🍃🌸🍃🍃🌸🍃 🍃🌸🍃
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
امروز مهمان شما هستیم یا اباعبدالله🍃
و شما بهترین میزبان 🍃
#سلام_صبحگاهی از دور به نیابت از
#جمیع_شهـــــــــدا 💟🕊
#بویژه شهید مدافع حرم
#شهید_مجید_قربانخانی💟🕊
🌾اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌾
@ebrahimdelha
🍃🌸🍃🍃🌸🍃 🍃🌸🍃
〰〰〰🌸🍃🌸🍃🌸〰〰〰
💟زائر حرمت میشوم از دور امشب
صلوات خاصه امام رضا(ع)
#ساعت_هشت_شب 🕗
به نیابت ازجمیــع شهـــدا🕊⚘
و به ویژه
#شهید_مجید_قربانخانی🌷
🔶 اللهّمَ صَلِّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی، الامامِ التّقیِّ النّقیِّ و حُجّتکَ
عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ و مَن تَحتَ الثَّری،
الصّدّیقِ الشَّهیدِ صَلَوةً کثیرَةً تامَةً زاکیَةً
مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ🔶
@ebrahimdelha
〰〰〰🌸🍃🌸🍃🌸〰〰〰
📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢
عاشقان نماز شب دوستان خدا
#وقت_نماز پاشید 🏃
یه یا علی بگیم
با اب سرد وضو بگیریم که خوابمون بپره
نماز اول وقت قرار هر روزمون
#نمازشب_به _افق_مشتاقان_نماز_شب
🗓 #روزشمار_چله_نمازشب:
📍 #نماز_شب_هفدهم
🔆هدیه میکنیم سلامتی و فرج آقاصاحب الزمان(عج) و حاجت روایی اعضای محترم
🔰 به نیابت از: #شهید_مدافع_حرم
🕊🌹 #شهید_مجید_قربانخانی🌹🕊
@ebrahimdelha🌹
💠🍃💠✨☘🌺☘✨💠🍃💠
خبر آمد خبرے در راه است ...
باز هم شهرم میهمان دارد اما چه میهمانی ...
مادر نازنینم چشمت روشن....
مبارک باشد بازگشت دردانه ات...
بهانه ها و دلتنگی هایت را فقط مادر میداند و بس...
بسیجی مدافع حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🍃
ولادت ۱۳۶۹ شهادت ۱۳۹۴ خانطومان
پیکر مطهر شناسایی شده و بزودی به آغوش میهن باز میگردد ....
خوش آمدی قهرمان❤
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════🌸 ═╝
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
شهید مدافع حرم #شهید_مجید_قربانخانی
#قسمت_1
شهید #مجید_قربان_خانی متولد ۳۰ مرداد ۱۳۶۹
و تک پسر خانواده است.
مجید از کودکی دوست داشت برادر داشته باشد تا همبازی و شریک شیطنتهایش باشد؛ اما خدا در ۶ سالگی به او یک خواهر داد. خانم قربانخانی درباره به دنیا آمدن «عطیه» خواهر کوچک مجید میگوید: «مجید خیلی داداش دوست داشت. به بچههایی هم که برادر داشتند خیلی حسودی میکرد و میگفت چرا من برادر ندارم.
دختر دومم «عطیه» نهم مهرماه به دنیا آمد. مجید نمیدانست دختر است و علیرضا صدایش میکرد. ما هم به خاطر مجید علیرضا صدایش میکردیم؛ اما نمیشد که اسم پسر روی بچه بماند. شاید باورتان نشود.
مجید وقتی فهمید بچه دختر است. دیگر مدرسه نرفت. همیشه هم به شوخی میگفت «عطیه» تو را از پرورشگاه آوردند😁. ولی خیلی باهم جور بودند حتی گاهی داداش صدایش میزد. آخرش همکلاس اول نخواند. مجبور شدیم سال بعد دوباره او را کلاس اول بفرستیم. بشدت به من وابسته بود.
طوری که از اول دبستان تا پایان اول دبیرستان با او به مدرسه رفتم و در حیاط مینشستم تا درس بخواند؛
اما از سال بعد گفتم مجید من واقعاً خجالت میکشم به مدرسه بیایم. همین شد که دیگر مدرسه را هم گذاشت و نرفت؛ اما ذهنش خیلی خوب بود👌.
هیچ شمارهای درگوشی ذخیره نکرده بود. شماره هرکی را میخواست از حفظ میگرفت.»
@ebrahimdelha❤️🍃
#ادامه_دارد
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
شهید مدافع حرم #شهید_مجید_قربانخانی
🍃🌹سفرهخانه آقا مجيد🌹🍃
#شهيد_قربانخاني سفره خانهاي را در انتهاي
محله يافتآباد راهاندازي كرده بود. وجود اين سفرهخانه كه خيلي جاها از آن با عنوان #قهوهخانه ياد كردهاند در كنار #خالكوبي روي دست مجيد،
باعث شده تا شهيد قربانخاني را #مجيد_سوزوكي جبهههاي دفاع از حرم لقب بدهند. اما مريم تركاشوند مادر شهيد با اين موضوع موافق نيست و ميگويد:
«برخي از همرزمان پسرم كه تنها مدت كوتاهي او را ميشناختند، در مصاحبههاي تلويزيوني از خالكوبي روي دست پسرم حرف زدهاند و سفرهخانهاش را قهوهخانه ميگويند.
در حالي كه مجيد از 14 سالگي با بسيج ارتباط داشت. چفيه روي دوشش ميانداخت و در امور فرهنگي و اجتماعی شرکت میکرد.
اين خالكوبي نهايتاً مربوط به پنج ماه قبل از شهادتش بود.
اسم من را هم روي دستش خالكوبي كرده بود. وقتي ايراد گرفتم كه چرا اين كار را كردي؟ گفت دوستانم اصرار كردند و من هم جوگير شدم. بعد حتماً پاكش ميكنم. پسرم #25 سالش بود كه شهيد شد.
بزرگ شده يك محله جنوب شهري كه نوسان زيادي را در دوران جواني تجربه ميكرد. آن خالكوبي هم يك احساس زودگذر بود. حالا افرادي كه تنها چند ماه او را ميشناختند خالكوبي و سفره خانهاش را ميبينند، اما روزهايي كه براي بيماران #HIV داوطلبانه خدمت ميكرد را نديدهاند😔
@ebrahimdelha❤️🍃
#ادامه_دارد
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#شهید_مجید_قربانخانی
#رخت_رزمندگي به جاي #رخت _دامادي
(نميدانم چه اتفاقي برايم افتاده كه مدام نماز ميخوانم)
بالاخره زمان اعزام مجيد قربانخاني فرا ميرسد.
پدر و خصوصا مادرش تا اين لحظه مخالف رفتن او هستند اما مجيد ترفندي ميزند و از زير قرآنشان رد ميشود.
مادر شهيد خاطره جالبي را تعريف ميكند: «قرار بود براي مجيد زن بگيريم. حتي صحبتهاي مقدماتي براي خواستگاري پيش آمده بود، خودش هم ظاهراً موافق بود. اما وقتي قرار شد موضوع #خواستگاري را رسمي كنيم، نيامد و مخالفت كرد. نگو همزمان دارد كارهاي اعزامش را پيگيري ميكند.
🌹🍃
عاقبت دو، سه روز قبل از اعزامش وقتي لباسهاي نظامياش را شسته بودم، به خانه آمد و رفت لباسها را خيس خيس پوشيد،
دي ماه بود و هوا سرد.
گفتم چرا لباس ميپوشي. سرما ميخوري.
گفت من از پرواز جاماندم و دوستانم رفتند، ميخواهم بچهها را سركار بگذارم و الكي با لباس نظامي از زير قرآن رد شوم و عكسم را بين بچهها پخش كنم. گويا نقشهاش بود كه به اين ترتيب از زير قرآن ردش كنيم.
اما من احتياط كردم و حتي نميخواستم از او عكس بگيرم كه گفت مريم خانم جو گير نشو. قرآن كه بالاي سرم نميگيري، حداقل عكس بگير. به ناچار عكسش را انداختم. پنجشنبه بود و شنبهاش بدون خداحافظي رفت😔❤️»
@ebrahimdelha❤️🍃
#ادامه_دارد
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سلام دوستایِ مهدویِ من
شبتون بخیر🍃🌹
امشب با قسمت دوم و آخر زندگیِ #شهید_مجید_قربانخانی بزرگوار
درخدمتتون هستیم❣
@ebrahimdelha❤️🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃