📌 #متنکتاب
📚 فقهتربیتجنسی
طبیعت الهی با فطرت هماهنگی دارد؛ دین حنیف امری است که با فِطْرَةِ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها رابطه دارد؛ یعنی اگر انسان به فطرت توجه داشته باشد با طبیعت الهی هماهنگ می شود. بنابراین اگر فطرت انسان متوجه افعال خوب و بد مانند حسن دانستن عدالت و قبیح دانستن ظلم است به این دلیل است که در نهاد انسان نهفته شده و دین عین آن را مطرح میکند. بر این اساس هیچ امری در فطرت انسان وجود
ندارد مگر اینکه دین و شریعت الهی حاکی از آن است.
دین اسلام به دلیل اینکه شناخت کاملی از ظرفیت توانمندی و اهداف انسان ارائه میدهد دین کاملی است؛ به تعبیر دیگر آن چیزی که اسلام در خصوص نحوه تربیت انسان بیان می کند، شامل همه جنبه های وجودی انسان است و خداوند بر اساس توجه به همه ابعاد بشری، دین اسلام را برای هدایت بشر نازل کرده است.
_._._._._._._._._._._._._._._._._
◀️ ما را دنبال کنید:
🆔 @menhajelm
🌐 www.menhajelm.ir
📌 #متنکتاب
📚 کتاب فقه سیاسی
مسئله ای که لازم است در موضوع تشکیل حکومت در عصر غیبت پاسخ داده شود این است که آیا در عصر غیبت امام(عج) تشکیل حکومت بر اساس شریعت مشروع است؟
در ابتدا لازم است به عنوان مقدمه چهار نکته مورد توجه قرار گیرد:
۱) در پاسخ به این سؤال ساختار خاصی از حکومت مد نظر نیست. به عبارت دیگر این سؤال بدون پیش فرض گرفتن ساختار خاصی از حکومت تنها به اصل تشکیل حکومت اسلامی نظر دارد بررسی ساختار حکومت مسئله ای مستقل میباشد و
شایسته است از مسئله جایگاه حکومت تفکیک شود و جداگانه مورد بررسی قرارگیرد.
۲) در مقام پاسخ به این سؤال تنها مشروعیت تشکیل حکومت در زمان غیبت بررسی میشود و نظری به جواز یا وجوب مطلق یا مشروط تشکیل حکومت نیست البته اگر ادله مشروعیت اقتضای جواز یا وجوب - مطلق یا مشروط - تشکیل حکومت را داشته باشند، هنگام بررسی ادله مذکور، این مطلب نیز مورد بررسی قرار میگیرد. افزون بر این در مقام بیان سخن فقیهان در پاسخ به سؤال مذکور نیز لازم است توجه شود که آیا آنان تنها در صدد اثبات مشروعیت حکومت هستند یا علاوه بر آن به اثبات وجوب مطلق یا مشروط -تشکیل حکومت نیز می پردازند؟
_._._._._._._._._._._._._._._._._
◀️ ما را دنبال کنید:
🆔 @menhajelm
🌐 www.menhajelm.ir
📌 #متنکتاب
📚 نظریه دولت اسلامی
ارنست کاسیررا نخستین کاربرد دولت در معنا و مفهومی جدید را به ماکیاولی نسبت میدهد. در تفکر ماکیاولی دولت به معنای قدرت عامی تلقی شده است که مستقل از حاکم و اتباع او عمل میکند و هسته مرکزی قدرت مستقر را تشکیل میدهد.
وی در کتاب شهریار چندان دلبستگی و علاقه به شخص سزار بورجیا نشان نداده بلکه بیشتر به ساختار دولت جدیدی ابراز تمایل نموده که وی ایجاد کرده است. با این وصف هکستر بر این باور است که ما خود ،معانی جدید دولت را به اندیشه ماکیاولی نسبت میدهیم و نحوه استعمال واژه دولت توسط او را که در بیشتر موارد به معنای مقام و شأن حکومتی قرون وسطایی است، نادیده گرفته ایم.
اسکینر در تکمیل این نظر، بر آن است که اندیشمندانی چون دوهیلان بوده و بدن در فرانسه و قرن شانزدهم مفهوم مدرن دولت را عرضه کردند.
به هر جهت پیرو نظر هکستر و اسکینر نخستین کاربرد واژه دولت به معنای مدرن از سوی متفکران قرن شانزدهم آغاز شده است و امروزه استعمال واژه دولت به معنای مدرن در زبانهای اروپایی رواج دارد.
_._._._._._._._._._._._._._._._._
◀️ ما را دنبال کنید:
🆔 @menhajelm
🌐 www.menhajelm.ir
📌 #متنکتاب
📚 فقه سیاسی
فقیهان در زمان غیبت صلاحیت نیابت از حضرت ولی عصر (عج) را دارند؛ مانند نیابت مالک اشتر و امثال او از امام علی (ع) ولی هنگامی که تعیین آن ها و انتخاب شخص آنها و بیان نامشان ممکن نبوده است و از طرف دیگر تعطیل امامت و اهمال آن در جامعه نیز مجاز نبوده است. ائمه (ع) صفات و شرایط آنان را ذکر کرده و مشخص کردن کسی که واجد این صفات و شرایط است و انتخاب یک نفر را از بین کسانی که واجد این ویژگیهاست به امت یا خبرگان امت واگذار کرده اند. بنابراین تمام کسانی که این ویژگیها را دارا هستند، صلاحیت امامت دارند اما امام بالفعل کسی است که امت او را از میان واجدین انتخاب میکند. پس به واسطه انتخاب مردم شخص بالفعل امام واجب الطاعه میشود.
پس تأمل نما!
بر اساس این اندیشه صلاحیت فقها برای رهبری با رأی مردم تأمین نمی شود، بلکه صلاحیت آنان را شارع تعیین کرده است اما فقیهی در مقام حاکمیت جامعه قرار خواهد گرفت که صلاحیت او به واسطه رأی مردم به فعلیت رسد. از این رو این اندیشه همانند اهل تسنن رأی مردم را مشروعیت بخش تصرفات حاکم در امور مردم نمیداند و از طرف دیگر رأی مردم را نیز تنها برای مقبولیت آوری و صلاحیت بخشی به فقیه تفسیر نمیکند بلکه صلاحیت شرعی فقیه را به فعلیت میرساند.
_._._._._._._._._._._._._._._._._
◀️ ما را دنبال کنید:
🆔 @menhajelm
🌐 www.menhajelm.ir
📌 #متنکتاب
📚 از لاواک تا افلاک
ساعت سه نیمه شب عباس از جا بلند شد و کاپشنش را برداشت که برود خانه. مطمئن بود الآن ملیحه پشت در اتاق ایستاده و حرفهای آنها را می شنود. از این اطمینان هیجان ناخواسته ای صورتش را گرم کرده بود. روی برفها و حین پایین رفتن از پله های حیاط لحظه ای سرش برگشت و ملیحه را دید که از گوشه پرده پشت پنجره نگاهش دوخته شده بود در پسری که تمام دوران کودکی اش را با او گذرانده بود و اکنون آمده بود خواستگاری اش
_._._._._._._._._._._._._._._._._
◀️ ما را دنبال کنید:
🆔 @menhajelm
🌐 www.menhajelm.ir
📌 #متنکتاب
📚 «نظام مدیریت دانش و طبقه بندی علوم با رویکرد اسلامی»
💢 «سیر منطقی برای دستیابی به طبقه بندی علوم»
مبدأ سير منطقی به سوی طبقه بندی علوم، هستی شناسی است. پس از آن نوبت به معرفت شناسی میرسد. نظریه معرفت که در معرفت شناسی اتخاذ میشود، ریشه در دیدگاهی دارد که در هستی شناسی به دست آمده است.
در ذیل معرفت شناسی باید به تعریف علم بحث از حقیقت علم و تبیین وجه یا وجوه تمایز علم از غیر علم پرداخت. روشن است که تا مشخص نشود که علم چیست و لا علم کدام است، اساساً ماده و موضوع معینی برای قرار دادن در طبقه بندی علوم وجود نخواهد داشت.
بعد از آنکه معلوم شد که علم چیست و چه امور و معارفی را می توان در عداد علوم به شمار آورد و در طبقه بندی علوم جای داد، آنگاه باید با نظر داشت معیارها و شاخصهایی ویژه علم های
مختلف را از یکدیگر بازشناسی کرد و تمییز داد.
سپس لازم است که ملاک قرار گرفتن یک علم در جای و جایگاه خاصی در جدول علوم و چرایی پس و پیش شدن دانشها و اینکه چرا یک علم در رده بندی علوم باید جلوتر قرار گیرد و دیگری عقب تر، تبیین گردد.
پشت سرنهادن چنین ایستگاهها و مقدماتی در یک مسیر نظری سیر منطقی جهت دستیابی به طبقه بندی علوم را سامان میدهد و زمینه لازم برای پرداختن به تقسیم رده بندی و طبقه بندی علوم را
مهیا می سازد.
_._._._._._._._._._._._._._._._._
◀️ ما را دنبال کنید:
🆔 @menhajelm
🌐 www.menhajelm.ir
📌 #متنکتاب
📚 ژرف کاوی
🔰 مفهوم روش
مراد از «روش» مجموعه ای از قواعد است که رعایت کردن آنها منجر به تحقق هدف خاصی می شود. عبارتهای قواعد و هدف نیاز به توضیح بیشتری دارند. قواعد مجموعه ای از دستورالعملها و باید و نبایدها هستند. بایدها و نبایدها را به یک اعتبار میتوان به دو دسته تقسیم کرد: «باید و نبایدهای توصیفی و باید و نبایدهای هنجاری».
باید و نبایدهای توصیفی صرفاً بیان کنندۀ یک رابطه علی و یا لزومی میان تحقق متعلق باید و نباید و تحقق پدیده ای دیگر هستند. مثلاً می دانیم اگر کبریت را روشن کنیم و در مجاورت پنبه قرار دهیم پنبه آتش خواهد گرفت بر این اساس ممکن است شخصی به شخص دیگری بگوید اگر قصد آتش زدن پنبه را داری باید کبریت را روشن کنی و در مجاورت پنبه قرار دهی در این مثال متعلق ،باید و نباید روشن کردن کبریت و قرار دادن آن در مجاورت پنبه است و پدیده ای که به تبع آن محقق میشود آتش گرفتن پنبه میباشد. در واقع عبارتهای شامل باید و نبایدهای علی از سنخ عبارتهای توصیفی هستند. باید و نبایدهای علی معمولاً در مواقعی به کار میروند که تحقق یک پدیدۀ خاص متوقف بر عملی انسانی باشد.
به تعبیر دیگر در چنین مواردی عمل انسانی تأثیری علی بر محقق شدن پدیده ای دیگر دارد.
_._._._._._._._._._._._._._._._._
◀️ ما را دنبال کنید:
🆔 @menhajelm
🌐 www.menhajelm.ir