eitaa logo
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا 🇮🇷
40هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
5هزار ویدیو
563 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤تبلیغات↯ @meraj_shohada_tblighat ✤کانال‌های‌ما↯ @meraj_shohada_namazshab @bab_al_zahra ⛺️موکب↯ @meraj_shohada_mokeb ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra
مشاهده در ایتا
دانلود
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا 🇮🇷
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_دوم_‌همراه✍ دعوا و قهر هم که میکردیم باز با هم بودیم انگار خدا ما را سنجا
📚 ✍ از آنجا به بعد دیگر شدیم رفیق صمیمی ساعتهای زیادی با هم بودیم چه سرکار چه وقت هایی که آزاد بودیم ماهی یک بار تقریباً یک مشهد دوسه روزه می.رفیتم من خودم امام رضایی بودم؛ ولی حال نوید وقت زیارت خیلی خوب بود. البته شاید تأثیر بستنی هایی بود که دو تا دو تا می خورد! جریان بستنی ها را نوید برایت نگفته؟ نه مطمئنم اگر گفته باشد هم یک جاهایی را سانسور کرده با نوید رفته بودیم مشهد جمعه بود و باید برمی گشتیم تهران . شنبه کار خیل مهمی داشتیم. از حرم که آمدیم بیرون قبل از اینکه برویم به سمت فرودگاه رو کردم به نوید و گفتم بریم یه بستنی عربی بزنیم بعد بریم فرودگاه؟» نوید نتوانست مقاومت کند خیلی طول نکشید تا هر دو روبه روی هم نشسته بودیم پشت میزبستنی فروشی بستنی ها را که خوردیم سریع رفتیم به سمت فرودگاه وقتی رسیدیم توی سالن هواپیمایی که قرار بود ما را سوار کند رسیده بود تهران خیلی دیر شده بود. حسابی کلافه بودیم هم به کار مهم فردا نمی رسیدیم و هم پول بلیت را از دست داده بودیم. شروع کردیم به بد و بیراه گفتن به همدیگر نوید سرخ شده بود و میگفت: «کارد تو اون شکمت بخوره می مردی بستنی عربی نمیخوردی؟» من هم میگفتم: «حالا خوبه من دو تا بیشتر نخوردم اون سه چهار تایی که تو بیشتر خوردی تو وقت اضافه بود!)) 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /