eitaa logo
منبر مجازی حاج یاسر طاهری مازندران ساری مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام
145 دنبال‌کننده
772 عکس
216 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌏 قسمت چهاردهم 🔻چیزی نگذشت که رسیدم به منزل سوم و دم شهر بالاخره هادی را دیدم و سلام کردم و مصافحه نمودیم. حیات تازه‌ای به رسیده بود. داخل شدیم به قصری که برای من مهیا شده بود. پس از استراحت و پذیرایی شدن، پرسید در این سه منزل چطور بر تو گذشت؟ 🔻گفتم: الحمدلله خطراتی از طرف بود آن هم بالاخره از ناحیه خودم بود که بی تو بودم و اگر تو بودی او با من این طور کلفتی نمی‌کرد و هر چه بود بالاخره به سلامتی گذشت و تو را دیدم و همه دردها دوا شد و همه از بین رفت. 🔻گفت: تا به حال چون من با تو نبودم او به مکر و تو را از راه بیرون می کرد ولی بعد از این که من راه مکر و حیله او را به تو میگویم او به مکر و قوی‌تری تو را از راه بیرون خواهد نمود و اسباب دفاعی تو در این منزل فقط عصا و سپری است و این کم است و امشب که شب است برو نزد اهل بیت خود شاید که به یاد تو خیراتی از آنها شود و اسباب امنیت تو در این مسافرت بیشتر گردد. 🔻گفتم: من از آنها مأیوسم، زنده‌ها مرده‌های خود را بزودی میکنند و دلسرد میشوند. آن هفته اول که فراموش نکرده بودند و به اسم من کارهایی می کردند در واقع همان اسم بود و عملشان برای خودشان بود، حالا که همان اسم هم از یادشان رفته و من هیچ به آنها ندارم. گفت: در هر صورت برخیز و نزد آنها برو چون پیغمبر به آنها گفته است: «از امواتتان به نیکی یاد کنید.» اگر از آنها مأیوسی از مأیوس نشو. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب منبر مجازی حاج یاسر طاهری 🆔@menbarmajazyhajyasertaheri
🌏 قسمت پانزدهم 🔻شب جمعه شد و به خانه ام رفتم، دیدم آن عزتی که در زمان من داشتند فرود آمده و کسی به یاد آنها نیست و امور زندگیشان شده و بچه ها ژولیده و پژمرده شده‌اند. دلم به حالشان سوخت و دعا کردم که خدایا بر اینها و بر من کن و همسرم نیز یادی از زمان آسودگی خود نموده و بر من رحمت فرستاد. 🔻برگشتم به نزد دیدم اسبی با زین چرم و لجام طلا در قصر بسته شده است از هادی پرسیدم این برای کیست؟ هادی تبسم نموده گفت همسرت برای تو فرستاده و این حق است که به صورت اسب در آمده است و در این منازلی که رفتن در آن خیلی سختی دارد بسیار به کار می‌آید. 🔻و دعای تو نیز درباره آنها مستجاب شده است و آنها بعد از این در و آسایش خواهند بود. ببین یک رفتن تو چطور سبب خیرات شد برای خانواده ات. و در دنیا غالباً انسان ها غافلند از و خبر داشتن از حال یکدیگر، تأکیدات بسیاری از پیغمبر در این موضوع وجود دارد؛ که اگر سه روز بگذرد و مومنین یکدیگر را نپرسند رشته ایمانی در بین آنها پاره گردد. ♨️ ادامه دارد... 📚 # سیاحت غرب منبر مجازی حاج یاسر طاهری 🆔@menbarmajazyhajyasertaheri
# منبرمجازی حاج یاسر طاهری منبر مجازی حاج یاسر طاهری 🆔@menbarmajazyhajyasertaheri
🌏 قسمت شانزدهم 🔻برای استراحت وارد حجره شدم، حوریه‌ای به روی نشسته بود که نور صورتش حجره را روشن و چشم را خیره میساخت. گفت: این حوریه از وادی‌السلام بخاطر تو آمده است و به عقد تو درامده است. این را گفت و از بیرون شد. 🔻نشستیم و به آن گفتم حسب و نسب خود را و سبب این که مال من شده ای بیان کن. گفت به خاطر داری که در اوج شب جمعه ای زنی را نمودی؟ گفتم: بلی. گفت خلقت من از آن قطرات آب تو است. 🔻گفتم آیا میدانی که از چه جهت بر عمل متعه این همه ، مترتب و محبوب عندالله شده است؟ گفت: از آن جهت که همه مردم قادر بر ادای حقوق دائمی نبودند و در صورت نبودن این حکم بسیاری مرتکب میشدند و مفاسدی زیاد داشت. 🔻شب سپری شد و هادی آمد و گفت که باید حرکت نمود. برخاستم اسب را سوار شدم و را به دست گرفتم و سپر را به پشت آویختم و هادی تذکره و جواز راه به من داد و نمودیم... ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام منبر مجازی حاج یاسر طاهری 🆔@menbarmajazyhajyasertaheri