فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با عرض سلام خدمت اعضای کانال
مدتی پیش پدر یکی از خیرین به رحمت خدا رفتند و .....
#ولادت_امام_هادی ع
بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 میلاد امام هادی علیه السلام بنا به روایات 🌺
🔰 ماه مبارک رجب است امروز بنا بر نقلی روز ولادت حضرتهادی(ع) است در تاریخ ولادت حضرتهادی(ع) اقوال متعددی نقل شده یکی تولد حضرت را روز جمعه دوم رجب سال 212 ذکر کرده قولی در پنجم رجب روز سهشنبه نقل کرده روز سیزده رجب بیست و چهارده هم نقل شده نیمة ذیالحجه 212 و یکی هم بیست و هفت ذیالحجه منتهی یکی از ادلهای که ولادت حضرت را در ماه مبارک رجب قویتر و با تأکید بیشتر نقل میکند دعای ناحیة مقدسة امامزمان(ع) است که میفرماید: اللهم انی اسئلک بالمولدین فی الرجب؛ قسم میدهد به دو تا مولود در ماه مبارک رجب محمد بن علی الثانی و علی بن محمد المنتجب؛ منتجب یکی از القاب امامهادی(ع) است اقوال را مرحوم مجلسی در جلد پنجاهم دو سه صفحه بیان میکند خب اباالحسن از کنیههای چهار امام است یکی وجود مقدس امیرالمؤمنین که اگر مطلق بیاد در عبارات منظور مولاست ابوالحسن اول امامکاظم(ع) است ابوالحسن ثانی امامرضا(ع) و ابوالحسن الثالث امامهادی(ع) در شهادت حضرت هم که فرداست چند تا قول است یکی سوم رجب 254 فردا سوم رجب شهادت امامهادی(ع) اما یکی هم در ششم جمادیالثانی 254 خدا رحمت کند مرحوم آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره) ایشون معتقد بودند شهادت امامهادی(ع) سوم رجب بود از ادله و تاریخ
💠 اقدامات امام هادی در مدت زمان امامتشان
حالا امامهادی(ع) در این مدت عمر پر برکتشون اقداماتی داشتند
1⃣- آماده کردن افکار شیعیان برای عصر غیبت
یکی از اقدامات حضرت ایجاد آمادگی فکری شیعیان برای عصر غیبت یعنی از زمان امامهادی(ع) زمینههای عصر غیبت را برای مردم آماده فرمودند مردم آمادگی داشته باشند اگر حضور فیزیکی امام را در کنار خودشون درک نکردند منکر امام نشوند امامهادی(ع) روایاتی را در این باب به مردم گوشزد میفرمودند: مثلاً آمد شیخصدوق(ره) روایت را نقل میکند آمد محضر امامهادی(ع) آقا فرمود: الخلف من بعدی؛ جانشینان بعد از من یکی فرزندم حسن است ابنی الحسن اما من نمیدانم شما چه میخواهید بکنید فکیف لکم؛ شما چه میخواهید بکنید با فرزند او با جانشین بعد از او راوی عرض کرد یابن الرسول الله از چه میفرمائی نگرانیتون برا چیه؟ امامهادی(ع) فرمودند: لعلکم لا ترون شخصه؛ برای اینکه شما خود امام را نمیبینید الان من در کنار شما هستم اما اون آقا مردم او را نمیبینند بالاخره شیوة تعامل شما با اون فرزندم حسن فرزند حسن چه میشود؟ اشاره به امامزمان(ع) یکی ایجاد آمادگی فکری برای عصر غیبت بود بشارتهایی که در زمینة ولادت امامزمان(ع) امامهادی(ع) دادند از زمان امامهادی(ع) دیگه شروع شد یعنی آنچه گفتنی بود در رابطة با امامزمان(ع) این دو امام یعنی امامهادی(ع) و امامعسکری(ع) با مردم در میان گذاشتن اتمام حجت فرمودند ارتباط مستقیم را با مردم کم کردند مردم را عادت بدهند به غیاب حضرت به غیبت امامزمان(ع)
2⃣- راه اندازی شبکه وکلای عام و خاص
حالا اینکه چه جوری ارتباط را کم کردند راهاندازی شبکة وکلا وکلای خاص و وکلای عام از ابتکارات امامهادی(ع) است امامهادی(ع) تعدادی را مشخص فرمودند در بلاد اینها بهعنوان وکیل هم اینها را تربیت فرمودند مانند جناب حضرت عبدالعظیم حسنی و عثمانبنسعید که بعداً وکیل خاص امامزمان(ع) شد اینها را تربیت کردند بهعنوان شاگردان بارز وکیل خودشون در بلاد خب آماده کردن برای اون زمانی که مردم دیگه دستشون به حضور فیزیکی امامزمان(ع) نمیرسد آماده کردن راهنمائی کردن تربیت کردن این هم یکی از اقدامات امامهادی(ع)
3⃣- تبیین مقام شامخ ولایت
🔰 یکی از اقدامات حضرتهادی(ع) که از افتخارات شیعه است و ائمة معصومین تبیین مقام شامخ ولایت است
زیارتهای مورد علاقه امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف زیارت جامعه کبیره است
زیارت جامعة کبیره که برترین و مشهورترین شناسنامة ائمه است هر کدوم از ماها شناسنامهامون اطلاعات شناسنامهای ما یک خط است دو خط است اما امامهادی(ع) شناسنامة ائمه را در قالب زیارت جامعة کبیره بیان میکند این زیارت جامعه که هم شیخطوسی(ره) نقل فرموده هم شیخصدوق(ره) مرحوم مجلسی(ره) عبارت بسیار زیبایی را در رابطة با این زیارتنامه دارند میفرمایند: این زیارت دارای بهترین سند، عمیقترین مفهوم، صحیحترین الفاظ ،بلیغترین معنا، عالیترین شأن، بالاتر از این زیارت در رابطه ما معرفت نسبت به امام معصوم نداریم خدا رحمت کند مرحوم امام(ره) مرحوم امام(ره) وقتی وارد حرم امیرالمؤمنین میشدند همانجا رو به قبر ایستاده این زیارت را میخواندن شاید افرادی که همراه امام میآمدند و آنهایی که خلاصه هم قدم بودند با امام میآمدند ،
#ادامه👇👇
#ادامه 👇👇
آنهاییکه خلاصه هم قدم بودند با امام میآمدند با حضرتامام(ره) برا زیارت آنها بعضیهاشون میگن ما خسته میشدیم یکی دو سه مرتبه مینشستیم بلند میشدیم اما آنقدر عمق این زیارت زیاد بود که حضرت امام(ره) به احترام عمق این زیارت نمینشست هر وقت این زیارتنامه را میخواند ایستاده در محضر امیرالمؤمنین(ع) این زیارت از زیارات مورد علاقة امامزمان(ع) است
💠 زیارت عاشورا
🔰 امامزمان(ع) چند تا زیارت را خیلی دوست دارد یکیش زیارت عاشوراست که به مرحوم موسوی اصفهانی فرمود: مشکلت حل شد این مبلغ هم برای یکسالت کفایت میکند حضرت را نشناخت اما امام(ع) هم دعا فرمودند بیماریش شفا یافت هم مبلغی به اون پول دادن مشکلش حل بشه بعد آخر فرمودند: زیارت عاشورا را به نیابت از امامزمانت بخوان زیارت عاشورا مورد علاقة امامزمان است
💠 زیارت آل یاسین
🔰 یکی از زیارات زیارت آلیاسین زیارت آلیاسین به جزء جزء نماز امامزمان شما سلام میکنید زیاد هم نیست خب برای هم سلامی یه جواب واجبه اینو خود حضرات معصومین به ما یاد دادن هر سلامی که به امامزمان میکنی یه پاسخ یه جواب داره اون جواب امامزمان موجب خیر و برکت در زندگی دنیوی و اخروی یکی زیارت آلیاسین است یکی همین زیارت جامعة کبیره است که مرحوم مجلسی اول ملامحمدتقی مجلسی میفرماید: حالا در عالم کشف وارد حرم امامعسکری(ع) شدم مشغول زیارت شدم یه دفعه چشمم افتاد به جمال نورانی امامزمان مهدی آل محمد مرحوم مجلسی اول میفرماید: حالا دیگه وقتی زیارت را میخواندم نگاهم به امامزمانم بود فقرات زیارت جامعه را میخواندم و اشک میریختم نگاهمم به امامزمان(ع) بود زیارت جامعه هم تمام شد سلام کردم به حجتبنالحسن(ع) آقا اشاره فرمودند: مجلسی بیا جلو یه چند قدم رفتم جلو ایستادم اساعة ادب نشه زیاد نزدیک نشم به امامم آقا فرمودند: محمدتقی مجلسی جلوتر بیا حضرت کنار ضریح ایستاده منم یه چند قدم جلوتر رفتم باز ترسیدم اساعة ادب بشه فرمود: ملامحمدتقی مجلسی بیا رفتم جلو رفتم جلو دیدم نزدیک شدم خودم را انداختم روی زمین که قدمهای مبارک امامزمان و زانوی حضرت را ببوسم حضرت منو بلند کردن یه دستی روی سر من کشیدن من بلند شدم فرمودند محمدتقی مجلسی عجب زیارتی است زیارت جامعة کبیره گفتم بله آقا جد شما امامهادی(ع) به ما یاد دادند این زیارت جامعة کبیره واویلا است مشکلات زندگیرو اوناییکه برنامة روزانه دارند و حداقل هفتة یک مرتبه نه اگر یک کسی اینقد موفق نیست دیگه هر ماهی یکی دو مرتبه این زیارت جامعه کبیره را باید بخواند شناسنامة ائمه است این یک زیارت که بیان شاخهها و پایههای اعتقادی شیعه است بکم فتح الله بکم یختم بکم ینزل الغیث اصلاً همه چیز از شماست با شما شروع شده با شما هم تمام میشه همة عالم را خدا به واسطة شما خلق کرده برای ما همة این نعمات هم سر سفرة شمائیم با شما هم تمامش میکنه خدا اگه بارون میخواهد بیاید به دعای شماست بخاطر شماست بکم ینزل الغیث بکم یمسک... همة این عبارات را ببینید واقعاً عبارات نورانی است و آسمانی خب یکی از زیاراتی که باز از امامهادی(ع) است وقتی که معتصم عباسی حضرت را از مدینه فرا خواند به سمت سامرا در میان راه رسیدن نجف حضرتهادی(ع) آمدند کنار قبر امیرالمؤمنین(ع)
💠 زیارت غدیر
🔰 راوی از حضرت درخواست کرد که چگونه اون حضرت را زیارت کنیم امامهادی(ع) زیارت غدیر امیرالمؤمنین در روز غدیر را به این راوی یاد دادند زیارت غدیر که بیش از 150 منقبت از مناقب امیرالمؤمنین(ع) است مناقبی که بیبدیل است بینظیر است این شاخههای فضائلی که امامهادی(ع) برای امیرالمؤمنین فرموده غیر از ائمة معصومین و خاتم الأنبیاء عهدی ندارد آنوقت اینها بعضیهاش منحصر به فرد مولاست بله منحصر به فرد مولاست ولادت حضرت در کعبه منحصر به فرد مولاست هو مولود الکعبه... له اجلالاً لعظمته؛ مولود کعبه است اینها منحصر به فرد مولاست هم با بیان این زیارت و 150 منقبت سند مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) را امامهادی(ع) صادر کرد که ببینیم این 150 منقبت را ببینید بعد این آقا با این 150 منقبتی که من در این زیارت میگم خانهنشینش کردن به شهادتش رساندن هم سند مظلومیت شیعه است هم سند مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است هم موجبات بیدار شدن آنهاییکه در خواب غفلت به سر میبرند حضرت با این زیارت آنهاییکه میخواهند بیدار بشوند بعضیها نمیخواهند بیدار بشوند بعضیها اصلاً قصد بیدار شدن ندارند تا کی؟ الناس یوماً اذا ... به حساب میخواهند آن زمانی که چشم میخواهند رو هم برود برای مرگ اون زمان بیدار میشوند که دیگه دیر است رب الرجعونی؛ وقتی میگویند دیگه فایده نداره کلا تمام است وقت شما خب این هم یکی از زیارات اما من همة این مطالب را خلاصه گفتم برای اینکه یکی از کلمات حضرتهادی(ع) را بهش برسم
#ادامه 👇👇👇
#ادامه 👇👇👇
4⃣- تبلیغ مهدویت
🔰 از جمله اقدامات امامهادی(ع) بیان احادیث بسیار برای شیعه و مسلمانها بود در میان کلمات حضرتهادی(ع) هم تبلیغ مهدویت است هم تبلیغ اخلاق و رفتار خوش هم تمثیلات زیبایی است مثالهای زیبای امامهادی(ع) ببینید در رابطة با دنیا ما مثال زیاد داریم مثال در رابطة با این دنیایی که در آن زندگی میکنیم از غیر ائمة معصومین و از ائمة معصومین بوعلی سینا وقتی مثال میخواهد بزند برای این دنیا میگوید این دنیا مانند کارگاه نجاری است اون نجار در کارگاه نجاری روح انسان است و اون ابزاری که آویزان کرده این ابزار را استفاده میکنه انبردست و نمیدونم میخکش و رنده و اره و این چیزها این جسم انسان است و اون مصالحی که استفاده میکنه برای ساخت و ساز عمل انسان است حالا بعضی وقتها این عمل عمل خوبی است جنس خوبی میسازد که در بازار مردم خوب میخرند در بازار قیامت ملائکه خوب قیمت میگذارند بعضی وقتها نه پس روح انسان نجار ابزار جسم انسان این کارگاه هم دنیاست بالأخره از این مصالح چوب و چسب و اینها با میخ همه استفاده کن جنس خوب بساز که حضرتهادی(ع) میفرماید: الناس فی الدنیا بالأموال و بالآخره بلأعمال؛ اون جنسی که اینجا ساختی اونجا باید تحویل بدی قیمتگذاری بشود حالا اگر یک نجاری جنس مرغوبی را نسازد خراب کند مردم میگویند به درد نمیخورد فقط برو بسوزونش حالا بسیاری از اعمال مردم در دنیا نه شیعه بسیاری از اعمال مردم در دنیا اون طرف خط خریدار نداره به درد سوزاندن میخورد به درد نمیخورد یک مثال وجود مقدس خاتم أنبیاء محمد(ص) میفرماید: مثال این دنیا مثل عالم رحم است و مثال مردم مثل اون جنین میماند که جنین عالم بعد را قبول ندارد به جنین بگویند اون طرف خط دنیاست اون طرف خط باغ دارد ویلا دارد نمیدونم شهر به شهر دارد چه دارد اصلاً تصور نمیتواند بکند درک نمیتواند بکند این جنین هر چی هم قرآن بفرماید: «وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ کلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛ (بقره: 125)
همة این آیات را بفرماید اما چون جنین از آن عالم به این عالم نیامده درک نمیتواند بکند و چون ما به اون عالم نرفتیم درکی از آن عالم نمیتوانیم بکنیم ولاخطر علی قلب بشر؛ میفرماید: اصلاً خطور به ذهن پیدا نمیکند
یک مثال امیرالمؤمنین(ع) دارد برای سلمان فارسی میفرماید که سلمان ،
مثل الدنیا کمثل الحیه؛ دنیا مثل مار میماند لین مسها آدمی که مارگیر هست خیلی از مار گرفتن خوشش میآید وقتی هم تو این بیشهزارها و تفریحگاهها میرود زن و بچهاش مشغول تفریح هستند یک چوبی برداشته لابلای این خاروخاشاک و سنگ و کلوخ هی جابجا میکند آقا چیکار داری میکنی؟ میگوید میخواهم ببینم مار گیرم میآید عیبی نداره آقای مارگیر لین مسها؛ وقتی هم مار را میگیرد باهاش نمایش میدهد دور گردنش میندازه دور دستش میپیچونه دور کمرش بقیه میترسن اما این خوشش میاد لین مسها؛ اما حضرت میفرماید: و قاتل سمها؛ همین آقای مارگیر عاقبت به توسط همین مارها زده میشود آقای مارگیر مواظب باش مارگزیده نشوی حضرتامیر(ع) میفرماید: مثال دنیا مثل مار میماند آقای دنیاگرا مواظب باش دنیا زده نشوی دنیا نزنه تو را گرفتارت نکنه از پا نیفتی زهر دنیا از پا نیندازه تو را
این هم یک مثال
🔰 یک مثال دیگر حضرتامیر(ع) دارد در نهجالبلاغه در ذیل خطبهاش واحذرکم الدنیا فأنها منزل القلعه؛ مسافرخانه است بالأخره مسافرخانهای که در مشهد یا در قم شما یک شب دو شب ده شب در هتلی در مسافرخانهای میمانید تمام میشه حالا بعضیها شب پنجم این هتل مسافرخونهاشونه بعضیها شبهای آخر بعضیها شبهای اول است تمام میشود ولیست بدار نجعه؛ ماندنی نیستی بناست بروی، بعد حضرت میفرماید: اگر بنا بود خدا کسی را در این مسافرخانه دائمی اقامت دائم بدهد به انبیاء میداد .
یک مثال ،
🔰حضرتامیر(ع) دارد در رابطة با دنیا میفرماید که
الدنیا قنطره؛ دنیا مثل پُل میماند ابتدای پُل دنیا انتهای عالم رحم است و انتهای پُل دنیا ابتدای عالم قبر است این وسط یک عالمی به نام دنیاست یک پُلی است به نام دنیا دو طرف این عالم ، عالم قبر و عالم رحم این وسط یک پل است حالا این پل وقتی شروع میکنی به حرکت خدا تو را به این دنیا میآورد متولد میشوی این پل یکی از خصوصیاتش این است که یک طرفه است. خیابانهای یک طرفه دیدید؟ منتهی خیابانهایی که ما یک طرفه داریم گاهی مردم خلاف میآیند اما بر پل دنیا کسی خلاف نمیتواند بیاید ، فقط برو، مسیر دنیا یک طرفه است کسی سراغ ندارید که بگوید
#ادامه 👇👇👇👇
#ادامه 👇👇👇👇
آقا بنده شدم صد ساله حالا دارم برمیگردم 99 ـ 98 ـ 97 أبدا ، پل دنیا یک طرفه است این یکی خصوصیت دوم این هست که آنچه بر روی این دنیاست از اجسام و مواد قابل بردن نیست مگر اینکه تبدلیش کنید. میلیاردر عالم باش نمیتوانی ببری . خدا رحمت کنه همة شاعرهای اسلامی و شیعه را پروین اعتصامی میگوید:
هر که باشی و به هر جا برسی
آخرین منزل هستی این هست
اتفاقاً همین شعر را برای رو قبر خودش گفته و نوشتند
هر که باشی و به هر جا برسی
آخرین منزل هستی این هست
آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسد مسکین است
صاحب آن همه گفتار امروز
اینقد برو و بیا داشت کج و راست برایش میشدند خم و راست میشدن بفرمائید آقا خلاصه این همه دفتر و شرکت و تشکیلات
صاحب آن همه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
🔰 حضرتصادق(ع) میفرماید: وقتی تو قبرستان میروید سراغی یه قبری از اقوامت همینجوری که رو قبرها داری قدم میزنی میروی به سراغ آن قبر اقوامت برا فاتحه خواندن اینهایی که در مسیر راهت تو قبر هستند اینها صدایت میزنند میگویند ای آقایی که داری رد میشوی قسمت میدهم تو رو خدا بایستد یه فاتحه برا ما بخوان ما گرفتاریم .
صاحب آن همه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
💠شباهت دنیا به بازار
🔰 یک مثال زیبا از وجود مقدس امامهادی(ع)
الدنیا سوق؛ دنیا مثل بازار میماند ربح فیها قوماً و خسر الآخرون؛ خب شما وقتی وارد بازار که میشوید باید خیلی زرنگ باشید اولاً جنسشناس باشید رفتید حالا قشم و کیش و بازار تهران و جاهای کشور خارج و داخل همه جا رفتید تو بازارها، هم باید جنسشناس باشید، هم باید به حساب زیرک باشید، حالا خوب جنس شناختی اما زیرکی هم میخواهد و هم باید بازارشناس باشید آقای کاسب چون هر که وارد دنیا میشود کاسب است هر کسی متولد میشود ، امضای صنفی کسب او پای مهر تولدش میخورد ، این آقا کاسب است از الان دخل او کل عمرش است ، خرج او هم اعمالی است که الان این عمرش را خرج میکند و اعمال را به دست میآورد ، سرمایه اش ، عمرش است که در کیف سامسونتش در این بازار دنیا قرار داده ، حالا از این مغازهها خرید میکند .آفرین بر اون کاسبی که وقتی متولد میشود و در این بازار دنیا قدم میگذارد ، بازاریابی هم میکند که من این جنس را اگر بخرم در بازار قیامت خریدار دارد یا ندارد الان من عمرم را دادم سرمایه این جنس را خریدم این عمل را برداشت کردم نشستم دیدم شنیدم بله عمل کردم این جنس شد، الان خریدم، با عمرم یه ساعت دو ساعت یک روز خریدم ، عمرم خرج این همه کالا شد ، حالا در عرصة قیامت ، این کالا در آن بازار خریدار دارد یا ندارد حضرتهادی(ع) با این مثالی که فرمودند از اول این بازار تا آخر بازار که نود سال صد سال تو مسیر هستی داری از این طرف و آن طرف مغازهها خرید میکنی اسکناسهای عمرت را خرج میکنی کالا میخری .
حضرت میفرماید: آخر بازار را نگاه کن کسبة این بازار دنیا دو گروه هستند گاهی کسبهای هستند که آخر بازار که رسیدند خوشحال هستند میگویند بهبه ما هم جنسشناسی کردیم جنس را شناختیم جنسهای بدل نخریدیم قلابی نخریدیم فابریک گرفتیم شیطان رنگ و لعابش نکرد جنس اصلی هم بازاریابی کردیم زنگ زدیم بازار قیامت اینو میخرید یا نه؟ قرآن به ما گفت بله میخریم خریدیم ائمة معصومین(ع) گفتن این جنس خریدار دارد در ماه مبارک رجب اعمال رجبیه روزهها، نمازها، ذکرها خریدار دارد خریدیم خیلی خب ربح فیها قومٌ؛ خوشحالند میگویند سود بردیم اما یک عده میبینید اون آخر بازار تو سر خودش میزنه میگوید از اول بازار تا اینجا که آمدم هر چه خریدم بنجل بود و نامرغوب بود و قلابی بود و خراب بود و الان نگاه میکنم میبینم برای بازاری که میخواهم این جنسها را ببرم خریداری نیست یا باید رها کنم برم یا باید اقساط را به ضرر بفروشم خب این هم یکی از مثالهای حضرتهادی(ع) است.
خدایا امروز بنا بر قولی روز ولادت امامهادی(ع) است خدایا عیدی ما را فرج امامزمان قرار بده.
🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
#منبر_ولادت
#امام_کاظم
🌺 چند روایت از معجزات امام موسى کاظم (ع) 🌺
1⃣. روایت اول
🔰 مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام میگوید:
سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود:« امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم.»
گفتم:« آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟!»
فرمود:« ای مسیب، تو گمان میکنی قدرت و توان الهی ما کم است؟ »
گفتم:« نه، ای مولای من. »
فرمود:« پس چه؟ »
گفتم:« دعا کنید ایمانم قویتر شود »
امام چنین دعا کرد:« خدایا او را ثابتقدم بدار. »
سپس فرمود:« من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا ( وزیر حضرت سلیمان علیه السلام ) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را میخوانم و به مدینه میروم.»
ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست.
سپس فرمود:« من پس از سه روز از دنیا میروم. »
من به گریه افتادم. فرمود:« گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست.
2⃣. روایت دوم
🔰ابویوسف و محمد بن حسن که دو نفر از اصحاب ابوحنیفه بودند، در زندان سندی بن شاهک به ملاقات امام ابی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام رفتند. در بین راه با هم می گفتند: ما چیزی از موسی بن جعفر کم نمی آوریم. یا مساوی او هستیم، یا مشابه او. وقتی به خدمت حضرت رسیدند و مقداری نشستند، یکی از مأمورین زندان وارد شد و گفت: نوبت کاری من تمام شده و از خدمت شما می روم. اگر بیرون زندان کاری دارید بفرمائید، تا مرتبه دیگر که نوبت خدمت من می شود و مجدداً باز خواهم گشت، نتیجه اش را تقدیم کنم.
حضرت فرمودند: کاری ندارم. وقتی آن مرد رفت، حضرت به ابو یوسف رو کرد و فرمود: عجیب است، او امشب می میرد. آن وقت به من میگوید اگر کاری داری بگو انجام دهم. ابویوسف و محمد بن حسن بهتزده پس از خداحافظی از زندان بیرون آمدند، در حالی که به یکدیگر می گفتند: ما آمده بودیم بحث حلال و حرام کنیم. او از امور غیبی خبر داد. زمان مرگ امری است نهانی. از کجا می دانست؟!
سپس فردی را مأموریت دادند تا آن مأمور زندان را تا فردا تعقیب کند و آنها را از وضع او مطّلع نماید. آن مرد نیز وی را زیر نظر گرفت و شب را در مسجد محله که نزدیک خانه آن مأمور بود، خوابید. صبحگاهان دید فریاد عزا بلند است و مردم به داخل خانه وی آمد و شد میکنند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: فلانی دیشب از دنیا رفت. این مرد پیش ابو یوسف و محمد بن حسن آمد خبر مرگ آن مأمور را آورد.
مجدداً این دو به ملاقات حضرت آمدند و گفتند: “ معلوم شد شما به حلال و حرام دین خدا آگاهید. ولی زمان مرگ او را که از اسرار غیبی الهی است از کجا دانستید؟ حضرت فرمود: از دروازه های علم رسول اللهاست که به روی حضرت امیرالمؤمنین گشودند و سپس آن علم الهی از هر امام به امام بعدی منتقل شده است.
3⃣. روایت سوم
🔰 علی بن مغیره گوید:
همراه امام موسی کاظم علیه السلام در منی میرفتیم که با زنی روبهرو شدیم که که فرزندان کوچکش به دورش حلقه زده بودند و همگی سخت میگریستند.
امام فرمود:« چرا گریه میکنید؟ »
زن که امام را نمی شناخت گفت:« تنها سرمایه من و این فرزندان یتیمم گاوی بود که از شیرش زندگی را میگذراندیم. اینک گاو مُرده و ما درمانده شدهایم.»
امام فرمود:« آیا دوست داری آن گاو را زنده سازم؟ »
گفت:«آری، آری!»
امام به گوشه ای رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان گرفت و دعا نمود. آنگاه کنار گاو مرده آمد و ضربه ای به پهلوی گاو زد. ناگهان گاو زنده شد و از جا بلند شد.
زن با دیدن این صحنه فریاد زد:« بیایید که قسم به خدای کعبه، او عیسی بن مریم است! »
مردم ازدحام کردند و به تماشای گاو و سخنان زن مشغول شدند و امام خود را در بین مردم گم نمود و به راه خود ادامه داد
#ادامه 👇👇
#ادامه 👇👇
4⃣. روایت چهارم
🔰 علی بن صالح طالقانی گوید:
در یک سفر دریائی کشتی ما دچار طوفان شد و تمام افراد غرق شدند. من نیز به تخته ای چسبیده بودم و سه روز با مرگ دست و پنجه نرم می کردم تا به لطف الهی امواج دریا مرا به جزیره سرسبزی انداخت، از شدت خستگی از حال رفته بودم، سرانجام از سر و صداهای مبهمی وحشتزده از جای جستم.
دیدم دو حیوان عجیب و غریب به جان هم افتاده و سر و صدا می کنند، چشمشان که به من افتاد به داخل دریا جهیدند، در این هنگام پرنده عظیمی که در حال فرود بود توجه مرا جلب نمود، این پرنده در دامنه کوهی که نزدیک من بود برابر غاری بر زمین نشست.
حس کنجکاوی من تحریک شد، برای تماشای بهتر این پرنده غول پیکر برخاستم و خود را لابه لای درختان پنهان کردم و به او نزدیک شدم ولی وقتی وجود مرا حس کرد بال گشود و پروازکنان دور شد.
آهسته به غار نزدیک شدم، ناگهان از درون غار صدای تسبیح و ذکر شریف لا اله الا الله، الحمدلله الله اکبر و تلاوت قرآن به گوشم خورد.
خوشحال جلو رفتم، نزدیک درب غار که رسیدم، صدائی از درون غار بیرون آمد: ادخل یا علی بن صالح الطالقانی. (علی بن صالح طالقانی به فرما داخل، خدا تو را رحمت کند)
بکلّی ترس من زائل شد وارد شدم و سلام کردم.
مردی جلیل القدر، خوش سیما و درشت چشم نشسته بود که جواب سلام مرا داد و فرمود: خداوند ترا به تشنگی و گرسنگی و ترس امتحان فرمود و سرانجام بر تو مرحمت نمود، ترا از سختیها رهانید، من می دانم که در فلان ساعت سوار کشتی شدی و این مدّت در سفر دریائی بودی و در این تاریخ دچار حادثه شدی و سه روز سرگردان امواج بودی و تصمیم گرفتی به خاطر سختیها دست به خودکشی بزنی و خود را به دریا بیفکنی وغرق سازی، ولی پشیمان شدی و در فلان موقع نجات یافتی و نزاع آن دو حیوان دریائی بیدارت کرد و پرنده عظیم حواست را بدین جا جلب نمود، بیا بنشین، خدای ترا رحمت کند.
قصه عجیبی بود، گفتم: شما را به خدا قسم! احوال مرا از کجا دانستی؟
فرمود: خدای دانای غیب و شهود مرا مطّلع فرموده است، همو که همواره تورا می بیند سپس فرمود: گرسنه هستی و دعائی نمود که متوجه مضمون آن نشدم، فقط دیدم غذائی حاضر گشت.
فرمود: بیا از روزی خدا بخور من هم خوردم، عجب غذائی تا کنون بدان خوبی نخورده بودم همچنین مرا به همان طریق آبی گوارا نوشاند و آنگاه دو رکعت نماز خواند و فرمود: دوست داری به شهر خود برگردی؟!
گفتم: چگونه چنین چیزی می شود؟
فرمود: کرامت خداوندی است که ما در حق دوستانمان می کنیم و سپس دعائی خواند که نفهمیدم و فقط قسمت کلمه الساعه الساعه (هم اکنون هم اکنون) را فهمیدم.
توده های ابری بر در غار دیده شد که تک تک نزدیک می آمدند و به صدای رسا می گفتند: سلام علیک یا ولی الله و حجته.
او جواب می فرمود: علیک السلام و رحمه الله و برکاته ای ابر مطیع به کدام سمت میروی؟
ابر پاسخ می داد: فلان جا .
سپس می پرسید: ابر رحمتی یا ابر بلا؟ بارش رحمت می بری یا بارش عذاب؟
ابر پاسخ می داد.
سرانجام ابر درخشان بزرگی پدیدار شد و پس از سلام و جواب،امام از او پرسید: کجا می روی؟
ابر پاسخ داد: طالقان .
پرسید: ابر رحمتی یا ابر عذاب؟
گفت: ابر رحمت.
فرمود: این امانت الهی را بخوبی تحویل بگیر و به طالقان برسان.
ابر گفت: سمعا و طاعه، شنیدم و مطیع فرمانم.
فرمود: فاستقری باذن الله علی وحدالارض. (با اذن الهی بر زمین قرار گیر. )
ابر بر زمین مستقر شد، او بازوی مرا گرفت و مرا بر فراز ابر نشاند.
گفتم: شما را به خدای بزرگ و بحق رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و بحث سیدالوصیین امیرالمؤمنین و ائمه هدی علیهم السلام سوگند می دهم خود را معرفی کنید که سخت مورد مرحمت الهی هستی و جلیل القدر.
فرمود: ای علی بن صالح، زمین هرگز به اندازه لحظه ای از حجّت الهی خالی نمی شود و همواره حجّت الهی در زمین خواهد بود یا به صورتی آشکار و یا به صورتی مخفی، من حجت ظاهر و باطن و حجت جاودان الهی و وصی رسول خدا در این زمان، موسی بن جعفر هستم. من متوجه امامت حضرت و پدرانش شدم.
حضرت فرمان حرکت صادر نمود و ابر در زمان کوتاهی در کمال آرامش مرا در طالقان بر زمین گذاشت.
وقتی خبر این جریان بگوش هارون الرشید ، خلیفه عباسی غاصب رسید، او را احضار نمود و ماجرایش را سؤال کرد وقتی علی بن صالح سرگذشت خود را تعریف نمود، هارون دستور قتل او را صادر کرد تا بخیال خود این معجزه حضرت را بپوشاند.
فقتله الرشید و قال: لا یسمع بهذا احدا
🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻دفتر تبلیغات اسلامی ؛
معاونت فضای مجازی دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می کند:
فراخوان حمایت از فعالان حوزوی فضای مجازی ویژه محرم
اطلاعات بیشتر
🌐 https://eshragh.ir
#مباهله
بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 معنای لغوی و اصطلاحی مباهله 🌺
🔰 مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.
💠 شرح مختصر واقعه مباهله
🔰 مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.
💠 موقعیت جغرافیایی
🔰 بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.
💠 دعوت به اسلام
🔰 پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.
💠 نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران
🔰 مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».
💠 عکس العمل نجرانی ها
🔰 نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.
💠 گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیئت نجرانی
🔰 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.
💠 مباهله، آخرین حربه
🔰 خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند.
#ادامه 👇👇