🏴 #شهادت_پیامبر_اعظم صلی الله علیه وآله #حدیث_قرطاس❷ #مطاعن_خلیفه_دوم 📌 حدیث قرطاس در منابع شیعی ↩️ روز يوم الخميس و واقعهٔ جانسوزی که بر رسول خدا صلی الله علیه وآله گذشت، از جمله مواردی است که بین علمای شیعه و عامّه مورد اتفاق است. از باب نمونه مرحوم شیخ مفید در کتاب شریف "اوائل المقالات" می‌فرمایند: ◄ المورد الوحيد الذي اتفق علي نقله الخاصة والعامة قوله صلي الله عليه و آله و سلّم في آخر عمره حيث قال : إيتوني بدواة وقلم ( أو كتف ) اكتب لكم كتابا لن تضلوا بعده أبدا فقال عمر إن الرجل ليهجر ▪️ترجمه: تنها مورد ( از مواردی که رسول خدا قصد کتابت آن را داشتند ) كه در نقل آن عامّه و خاصّه اتّفاق و اجماع نموده اند سخن آن حضرت در آخر عمر شريف شان است كه فرمودند برايم صحيفه اي بياوريد تا برايتان مطلبي بنويسم كه بعد از من به هيچ وجه گمراه نشويد. و در اين جا بود كه عمر گفت: آن مرد هذيان مي گويد.❗️ 📔 أوائل المقالات صفحه ۴۰۶ 👈🏻 جهت دستیابی به منابع شیعیِ دیگری که به حدیث قرطاس اشاره کرده اند، کلیک کنید @Menhajol_velayat

🏴 #شهادت_پیامبر_اعظم صلی الله علیه وآله #حدیث_قرطاس❸ #مطاعن_خلیفه_دوم 🔴 مراد از واژهٔ «هَجر» در قول عمر بن خطاب ➖ استاد سید محمد حسینی قزوینی 📔 النهايه في غريب الحديث والأثر جلد ۵ صفحه ۲۴۵ 📔 لسان العرب جلد ۵ صفحه ۲۵۹ [ طبق چاپ دیگری ] نکته: دو کتاب مذکور، از زمرهٔ کتب لغوی ای هستند که علمای عامه نویسنده آن میباشد @Menhajol_velayat

🏴 #شهادت_پیامبر_اعظم صلی الله علیه وآله #حدیث_قرطاس❹ #مطاعن_خلیفه_دوم 🥀 مکتوب رسول خدا صلی الله علیه وآله چه بود که خلیفهٔ دوم مانع آن شد!؟ 🖋 استاد سید قاسم علی احمدی در کتاب شریف"حقانیت در اوج مظلومیت" می‌نویسد: ⚫️ " واضح است که وصیت و عهدی که مناسب آن وقت و آن حالت است و امری که آن حضرت می خواست در این وقت کَم، در کتفی و استخوان شانهٔ گوسفندی بنویسد، وصایای مفصل و جمیع شرایع دین نبود، بلکه باید امر مجملی باشد که مشتمل بر مصالح جميع امت تا روز قیامت باشد و آن جز وصیت به خلافت و جانشینی نبود. و اهتمام بر این امر به این جهت بود که رسول خدا صلی الله علیه وآله می دانست که سفارش هایی را که در حال حیات به خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام کرده بود [ همچون حدیث ثقلین - سفینه - غدیر - يوم الدار - منزلت - سد الباب - أخوت و... ] نادیده می‌گیرند و انکار می‌کنند، می خواست حجت را بر آنها با نوشتن نوشتهٔ صریحی، بیش از پیش تمام کند تا نتوانند آن را انکار کنند. عمر بن خطاب وقتی این مطلب را فهمید، گفت: مرض بر آن حضرت غالب شد و هذیان می گوید❗️- العیاذ بالله - ▪️به عبارت دیگر: رسول خدا صلی الله علیه وآله تصمیم داشت چه مطلبی بنویسد که فرمودند: «أکتب لکم کتابا لن تضلوا بعدی» چیزی بنویسم تا هرگز بعد از من گمراه نشوید! این عبارت را در حدیث شریف ثقلین هم می بینیم آنجا که رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید: «اگر به این دو ثقل ( کتاب و عترت ) تمسک کنید هرگز گمراه نشوید ( لن تضلوا بعدی أبدا ) و هدایت همیشگی را در پی دارد. ◄ پس معلوم می‌شود که «لن تضلوا» در این حدیث در وقت احتضار رسول خدا صلی الله علیه وآله همان «لن تضلوا» در حدیث ثقلین است؛ چون اگر مطلب جدیدی بود امر سومی می شد و در این صورت، حديث ثقلین درست و تمام نبود❗️ 👈🏻 علاوه بر این که بر طبق آیه اکمال دین، دین در وقت نزول آیه، کامل و تمام شد لذا اگر پیامبر میخواستند مطلب جدیدی بنویسند ( که نوشته نشده بود ) این آیه و حدیث ثقلین خلاف می شد، پس می شود ادعای قطع کرد که پیامبر نمی‌خواستند مطلب تازه ای بنویسند. ⚠️ علاوه بر این که ابن ابالحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه روایتی نقل می‌کند از عُمَر که میگوید: "پیامبر چیزهایی درمورد علی علیه السلام گفته بود، ولی خیلی واضح نبود و در وقت مرگ میخواستند به اسم علی تصریح کنند من مانع شدم چون..." [ النص:لقد أراد في مرضه أن يصرح باسمه فمنعت من ذلك!!! شرح نهج البلاغه ابن ابالحدید جلد ۱۲ صفحه ۲۱ ] 📙 حقانیت در اوج مظلومیت جلد ۲ صفحه ۱۵۶ - ۱۶۹ و ۱۷۰ @Menhajol_velayat

🏴 #شهادت_پیامبر_اعظم صلی الله علیه وآله #حدیث_قرطاس❺ #مطاعن_خلیفه_دوم ❌ تحلیل و بررسی جسارت خلیفهٔ دوم در يوم الخميس 🖋 استاد سید قاسم علی احمدی در کتاب شریف"حقانیت در اوج مظلومیت" می نویسد: 🔘 " خلاف هایی که عمر بن خطاب در این اعتراض وقیحانه مرتکب شد بسیار است از جمله: ❶ او نسبت خطا و هذیان به رسول خدا صلی الله علیه وآله داده و حال آنکه حق تعالی در قرآن مجید می فرماید: "وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰٓ | إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ" ( سوره نجم آیه ۳ و ۴ ) یعنی: رسول خدا صلی الله علیه وآله از روی خواهش نفس خود سخن نمی گوید و سخن او غیر از وحی که از جانب خدا به او می رسد، نیست❗️ ❷ این سخن نشانه نهایت بی ادبی و بی حیایی بلکه دلیل بر ... گوینده است که می‌گوید: • «این مرد هذیان می گوید» • «واگذارید او را که هذیان می گوید» • «چه شده است که او هذیان میگوید!؟» هر کس اندک حیا و ادبی داشته باشد، نسبت به کمترین کس چنین سخنی نمی گوید، چه رسد به خاتم الانبیاء که حق تعالی در قرآن مجید با القاب شریف آن حضرت را مورد خطاب قرار داده مثل: •"يَآ أَيُّهَا النَّبِيُّ" ( سوره انفال آیه ۶۴ ) •"يَآ أَيُّهَا الرَّسُولُ" ( سوره مائده آیه ۴۱) 👈🏻 •"لَا تَجْعَلُوا دُعَآءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَآءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا ۚ" ( سوره نور آیه ۶۳ ) یعنی: قرار ندهید خواندن [ و مورد خطاب قرار دادن ] آن حضرت را در میان خود مثل خواندن و ندا کردن بعضی از شما بعضی را 👈🏻 •"يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوٓا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ" ( سوره حجرات آیه ۲ ) یعنی: ای مؤمنان! صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر نكنید، و آن گونه كه با یكدیگر بلند سخن می‌گویید با او بلند سخن نگویید، مباد آنكه اعمالتان پوچ و بی‌اثر شود و شما پوچ شدنش را درك نكنید. ❸ او با این کار حکم خداوند را ردّ کرده است که فرمود: •" يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ" ( سوره نساء آیه ۵۹ ) •"وَمَآ آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا" ( سوره حشر آیه ۷ ) 👈🏻 •"وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُٓ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا" ( سوره احزاب آیه ۳۶ ) یعنی: هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری [ در برابر فرمان خدا ] داشته باشد، و هرکس که خدا و پیامبرش را نافرمانی کند یقیناً به صورتی آشکار گمراه شده است.❗️" 📙 حقانیت در اوج مظلومیت جلد ۲ صفحه ۱۵۸ و ۱۵۹ ↩️ ادامه دارد... @Menhajol_velayat

🏴 #شهادت_پیامبر_اعظم صلی الله علیه وآله #حدیث_قرطاس❻ #مطاعن_خلیفه_دوم 🖋 استاد سید قاسم علی احمدی در کتاب شریف"حقانیت در اوج مظلومیت" می نویسد: ▪️" ❹ ابن ابالحديد نقل می‌کند که: عمر خود اعتراف کرد که حضرت رسول اکرم در آن وقت خواست تصریح به اسم علی علیه السلام کند، ولی من مانع شدم! [ شرح نهج البلاغه ابن ابالحديد جلد ۱۲ صفحه ۲۱ ] خداوند متعال می‌فرمایند: •" وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَآءَتْ مَصِيرًا" ( سوره نساء آیه ۱۱۵ ) یعنی: کسی که بعد از آشکار شدن حق، با پیامبر مخالفت و معارضه کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، ما او را به همان راه که می رود می بریم، و به دوزخ داخل میکنیم❗️و سر انجام بدی است. ❺ عمر بن خطاب با این جسارت خود، پیامبر صلی الله علیه وآله را اذیت کرد و آن حضرت را به غضب آورد به حدی که با آن سعهٔ خُلق که خداوند او را به خُلق عظیم وصف فرموده ( سوره قلم آیه ۴) و او را رحمت بر عالَمین دانسته است ( سوره نساء آیه ۱۰۷ ) از ایشان روی گردانید و فرمود: "قُومُوا عَنِّي وَ لَا يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ" [ صحیح بخاری جلد ۱ صفحه ۳۴ ] و حق تعالی در قرآن کریم می‌فرمایند: •"وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ" ( سوره توبه آیه ۶۱) یعنی: برای آنها که رسول خدا را آزار می‌دهند عذابی درد ناک است. •"إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا"( سوره احزاب آیه ۵۷ ) یعنی: به درستی آنها که خدا و رسول او را اذیت می‌کنند، خداوند ایشان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و از برای آنها عذاب خوار کننده ای مهیا کرده است.❗️ ⚠️ ❻ رسول خدا قصد داشت چیزی بنویسد که تا قیامت امت گمراه نشوند و اختلافی بین شان پیش نیاید، عُمَر مانع نوشتن رسول خدا شد که اگر نوشته می شد، هیچ گونه گمراهی و اختلافی محقق نمیشد. پس می‌شود با استدلال به این حدیث اثبات کنیم که منشأ تمام گمراهی های اعتقادی و اخلاقی و غیره که در طول تاریخ - بعد از شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله - رخ داده است قائلِ «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر» بوده. و حاصل سخن اینکه حادثهٔ روز پنجشنبه ریشه تمامی بدبختی ها و گرفتاری ها و گمراهی هاست. مرحوم سید بن طاووس در این باره می نویسد: "من أعظم طرائف المسلمين أنهم شهدوا جميعا أن نبيهم أراد عند وفاته أن يكتب لهم كتابا لا يضلون بعده أبدا 👈🏻 و أن عمر بن الخطاب كان سبب منعه من ذلك و سبب ضلال من ضل من أمته و سبب اختلافهم و سفك الدماء بينهم و تلف الأموال و اختلاف الشريعة و هلاك اثنتين و سبعين فرقة من أصل فرق الإسلام و سبب خلود من يخلد في النار منهم " [ الطرائف في معرفة مذهب الطوائف جلد ۲ صفحه ۴۳۱ ] 📙 حقانیت در اوج مظلومیت جلد ۲ صفحه ۱۶۰ و ۱۶۱ - ۱۶۴ و ۱۶۵ مع تصرّف يسير ↩️ پ ن: گفتنی است که مؤلف محترم ۱۲ اشکال به این سخن خلیفهٔ دوم مطرح کرده که ما به جهت اختصار به همین ۶ مورد بسنده کردیم و مَن أراد الإطلاع فلیراجع @Menhajol_velayat

🏴 #شهادت_پیامبر_اعظم صلی الله علیه وآله #حدیث_قرطاس❼ #مطاعن_خلیفه_دوم 📌 فرمایش مرحوم #امام_خمینی رضوان الله علیه راجع به يوم الخميس و جسارت خلیفهٔ دوم ✍🏻 در آن موقع که پیغمبر خدا صلی الله عليه و آله در حال احتضار و مرض موت بود، جمع کثیری در محضر مبارکش حاضر بودند. پیغمبر فرمود: بیائید برای شما یک چیزی بنویسم که هرگز به ضلالت نیفتید. عمر بن خطاب گفت «هجر رسول الله»❗️و این روایت را مورخين و اصحاب حدیث از قبیل بخاری ومسلم و احمد با اختلافی در لفظ نقل کردند و جمله کلام آنکه این کلام یاوه از ابن خطاب ... صادر شده است و تا قیامت برای مسلم غیور کفایت می‌کند، الحق خوب قدردانی کردند از پیغمبر خدا که برای ارشاد و هدایت آن‌ها؛ آن همه خون دل خورد و زحمت کشید. انسان باشرف دیندار غیور می‌داند روح مقدس این نور پاک باچه حالی پس از شنیدن این کلام از این خطاب از این دنیا رفت💔 📔 کشف الأسرار صفحه ۱۱۹ @Menhajol_velayat

🔴 #مطاعن_خلیفه_دوم پیش نیاز: 👈🏻 چرا بحث از مطاعن!؟ ❌ طعن دوم: انکار شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله 🖋 بخاری در صحیح خود می نویسد: " إن رسول الله مات و ابوبکر بالسُّنح" [1‌‌] رسول خدا صلی الله علیه وآله از دنیا رفت درحالیکه ابوبکر در سُنح [ محلی خارج از مدینه ] بود. مطابق نقل ابن کثیر، سالم بن عبيدة بردهٔ آزاد شده حُذَیفه به سراغ ابوبکر در سُنح رفت و او را از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وآله مطلع ساخت [2] اما تا رسیدن ابوبکر به شهر، اتفاقات غیر منتظره ای افتاد که حکایت از توطئه ای برنامه ریزی شده برای غصب خلافت داشت. ✎ شیعیان و مخالفین به طرق متواتره روایت کرده اند: وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله به شهادت رسید، ابوبکر در شهر حضور نداشت، و عُمَر در میان مردم ندا می‌کرد: "با خدا قسم که رسول خدا نَمُرده است و باز می‌گردد و دست ها و پاهای کسانی که به او نسبت مرگ داده اند را قطع خواهد کرد!!! تا آن که ابوبکر حاضر شد و گفت: آیا نشنیده ای این آیه را • إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ ( سورهٔ زمر ۳۰ ) تو از دنیا خواهی رفت و آنان هم از دنیا می‌روند • وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰٓ أَعْقَابِكُمْ ۚ ( سوره آل عمران آیه ۱۴۴ ) محمد صلی الله علیه وآله تنها فرستادهٔ خداست، و پیص از او فرستادگان دیگری نیز بودند، آیا اگر او بمیرد بلکه کشته شود، شما به عقب برمی‌گردید < و مرتد میشوید > ⚠️ عمر بن الخطاب با شنیدن این آیات گفت: گویا این آیات را هرگز از کتاب خدا نشنیده بودم❗️[3] در حدیث دیگر آمده است: عُمر با شمشیر کشیده برخاست و گفت: 👈🏼 "هرکس بگوید رسول خدا صلی الله علیه وآله مُرده است، او را به این شمشیر میزنم" [4] ◄ اما سوال این است که: چه انگیزه ای موجب شد عُمر، رحلت رسول خدا را انکار کند در حالیکه انبیاء گذشته نیز از دنیا رفته اند و مرگ برای همه انسان هاست بلکه خود حضرت نیز در مواضع متعدد از جمله، حجة الوداع بر این أمر تصریح کرده اند!؟ 🖍 منشأ این انکار از دو حال خارج نیست: الف) یا آن قدر جاهل بود به آیات قرآنی و اخبار نبوی که چنین امری که از بدیهیات بود و برای هر مسلمانی روشن بود را خبر نداشت. ب) یا غرض و انگیزه اش از انکار، مکر و حیله بود که مبادا تا آمدن ابوبکر، مردم با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بیعت کنند، لذا این سخن را در میان انداخت تا ابوبکر سریعتر حاضر شود. 📕 منابع: 1. صحیح بخاری جلد ۵ صفحه ۶ 2. البدايه والنهايه - ط احياء التراث جلد ۵ صفحه ۲۶۵ 3. شرح نهج البلاغه جلد ۲ صفحه ۴۰ 4. اسد الغابه - ط الفكر جلد ۲ صفحه ۱۵۸ 🖇 کانال علمی تحقیقی "منهاج الولاية" @Menhajol_velayat

🔴 #مطاعن_خلیفه_دوم ❌ طعن سوم‌: انکار حکم تیمم 🖋 بخاری می نویسد: " مردی نزد عُمَر آمد و گفت: من جُنُب شده ام و آب پیدا نکردم. عُمَر گفت: نماز نخوان❗️ عمار بن ياسر به عُمَر گفت: به خاطر نداری که من و تو در سفری بودیم و جُنُب شدیم و تو نماز را ترک کردی و من در خاک غلطیدم و نماز خواندم سپس برای رسول خدا صلی الله علیه وآله واقعه را ذکر کردیم و ایشان فرمود: تو را کافی بود که چنین کنی و دست هارا بر زمین زد و فوت کرد و صورت و دست هارا مسح نمود!؟ [1‌] به روایت مسلم: چون عمار این را گفت، عُمَر گفت: "إتق الله يا عمار" از خدا بترس ای عمار. پس عمار گفت: "إن شئت لم أحدث به" اگر میخواهی من این حدیث را نقل نکنم!؟ [2] 👈🏽بخاری از شقيق بن سلمة نقل می‌کند که گفت: " من نزد ابن مسعود و ابوموسی بودم، ابوموسی گفت: اگر کسی جنب شود و آب نیابد چه کند؟ ابن مسعود گفت: نماز نخواند تا آب بیابد! أبوموسی گفت: قول عمار را چه میکنی؟ ابن مسعود گفت: مگر ندیدی که عُمَر به این قانع نشد؟ أبوموسی گفت: قول عمار را کنار بگذار، آیه را چه میکنی!!؟ ابن مسعود نتوانست جواب دهد... "[3] مراد از آیه، آیه ششم سورة مبارکه مائده است: " فَلَمْ تَجِدُوا مَآءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا" یعنی: اگر آبی [ برای وضو یا غسل‌ ] نیافتید، به خاكی پاك تیمم كنی ⚠️ این یکی از طعن های عظیمی است که در مخالفت با کتاب خدا و سنت رسول الله صلی الله عليه و آله از خلیفهٔ دوم صادر شده است و این احادیث از کتب صحاح عامه نقل شده که صحت آن را نمی‌توان انکار کرد، 👈🏼 این فتوای خود ساخته و انکار نص صریح کلام الهی توسط عُمَر بن خطاب از دو حال خارج نیست: ❶ یا عُمَر به حکم تیمم و آیه قرآن در این مورد آگاه بود و با این حال بازهم مخالفت آن حکم کرد در این صورت باید گفت: کسی که بنای مخالفت با احکام قرآن و دستورات پیامبر را دارد را چگونه می‌شود خلیفهٔ دانست!؟ ❷ و یا به فرموده خداوند و رسول الله صلي الله عليه و آله جاهل بود و اطلاعی از آیه و حدیث نداشت! که در اینصورت هم می‌گوییم: کسی که در مدت زیادتر از بیست سال که در خدمت آن حضرت بود، چنین امر مبتلا به را نمی‌داند، چنین شخصی صلاحیت ریاست عامّه دین و دنیای جميع مسلمان را دار میباشد!؟ خصوصا وقتی که در میان مردم شخصی عالم به جميع علوم نبوی و صاحب" سلوني قبل أن تفقدوني" موجود است❗️ 📚 منابع: 1. صحیح بخاری جلد ۱ صفحه ۷۵ 2. صحیح مسلم جلد ۱ صفحه ۲۸۰ 3. صحیح بخاری جلد ۱ صفحه ۷۷ 🖇 کانال علمی تحقیقی "منهاج الولاية" @Menhajol_velayat