🌙✨ 🎙گوینده:علی بالایی عشق یک حقیقتی غیر مادی است راه و رسم عاشقان این خداست که عشق را می چشاند 🎙📼 ━━━━━━◉────── ↻ㅤ ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆ #پادکست #جرعه_ای_از_حافظ #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🔖نگاهی اجمالی بر شاهنامه و شخص فردوسی 💬ملک‌الشعراء بهار: فردوسی استخوان بازوی ایرانیان را قوی ساخت و قلب مردم پارسی‌زبان را فراخ و سینه‌های آنان را پهن و قدمهای آنان را در راه مردی و مردانگی و رشادت و غیرت استوار و ثابت ساخت… #فردوسی #شاهنامه #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🌙✨ 🎙گوینده:علی بالایی 📼۱_ تجلی روز افزون معشوق ۲_ خون دلی به رنگ لعل ۳_ راه پر پیچ و خم عشق ━━━━━━◉────── ↻ㅤ ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆ #پادکست #جرعه_ای_از_حافظ #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🔖 خوانشی بر اشخاص و داستان های شاهنامه 💬 بر گرفته از کتاب داستان های کامل شاهنامه به نثر ساده #شاهنامه #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🔖 خوانشی بر اشخاص و داستان های شاهنامه 💬 بر گرفته از کتاب داستان های کامل شاهنامه به نثر ساده #شاهنامه #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🪴🍃🪴🍃 اگر چشمان خیسم را چنین پوشیده میبینی....👁 به قلم✍ ع_ب #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🔖 خوانشی بر اشخاص و داستان های شاهنامه 💬 بر گرفته از کتاب داستان های کامل شاهنامه به نثر ساده #شاهنامه #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 بشنو بهار رفته از این دل ، بدون تو..... این باغ گل نداد ، خزان شد ، چمن نداد..‌.... به قلم✍ع_ب #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🔖 خوانشی بر اشخاص و داستان های شاهنامه 💬 بر گرفته از کتاب داستان های کامل شاهنامه به نثر ساده #شاهنامه #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

🔖 خوانشی بر اشخاص و داستان های شاهنامه 💬 بر گرفته از کتاب داستان های کامل شاهنامه به نثر ساده #شاهنامه #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

کیومرث نخستین انسان و پادشاه در اسطوره‌های ایرانی؛ به‌نوعی آدمِ ایرانیان. کیومرث آغازگر دودمان پادشاهی است و مردم در زمان او پوست حیوانات می‌پوشیدند و زندگی ساده‌ای داشتند. هوشنگ پسر سیامک و نوهٔ کیومرث. با کشف آتش (وقتی سنگی را بر مار پرتاب کرد و جرقه‌ای زده شد)، نخستین قدم علمی و تمدنی بشر را برداشت. در زمان او کشاورزی و اهلی‌سازی حیوانات آغاز شد. طهمورث برادر هوشنگ و سومین شاه پیشدادی. به «دیوبند» معروف بود چون دیوان را شکست داد و برخی را به خدمت گرفت. او نوشتن را از دیوان آموخت و نظم را در جامعه گسترش داد. جمشید پادشاهی باشکوه و اسطوره‌ای که دورانش طلایی بود: ساخت ابزار، پوشاک، شهرسازی، پزشکی، طبقه‌بندی جامعه و جشن نوروز به او نسبت داده می‌شود. اما غرور و ادعای خدایی، سقوط او را رقم زد. مرداس پدر ضحاک؛ پادشاهی نیک‌نهاد و دادگر. مرداس برخلاف پسرش، با مردم مهربان بود اما توسط ضحاک با نیرنگ کشته شد تا ضحاک بر تخت بنشیند. ضحاک (اژدهاک) پادشاهی ستمگر با دو مار بر دوش که هر روز باید مغز جوانان بخورند. با وسوسه ابلیس پدرش را کشت و پادشاه شد. هزار سال سلطنت کرد تا سرانجام به‌دست فریدون سرنگون شد. گرمایل و ارمایل دو آشپز که برای تغذیه مارهای ضحاک انتخاب شده بودند، اما به‌جای مغز جوانان، مغز گوسفند به مارها می‌دادند و جوانان را مخفیانه نجات می‌دادند. نماد مقاومت پنهان هستند. شهرناز و ارنواز دو خواهر و دختران جمشید که پس از سقوط او به دربار ضحاک برده شدند. پس از پیروزی فریدون، همسران او شدند و مادران سه پسر فریدون (سلم، تور، ایرج) هستند. فریدون پادشاهی عدالت‌گستر که با کمک کاوه آهنگر مردم را علیه ضحاک بسیج کرد. او ضحاک را به بند کشید و سلطنت را میان پسرانش تقسیم کرد. داستان فریدون آغازگر تراژدی‌های بعدی شاهنامه است. آبتین پدر فریدون و از نوادگان جمشید. در دوران سلطه ضحاک پنهان می‌زیست، اما به‌دست مأموران او کشته شد. مرگ او آغاز رنج مادر فریدون، فرانک بود. فرانک مادر فریدون. پس از کشته شدن شوهرش آبتین، با سختی‌های فراوان فرزند خود را در کوه و جنگل پنهان کرد تا از گزند ضحاک در امان بماند. او نماد مهر مادری و پایداری است. کاوه آهنگر آهنگری دلیر که فرزندانش قربانی ظلم ضحاک شدند. با افراشتن پیش‌بند چرمی‌اش به‌عنوان پرچم، مردم را به قیام فراخواند و نماد عدالت‌خواهی و مقاومت شد. #ادبیات #اندیشکده_مرآت_هدایت ❲ @MERAAT_HEDAYAT 📚⃟✍🏻❳

#ادبیات #شعر_تاسوعا تشنه ای رفت که سیراب کند دریارا با ترک های لبش آب کند دریارا موج می زد همه از شوق ورود سقا ساقی آمد که می ناب کند دریارا کربلا، علقمه، شق القمر دیگر شد به زمین خورد که محراب کند دریارا غیرت آب به خود آمد و لرزید به خود اصلا او آمده بی تاب کند دریارا تا خجالت بکشد آب ز اهل حرمش زخم می خورد که خوناب کند دریارا قصه ی تشنگی اهل حرف را می گفت تا در آغوش خودش خواب کند دریارا مشک آورده که دریا ببرد پیش حسین خواست وقف لب ارباب کند دریارا با لب تشنه به یاد حرم افتاد ولی رفته تا خجلت نایاب کند دریارا (علی بالایی) #کانال_روان_شناسی_فلسفه_ادبیات https://eitaa.com/olomeeansani