eitaa logo
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
39.4هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
4.2هزار ویدیو
303 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @meraj_shohada_tblighat ✤کانال‌های‌ما↯ @meraj_shohada_mokeb @meraj_shohada_namazshab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂 #شهید_مجید_قربانخانی ...مجید خیلی عصبانی می‌شود⚡️ و بارها پایش را به زمین می‌کوبد و فریاد می‌گوید: «به خدا اگر خود خدا هم بیاید و بگوید نرو من بازهم می‌روم. من خیلی به هم‌ریختم.» مجید تصمیمش را گرفته است. یک روز بی‌قید به تمام حرف‌هایی که پشت سرش می‌زنند. کارت‌های بانکی‌اش را روی میز می‌گذارد 💳و جیب‌هایش را خالی می‌کند. تا ثابت کند هیچ پولی در کار نیست و ثابت کند چیز دیگری است که او را می‌کشاند.☀️ حالا تمام این رفتارها از پسر وابسته دیروز که بدون مادرش حتی مدرسه نمی‌رفت🍃 خیلی عجیب است: «وقتی کارت‌هایش را گذاشت روی میز و رفت حدود ۵ میلیون تومان در حسابش بود. مجید #داوطلبانه رفت و هیچ #پولی نگرفت.🌸 حتی بعد از شهادتش هم خبری نشد. عید امسال با ۵ میلیونی که در حسابش بود به‌عنوان عیدی از طرف مجید برای خواهرهایش طلا خریدم.»✨ 🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
🌷🌼🌺🌷🌼🌺🌷🌼🌺🌷🌼🌺 #شهید_مجید_قربانخانی💖 .... وقتی برگشتم دیدم چمدان و لباس‌هایش نیست. فهمیدم همه‌چیز را خیس پوشیده و رفته است.🕊 همیشه به حضرت زینب می‌گویم. مجید خیلی به من وابسته بود. طوری که هیچ‌وقت جدا نمی‌شد. 🌾شما با مجید چه کردید که #آن‌قدر_ساده‌دل_کند؟💛✨ یکی از دوستان مجید برایش عکسی می‌فرستد که در آن‌یک رزمنده کوله‌پشتی دارد و پیشانی مادرش را می‌بوسد. می‌گفت مجید مدام غصه می‌خورد که من این کار را انجام نداده‌ام.»💗 مجید بی‌هوا می‌رود در خانه خواهرش و آنجا هم خداحافظی می‌کند. سرش را پایین می‌گیرد و اشک‌هایش را از چشم‌های خواهرش می‌دزدد بی‌آنکه سرش را بچرخاند دست تکان می‌دهد و می‌رود.🍂 مجید با پدرش هم بی‌هوا خداحافظی می‌کند و حالا جدی جدی راهی می‌شود..💚 🌷🌼🌺🌷🌼🌺🌷🌼🌺🌷🌼🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
💖🌻🌼💖🌻🌼💖🌻🌼💖🌻🌼 💛 مثلاً با پسردایی پدرم و فامیل‌های دورمان هم تماس می‌گرفت. هرکسی ما را می‌دید می‌گفت راستی مجید دیروز تماس گرفت و فلان سفارش را کرد.💗تا لحظه آخر هم پای تلفن شوخی می‌کرد. آخر هر تماس هم با مادرم دعوایش می‌شد؛ اما دوباره چند ساعت بعد زنگ می‌زد. 🌸 شنیده‌ایم همان‌جا را هم با شوخی‌هایش روی سرش گذاشته است.🌺 مجید به خاطر خالکوبی هایش طوری در سوریه وضو می گرفته که معلوم نباشد. اما شب آخر بی خیال می شود و راحت وضو می گیرد. وقتی جوراب یکی از رزمندها را می شست.🌙 یکی از بچه ها که تازه مجید را در سوریه شناخته بود به او می گوید:مجیدجان تو این همه خوبی حیف نیست خالکوبی داری؟ 💖🌻🌼💖🌻🌼💖🌻🌼💖🌻🌼 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
💕🌷💕🌷💕🌷💕🌷💕🌷💕 #شهید_مجید_قربانخانی مجید شهید شده است.❤️ بی‌آنکه کسی بتواند پیکر بی‌جانش را برای خانواده‌اش برگرداند. کنار دیگر دوستان شهیدش زیر آسمان غم گرفته خانطومان آرام خوابیده است؛🌙 اما چه کسی می‌خواهد این خبر را به مادرش برساند؟ «همه می‌دانستند من و مجید رابطه‌مان به چه شکل است. رابطه ما مادر فرزندی نبود. مجید مرا «مریم خانم» و پدرش را «آقا افضل» صدا می‌کرد. ما هم همیشه به او داداش مجید می‌گفتیم. آن‌قدر به هم نزدیک بودیم💗 که وقتی رفت همه برای آنکه آرام و قرار داشته باشیم در خانه‌مان جمع می‌شدند.🍃 وقتی خبر شهادتش پخش شد اطرافیان نمی‌گذاشتند من بفهمم.🌺 لحظه‌ای مرا تنها نمی‌گذاشتند. با اجبار مرا به خانه برادرم بردند که کسی برای گفتن خبر شهادت به خانه آمد، من متوجه نشوم.❤️ 💕🌷💕🌷💕🌷💕🌷💕🌷💕 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
⭐️🌸⭐️🌸⭐️🌸⭐️🌸⭐️🌸⭐️🌸 #شهید_مجید_قربانخانی 💖 «آقا افضل» حالا هفت‌ماه است سرکار نمی‌رود و خانه‌نشین شده، بارها میان صحبت‌هایمان و حرف‌هایمان بی‌هوا می‌گوید: «تعریف کردن فایده ندارد.🌺 کاش الآن همین‌جا بود خودش را می‌دیدید.» بارها میان صحبت‌هایمان می‌گوید: «خیلی پسر خوبی بود. پسرم بود. داداشم بود. رفیقم بود.💞 وقتی رفتیم سوریه وسایلش را تحویل بگیریم. حرم حضرت رقیه رفتم و درست همان‌جایی که مجید در عکس‌هایش نشسته بود، نشستم و درد و دل کردم. گفتم هر طور که با حضرت رقیه(س)💛درد و دل کردی حرف من همان است. اگر دوست داری گمنام و جاویدالاثر بمانی حرفی نمی‌زنیم.🌙 هر طور که خودت دوست داری حرف ما هم همان است. از وقتی شهید شده خیلی‌ها خوابش را می‌بینند🌹 ⭐️🌸⭐️🌸⭐️🌸⭐️🌸⭐️🌸⭐️🌸 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
💛🌷⭐️🌸💛🌷⭐️🌸💛🌷⭐️🌸 #شهید_مجید_قربانخانی 💗 ....نگران روزه‌های باقی‌مانده مجید که آن‌قدر سریع گذشت که نتوانست آنها را به‌جا بیاورد.💚 نگران آنکه نکند جای خوبی نباشد: «گاهی گریه می‌کنم و می‌گویم. پسر من نرسید نمازهایش را بخواند. گرچه آخری‌ها نماز شب خوان هم شده بود؛✨ اما آن‌قدر زود رفت که نماز و روزه قضا دارد؛ اما دوستانش می‌گویند. مهم حق‌الناس است که به گردنش نیست🌼 و چون مطمئنم حق‌الناس نکرده، دلم آرام می‌گیرد.»🌙مجید رفته است و از او هیچ‌چیز برنگشته است. چندماهه است که کوچه قدم‌هایش را کم دارد. بچه‌های محله هنوز با دیدن ماشین مجید توی خیابان می‌ریزند. مادرش شب‌ها برایش نامه می‌نویسد.💌هنوز بی‌هوا هوس خریدن لباس‌های پسرانه می‌کند.💫 💛🌷⭐️🌸💛🌷⭐️🌸💛🌷⭐️🌸 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
❤♡♥️✧❥꧁♥️꧂❥✧♥️♡❤️ #خاطرات_شهدا مجید #قهوه‌خانه داشت، برای قهوه‌خانه‌اش هم همیشه #نان_بربری می‌گرفت تا «مجید بربری» لقب بامزه‌ای باشد که هنوز شنیدنش #لبخند را یاد بقیه بیندازد. اخلاقش واقعا #شهدایی بود، بارها هم کنار نانوایی می ایستاد و برای کسانی که می دانست وضعیت مناسبی ندارند. نان #می_خرید و دستشان می رساند. خیلییی #مهربوون بود قهوه‌خانه‌ای که به گفته #پدر مجید تعداد زیادی از دوستان مجید آنجا رفت‌وآمد داشتند : «یکی از دوستان مجید که بعدها #هم‌رزمش شد در این قهوه‌خانه رفت‌وآمد داشت. یک‌شب مجید را #هیئت خودشان ‌برد که اتفاقاً خودش در آنجا #مداح بود. بعد آنجا در مورد #مدافعان_حرم و ناامنی‌های سوریه و حرم حضرت زینب می‌خوانند و مجید آن‌قدر #سینه می‌زند و گریه می‌کند که حالش بد می‌شود. وقتی بالای سرش می‌روند. می‌گوید: «مگر من #مرده‌ام که حرم #حضرت_زینب درخطر باشد. من هر طور شده می‌روم.» از همان #شب تصمیم می‌گیرد که برود.»... #پیکرمطهرش_هم_بازنگشت.... #شهادت_۲۱دیماه۹۴ #شهیـد_مجید_قربانخانے ╭━═━⊰~❀~⊱━═━╮ 🕊 باابراهـیـــــم دلـها تا ظہور 🕊 @ebrahimdelha ╰━═━⊰~❀~⊱━═━╯
🌱حضرت زینب(س)پاکش می کند! یکی از فرماندهان می گفت مجید وضو می گرفت و همه دست و بالش خالکوبی بود😐 که فرمانده به او گفته بود مجید این کارها چیه آخه.😕 گفت حضرت زینب(س) فردا پاکش می کند.☺️ ✨و طوری پاکش کرد که فقط چند تکه استخوان موند ازش😞 ...........☆💓☆............. @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ...........☆💓☆..................
16.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊💔 وَ... شَھادَت‌ داستان‌ِ ماندِگاری آنانیست که دانستَند دُنیا جایِ ماندَن‌نیست🥺💔! 🥀
18.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•🕌•° ای شـــهید از چـــــشمانـت . . .👀 از امتداد نگاه روشنت ؛ می‌توان یافـت ؛ مسیر " شــهـادت " را .. دعـــــــــایـــــمان کـــن 🥺 🦋 .
•~﷽‌~• فرازی از وصیتنامه شهید: امیدوارم بعد از شهادتم ناراحتی نداشته باشید و از شما خواهش می کنم بعد از مرگم خوشـــــحال باشید😌 کــــــه در راه اسلام و شیعیان به شهادت رسیدم🕊 🦋 🌱 •
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
•~﷽‌~• فرازی از وصیتنامه شهید: امیدوارم بعد از شهادتم ناراحتی نداشته باشید و از شما خواهش می کنم ب
•🦋🤍• خاطرات شهید: مجید خیلی به خانواده احترام می گذاشت اما وقتی حضرت زهرا را در خواب مـی بیند كه به مجید می گوید كه یك هفـته قبل از اینكه به سوریه بروی می آیی پیش خودم؛ لذا هر كس باشد می تواند دل بكند واقعاً مجید دل كند😌 و هــر شب كارش گـریه وزاری شـــــده بود 😭و در پیام هایــــی بـه دوستش نوشـــــــــته بود كه خـودم هــــــــــم نمی دانم چه شده و حضرت زیــنب بـا مـن چه كرده كه آرام و قـــرار ندارم و كارم شـده قرآن خواندن و گریه و زاری؛🤲 مجید چه چیزی در وجــــــودش بود كه حضرت زینـب چنان مجید را می خرد كه مجیـــــد از همه چیز در دنیا و امكــــــــــانات مدرن دل بكنــد ان شاءلله كه هـــــــمه قـــدر این جوانـــان را بدانند.👌 مجید حرّ مدافعان حرم شد و با شـــهدای دیگــــــــر فرق دارد 🤔 خـــداوند مـــــجید را انتـــخاب كرد تا به كل دنیا ثابــــــت كند كه مجید را به عرش اعلی برد.✨🌱 🌹 •