي عرفه را هم بخواند، بهخصوص دعايی در صحيفه است که در آن قسمت عمدهاش دعا برای امام زمان(عج) است. اصل دعای بعدازظهر عرفه را صلوات قرار بدهيد و دعا بر امام زمان(عج). بقيه حاجات، فرع بشوند.»
🔹 «ما در روز عرفه بايد خودمان را به عِتْق از آتش جهنم برسانيم. در روايت، وارد شده که اگر کسی در ماه رمضان آمرزيده نشد، بايد منتظر روز عرفه باشد. پس بايد خودمان را برای روز عرفه آماده کنيم.
در عرفه چه کار بايد کرد که به خدا برسيم، درحالی که در عرفات نيستيم؟ روايت آمده است که فردی به حضرت عرض کرد که من نتوانستم به مکه بروم و به کربلا رفتم. حضرت فرمود: تو کم نياوردی. طرف برايش جای سوال شد. حضرت طوری از فضيلت کربلا گفتند که فضيلت عرفات محو شد...».
☑️ @mirbaqeri
هدایت شده از منبر انقلابی
ناله های شیطانی - عید غدیر.pdf
492.3K
💠سخنرانی: #عیدغدیر
🌀 عنوان: #ناله_های_شیطان
🔷پیام : بدگویی به بزرگان اهل سنت کار شیعه انگلیسی است. مقام معظم رهبری
✌کانال منبر انقلابی
@enqelabee
ویژه طلاب و مبلغین انقلابی
هدایت شده از ذاکرین
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
✍ مدح و سرود میلاد امام هادی علیه السلام
کیستم من شاهکار ملک ذات کبریایم
دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم
گوهرى ارزنده از گنجینه ى جود جوادم
نهمین فرزند دلبند على مرتضایم
مصرعى از شعر ناب عصمت کبراى حقم
هشتمین پرورده ى ایمان و صبر مجتبایم
پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى
هفتمین سنگر نشین نهضت خون خدایم
دُرّ عبادت فارغ التحصیل درس عابدینم
ششمین زینت فزا از بهر محراب دعایم
در نایابى ز بحر دانش بحراالعلومم
پنجمین گنجینه ى اسرار کل ماسوایم
صادق آل نبى را وارث فقه و اصولم
چارمین استاد دانشگاه تکوین ولایم
وارث موسى بن جعفر در مسیر پایدارى
سومین نور دل آن پیشواى مقتدایم
محور چرخ زمانم، حجت روى زمینم
دومین گل از گلستان على موسى الرضایم
در مسیر حق پرستى بعد آباء گرامم
اولین هادى خلق بعد از مصباح الهدایم
در شجاعت بى قرینم، در سخاوت بى نظیرم
حق پرستان را حبیبم، دردمندان را دوایم
من وصیم، من ولیم، من نقیم، من سخیم
زانکه همنام على معنىِ، هاى هل ایاتم
آیه ى تطهیر را مصداق و از امر الهى
آیه اى از شاخصار نصِ نون انمایم
غم مخور (ژولیده) فردا پاى میزان عدالت
شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزایم
eitaa.com/joinchat/1425145856C34217a20aa
🌺 ذاکرین ☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
آمار نهضت عاشورا
ـ مدت قیام امام سحین از روز امتناع از بیعت با یزید، تا روز عشاورا 175 روز طول کشید 12 روز در مدینه، 4 ماه و 10 روز درمه، 23 روز بینراه مکه تا کربلا و 8 روز در کربلا (2 تا 10 محرم)
ـ فاصله منزل ها با هم سه فرسخ و گاهی پنج فرسخ بود
ـ منزل های میان کوفه تا شام 14 منزل بودکه اهل بیت را در حال اسارت از آنها عبور دادند
ـ نامه هایی که از کوفه به امام حسین در مکه رسدی و او را دعوت به آمدن کرده بود 12000 نامه بود
ـ بیعت کنندگان با مسلم بن عقیل در کوفه 18000 نفر، یا 25000 نفر و یا 40000 نفر گفته شده است
ـ شهدای کربلا از اولاد ابی طالب که نامشان در زیارت ناحیه آمده است 17 نفر، شهای کربلا از اولاد ابی طالب که نامشان در زیارت ناحیه نیامده 13 نفر. سه نفر هم کودک از بنی هاشم شهید شدند، جمعا 33 نفر. این افراد به این صورت اند: امام حسین 1 نفر، اولاد امام حسین 3 نفر، اولاد علی علیه السلام 9 نفر، اولاد عقیل 12 نفر، اولاد جعفر 4 نفر، ـ غیر از امام حسین علیه السلام و بنی هاشم، شهیدایی که نامشان در زیارت ناحیه مقدسه و برخی منابع دیگر امده است 82 نفرند. غیر از آنان، نام 29 نفر دیگر در منابع متأخرتر آمده است.
ـ جمع شهدای کوفه از یاران امام 138 نفر. تعداد 14 نفر از این تعداد غلام بوده اند.
ـشهدایی که سرهایشان بین قبایل تقسیم شد و از کربلا به وفه بردند 78 نفر بودند. تقسیم سرها به این صورت بود قیس بن اشعث، رئیس بنی کنده 13 سر، شمر رئیس هوازن 12 سر، قبیله بنی تمیم 17 سر، قبیله بنی اسد 16 سر، قبیله مذحج 6 سر، افراد متفرقه از قبایل دیگر 13 سر.
ـ سیدالشهداء هنگام شهادت 57 سال داشت.
ـ پس از شهادت حسین علیه السلام 33 زخمی نیزه و 34 ضربه شمشیر، غیر از زخم های تیر بر بدن آن حضرت بود.
ـ شرکت کنندگان در اسب تاختن بر بدن امام حسین علیه السلام 10 نفر بودند.
ـ تعداد سپاه کوفه 33 هزار نفر بودند که به جنگ امام حسین علیه السلام آمدند. آنچه در نوبت اول آمد تعداد 22 هزار نفر بودند به این صورت: عمر سعد با 6000، سنان با 4000، عروة بن قیس با 4000، شمر با 4000، شبث بن ربعی با 4000، آنچه بعدا اضافه شدند: یزید بن رکاب کلبی با 2000، حصین بن نمیر با 4000 مازنی با 3000، نصر مازنی با 2000 نفر،
ـ سیدالشهدا، روز عاشورا برای 10 نفر مرثیه خواند و در شهادتشان سخنانی فرمود و آنان را دعا، یا دشمنان آنان را نفرین کرد. اینان عبارتند از: علی اکبر، عباس، قاسم، عبدالله بن حسن، عبدالله طفل شیرخوار، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حر بن یزید ریاحی، زهیر بن قین و جون و در شهادت دو نفر بر آنان درودو رحمت فرستاد. مسلم وهانی.
ـ امام حسین علیه السلام بر بالین 7 نفر از شهدا پیاده رفت: مسلم بن عوسجه، حر، واصح رومی، چون، عباس، علی اکبر، قاسم.
ـ سر سه شهید را روز عاشورا به جانب امام حسین علیه السلام انداختند: عبدالله بن عمیر کلبی، عمرو بن جناده، عاس بن ابی شبیب شاکری.
ـ سه نفر را روز عاشورا قطعه قطعه کردند: علی اکبر، عباس، عبدالرحمن بن عمیر
ـ مادر 9 نفر از شهدای کربلا در روز عاشورا حضور داشتند و شاهد شهادت بودند، عبدالله بن حسین که مادرش رباب بود، عون بن عبدالله جعفر، مادرش زینب، قاسم بن حسن مادرش رمله، عبدالله بن حسن مادرش بنت شلیل جیلیه، عبدالله بن مسلم مادرش رقیه دختر علی علیه السلام ، محمد بن ابی سعید بن عقیل، عمرو بن جناده، عبدالله بن وهب کلبی مادرش ام وهب، علی اکبر
ـ 5 کودک نابالغ در کربلا شهید شدند: عبدالله رضیع شیرخوار امام حسین علیه السلام ، عبدالله بن حسن، محمد بن ابی سعید بن عقیل، قاسم بن الحسن، عمرو بن جناده انصاری.
ـ 5 نفر از شهدای کربلا، از اصحاب رسول خدا بودند: انس بن حرث کاهلی، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، هانی بن عروه، عبدالله بن بقطر عمیری.
ـ در رکاب سیدالشهداء، تعداد 15 غلام شهید شدند. نصر و سعد (از غلامان علی علیه السلام )، منحج (غلام امام مجتبی علیه السلام )، اسلم و قارب (غلامان امام حسین علیه السلام )، حرث غلام حمزه، جون غلام ابوذر، رافع غلام مسلم ازدی، سعد غلام عمر صیداوی، سالم غلام بنی المدیته، سالم غلام عبدی، شوذب غلام شاکر، شیب غلام حرث جابری، واضح غلام حرث سلمانی، این 14 نفر در کربلا شهید شدند. سلمان غلام امام حسین علیه السلام ، که آن حضرت او را به بصره فرستاد و آنجا شهید شد.
ـ 2 نفر از یاران امام حسین علیه السلام روز عاشورا اسیر و شهید شدند: سوار بن منعم و موقع بن ثمامه صیداوی
ـ 4 نفر از یاران امام در کربلا پس از شهادت آن حضرت به شهادت رسیدند: سعد بن حرث و برادرش ابوالخنوف، سوید بن ابی مطاع (که مجروح بود) و محمد بن ابی سعید بن عقیل
ـ 7 نفر در حضور پدرشان شهید شدند: علی اکبر، عبدالله بن حسین، عمرو بن جناده، عبدالله بن یزید، عبیدالله بن یزید، مجمع بن غائذ، عبن الرحمن بن مسعود.
ـ 5 نفر
میر تیری بردهان امام زد. امام با دست خود، خون را گرفته به آسمان افشاند.
4. مسلم به ریاح، غلام امیرمؤمنان می گوید: در روز عاشورا با امام بودم؛ تیری آمد و به صورت آن حضرت نشست و فرمود: مسلم! دستانت را نزدیک خون بگیر! من چنان کردم تا پر شد. فرمود: «آن را در ستانم بریز!» پس آن را به آسمان افشاند و فرمود: «خدایا! انتقام خون فرزند حضرت پیامبرت را بگیر!» و هیچ قطره ای از آن به زمین بازنگشت!
احتجاج های امام حسین در کربلا
آن حضرت، در هر موقیعتی، با دشمنان احتجاج می نمودند؛ تا حجت بر همگان تمام کرده باشند. از جمله احتجاج ها موارد زیر است:
1. خطاب عمومی؛ حداقلدو مرتبه، امام با جمع سپاه کوفه احتجاج نمودند که جانگدازترین و غریبانه ترین ان این احتجاج است.
2. خطاب خاص به شبث بن ربعی، هجار بن ابجر، قیس بن اشعث و...
3. هنگام عزیمت فرزندش علی اکبر علیه السلام به میدان، بارالها! بر این قوم گواه باش که به جانب ایشان نوجوانی رهسپار است که در صورت و سیرت و گفتار، شبیه ترین مردم به پیامبرت محمد صلی الله علیه و آله است...
4. احتجاج باعمر سعد: «وای بر تو! آیا از خدایی که بازگشت به سوی اوست نمی ترسی؟!» آیا با من ـ که خود می شناسی کیستم ـ می جنگی؟! اینان را رها کن و با من باش که این، تو را به خدا نزدیک تر می کند.
5. احتجاج باعمر سعد درباره جنگ: «فرمود: یکی از سه کار را انجام بده!» گفت: «چیست؟!» فرمود: بگار تا به مدینه، حرم جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله برگردم! گفت: «نمی شود!»
فرمود: «آبی دهید که آل الله سخت تشنه اند» گفت: «نمی شود!»
فرمود: «پس تن به تن به جنگم آیید...»
6. احتجاج با کوفیان درباره علی اصغر علیه السلام
7. احتجاج در آخرین لحظات
فرمود: «آیا رحم کننده ای هست که آل پیغمبر برگزیده خدا را رحم کند؟ آیا یاوری هست، که نسل پاک پیغمبر را یاری کند؟ آیا برای فرزندان زهرای بتول، پناه دهنده ای هست؟ آیا کسی هست که از حرم پیامبر صلی الله علیه و آله پاس دارد؟
نفرین های امام حسین علیه السلام
بیش از 20 مورد نفرین از امام حسین علیه السلام در حادثه کربلا نقل شده که هر یک جایگاه خاصی دارد و به هر کدام به صورت گذرا اشاره می شود:
الف) نفرین به دشمنان
1. عبدالله بن حصین آن هنگام که گفت: «ای حسین! آیا این آب را نمی بینی، که همچون دل آسمان می درخشد؟ به خدا سوگند یک قطره از آن را نخواهی چشید تا تشنه کام بمیری!»
امام فرمود: «خدایا او را از تشنگی بمیران و هرگز او را نیامرز
2. مالک بن حوزه، آن هنگام که ایستادو گفت: ای حسین! مژده باد که آتش دنیا قبل از آخرت می سوزاندت»! و امام فرمود: «خدایا! او را در آتش بلا و پیش از آخرت در دنیایش بسوزان!» گفتنی است، اسب مالک در این هنگام او را در آتشی افکند که اصحاب امام در خندق ها روشن کرده بودند!.
3. نفرین امام بر شمر ذی الجوشن، آن هنگام که با نیزه بر خیمه امام کوبید و گفت: آتش بیاورید ه این خیمه را با اهلش بسوزانم!» در این هنگام، بانگ بانوان برخاست و از خیمهها بیرون آمدند. امام به شمر ندا داد. ای فرزند ذی الجوشن! آیا آتش می خواهی تا اشیانه اهلم را بسوزانی؟ خدا به آتشت بسوزاند!
ـ نفرین امام بر مردی از قبیله بنی دارم به نام زرعه، آن هنگام که میان امام و آب حائل شد و تیری افکند که بر چانه آن حضرت نشست.
ـ نفرین امام بر محمد بن اشعث، آن هنگام که جسورانه از امام پرسید: «میان تو و محمد صلی الله علیه و آله ه خویشی هست».
ـ نفرین امام هنگام جنگ با کوفیان
ـ نفرین امام بر مالک بن سرکندی که با شمشیر بر کلاهخود امام علیه السلام زد آن هنگامی که بدن امام، مجروح و رنجور و خسته بود.
ـ نفرین امام، هنگام شهادت یارانش
1. هنگام شهادت علی اکبر علیه السلام ، خطاب به عمر سعد فرمود: «تو را چه می شود به خدا نسلت را قطع کند و کارت را بی برکت سازد».
2. پس از شهادت قاسم علیه السلام فرمود: «خدایا! از شمارشان بکاه و با نیازمندی، ایشان را بکش و هیچ یک را باقی مگذار و آنان را هرگز نیامرز!
3. بعد از شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل. فرمود: «بار الها! کشندگان آل عقیل را بکش!»
4. هنگام شهادت عبدالله بن حسن
5. بعد از شهادت علی اصغر فرمود: «خدایا! باران آسمان را از ایشان باز دارد و برکاتت را از آنان دریغ دار! خدایا هرگز از ایشان راضی مشو!»
مواردی که دشمن بی رحم، با گفتار و رفتار خود، سعی در شکنجه روحی امام و آزردن قلب ایشان داشتند
1. آن هنگام که حضرت علیه السلام برای گزاردن نماز اول وقت، مهلت خواستند، حصین بن نمیر اسائه ادب نمودو گفت: «نماز شما پذیرفت نیست».
2. تمیم بن حصین فرازی از سپاه کوفه به میدان آمد و دراوج عطش امام علیه السلام فریاد زد: ای حسین! ای یاوران حسین! آیا این آب فرات را نمی بینید که هم چونس ینه مارها (یا طبق نسخه دیگر: مایهان) می درخشد؟! به خدا سوگند شما قطر
از زنان از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمده و حمله یا اعتراض کردند: کنیز مسلم بن عوسجه ام وهب زن عبدالله کلبی، مادر عبدالله کلبی، زینب کبرا ، مادرعمرو بن جناده.
ـ زنی که در کربلا شهید شد مادر وهب (همسر عبدالله بن عمیر کلبی) بود
ـ زنانی که در کربلا بودند: زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه، ام هانی (این 6 نفر از اولاد امیرالمؤمنین بودند) فاطمه و سکینه (دختران سیدالشهدا) رباب، عاتکه، مدر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص حسین، مادر وهب بن عبدالله.
ـ آخرین شهیدآل هاشم علی اصغر علیه السلام بود.
ـ شهیدی که با سنگباران دشمن به شهادت رسید «عابس بن شبیب» بود.
ـ شهیدی که به دست کوفیان اسیر شد و سپس به شهادت رسید، نافع بن هلال بود.
ـ چند نفر در کربلا از جمع همرزمان سپاه خود گریختند.
ـ حر بن یزید ریاحی، 2. ضحاک بن عبدالله مشرقی، 3. هرثمه بن ابی مسلم
ـ تعداید از شهدای کربلا که پیش از شهادت، داغ مرگ برادر نیز دیدند.
ـ امام حسین علیه السلام که پیش از شهادت داغ شهادت برادرانش از جمله عباس بن علی علیه السلام را با دل و جان پذیرفت.
ـ حضرت عباس بن علی و برادرانش عبدالله، جعفر و عثمان.
ـ قاسم و عبدالله بن حسن
ـ عون و محمد فرزندان عبدالله بن جعفر بن ابی طالب
ـ عبدالله و محمد بن مسلم بن عقیل
ـ سیف بن حارث سریع و مالک بن عبد بن سریع که پسر عمو و برادر مادری بودند.
افرادی که جزء یاران مسلم بودند و به امام پیوستند.
1. مسلم بن عوسجه، 2. حبیب بن مظاهر، 3. عابس بن ابی شبیب، 4. جابر یا(جنادة) بن حارث سلمانی.
2 شهید کربلا مظلوم خوانده شده اند.
1. حضرت عباس بن علی، حضرت علی بن الحسین، علی اکبر علیه السلام
تعداد افرادی که به دست امام حسین کشته شدند بین 1950 ـ 1800 نفر نقل شده است.
تعداد تخمینی زخم هایی که بر بدن حضرت امام حسین وارد شده است بین 300 تا 1300 عدد نقل می باشد ظاهر این است که درهنگام مبارزه، تا 70 زخم بر بدن حضرت وارد شده است و از آن هنگام که آن حضرت از اسب به روی زمین افتاد تا واپسین لحظات حیات، لشکر کوفه تا 1900 زخم بر بدن مجروح و خسته آن حضرت وارد ساخته باشند.
امام حسین علیه السلام به دو تن از اصحاب خود فرمود: «جانم فدایتان!»
حضرت قاسم بن الحسن؛ آن هنگام که به عمویش گفت: «مرگ از عسل نزد من شیرین تر است» حضرت امام حسین علیه السلام به او فرمود: «عمو به فدایت! تو از آنان هستی که پس از گرفتار شدن به بلایی سخت، کشته خواهی شد».
2. حضرت عباس بن علی، برادر بزرگوارش
عصر تاسوعا، آن هنگام که دشمن به خیمه های آل رسول، قصد هجوم کرد، امام به برادر خود فرمود: «بنفسی انت یا اخی!...» جانم به قربانت برادر جان! سوار شو و از آنان سبب حمله و هجومشان بر خیمه ها را سوال کن.
کسانی که بعد از امام حسین علیه السلام شهید شدند.
1. سوید بن ابی مطاع که بیهوش شده بود، چون به هوش آمد و خبر شهادت امام علیه السلام و فریاد کودکان آن حضرت را شنید، مقاتله کرد تا شهید شد.
2 و 3. سعد بن الحثر و برادر او و ابوالحتوف که در سپاه دشمن بودند، چون امام علیه السلام شهیدشد و فریاد اطفانل آن حضرت را شنیدند توبه کردند و روی به سپاه کوفه کردند و شمشیر زدند تا به شهادت رسیدند.
4. محمد بن ابی سعید بن عقیل که چون امام حسین علیه السلام بر روی زمین افتاد و فریاد عیال و کودکان بلند شد او هراسان به در خیمه آمد، او را لقیط یا هانی به شهادت رساند.
مواردی که امام حسین علیه السلام دست به سمت آسمان بالا بردند و...
1. صبح عاشورا، امام علیه السلام قرآن را در مقابل خویش نهاده، دو دست به سوی اسمان بلند کرده و دعا خواندند.
2. پس از شهادت گروهی از یاران
3. هنگام شهادت عبدالله بن الحسن، دست ها را به طرف آسمان بلند کرد و دشمنان را نفرین کرد.
4. هنگام عزیمت فرزند گرامی اش علی اکبر علیه السلام به میدان
5. در واپسین لحظات حیات
6. آن زمان که تیر سه شعبه زهرآلود به سینه مبارکش نشست.
امام، صورت به صورت سه شهید گذاشت.
1. اسلم بن عمرو ـ غلام اهود
2. واضح ـ غلام حرث سلمانی
3. فرزند گرامی اش حضرت علی اکبر علیه السلام
در چند مورد، امام حسین علیه السلام خون به آسمان پاشید
1. وقتی گلوی طفل شیرخوارش حضرت علی اصغر علیه السلام دریده شد امام، خون آن مظلوم را با کف دست گرفت و چون پر شد به آمان افشاند و فرمود: «بار خدایا! چنانچه اینک پیروزی ما مقدمه نیست، آن را توشه بهترین ما بساز!
2. در هنگام نبرد، سنگی به پیشانی امام اصابت نمود. امام، دامن خود را گرفت تا خون از پیشانی مبارکش پاک کند؛ که تیر سه شعبه و زهرآگینی آمد و در وسط سینه امام نشست. امام تیر را از قفا درآورد و دست بر زخم نهاد و چون دست از خون پر شد، آ خون را به آسمان افشاندو قطره ای از آن برنگشت.
3. در نزدیکی فرات، حصین بن ن
ه ای از آن نخواهید نوشید، تا بمیرید!
3. پاسخ اهل کوفه به امام علیه السلام هنگام اجتماع ایشان که فرمود: «هرچه اساسی با من می جنید...»
گفتند: «با تو می جنگیم به سبب بغضی که به پدرت داریم و به آنچه در روز بدر و حنین با پدران ما کرد!»
4. در لحظات آخر، که تمامی بدن مبارک حضرت پر از آثار تیر و نیزه و شمشیر دشمن شده بود، تمیم بن قحطبه از فرماندهان شام ـ نزدیک آمد و گفت: «ای فرزند علی! تا کی مقاومت می کنی؟! فرزندان و یارانت همگی کشته شدند و تو باز می خواهی با شمشیر، با بیست هزار نفر بجنگی؟!»
5. گفتار شمر با امام علیه السلام و در پاسخ استغاثه ایشان که گفت: ای حسین کجایی؟! آیا از ما آب می خاهی؟! این محال است! آری به آتش سرخ و آب داغ... مژده ات باد!
6. در آخرین لحظات حیات امام علیه السلام «شمر» و «سنان» که لعنت ابدی خداوند نثارشان باد ـ نزد امام آمدند: شمر با جسارت، پا بر تن امام زده، گفت: «ای فرزند ابوتراب! آیا باور نداشتی که پدرت دوستانش را بر حوض پیامبر، سیراب می کند؟! اینک صبر کن تا از دست او آب بنوشی!
7. امام در روز عاشورا نیایش فرمود: «خدایا! ما خاندان و ذریه وخویشان پیامبر توأیم، ظالمان و غاصبان حق ما را درهم شکن؛ که تو شنوای نزدیکی!» دراین هنگام محمد بن اشعث به آن حضرت گفت: «میان تو و محمد چه خویشی است؟!» و با این سخن دل حضرت را آزرد و نفرین ایشان را بر خود خرید.
افرادی که به واسطه انتخاب صحیح جز شهدای کربلا قرار گرفتند:
ـ عمرو بن ضبیعه تمیمی:
از سواران دلیر کوفی و همراهیان سپاه عمر سعد بود که در کربلا به یاران امام حسین علیه السلام پیوست و در رکاب آن حضرت شهید شد و با انتخاب صحیح عزت ابدی، خلعت رعنای شهادت و نام نیک دنیا و آخرت را از آن خود کرد.
ضرغامة بن مالک
از اهالی کوفه بود که با سپاه کوفه به کربلا آمد و در آنجا به یاران امام حسین علیه السلام پیوست و در عاشورا به شهادت رسید.
بکر بن حی تمیمی
در سپاه عمر سعد بود و در روز عاشورا به سپاه امام حسین علیه السلام پیوست و در حمله اول شهید شد.
حر بن یزید ریاحی
اولین سردار سپاه کوفه و اسوه توبه نصوح در مکتب عاشورا بود و توانست خود را از حاکمیت طاغوت و شیطان برهاند و در لوای امامت و ولایت جرعه شهادت بنوشد.
اولین های عاشورا
اولین شهدا
اولین شهید آل هاشم، علی اکبر علیه السلام بود.
اولین شهید از اصحاب امام «مسلم بن عوسجه» بود.
اولین تیر
اولین تیر را عمر سعد در کربلا به عنوان شروع جنگ، پرتاب کرد.
اولین زائران
نخستین کسی که قبر مطهر سیدالهشدائ را زیارت کرد عبیدالله حر جعفی بود.
در نخستین اربعین شهادت امام حسین علیه السلام جابر بن عبدالله انصاری ـ یکی از صحابی جلیل القدر پیامبر صلی الله علیه و آله که توفیق زیارت 7 تن از معصومین همچون، پیامبر صلی الله علیه و آله ، حضرت علی علیه السلام ، حضرت فاطمه علیهاالسلام و امام حسن و حسین علیه السلام و امام سجاد علیه السلام و امام باقر علیه السلام را داشت و ناقل حدیث کساء بود ـ و عطیه کوفی به عنوان اولین زائران امام حسین علیه السلام موفق به زیارت تربت و قبر سیدالشهداء شدند.
پیشینه تخریب قبر امام حسین علیه السلام
اولین بار نشانه های قبرامام حسین علیه السلام که طبق برخی نقلها درخت سدری بوده که بر ان سایه افکنده بود، در زمان حکومت عباسیان و به دستور هاروالرشید از بین رفت و زمین آن شخم زده شد.
در زمان حاکمیت مأمون، دوستداران اهل بیت بر مقد امام حسین علیه السلام بنایی احداث کردند.
برای بار دوم به دستور متوکل عباسی قبر امام و خانه های اطراف آن را ویران کردند و زمین آن را شخم زدند و آب بر آن جاری کردند که آب در اطراف مرقد شریف به گردش درآمد و قبر را فرانگرفت.
مأمور این تخریب «ابراهیم دیزج» یک یهودی تازه مسلمان بود.
پس از مدتی بصریان و کوفیان قبر امام حسین علیه السلام را تجدید بنا کردند و زیارت آن را رونق بخشیدند و در سال 247 ه . ق متوکل دوباره دست به تخریب قبر امام زد، زمینش را شخم زده وزائران را تحت پیگرد قرار داد ولی پس از به روی کار آمدن پسرش منتصر، قبر امام بازسازی شد و عمارتی بر آن ساخته شد.
اولین کتاب
«ترجمة الامام لحسین من تاریخ مدینه دمشق» تألیف علی بن الحسن ابن عساکر متوفی 571 ه . ق برای اولین بار در بیروت منتشر شد.
اولین مقتل
قدیمی ترین مقتل، مقتل ابی مخنف تالیف لوط بن یحیی بن سعید بن محنف کوفی متولد 75 هجری قمری یعنی حدود 14 سال بعد از واقعه عاشورا است.
اولین نویسنده
در منابع شیعه اولین شخصی که کتابی درباره امام حسین علیه السلام نوشت اصبغ بن نباته بود. او از فرماندهان علی علیه السلام بود.
السلام علی الحسین الذی سمحت نفسه بمهجته
سلام بر حسین که جانش را تقدیم نمود.
اسلام علی من اطاع الله فی سره و علانیته
سلام بر کسی که اطاعت کرد خدا را در نهان و آشکار
از امشب متن ده شب منبر ***شیعه انقلابی***برای محرم در کانال به صورت متن باز قرار میگیره امیدوارم استفاده کنید
باسمه تعالی
انگیزه سازی
یکی از شهدای نازنین کربلا پیرمردی است که هر چند نام و شهرتی از او در تاریخ نقل نشده، عشق بازی زیبایی با اباعبدالله الحسین علیهالسلام دارد و وجه شباهتی نیز بین آن شهید عزیز و شما عاشقان ابی عبدالله که از شب اول به مجلس آقا آمدید، وجود دارد که این داستان را شنیدنیتر میکند؛
یکی از تجار کوفه نقل میکند: با پدرم برای تجارت از کوفه به شهرهای دیگر مسافرت میکردیم، به یک کاروانسرای عراقی که میرسیدیم، پیرمردی را آنجا میدیدیم که زیر سایهبانی نشسته؛ هر کاروانی که از راه میرسد، بلند میشود، نزدیک رفته و خوب کاروان را بررسی میکند و بعد ناامید برمیگردد و زیر سایه استراحت میکند. یک بار پدرم جلو رفت و پرسید: پدرجان اینجا در این بیابان بدون خانه و زندگی و کار دنبال چه میگردی؟
گفت: «وقتی جوان بودم خدمت آقا رسول الله صلیاللهعلیهوآله بودم که امام حسینعلیهالسلام، که آن زمان کودکی بود، وارد شد. بلافاصله رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهبرخاست و او را در بغل گرفت و روی پاهای خودش نشاند و با حالت گریه فرمود: این حسین من روزی در سرزمینی به نام کربلا تنها و غریب میماند. هر کدام از شما آن روز به فریادش برسید و یاریش کنید، فردای قیامت با من محشور خواهید شد. سالها از این قضیه گذشت تا چند وقت پیش که من از اینجا رد شدم و فهمیدم نام این سرزمین کربلا است. تا نام این سرزمین را شنیدم، یاد کلام رسول الله صلیاللهعلیهوآله افتادم، از ابی عبدالله علیهالسلام سراغ گرفتم. گفتند از مکه به سمت کوفه حرکت کرده. فهمیدم پیشبینی حضرت در حال اتفاق است. اینجا ماندم و به انتظار نشستم تا وقتی امام حسین علیهالسلام وارد سرزمین کربلا میشوند، اولین کسی باشم که به یاری پسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میروم.»
ما برگشتیم به کوفه. بعد از حادثه عاشورا پدرم گفت: «برویم ببینیم برای این پیرمرد چه اتفاقی افتاده.» به کربلا رفتیم و دیدیم کمی پایین تر از پیکر مطهر امام حسینعلیهالسلام در خون خودش غلتیده و به شهادت رسیده است.[١]
بین این پیرمرد و شما وجه شباهت مهمی وجود دارد، درست است که همه کسانی که به یاری امام رفتند و در راه امامشان جنگیدند، عنداالله مأجور هستند، اما السابقون السابقون اولئک المقربون.[٢] فرق است بین این پیرمرد که قبل از ورود امام، در کربلا به انتظار امامش نشسته بود و کسانی که روز آخر یا لحظات آخر به یاری امامشان شتافتند.
افراد بسیاری در این شبها عزادار سید و سالار شهیدان هستند. خاک کف پای همه آنها سرمه چشمهای من روسیاه، اما فرق است بین شما که از همین شب اول آمدید تا مجلس آقایتان را پررونق و دل زینب کبری را شاد کنید و آن کسانی که شب آخر میآیند، یا آنها که ظهر عاشورا خودشان را به خیمههای اباعبدالله علیهالسلاممیرسانند.
این مجالس شبهای اول گرچه خلوتتر است، خصوصیتر است. معمولا جلسات خصوصی خلوتتر هستند. چون مجلس خصوصی است میشود حرفهایی زد که شاید شبهای آخر جای بیانش نباشد.
و اما آن حرف خصوصی که شبهای آخر نمیشود خیلی به آن پرداخت، چیست؟
وقتی خوب حادثه کربلا را بررسی میکنیم، میبینیم کسانی که این جنایت را در حق امام حسین علیهالسلام مرتکب شدند، حضرت و اصل و نسب ایشان را به خوبی میشناختند؛ اهل کشورهای غیر مسلمان نبودند که ندانند سیدالشهدا فرزند رسول خدا و علی و فاطمه علیهمالسلام است. همین قدر بدانید که عمر سعد همبازی دوران کودکی ابی عبدالله علیهالسلام بوده و از همان کودکی به او قاتل الحسین میگفتند. سالم بن ابى حفصه نقل میکند:
«عمر سعد به حسین علیهالسلام عرضه میداشت از مردم نادان مکرر شنیدهام که مرا کشنده تو میدانند. حضرت فرمود: إنهم لیسوا بسفهاء لکنهم حلماء. آنها که چنین مىگویند، نادان و سفیه نمىباشند و راست مىگویند، لیکن آنها مردمى باخردند و من خوشحالم پس از آنکه دست به خون من آلودى و دل خویشاوندان مرا داغدار ساختى، اندکى بیش از گندم عراق بهرهمند نشوى.»[٣]
این یعنی هر کسی که به اهل بیت علیهمالسلام نزدیک شده و با ایشان آشنا شده، لزوما پیرو اهل بیت علیهمالسلام نشده؛ یعنی میشود کسی در هیئت امام حسین علیهالسلامرفت و آمد داشته باشد، سالها در مجلس ابی عبدالله علیهالسلام عزاداری کرده باشد، اما سر بزنگاه و دو راهی، مسیری غیر مسیر حضرت را انتخاب کند، بلکه بالاتر، ممکن است راهی در تقابل با امام انتخاب کند.
اقناع اندیشه
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ یُنکِرُونهَا وَ أَکْثرُهُمُ الْکَافِرُونَ.»[٤]
بسیاری از افراد با اینکه نعمتهای الهی را میشناسند و معرفت دارند، آنها را منکر میشوند:
امام صادق علیهالسلام ذیل این آیه مىفرمایند:
«نحن و اللَّه نعمة
عمار, [۰۷.۰۹.۱۶ ۱۵:۵۰]
اللَّه التی انعم بها على عباده و بنا فا
ز من فاز.»[٥]
به خدا سوگند نعمت اللَّه که خداوند به وسیله آن بندگانش را مشمول لطف خود قرار داده، مائیم و سعادتمندان به وسیله ما سعادتمند مىشوند.
معرفت آنقدر مهم است که امام علیهالسلام آن را برترین ویژگی شیعیان معرفی نموده و فرمودهاند:
«بَعْضُکُمْ أَکْثَرُ صَلَاةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُکُمْ أَکْثَرُ حَجّاً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُکُمْ أَکْثَرُ صَدَقَةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُکُمْ أَکْثَرُ صِیَاماً مِنْ بَعْضٍ وَ أَفْضَلُکُمْ أَفْضَلُ مَعْرِفَةً.»[٦]
بعضى از شما [دوستداران ما] نسبت به بعضى دیگر بیشتر نماز مىخوانید و بعضى نسبت به بعضى دیگر، بیشتر حجّ به جا مىآورید، و بعضى نسبت به بعضى دیگر، بیشتر صدقه مىدهید. بعضى نسبت به بعضى دیگر، بیشتر روزه مىگیرید، ولى با فضیلتترین شما کسى است که معرفتش [نسبت به ما] بیشتر باشد.
معرفت آنقدر اهمیت دارد که در غالب روایات، شرط قبولی زیارات معرفی شده است؛ حتی کلید قبولی زیارت ابی عبدالله علیهالسلام نیز معرفت است. امام صادق علیهالسلاممیفرمایند: «وَ مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حِجَّةٍ مَقْبُولَةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ، وَ غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ.»[٧]
اما چگونه یک زیارت یا یک عزاداری با معرفت داشته باشیم؟
پای کلام امام صادق علیهالسلام زانو میزنیم: «یُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَةٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْکَبَائِرِ.»
نوه من در سرزمین خراسان در شهرى به نام طوس کشته شود. هر که با معرفت به حق او وى را زیارت کند، روز قیامت دستش را بگیرم و به بهشت برم؛ اگر چه اهل گناه کبیره باشد.
اینجا ملاک را معرفت معرفی نموده است. اما نه هر معرفتی!
در ذهن راوی سوال ایجاد میشود: «قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا عِرْفَانُ حَقِّهِ؟» عرض کردم شناختن حق او چیست؟ حضرت مختصات یک معرفت حقیقی را بیان میفرمایند: «یَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ، مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ، غَرِیبٌ، شَهِیدٌ مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ سَبْعِینَ شَهِیداً مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله عَلَى حَقِیقَةٍ.»[٨]بداند که او امام مفترض الطاعه و غریب و شهید است. هر که عارف به حقش او را زیارت کند، خدا به او اجر هفتاد شهیدى که برابر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از روى حقیقت شهید شدهاند، بدهد.
پرورش احساس
بر اساس روایت فوق شاخصههای معرفت امام در چهار محور قرار دارد:
الف) معرفت به مقام امام:
اولین قدم در معرفت امام درک حقیقت امامت و مقام ایشان در عالم هستی است. در تفسیر عیاشى از ابى بصیر از امام صادق علیهالسلام روایت آمده که فرمودند: چون روز قیامت شود هر دسته از مردم به نام امامشان خوانده مىشوند، امامى که در عصر آن امام مردهاند، اگر نام امام خود را بدانند و او را به امامت شناخته باشند نامه عملشان به دست راستشان داده مىشود، براى اینکه خداى تعالى فرموده: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ.»[٩] و کلمه یمین به معناى معرفت و اثبات امام است، چون کتاب او همان امام او است، که مىخواند- تا آنجا که امام فرمود- و کسى که امام خود را نشناسد، از اصحاب شمال است، همان کسانى که خداى تعالى در بارهشان فرموده: «وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ فِی سَمُومٍ وَ حَمِیمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُوم.»[١٠]
مشکل کوفیان همین بود که امام حسین علیهالسلام را میشناختند، اما شناخت آنان، محدود به اسم و نسب امام بود، بدون هیچ بصیرت و آگاهی نسبت به مقام امامت ایشان. برخلاف یاران ابا عبد الله که در اوج معرفت نسبت به مولایشان بودند و اشعاری که هریک از یاران، در موقع نبرد به زبان میآوردند نیز، اشاره به عمق معرفت آنان نسبت به امام دارد. برای مثال، یکی از یاران امام، هنگام خروج برای جهاد، این رجز را میخواند: «أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر؛ سرورٌ فوادِ البَشیر النّذیر»[١١]
حسین علیهالسلام امیر من است و چه خوب امیری است، او موجب شادی و سرور دلِ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله است.»
رشتهای برگردنم افکنده دوست
میکشد هرجا که خاطر خواه اوست
رشته بر گردن نه از بی مهری است
رشته عشق است و برگردن نکوست
ب) معرفت به وجوب اطاعت از امام:
دومین شاخصه معرفت امام اینست که بداند اطاعت از امام واجب و ضروری است.امام سجاد علیهالسلام در این باره مىفرماید: «أَلاَ وَ إِنَّ أَبغضَ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ مَن یَقتَدِی بِ
سُنّة الامام وَ لاَ یَقتَدِی بأعمالِهِ؛ آگاه باشید که مبغوضترین مردم نزد خداوند، کسى است که در ظاهر به راه و روشِ امام علیهالسلام اقتدا مىکند؛ امّا به اعمال او اقتدا نمىکند».[١٢]
ج) معرفت به شهید بودن امام:
خداوند متعال میفرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»[١٣] یکی از لوازم شهادت، حیات و آثار آن است. بنابراین علیرغم عدم وجود نشانههای ظاهری حیات و اطلاق مرگ بیولوژیکی، شهید، زنده است. کاربرد این معنا تمامی محدودیتهای مرگ را از امام سلب میکند؛ هم در مقام استجابت دعا و هم در مقام شاهد بودن ایشان، چرا که فرمود: فَهُمْ عَیْنُ اللَّهِ النَّاظِرَة[١٤]به این معنا که آنها شاهد بر اعمال انسانها میباشند.
حارث بن وکیده میگوید: من در گروه حمل کنندگان سر حسین علیهالسلام بودم که شنیدم آن سر، آیات سوره کهف را قرائت میکند. شک و تردیدی در جانم افتاد که آیا این صدا از سر بریده حسین است؟ ناگاه نغمه ابی عبدالله علیهالسلام را شنیدم که به من گفت: ای پسر وکیده! آیا نمیدانی که ما امامان زندهایم و نزد پروردگارمان روزی میخوریم؟ با خود گفتم: سر حسین علیهالسلام را سرقت میکنم تا دفن نمایم، ندا کرد: ای پسر وکیده! راه چارهای برای این کار نداری، خونی که از من ریختند در نزد خدا بسیار بزرگتر از دور گرداندن سر من از بالای نیزه است، پس ایشان را واگذار که:
«فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ إِذِ الْأَغْلَالُ فىِ أَعْنَاقِهِمْ وَ السَّلَاسِلُ یُسْحَبُونَ.»[١٥] پس به زودى [نتیجه کار خود را] خواهند دانست، زمانى که غلها و زنجیرها [ى آتشین] در گردنهایشان باشد در حالى که به وسیله آنها کشیده شوند.[١٦]
د) معرفت به غریب بودن امام:
درک معنای غریب بودن امام نیز در معرفت ما نسبت به ایشان تأثیر بسزایی دارد. برای فهم غربت آقا همین بس که در راه کربلا سراغ افراد میرفت و یکی یکی از آنها طلب یاری میکرد، ولی از آقا فرار میکردند تا مبادا با حضرت روبرو بشوند و در رودربایستی بمانند.
رفتار سازی
بله عزیزان! آدم اگر معرفتش را بالا نبرد، کارش به اینجا میرسد که از امامش فرار کند تا مبادا مجبور بشود کاری برایش بکند. امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرماید:
«یَا کُمَیْلُ مَا مِنْ حَرَکَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ.»[١٧]
چطور معرفتمان را افزایش بدهیم؟
یکی از کارهایی که میتوانیم انجام بدهیم، شرکت در مجالس ذکر فضایل اهل بیتعلیهمالسلام و بهره گرفتن از منبر و سخنرانی است. خوبست قدر فرصت محرم و مجالس با برکت حضرت را بدانیم و از اول مجلس بیاییم تا از بحث معرفتی مجلس هم حداکثر استفاده را ببریم. عباد بن کثیر گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: داستانسرائى را دیدم که داستان میسرود و مىگفت: این است آن مجلسى که هر که در آن نشیند شقى نگردد، امام صادق علیهالسلام فرمود: «هیهات هیهات! به خطا رفتى! استاههم الحفرة[١٨]إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِکَةً سَیَّاحِینَ سِوَى الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ فَإِذَا مَرُّوا بِقَوْمٍ یَذْکُرُونَ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ قَالُوا قِفُوا فَقَدْ أَصَبْتُمْ حَاجَتَکُمْ فَیَجْلِسُونَ فَیَتَفَقَّهُونَ مَعَهُمْ فَإِذَا قَامُوا عَادُوا مَرْضَاهُمْ وَ شَهِدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ تَعَاهَدُوا غَائِبَهُمْ فَذَلِکَ الْمَجْلِسُ الَّذِی لَا یَشْقَى بِهِ جَلِیسٌ.»[١٩]
همانا براى خدا جز کرام کاتبین فرشتگانى است سیاح که چون به مردمى برخورند که از محمد و آل محمد یاد کنند، گویند: بایستید که به حاجت خود رسیدید، سپس مىنشینند و با آنها دانش آموزند، و چون برخیزند از بیمارانشان عیادت کنند و بر سر مردههایشان حاضر شوند و از غائبشان خبرگیرى کنند. اینست مجلسى که هر که در آن نشیند شقى نگردد.
این مجالس و فرصت کسب معرفت را از دست ندهیم که اگر از آن غفلت کنیم، چیزهای زیادی را از دست خواهیم داد و خدای نکرده ممکن است لحظه امتحانهای بزرگ، کمی معرفت کار دستمان بدهد و از قافله شیعیان واقعی جا بمانیم.
ذکر مصیبت
در تاریخ هم کسانی بودند که آنقدر معرفتشان بالا بود که به اهل بیت علیهمالسلام بسیار نزدیک شدند. قطعاً بسیاری از ماها دوست داریم روزی جای سلمان فارسی بودیم و آنقدر به اهل بیت نزدیک میشدیم که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله به ما میفرمود: تو از ما اهل بیتی، همانطور که به سلمان این جمله را فرمودند. از آن جا که لطف خدا زیاد است، دری به روی ما بازکرده که هر که از آن در وارد بشود از اهل بیت میشود! آن هم در خانه امام حسین علیهالسلام است.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا- وَ اخْتَارَ لَنَا شِیعَةً یَنْصُرُونَنَا وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا- وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یَبْذُلُون
َ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِی
عمار, [۰۷.۰۹.۱۶ ۱۵:۵۰]
نَا- أُولَئِکَ مِنَّا وَ إِلَیْنَا.»
از حضرت على بن ابى طالب علیهالسلام روایت است که فرمود: خداى علیم متوجه زمین شد و ما را انتخاب نمود و شیعیانى براى ما برگزید که ما را یارى میکنند. براى فرح ما فرحمند و براى حزن ما محزون میگردند. جان و مال خود را در راه ما مىبخشند.
امشب شب اول محرم، شب آقایی است که از اهل بیت شد و تا آخرین نفس به پای مولایش ایستاد و به شکل جانگدازی شهید شد. خوشا به حال مسلم!
سلام ما برآن آقایی که دستور امامش را با جان دل خرید و برای رساندن کلام مولایش تا پای جان ایستادگی کرد و هیچ از یاد امامش غافل نشد. وقتی از بی وفایی مردم کوفه آگاه شد، میخواست یک جوری امامش را باخبر سازد که کوفه نیاید و همواره به فکر این بود که چه بر سر غریب کربلا و خانوادهاش خواهد آمد.
این زبان حال حضرت مسلم است: آقاجان! کوفه میا! کوفه وفا ندارد. اگر میای خانواده و زن بچه ها را نیاور! این کوفیان بیمروت شرم و حیا ندارند. مسلم هم مثل ارباش اسیر بی وفایی کوفیان شد. بکر بن حمران، که ضربت سختی از مسلم علیهالسلام خورده بود و کینۀ او را در دل داشت، آن حضرت را بالای قصر برد، سر مبارک حضرت را جدا کرد و پیکر مطهرش را از بالای قصر به زمین انداخت![٢٠]
به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را
زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را
به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم
لبِ عطشان نهادم زیر خنجر، حنجر خود را
به هر جا پا نهادم من، به رویم دربها بستند
که بر دیوار غم بنهادهام، امشب سر خود را
صدای ناله زهرا به گوشم میرسد آری
که بالای سرم آورده مولا مادر خود را
معروف است لحظات آخر عمر حضرت مسلم بر سر دارالاماره ایشان رو به مکه نمود و سلامی به اربابش ابی عبدالله داد. جواب این سلام ماند تا روز عاشورا، وقتی که همه یاران شهید شده بودند، ابی عبدالله در گودی قتلگاه رو به کوفه نمودند، فنادی یا مسلم بن عقیل یا هانی بن عروه ...
الالعنه الله علی القوم الظالمین
[١]. موسوعة الامام الحسین علیهالسلام، ج١٥، ص١٨٤.
[٢] . واقعه/١٠.
[٣]. الإرشاد، ج٢، ص١٣٢.
[٤] . نحل/ ٨٣.
[٥]. نور الثقلین، ج٣، ص٧٢.
[٦]. ابن بابویه، صفات الشیعة، تهران، چاپ اول، ١٣٦٢ش، ص١٥.
[٧]. الأمالی (للطوسی)، النص، ص٢١٥.
[٨]. أمالی الصدوق، ص١٢١.
. اسراء/٧١.[٩]
[١٠]. تفسیر عیاشى، ج٢، ص٣٠٢، ح ١١٥.
[١١]. ابصار العین، ص٩٦.
[١٢]. کافى، ج ٨، ص ٢٣٤، باب ٨، ح ٣١٢
[١٣]. بقره/١٦٩.
[١٤]. الإمامة و التبصرة من الحیرة، النص، ص١٣٢.
[١٥]. غافر/ ٧٠ و ٧١.
[١٦] . تاریخ جامع امام حسین، ص٥١.
[١٧]. تحف العقول ؛ النص ؛ ص١٧١
[١٨]. در لغت عربى این جمله در موردى گفته مىشود که سخن یاوه و نامربوطى از دهن شخصى در آید.
[١٩] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج٢، ص١٨٧.
[٢٠] مقتل ابی مخنف ترجمه سید علی محمد موسوی جزایری صفحه ٩٧و٩٩.