eitaa logo
منبرطلاب
19.9هزار دنبال‌کننده
215 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 منابع 1 ـ نساء آیه :65 2 -منافقون آیه :5 3 ـ شفاء السقام ص:67 4 ـ التاج الجامع للاصول فی أحادیث الرسول جلد 2،ص 189 5 ـ زیارت قبور پاکان صص :33 ـ 38 6 ـ الغدیر جلد 5،ص:150 علامه امینی آن را از 25 مصدر نقل نموده است. 7 ـ علل الشرائع،ص 460؛ بحارالانوار،جلد 97،ص :140 8 ـ صحیح مسلم ،باب "لا تشد الحال الا إلی ثلاثة" از کتاب حج،ص 594 9 ـ همان 10 ـ سفر برای زیارت،صص:11 ـ 19 11 ـ سوره بقره،آیه 248 12 ـ صاحب "کشف الإرتیاب" به نقل از سیوطی شارح سنن نسایی،می گوید:این حدیث از راوی دیگری غیر "ابی الهیاج"نقل نشده است؛ و از "ابی الهیاج"نیز جز این حدیث،روایت دیگری نقل نگردیده است.(کشف الإرتیاب ص 368) 13 ـ مفردات راغب:تسویة الشیء:جعله سوإً امّا فی الرفعة أو فی الضعة؛و السویّ یقال فیما یصان عن الافراط و التفریط. مجمع البحرین:التسویة و هی عبارة عن التّعدیل 14 ـ حجر،آیه 29 15 ـ نازعات آیه 28 16 ـ اعلی آیه 2 17 ـ انفطار آیه 7 18 ـ جواهر الکلام ،جلد 4،ص:312 19 ـ قال النبیّ (صلّی الله علیه وآله) لعلی (علیه السلام) :"یا علی ادفنی فی هذا المکان و ارفع قبری من الأرض اربع أصابع و رُشَّ علیه من الماء".پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) ـ به هنگام ارتحال از دنیا ـ به علی (علیه السلام) فرمود: ای علی،مرا در همین مکان (که هم اکنون در آن بستری هستم)دفن کن و قبرم را بقدر چهارانگشت از زمین بالا ببر و آب برآن بپاش.اصول کافی،جلد 1 ،ص 450،ح 36 20 ـ توسل،صص:163 ـ 167 21 ـ معالم المدرستین جلد 1،ص 69 🌺والسلام علی من تبع الهدی🌺
نویسنده:محسن شریعتی بسم الله الرحمن الرحیم 🔰 توبه در ادیان ابراهیمیتوبه از نظر یهود 🔰در دین یهود، رهایی‏ بسته به توبه و حسنات قوم است، که طبق گفته برخی این امر به‏ رهایی کل جهانیان راه می‏ برد.(۱) یکی از ارکان مهم شناخت خدای ( یهوه ) مهربان است و اینکه او چنین لطفی به بندگانش دارد که هود دستور داده است "من، خداوند متعال می گویم: بنابراین ای قوم اسرائیل، من شما را مطابق کردارتان داوری خواهم کرد. کنید و از گناهان خود بازگردید، در غیر این صورت گناه، شما را هلاک خواهد کرد.(۲) برای باید اول به گناه خود معترف شد" ای خداوند، خدای اسرائیل، تو عادلی، امّا باز هم اجازه داده ای عدّه ای از ما زنده بمانیم. ما به گناهان خود در حضور تو اعتراف می کنیم؛ ما هیچ شایستگی برای آمدن به حضور تو نداریم(۳).» و به لطف و کرم او امید داشت " چون تو دعاها را مستجاب می فرمایی، همه مردم به خاطر گناهانشان نزد تو خواهند آمد. گناهان ما بر ما چیره گشته است، امّا تو ما را می بخشی(۴). خداوندا، هیچ خدایی مانند تو نیست. تو گناه بندگانت را می آمرزی و تقصیرات بازماندگان قومت را می بخشی، و چون بر بندگانت رحمت و شفقت داری، برای همیشه خشمگین نمی مانی(۵). ارتباط با آمدن موعود در یهودیت ارتباط با آمدن موعود دارد چون اعتقاد مسلّط بر رَبّانیون این بود که اگر بنى‏اسرائیل حتى براى یک روز از گناهان خود توبه کنند، آمدن او جلو خواهد افتاد.(۶) و امروزه معتقدند که نجات و آزادی«صهیون» فقط با عدالت و به وسیله‏ آنهائی که از گناه خود توبه می‏کنند،امکان پذیر است.وراه دیگری وجود ندارد(۷) ✅ از نظر مسیحیت 🔰 تعلیم اساسی حضرت عیسی در دو بخش خلاصه می­شود : ۱- کنید ؛ یعنی از گناه دست بردارید و به سوی خدا بر گردید؛ ۲- ولایت و سرپرستی خدا(ملکوت آسمان)را بر زندگی خود پذیرا شوید.(۸) و مراد از در مسیحیت این است که : ‏ تغییری می­باشد که در فکر شخص حادث شده‏ پس از آن مولّد ندامت و پشیمانی بر عملی‏ میگردد که برای زندگی جاودانی‏ میباشد آنست که قلبا گناه را بغض نماید و از ارتکاب آن کاملا محزون و پشیمان باشد و کوشش نماید که بر خداوند متوکّل شود و از روح القدس کمک یافته از گناه دوری‏ جوید و مطیع اراده و اوامر مقّدس حضرت‏ احدیّت گردد(۹) سابقه در مسیحیت سابقه آن به حضرت یحیی باز می­گردد چون او به مردم می‏گفت: « کنید؛ زیرا ملکوت آسمان نزدیک است(۱۰) » از دیدگاه بنی اسرائیل، ملکوت آسمان گونه‏ای حکومت الهی بود که آرمان مقدس آنان‏ به شمار می‏رفت.به همین دلیل(به گفته اناجیل در موارد مختلف)یحیای تعمید دهنده‏ در دعوت خود موفقیت چشمگیری به دست آورد و تأثیر عمیقی بر مردم گذاشت‏ به طوری که همه طبقات اجتماعی،گروه گروه،نزد او می‏آمدند و می‏کردند و وی‏ آنان را غسل تعمید می‏داد(۱۱) . کتاب مقدس مسیحیان تاخیر در را موجب نابودی می­داند " مطمئن باشید اگر توبه نکنید، همه شما مانند آنان نابود خواهید شد(۱۲) " صدور دستور : در مسیحیت دستور به از جانب پطرس صادر شده " پطرس به ایشان گفت: « کنید و همه شما فرداً فرد برای آمرزش گناهانتان به نام عیسی مسیح غسل تعمید بگیرید که روح القدس یعنی عطیه خدا را خواهید یافت(۱۳) " و " پس کنید و به سوی خدا بازگشت نمایید تا گناهان شما آمرزیده شود (۱۴) " و برای کننده ارزش والایی قائل می­شود " بدانید که به همان طریق برای یک گناهکار که می کند در آسمان بیشتر شادی و سرور خواهد بود تا برای نود و نه شخص پرهیزکار که نیازی به توبه ندارند(۱۵) " و " به همان طریق بدانید که برای یک گناهکار که توبه می کند در میان فرشتگان خدا شادی و سرور خواهد بود.(۱۶)" ✅ از نظر اسلام 🔰 از منظر اسلام کسانی که دچار لغزش و گناه می­شوند ، می­توانند از دریای بی­انتهای رحمت الهی به واسطه و ندامت قلبی ، برخوردار شوند و از هلاکت ابدی نجات یابند . حتی فقها و متکلمان اسلامی ، بر وجوب توبه اجماع دارند(۱۷) و یک وظیفه واجب است و قرآن کریم با جمله «توبوا» همه مردم را به آن فرمان داده است، از جمله: « وَ تُوبُوا الَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(۱۸) » اى مؤمنان، همگى به درگاه خدا کنید، امید که رستگار شوید! امیر مؤمنان علیه السلام را چنین معنى مى کند: «التَّوْبَةُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ وَ تَرْکٌ بِالْجَوارِحِ وَ اضْمارُ انْ لا یَعُودَ(۱۹)» 👇👇
👇👇 (عبارت از) پشیمانى قلبى، آمرزش خواهى زبانى، ترک (عملى) گناه با اندام و تصمیم بر عدم بازگشت (به گناه) است. و گناهان را مى‏ شوید و دل‏ها را از زنگار پاک مى‏ کند و زمینه عبودیّت و بندگى انسان را فراهم مى‏ آورد: «التَّوْبَةُ تُطَهِّرُ الْقُلُوبَ وَ تَغْسِلُ الذُّنُوبَ (۲۰) » دلها را پاک مى‏ کند و گناهان را مى‏ شوید سخن شهید مطهری ره شهید مطهری در این باره می­فرماید : عبارت است از یک نوع انقلاب درونى، نوعى قیام، نوعى انقلاب از ناحیه خود انسان علیه خود انسان. این جهت از مختصات انسان است. گیاه تغییر مسیر مى‏ دهد ولى علیه خودش قیام نمى‏ کند، نمى‏ تواند قیام کند، این استعداد را ندارد (۲۱) . در عصر ظهور اما در مورد در عصر ظهور حضرت دو دسته حدیث به ظاهر متفاوت، وجود دارد. ۱- پاره‌ای از احادیث ، دوران غیبت را عصر فرصت‌ها و ظهور را زمان پایان یافتن فرصت‌ها معرفی کرده‌اند که با آمدنش مجال و بازگشت از گمراهان ستانده می‌شود. ۲- اما تعداد دیگری از احادیث، عصر ظهور را دوران رشد و تربیت و زمان جبران ضعف‌های بشر می‌دانند. از این‌رو، در آن زمان باب همچنان باز و زمینه‌جبران کاستی‌ها فراهم است. برای جمع میان این دو دسته روایت، می‌توان دسته دوم را به زمان آغازین ظهور ناظر دانست که امام مهدی به هدایت و روشن‌گری خواهند پرداخت؛ دسته اول به زمانی اشاره دارد که آن حضرت پس از روشن‌گری، برای تصفیه جامعه بشری، دست به شمشیر می‌برند و قیام مسلحانه خود را آغاز می‌کنند. هم چنان که می‌توان موضوع دسته نخست را کسانی دانست که عالمانه و عامدانه حقایق را انکار می‌کنند و موضوع دسته دوم را کسانی که از سر جهل در ورطه گمراهی می‌افتند. اگر جمع یادشده پذیرفته نشود، ترجیح با دسته دوم روایات است؛ زیرا این دسته افزون بر این‌که با ضابطه کلی توبه‌پذیری در قرآن هم‌آهنگی دارد، از نظر کمیت و اعتبار بسیار بیشتر از دسته نخست است (۲۲) . 📚 منابع ۱ - فریامنش، مسعود ، گناه و نجات در ادیان جهان ، مجله کتاب ماه دین ، تیر 1388 ، شماره 141 ، صفحه 44 ۲ - حزقیال 18: 30 ۳ - عزرا 9: 15 ۴ - مزامیر 65: 3 ۵ - میکاه 7 : 18 ۶ - گرینستون ، جولیوس ، انتظار مسیحا در آیین یهود ، حسین توفیقی ۷ - شاهاک ، اسرائیل ، تاریخ یهود آیین یهود ، رضا آستانه پرست ، ص 64 ۸ - توفیقی ، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، ص 114 ۹ - هاکس ، جیمز، قاموس کتاب مقدس ، ص 268 ۱۰ - لوقا 3:3 ۱۱ - توفیقی ، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، ص 113 ۱۲ - لوقا 13: 5 ۱۳ - اعمال رسولان 2: 38 ۱۴ - اعمال رسولان 3: 19 ۱۵ - لوقا 15: 7 ۱۶ - لوقا 15: 10 ۱۷ - محمدی ، محمد حسین ، آخرالزمان در ادیان ابراهیمی ، ص 249 ۱۸ - نور( 24)، آیه 31. ۱۹ - تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد ، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 194 ۲۰ - همان ، ص195 ۲۱ - مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏23، ص 537 ۲۲ - آیتی ، نصرت‌الله ، امام مهدی و توبه‌پذیری ، مشرق موعود ، شماره 3 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
قابل توجه طلاب محترم غيرحضوری: با توجه به اشكال در ساعت كارتهای ورود به جلسه؛ لطفاً ساعت دقيق امتحان خود را از برنامه امتحانی و يا سامانه نجاح ـ آزمون غيرحضوری ببينيد. ضمناً تاريخ امتحان صحيح می باشد. http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
1_318777740.pdf
257.8K
برنامه امتحانات مجازی طلاب غیرحضوری
🌺 آثار توکل در زندگی 🌺 🔰 لازمه ی حضور در رکاب حجت خدا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، توکل و امید بر خداست. حال که ما علاقه مند به نصرت و یاری آن حضرت هستیم، چگونه می توانیم این توکل و تکیه بر خداوند را در زندگی به دست بیاوریم؟ آیا می توان به مرحله ای رسید که تمامی امور زندگی با اتکاء و امیدواری بر خداوند، پیش برود؟ برای دستیابی به توکل و امیدواری بر خدا، باید با فوایده و اثرات آن در کارها، آشنا شد. چه بسا ما چنین خصلتی را دارا هستیم، اما چون از اثر آن آگاه نیستیم، از توکل خود نیز بی خبریم. لذا یکی از راه های بدست آوردن امید و بر خدا، شناخت فایده و ثمره آن در زندگی است. 1⃣ عدم تسلط شیطان 🔰 قرآن کریم می فرماید: «إنهُ لیس له سلطانٌ علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون» (۱) البته شیطان هرگز بر کسی که به خدا ایمان آورده و بر پروردگارش توکل کرده مسلط نخواهد شد. اولین و مهم ترین پیامد تکیه کردن به پشتوانه ی عظیمی چون خداوند، دوری و عدم نفوذ شیطان است. شیطانی که قسم خورده، از هیچ تلاشی برای گمراه نمودن انسان، دریغ نکند، در برابر کسانی که دلگرم و امیدوار به پروردگار خویش هستند، خوار و زبون است و هیچ کاری نمی تواند، انجام دهد. شاید دیده باشید که جلوی باغ یا مزرعه، یکی، دو تا سگ، برای نگهبانی و حراست می گذارند. اگر صاحب این ملک یا آشنای او نزدیک باغ و مزرعه شود، این سگ ها پارس می کنند و وقتی می بینند، آشنا هست، دمی تکان می دهند و می روند. اما اگر غریبه ای نزدیک این باغ بیاید، به سوی او حمله می کنند و او را مورد هجوم قرار می دهند. انسانی هم که با خدا مرتبط بود، آشنا بود، در همه کارها توکل بر خدا داشت، مورد گزند شیطان قرار نمی گیرد. اما به محض اینکه با خدا بیگانه شد، ارتباط با پروردگار خود را قطع کرد، امید و دلبستگی به غیر خدا پیدا نمود، اولین کسی که به سراغش می آید و بر او مسلط می گردد شیطان است. 2⃣ سهولت در کارها 🔰 امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «من توکل علی الله ذلت له الصعاب و تسهلت علیه الاسباب» ( ۲ ) هرکس بر خدا توکل کند دشواری ها بر او آسان و وسایل برایش فراهم می گردد. یعنی اگر کسی در کارهایش توکل و امید بر خدا داشت، خداوند که رب العالمین است، بهترین راه و کوتاهترین مسیر را برای رسیدن به هدف و مقصود شخص توکل کننده، قرار می دهد. امکان ندارد، کسی در این دنیا زندگی کند و دچار سختی و گرفتاری در مسائل گوناگون نگردد. غم و اندوهی به سراغ او نیاید. حتی انبیاء و اولیاء الهی دچار مشکلات فراوانی بوده اند. هرکه در این بزم مقرب تر است ... جام بلا بیشترش می دهند قرآن نیز در این زمینه می فرماید: «ولنبلونکم بشیءٍ من الخوفِ و الجوعِ و نقصٍ من الاموالِ و الانفُس و الثّمرات» ( ۳ ) قطعاً شما را به سختی ها، بیازماییم. مانند ترس و گرسنگی و کاهش مال و جان و آفات میوه ها بیازماییم. شخصی در حضور علی علیه السلام درباره دوست خود تعریف و مدح می کرد و بعد دست به دعا برداشت و گفت: «لا أراک الله مکروهاً» خداوند هیچ سختی و مکروهی برای او پیش نیاورد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «إنّما دعوت له بالموت إنّ من عاش فی الدنیا لا بدّ ان یری المکروه» ( ۴ ) تو مرگ را، برای دوستت دعا نمودی! زیرا کسی که در دنیا زندگی می کند ناچار باید به سختی ها و مکروهاتی مبتلا گردد. کسی که در این دشواری ها و سخت ترین لحظات زندگی، در اوج ناامیدی، دلگرم و امیدوار به لطف و عنایت خدا باشد، پروردگار عالم، او را تنها نمی گذارد. بلکه در تمامی مشکلات تکیه گاه و حامی اوست و بهترین و کوتاهترین مسیر را برای موفقیت و رسیدن به اهدافش فراهم می سازد. 3⃣ سبب عزتمندی و بی نیازی از مردم 🔰 امام صادق علیه السلام می فرماید: «أن الغنی و العزّ یجولانِ، فإذا ظفرا بمواضع التوکُل اوطنا» (۵) بی نیازی و عزت به هر طرف می گردند تا به جایگاه توکل دست یافتند، در آن جای می گیرند. کسی که توکل و امید بر خدا داشت، دیگر دست نیاز به سوی بندگانی ضعیف تر از خود، دراز نمی کند. لذا عزت و آبرویش حفظ می شود. اما فردی که دلگرم به عنایت خداوند نیست و بر او امید نمی بندد، آبروی خویش را بر کف دست می گیرد و به آن با خواهش و التماس و عرض حاجت به دیگران، چوب حراج می زند. از این رو امام ششم علیه السلام می فرمایند: «طلب الحوائج إلی الناس استلاب للعز» (۶) نیاز جستن از مردم موجب سلب عزت است. توکل بر پروردگار، انسان را از یأس و ناامیدی، از تنبلی و کسالت، به امیدواری و تلاش و جنب و جوش در زندگی می رساند. 👇👇
👇👇 4⃣ تکیه بر خدا سبب بی نیاری 🔰 یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، وضع مالی خوبی نداشت و در امرار معاش خانواده اش، دچار مشکل بود. روزی همسرش گفت: مرد! این همه مردم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می روند، از مشکلات و نیازمندی خود می گویند و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز به آنان کمک می کند. تو هم برخیز به محضر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شو و پولی به عنوان کمکی بگیر. این صحابی به مسجد نزد نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آمد و تا سلام کرد، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «من سألنا اعطیناه و منِ استغنی اغناه الله» هرکس از ما چیزی بخواهد، به او می دهیم و هرکس بی نیازی جوید، خدا او را بی نیاز می کند. مرد با خودش گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با من بود و به خانه برگشت. همسرش گفت: پس چرا از پیش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دست خالی برگشتی؟ مرد فرموده ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله را بازگو کرد. زن نگاهی به او انداخت و گفت: مرد حسابی، این همه آدم دور پیامبر صلی الله علیه و آله هستند از کجا معلوم که حضرت با تو بوده است برو و این بار، حاجت خود را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله مطرح کن. مرد بیچاره باز به مسجد آمد. وقتی خواست سلام کند، حضرت همان کلام سابق را تکرار فرمود، این صحابی نگاهی به اطراف نمود و یقین کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله روی سخنش با او است. وقتی به خانه پیش همسرش برگشت، زن باز هم قانع نشد و برای بار سوم او را به مسجد فرستاد مرتبه ی سوم نیز رسول الله صلی الله علیه و آله همان سخن قبل را تکرار نمود. بنده خدا از مسجد که بیرون آمد، دیگر حوصله بازگشت به خانه و اصرارهای همسرش را نداشت. دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: بارالها حال که پیامبرت این چنین راه نشانم می دهد، من هم از دیگران دست می کشم و فقط بر تو ابراز نیاز می کنم توکل و امیدم را بر تو بستم. همینطور که مشغول قدم زدن و مناجات با پروردگار بود، ناگهان فکری به ذهنش خطور کرد اینکه یکی از ضروریات زندگی مردم مدینه، هیزم و خار و بوته است. مردم برای تأمین سوخت خود، گرم کردن خانه، پختن غذا، آب گرم برای حمام، کوره ی آهنگری و... نیاز به هیزم و بوته دارند. مرد بسم الله گفت و با توکل بر خدا به صحرا رفت و با هر سختی و مشقتی که بود، مقداری هیزم و بوته جمع کرد و به مدینه آورد. آن ها را در بازار فروخت و با پولش مقداری نان و گوشت خرید و شاد و سربلند به خانه رفت. فردا تیشه ای خریداری نمود و توانست هیزم بیشتری جمع آوری کند. هر روز با امیدواری بیشتری کار می کرد و کم کم از این راه به ثروت فراوانی دست یافت، چند شتر و نوکری خرید و از مال دنیا بی نیاز شد. بعد از مدتی وقتی به محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله مشرف شد و حضرت از اوضاع و احوال او مطلع گردید، فرمود: «قلت لک، من سألنا اعطیناه و من استغنی اغناه الله» ( ۷ ) من که به تو گفتم: هرکس از ما چیزی بخواهد به او می دهیم و هرکس بی نیازی جوید، خداوند او را بی نیاز می گرداند. اگر آن روز پیامبر صلی الله علیه و آله به این فرد مبلغی را عطا می کرد، او برای همیشه دستش به سوی دیگران بود اما وقتی توکل و امید به خدا را سرلوحه کار خویش قرار داد، نه تنها نیاز آن زمانش بلکه به طور کلی از مال و ثروت دنیا بی نیاز شد و عزت و آبرویش نیز حفظ گردید. 👇👇👇
👇👇👇 5⃣ شجاعت و دلیری 🔰 رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «من أحب أن یکون اقوی الناس فلیتوکل علی الله» ( ۸ ) هرکه دوست دارد، نیرومندترین مردم باشد، باید به خدا توکل کند. کسی که اتکاء به پشتوانه ای چون خدا داشته باشد، به شجاعت و دلیری دست می یابد. یعنی از هیچ قدرت و دشمنی نمی ترسد و مقابل هیچ ظالمی سرخم نمی کند، چون خدا دارد. انسانی که توکل بر خدا ندارد، در برابر قدرتمندان و زورگویان، هراسناک است. لذا زیر بار ظلم و ستم آنان می رود و سخنی نمی گوید اما زمانی که امیدوار و دلگرم بر خداست، زمانی که در دلش فقط یک هراس وجود دارد و آن ترس از خدا، دیگر از هیچ کس و هیچ چیز ترس ندارد. بلکه با شجاعت و دلیری به مقابله با ستمکاران می پردازد. این سخن سیدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا و در برابر لشکر کوفه، نشان از بی باکی است که بر اثر توکل بر خدا، در دل او و یارانش ایجاد شده است. «ألا إن الدعی ابن الدعی قدر کز بین اثنتین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله» ( ۹ ) آگاه باشید که این زنازاده ( ابن زیاد) فرزند زنازاده، مرا در بین دو راهی شمشیر و ذلت قرار داده است و هرگز که ما به زیر بار ذلت برویم. یاران امام حسین علیه السلام بر اثر توکل و اتکا به پشتوانه الهی، از دشمنان خدا و خاندان رسالت، هیچ گونه هراسی ندارند و در مقابل، سی هزار نفر لشکر کوفه، به دلیل عدم توکل و امیدواری بر خدا، از نوجوانی یازده ساله تا پیرمردی نود ساله، در ترس و اضطراب هستند. 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹در دل پر غصۀ ما لشگر غم گمشده🌹 🌹لشگر غم نه خدا داند که دل هم گم شده🌹 🌹تا زغفلت کعبه روی تو را کردیم گم🌹 🌹پیش سیل اشک ما صد چاه زمزم گم شده🌹 🌹تا بجوید  آفتاب طلعتت را در زمین🌹 🌹برفراز آسمانها ماه مریم گم شده🌹 🌹ماه من بالله تو از خورشید هم پیدا تری🌹 🌹آنکه رویت را نجسته خود مسلم گم شده🌹 🌹یوسف گم گشته زهرا  به اقرار همه🌹 🌹 تو در عالم گم نگشتی در تو عالم گم شده🌹 تشرف به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء: 🔰 نماز خواندن آیت الله العظمی گلپایگانی با امام زمان در عالم رؤیا حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی به عتبات مشرف شدند در حرم امام حسین علیه السلام به آقا عرض میکند آقا ، پدر شما حضرت امیر سلام الله علیه در عالم رؤیا  به من ظرف عسلی عنایت فرمودند شما به من عنایت نمیکنید؟ از حرم برمیگردند به حجره شیخ عبدالرحیم که از اوتاد و مقدسین بوده (حجره ای که مشهور است علی اکبر علیه السلام از بالای زین در آن مکان روی زمین افتاد) شب در خواب میبیند که صف جماعتی تشکیل شده ، امام جماعت حضرت ولیعصر است صف اول ابتدا و انتهاء آن معلوم نیست صف دوم اولش معلوم نیست ولی انتهاء آن خود آقای گلپایگانی ایستاده بود و همگی از علماء بودند (شیفتگان حضرت مهدی) 🔰 ذکر و یاد امام زمان علیه السلام درکلام معصومین علیهم السلام: 1⃣ برتری منتظران ظهور بر مردم دیگر: 🔰 اباخالد کابلی میگوید خدمت امام سجاد رفتم دیدم آقا امام سجاد علیه السلام نشسته اند از ایشان درخواست کردم امامان را برای من بشمارند حضرت شروع کردند به شمردن ائمه علیهم السلام. تا به امام زمان علیه السلام رسید . حضرت فرمود: یا اباخالد ، کسانی که دوره این امام را درک کنند یعنی در زمان غیبتش باشند از مردمان تمام زمانها بالاتر و فضیلت آنها بیشتر است (برای اینکه امام زمانشان را ندیده قبول دارند) یا اباخالد ان اهل زمان غیبته و القائلین بامامته و المنتظرین لظهورهافضل من اهل کل زمان  (بحار ج36 ص 386) 2⃣ اهمیت خدمت به امام زمان علیه السلام 🔰شخصی از امام صادق سئوال کرد آیا امام زمان متولد شده است؟ فرمود : نه ولو ادرکته لخدمته ایام حیاتی  (بحار ج51 ص148) اگر امام زمان را درک کنم خودم خدمت گذارش میشوم عصر امام صادق تا امام زمان چندین نسل فاصله است یعنی هنوز امام زمان متولد نشده امام صادق میفرماید اگر من شما را درک کنم خودم خدمت گذارتان میشوم 3⃣ عظمت نام امام زمان علیه السلام 🔰 دعبل خزاعی محضر امام رضا علیه السلام شعر میخواند یک مرتبه رسید به یک بیت از شعرش که: خروج امام  لامحاله خارج یقوم علی اسم الله و البرکات یک امامی روزی قیام میکند و با نام خدا هم قیام میکند میگویند حضرت رضا علیه السلام فرمود: دعبل این شعر مال تو نبود این را روح القدس به زبان تو انداخت که شعر برای حضرت مهدی بگویی (بحار ج49ص237) 4⃣ مهدی علیه السلام از حضرت زهراست ◀️ ابوایوب انصاری میگوید:  پیامبر اکرم بیمار شد فاطمه به عیادت او آمد ناراحت بود پیامبر وقتی ناراحتی زهرا را دید فرمود زهرا جان تمام افتخار امت من به تو برمیگردد و تو محور هستی یکی از افتخارات امت من پیامبر آنهاست که بهترین پیامبر از آن آنهاست که میگویند:  نبینا خیر الانبیاء فاطمه جان این پیامبر پدر توست و هو ابوک بهترین وصی از این امت یعنی علی ابن ابیطالب وصی من است که شوهر توست وصینا خیر الأوصیاء و هو بعلک افتخار دیگر ما دو سبط و دو سید شباب اهل جنت است که حسن و حسین علیهما السلام هستند هر دو فرزندان تو هستند و منا سبطا هذه الامه در آخر حضرت فرمود: منا مهدی هذاه الامه آخرین سفیر الهی هم فرزند توست  (بحار ج36ص 369) والسلام علی من تبع الهدی اللهم عجل لولیک فرج http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
سخنرانی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی 🌺 مبارزه با نفس 🌺 🔰 بحث ما راجع به مربّیان بود، یعنی کسانی که می‎خواهند زمام تربیتی دیگران را به دست بگیرند و به آنها روش گفتاری و کرداری دهند و در این روش دادن به دیگران، قاصِد هستند. من در جلسات گذشته عرض کردم که اگر این روش دادن بخواهد مفید بوده و ضرر نداشته باشد، کار هر کسی نیست و کسانی که می‌خواهند مربّی باشند باید دارای شرایطی باشند. اوّلین شرط و سرآمد شرایط مربی تربیتی بودن، این است که فرد باید «خود ساخته» باشد؛. خود ساختگی در ابعاد گوناگون مطرح است. یکی از این ابعاد، مسأله نفس است، یعنی شخصی که می‌خواهد مربّی باشد، باید نفس خود را چه در بُعد شهوی، چه غضبی و چه وهمی‎اش تربیت کرده باشد. سرآمد دعوت انبیا نسبت به ابنای بشر نیز همین «تأدیب نفوس» است یعنی اگر مربّی خود ساخته نباشد، تربیت بی‎فایده است. لذا انبیا سراغ تأدیب نفوس می‌رفتند. 💠 تقدم تربیت خود بر تربیت دیگران در نهج‌البلاغه است که حضرت علی(علیه‎السلام) فرمود: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیرِهِ» هر کس بخواهد خود را زمام‎دار دیگری قرار دهد، باید پیش از تعلیم دادن به دیگران، به تعلیم خویش بپردازد؛ تعلیم همان تأدیب است. 💠 تقدّم تربیت با رفتار بر تربیت با زبان «وَ لْیکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ» و بعد که خودش را تربیت کرد و می‌خواهد مردم را تربیت کند، باید اوّل آنها را با کردار خویش تأدیب کند، نه با زبان؛ یعنی قبل از اینکه بخواهد دیگران را با زبان خود تربیت کند، باید آنها را با عمل خود تربیت کند. همین اعمالی که از او صادر می شود، قبل از آن که بخواهد دهان باز کند و به زبان بیاورد روش می‎دهد. 💠 ارزشمندی و برتری «انسان خودساخته» بر «مربّی دیگران» «وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ» (۱) و آن کسی که دارد خود را می‎سازد و تربیت می‎کند نسبت به کسی که می‎خواهد مردم را تأدیب کند، برای تجلیل سزاوارتر است، حتی اگر شخصی که می‌خواهد دیگری را تربیت کند خودش هم تربیت کرده باشد، باز آن کسی که دارد خودش را تربیت می‌کند برای تجلیل سزاوارتر است، چون خودسازی این‎قدر ارزش‎مند است. 💠 خود را ادب کنید! اصلاً مکتب انبیا و اولیا همین است. سرلوحه دعوت آنها همین مسأله تأدیب نفوس است. علی(علیه‎السلام) در نهج البلاغه می‌فرماید:«أَیهَا النَّاسُ تَوَلَّوْا مِنْ أَنْفُسِکُمْ تَأْدِیبَهَا» ای مردم، تربیت خود را به دست بگیرید! خودتان را تربیت و ادب کنید! «وَ اعْدِلُوا بِهَا عَنْ ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا»(۲) و نفس را از گستاخی پذیرفتن خوهای زشت و نکوهیده روی‎گردان سازید؛ لذا در روایتی دیگر از علی(علیه السلام) دارد که فرمود: «الاشتغال بتهذیب النفس أصلح»(۳) 💠 «نفس» انسان را به بی‏بندوباری دعوت می‌کند انسانی که می‎خواهد مربّی باشد، باید ابتدا خودش را در رابطه با نفسش بسازد. دلیلش نفس، یعنی شهوت، غضب و وهم، مرز نشناس است. شهوت همین‌طور بی‌پروا انسان را به شهوت‌رانی دعوت می‌کند،«إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» (۴) نفس می‎آید انسان را به بی‎بند و باری، شهوت‎رانی، خشم وهم و شیطنت دعوت می‎کند. نفس این است جلوی این فرمانروایی نفس را گرفت. 💠 نفس انسان، لجام می‏خواهد من خودم از بعضی بزرگان شنیدم که می‌فرمودند: «جلوی این یابوی چموشِ نفست را بگیر»! ما باید دهنه‌ای از شرع و عقل به آن بزنیم و آن را به آداب الهیه مؤدب کنیم. نگو: «دلم می‏خواهد»؛ بگو: «شهوتم می‏خواهد»، «غضبم می‏خواهد»! کسی که در زندگی‎اش از نظر شهوت، غضب و وهم نه شرع سرش می‎شود و نه عقل، هر کاری بگویی می‏کند! وقتی هم که بگوییم: ‎چرا این کارها را می‎کنی؟ می‎گوید: دلم می‎خواهد! این دل نیست؛ بلکه شهوت تو است و اسمش را عوض کرده ‏ای! «قلب» خانه خدا است و تو به شهوت و غضب خود می‎گویی «دل»؟ تربیت یعنی اینکه دیگر نگویی: «دلم می‏خواهد» این شخص اگر بخواهد نفسش تربیت کند، در ابتدا کارش خیلی مشکل است. من مراجعات زیادی داشتم که برخی به من می‎گویند: «من نمی‎توانم گناه نکنم!»، من به آنها می‎گویم: «نه! به من دروغ نگو! نگو: نمی‎توانم؛ بگو: نمی‎خواهم!». «نمی‎توانم» یعنی خدا قدرتش را به من نداده است، نخیر خدا قدرت را داده است و تو می‎توانی؛ ولی نمی‎خواهی! چون مخالفت با نفس فشار دارد و سخت است. 👇👇
👇👇 💠 «جهاد اکبر» یعنی «تربیت نفس» تأدیب نفس و مهار کردن شهوت، غضب و وهم، در ابتدا برای انسان خیلی فشار دارد و فشارش هم آنقدر زیاد است که از آن به جهاد اکبر تعبیر کرده‌اند. در اصطلاح به «مقابله کردن با نفس و مهار کردن آن» غلبه بر هوای نفسانی می‌گویند. هوا یعنی خواسته‎ها، چه در بُعد شهوت باشد، چه غضب و چه وهم. چون نفس به معنای خاصّش از این قوا تشکیل می‎شود. این تعلیم به تعبیر علی(علیه‎السلام) و این تأدیب، ابتدا مشکل است و از غلبه کردن بر این نفس به «جهاد اکبر» تعبیر شده است. این که می‎گویند جهاد اکبر همین تربیت نفس و غلبه بر هوای نفس است. روایتی از علی(علیه‎السلام) است که می‎فرماید: «ردع النفس عن الهوى الجهاد الأکبر» (۵) ؛ اگر بخواهی نفست را از خواسته‏ های گسترده‎اش برگردانی و جلوی اطلاقش را بگیری، جهاد اکبر کرده‌ای. 💠 «تربیت نفس» سخت‌تر از «فتح شهر» در تاریخ صدر اسلام آمده است که گروهی از مسلمین به جبهه رفته بودند. وقتی نزد پیامبر برگشتند و از سختی‌های زیاد جنگ بحث کردند، پیامبر فرمودند: این جهاد و جنگ و کشتن دشمن، جهاد اصغر بود، جهاد اکبر بر شما باقی مانده است؛ آن جنگ داخلی است، غلبه بر هوای نفس است، این مشکل‎تر است. من در روایتی دیدم که از حضرت سلیمان نقل می‎کردند که دارد: «إن الغالب لهواه أشد من الذی یفتح المدینة وحده» (۶) ؛آن کسی که بخواهد با هوای نفس مبارزه کند و بر هوای نفسش غلبه کند، کارش سخت‎تر است از کسی که بخواهد تنهایی یک شهر را فتح کند. یعنی فتح یک شهر به تنهایی آسان‎تر از جنگ و غلبه بر هوای نفس است. 💠 «تربیت کردن» کم کم آسان می‏شود در ابتدا مشکل است و فشار دارد، امّا گام اوّل را که برداشتی، گام دوم فشارش شاید نصف گام اوّل باشد، گام سوم نصفِ نصف است. همین‎طور که انسان جلو برود فشار کم می‌شود تا جایی که غلبه بر هوای نفس بسیار ساده می‎شود. ابتدا باید پایش بایستد. همه اینها روش دارد و ما فقط اصل قضیه را مطرح کردیم؛ کسانی که می‎خواهند مربّی دیگران شوند باید اوّل خودشان را در بُعد نفسانی تربیت کنند که تربیت در بُعد نفسانی فشار دارد، ولی بعد فشارش کم می‎شود. البته شیطان در اینجا هم شیطنت می‎کند. 💠 انسان بی‏ تربیت، کر و کور است. اگر انسان بخواهد نفس را رها کند، آن بُعد درونی‎اش که در ارتباط با امور انسانی و معنوی‎اش هست، از بین خواهد رفت و به تعبیری در روایات داریم که کر و کور می‎شود؛ نه آهنگ معنویت را می‎شنود و نه ماورای ماده را می‎تواند شهود کند. اگر در آن بُعد معرفتی‎اش برویم، انسان اگر بخواهد نفس را رها کند آن بعد معنوی‌اش کر و کور می‎شود. در روایتی دارد که علی(علیه‎السلام) فرمود: «إِنَّکَ إِنْ أَطَعْتَ هَوَاکَ أَصَمَّکَ وَ أَعْمَاکَ وَ أَفْسَدَ مُنْقَلَبَکَ وَ أَوْدَاکَ»(۷) اگر تو بخواهی تحت فرمان خواسته‎های نفسانی‎ات عمل کنی کر و کور می‎شوی و این خواسته‌ها در عاقبت تو را به وادی هلاکت می‎کشاند. عرض کردم تعبیرات مختلف است و چه بسا می‎شود گفت که عقل را از انسان زائل می‎کند، چون کار عقل روشن‎گری است و تبعیت از هوای نفسانی چراغ عقل را در درون انسان خاموش می‎کند. 💠 «عاقل» خود را تربیت می‏کند. لذا ما در روایات‎مان می‎بینیم که وقتی می‎خواهند عاقل را تعریف کنند می‎گویند: عاقل کسی است که بر هوای نفسش غلبه کند و دیوانه کسی است که هوای نفس بر او غلبه کند: «العاقل من غلب هواه و لم یبع آخرته بدنیاه»(۸) در روایت دیگر دارد: «العاقل من عصى هواه فی طاعة ربه» [9] ؛ روایات متعدده داریم که من نمی‎خواهم وارد شوم. انسان عاقل همین روشی را که انبیا به آن دعوت کرده‎اند در تربیت خودش می‎گیرد، تا صلاحیت تربیت نسبت به غیر خودش را پیدا کند. 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📚 پی نوشت ها : ۱ . نهج‌البلاغة، ص480 ۲ . نهج‌البلاغة، ص537 ۳ . غررالحکم، ص239 ۴ . سوره یوسف، آیه 53 ۵ . غررالحکم، ص241 ۶ . مجموعةورام، ج1، ص60 ۷ . مستدرک‌الوسائل، ج12، ص114 ۸ . غررالحکم، ص54 ۹ . غررالحکم، ص54 منبع: www.mojtabatehrani.ir