فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘•͜͡
:•خدایاما زیانزدهایــم🥀•:
#استوری
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
┆⊹ ༃🕊⊹┆
شهیدمیداندچهدردِدلیداری💔
شهیدازتمامغمهایتخبردارد(:
صدایشڪهڪنیجوابتمیدهد...
پس،بگو برایشتمامدردِدلهایترا🙃
منتظردلنوشتههایشهداییشماهستیم♥↯
https://harfeto.timefriend.net/793699172
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
✐"﷽"↯ 📜#رمان_پلاک_پنهان 💟#پارت_هفتاد_یک سمانه لبخندی به صورت نگران سمیه خانم و صغری زد و کمی از آ
✐"﷽"↯
📜#رمان_پلاک_پنهان
💟#پارت_هفتاد_دو
ــ بزار حرف بزنم
سمانه عصبی صدایش را بالا برد و گفت:
ــ دایی چه حرفی آخه ؟پیام دادی بیام اینجا الانم نمیگی چی شده؟دارم از نگرانی میمیرم،کمیل از صبح پیداش نیست ،چیزی شده بگید توروخدا
صدای خسته و مملوء از درد کمیل از اتاق به گوش رسید:
ــ سمانه بیا اینجا
سمانه لحظی مکث کرد،اول فکر میکرد این صدای خسته و بادرد برای کمیل نیست اما وقتی با چشمان آماده بارش به محمد گفت:
ــ کمیله
محمد ناراحت سری تکان داد،سمانه شتاب زده به سمت اتاق دوید،در را باز کرد و با دیدن کمیل با کتف باندپیچی شده و بلوز خونی ،همانجا وا رفت،اگر به موقع در را با دست نمیگرفت ،بر روی زمین می افتاد.
کمیل با وجود درد ،نگران سمانه بود،سعی کرد بلند شود،اما با نیمخیز شدن ،صورتش از درد جمع شد،سمانه با دیدن صورت مچاله شدنش از درد به سمتش رفت و کمکش کرد دوباره روی تخت دراز بکشد،اختیار اشک هایش را نداشت،در بدی در قلبش احساس می کرد،نمی توانست نگاهش را از بلوز خونی و بازوی زخمی کمیل دور کند.
کمیل که متوجه اذیت شدن او شد،آرام صدایش کرد،با گره خوردن نگاه هایشان در هم،از آن همه احساس در چشمان سمانه شوکه شد،نمی توانست درڪ کند دقیقا در چشمانش چه می دید.درد،ترس،اضطراب،خواهش،و....
لبخند پر دردی زد و گفت:
ــ نمیخوای چیزی بگی؟
اما سمانه لبانش را محکم بر هم فشار داد تا حرفی نزند،چون می دانست اولین حرفی که بزند اشک هایش روانه می شدند،کمیل دستانش را در دست گرفت و به آرامی ادامه داد:
ــ من حالم خوبه سمانه،نگران نباش چیزی نیست ،تو ماموریت زخمی شدم ،زخمش سطحیه
امیدوار بود با این توضیح کمی از نگرانی های او را کم کند،با صدای بغض دار سمانه ،چشمانش را روی هم فشرد و باز کرد.
ــ سطحیه ?نگران نباشم؟من بچم کمیل؟
ــ سمانه جان منـ...
ــ جواب منو بده کمیل بچم؟فک کردی با این حرفا باورم میشه،فک میکنی نمیدونم این خونریزی برای یه زخم سطحی نیست و این زخمت چندتا بخیه خورد
کمیل وقتی بی قراری سمانه را دید ،سر او را روی شانه اش گذاشت،با اینکه درد شدیدی تمام وجودش را فرا گرفت،اما آرام کردن سمانه الان برای کمیل در اولویت بود،صدای هق هق سمانه او را آزار می داد و خود را لعنت کرد که سمانه را به این حال و روز انداخته بود
بوسه ای بر سرش نشاند و آرام زمزمه کرد:
ــ آروم باش میگم ،آره تیر خوردم
تا سمانه می خواست سرش را بالا بیاورد کمیل جلویش را گرفت،و آرام روی سرش را نوازش کرد.
ــ ولی خداروشکر تیر زخمیم کرد و تو بدنم نرفت،پنج تا بخیه خوردم،الانم حالم خوبه باور کن راست میگم
ــ کی اینطور شدی؟چطور
ــ صبح ،تو ماموریت
سمانه از ترس اینکه روزی برسد و کمیل را از دست بدهد،دست کمیل را محکم فشرد و آرام گریه کرد
✍🏽نویسنده:فاطمهامیری
#ادامه_دارد...
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
✾مـارابہيڪ،ڪلافنخ “آقــا“قبولڪن…
يـاايُّهـاالعــزيز!•°
أبانـا!•°
قــبولڪن...
آهۍدراينبساطبهغيرازاميدنيسٺ💔
يـا←نـااميدمــانننـمـا↯
يـا←قـبـولڪن...↻
#دلنوشته ⸽ #ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
✾مـارابہيڪ،ڪلافنخ “آقــا“قبولڪن… يـاايُّهـاالعــزيز!•° أبانـا!•° قــبولڪن... آهۍدراينبساطبهغ
°•💔⃟
ٺاڪۍبهانـٺظار⌛
گذارێبهزارۍاݥ↷
↶بـازآێبعدازایـن
همهچشمانتظارێاݥ😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
⃟ ♥ ⃟ الـۅعــدهۅفـــا🙌🏻 اعضـاۍمحتــࢪمسـلام🌿 ⇦بالاخـࢪهࢪوزشـࢪوع #چلهحـاجـتࢪوایۍ فـࢪا
♥Γ∞
واگرخداوند،ارادهخیر
درباره ←تـو→کند
هیچڪسقادرنیسٺ
مانعفضلاوگرددツ
□ یۆنس-107
ࢪوزپـانزدهـم#چلهحـاجـتࢪوایۍ
فـرامـۅشنشـود❌
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
♢ ⃟❥
اولینچیزۍڪهاز|هـادۍ|در،ذهندوسٺان⇣
⇠نقشبسٺهبــود:
چہرهاۍبـودڪهبالبـخندآراسٺهشدهبـود😇
⦃رفاقٺبااوهیچڪسراخستهنمیڪرد⦄
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
♢ ⃟❥ اولینچیزۍڪهاز|هـادۍ|در،ذهندوسٺان⇣ ⇠نقشبسٺهبــود: چہرهاۍبـودڪهبالبـخندآراسٺهشدهبـود
وشهیدذوالفقارۍمصداقاینحدیثبود🔻
شادۍمؤمن←درچہرهاو
و اندوه وۍ←دردلـش
پنہـاناسٺ.∅
🦋┋امامعلي؏
#رفیق_شهیدم
•🕌📿•
گفٺ: ازدلٺچہخبر؟
گفتم : خوشاستبہبودَنَٺ
پروردگار مݩ...
#نمازاولوقت✨
💯آقایــونبــداننــد↯
بهیڪزننگــو:🚫
تـوڪهخانهبودی،چهڪارڪردی⁉️
خستگیت واسه چیه⁉️
بایددقیقتـرنگـاهڪنۍ👀
ریزبینباشۍ🧐
او هیچڪارۍهمنڪردهباشد↯
امیدٺرا درآنخانهزندهنگهداشٺهاسٺ!🦋
#سبک_زندگی_مهدوی
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.⚘•͜͡ .
مڪتببسیج
مڪتبمجاهدت
معنویومخلصانہاست👌🏻
#استوری
#هفته_بسیج
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f